خانه / متن بیانات / متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در جمع معتکفین خواهر

متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در جمع معتکفین خواهر

متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده معزز ولی فقیه در خراسان جنوبی در جمع معتکفین خواهر که در مسجد جامع المهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) در تاریخ۱۶ بهمن ماه برگزار شد، جهت بهبه برداری منتشر گردید.

(نیاز به پرستش در انسان)

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله والصلاۀ والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله و العن علی اعدائهم اعداء الله

باسلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام ودرود به رهبر جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه اهل ایمان.

هم میلاد مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) و هم دهه مبارکه فجر انقلاب اسلامی را تهنیت عرض می‌کنم و نیز وفات حضرت زینب کبری (س) را که اسوه هست و پیام کربلا را تا بعد از ۱۴۰۰ سال به گوش دنیا رساند و این شمایید که امروز پیام انقلاب اسلامی را که اسلام است نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، به گوش دنیا می‌رسانید، و دنیا در شرایط ویژه‌ای هست که به تعبیر رهبر حکیم انقلاب: «پیچ تاریخ است»،تحول عظیمی در دنیا پیش آمده که اگر شرائط آن رعایت شود امید است که به ظهور وافر السرور حضرت مهدی صاحب الزمان (ع) منتهی شود.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»[۱] علل غائی همیشه مانند قطب نما هدف را نشان می‌دهد، در این آیه کریمه هم از خلقت جن و انس که اینها ذی المقدمه هستند، بقیه این هستی مقدمه آن است، «خلق لکم ما فی السموات والارض» این ابر، باد، مه، خورشید، فلک؛ این منظومه شمسی این مجموعه برای شما آفریده شدند، شما ذی المقدمه این نظام تکوین خلقت هستید، انسان برای چه چیزی خلق شده است؟ «لعبدون» مسلم از قبیل از بنده بی سواد هرگز از عهده تفسیر آیه بر نمی‌آید ولی در حد میسور و شعور، بندگی خدا.

اولا بندگی که یک کلمه فارسی است مرتبط با همان کلمه بند و اتصال هست، یعنی چه؟ یعنی خلقتا انسان طوری آفریده شده است داراییک جاذبه‌هایی است و براساس آن جاذبه‌ها انسان در بند مسائلی قرار می‌گیرد، می‌بینید انسان در بند مال قرار می‌گیرد و مال پرست می‌شود، انسان در بند شهرت قرار می‌گیرد و شهرت پرست می‌شود، در بند مقام و موقعیت قرار می‌گیرد، اینها بندگی است، چرا؟ رمز دارد، در این جهان خلقت هیچ چیزی لغو نیست همه چیز معنی دارد، این رمزش چیست؟

رمزش این است که انسان بخواهد یا نخواهد بداند یا نداند یکی از احساسات روحی انسان حس پرستش است، انسان اینطور خلق شده است که همانطور که از جهت جسمانی انسان همراه با یک احساس‌های خاص آفریده می‌شود، احساس تشنگی می‌کند، این معنی دارد و معنایش این است که بیرون از وجود او آب هست، اینها با همدیگر زوجیت دارد، احساس گرسنگی می‌کند معنایش چیست؟ معنایش این است که در عالم بیرون غذا وجود دارد، و اینها مربوط به بحث‌های جسمانی ماست که مشهود هست و ما با حیوانات در این جهت شریک هستیم، گاهی واقعا دیدنی است که ما زیاد دیده ایم بعضی از حیوانات مثلا گربه خانگی، بچه‌اش وقتی متولد می‌شود چشم ندارد، چشمهایش بسته است و بعد از ۷ روز تقریبا چشم در می‌آورد، او وقتی متولد می‌شود هم احساس گرسنگی می‌کند و هم درک می‌کند که غذایش کجاست و در داخل پشم‌های این حیوان که پستان‌های ریز این گربه هست، بچه‌اش بدون چشم می‌رود آن را پیدا می‌کند غذا می‌خورد و حیاتش را حفظ می‌کند.

حال ما در عالم حیوانات با آنها شریک هستیم  اما حیوان نیستیم آنها را داریم اما جاذبه‌های انسانی ما غیر از آن است، در بعد انسانیت، حال یکی از احساسات انسانی که مخصو انسان هست نظیر آن و امثال آن جاذبه پرستش است، انسان بخواهد یا نخواهد یا نخواهد در بند پرستش قرار می‌گیرد همانطور که تشنه در بند آب قرار می‌گیرد به جای آب اگر اشتباه کند ممکن است ممکن است مایعات دیگر بنوشد اما برای او زهر باشد و او را بکشد و هرگز تشنگی او را علاج نمی‌کند، چه زمانی تشنگی علاج می‌شود؟ وقتی که در شما در روزه‌های بسیار متبرکی که موفق شدید و خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید هنگام افطار مزه آب را می‌چشید، از امام معصوم سوال کردند که آب چه مزه ای می‌دهد؟ فرمودند: مزهر حیات« جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی»[۲].

حال این در بعد جسمانی است ما که در بعد جسمانی خلاصه نمی‌شویم، این فقط مقدمه و ابزار هست، در سطح انسانی، انسان آفریده شده است با احساس پرستش، از نظر ادبی این آیه« وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»[۳]“لیعبدون”با فتحه خوانده می‌شود یا باکسره، ظاهرا «نون» جمع مفتوحه هست ابدا، اما چرا آن را با کسره می‌خوانید؟ به این جهت که اینجا “یاء” بوده است و حذف شده و کسره دلالت بر آن می‌کند یعنی چه؟ یعنی خداوند می‌فرماید« وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»[۴]تنها چیزی که در این ارتباط و بند و بست آن باطن قلب انسان را تسکین می‌دهد بندگی حق است، همانطور که ممکن است به جای آب مایع دیگری را بخورد و او را بکشد؛ زهر باشد، یا اصلا رفع تشنگی نمی‌کند زیرا این احساس تشنگی برای آب است، این احساس پرستش برای ذات مقدس ربوبی است یعنی چه زمانی انسان کامیاب می‌شود؟ انسان وقتی در خود احساس می‌کند که به مقصود رسیده است که عبادت حق و خداکند و عبادت بت و انسان و پول نکند و بنده مال  و شهرت نشود بنده حق باشد، این کمال است و این پاسخ آن احساس پرستش است «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[۵] آدمی چه زمانی به اینجا می‌رسد که می‌شود زینب کبری (س) و به کمال می‌رسد؟ می‌شود امیر المونین؟ وقتی در بندگی خدا توفیق پیدا کند و به قرب پروردگار، تشنه چطور آّب می‌خورد و آرام می‌شود؟ وقتی به پرستش حق برسدأَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[۶]این قلب‌ها آرام می‌شود، هیچ چیز دیگری در او تاثیر ندارد حتی آن انسان نادان ابن زیاد به زینب کبری (س) عرض کرد:« بلایی که بر سر برادرت در مبلا آمدچه دیدی؟» فرمود:«ما رایت الا جمیلا»[۷]یعنی این واقعه‌های عظیم نیم تواند دلش را به آَوب بکشد چون همه چیز تحت قیمومیت خداست، چهار امر ظاهری که به هم بخورد نظام هستی که از بین نرفته است و از هم نخورده است، همه چیز به خدا بر می‌گردد این قلب مطمئن است، آن وقت در این ارتباط هر حسی با یک وجود خارجی،یک حدیثی است که به حدیث قدسی بر می‌گردد یعنی پیام خداوند، «عَبْدِي خَلَقْتُ اَلْأَشْيَاءَ لِأَجْلِكَ وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي»[۸] چه کلمه ای است؟ انسان در مقابل ذوق می‌کند اگر معنایش را بفهمد و آن این است که همه اشیاء را ای انسان برای تو آفریده ام و تو را برای خودم آفریده ام.

بناء علیه عنایت دارید آن چه که به عنوان عبودیت ذکر می‌شود  « وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»[۹]این واقعیتش چیست؟ فلسفه عبادت چیست؟ آیا خدای متعال نیاز دارد که ما مثلا او را عبادت کنیم؟ نستجیر بالله، خداوند غنی بالذات است حقیقت حال این است که آنچه را که به عنوان بندگی خداوند مطرح می‌شود در سیر هستی از نقص به کمال «العُبودِيَّةُ جَوهَرَةٌ كُنهُها الرُّبوبيّةُ»[۱۰] خدا ما را پرورش می‌دهد در برنامه ربوبیت نه این او به عبادت ما نیاز داشته باشد و لذاست که وقتی شما اینگونه خالص مشغول بندگی خدا می‌شوید و با همه وجود در قلب احساس می‌کنید که به کمال دست پیدا کرده اید، «العُبودِيَّةُ جَوهَرَةٌ كُنهُها الرُّبوبيّةُ» کمال اینجاست.

آن‌هایی که دعوت به شیطان می‌کنند، به مادیات می‌کنند، به اشیاء فانی و زودگذر می‌کنند ما را هلاک می‌کنند اما پیغمبران ما را احیاء می‌کنند، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ»[۱۱] اهل ایمان خداوند شما را دعوت می‌کند، احیاء که حیات مادی نیست زیرا تحصیل حاصل هست، خیر «فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً»[۱۲] حیات طیبه در سیر الی الله که انسان در آن به کجا می‌رسد؟ «عَبْدِي‌ أَطِعْنِي‌ أَجْعَلْكَ مِثْلِي‌، أقول کن فَیَکون، تقول کُن فیکون»[۱۳] این راه از راه کمال که خداوند انسان را عاشق کمال آفریده است این تا جایی پیش می‌رود که بنده خدا می‌شود مًثَل خدا نه مِثل خدا «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»[۱۴]یعنی کار خدایی از او صادر می‌شود اما باذن الله« أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّه»[۱۵] خلق می‌کند، انسان خلق می‌کند، معجزات انبیاء از همین قبیل است، کرامات اولیاء و اصفیاء از همین قبیل است، کرامات علمای بزرگ از راه بندگی خداست.

آنچه را که خدای متعال به بندگان خالصش می‌دهد و شما در این راه قرار گرفته‌اید، شما در راه فاطمه زهرا(س)  و زینب کبری (س) و جده گرامش حضرت خدیجه(س) قرار گرفته‌اید بسیار قدر خودتان را بدانید این کمال است، بندگی خدا که خداوند در فطرت ارتباط با او را گره زده است و ارتباط او را با کمال گره زده است این پرورش خداست، خداوند شما را در دامن دین می‌پروراند بسیار شکر خدا را به جای آورید از این توفیقی که حاصل شده و به روان مقدس شهدایی که در دوره سخت آخرالزمان این شرائط را فراهم کردند که شما و امثال شما در این جریان الهی قرار گرفته‌اید، ارواح طیبه شهداء روح پاک امام امت و آن‌هایی که به هر حال زنده نیستند و وجودشان را وقف در احیاء و ارشاد نوع بشر قرار دهند که وجود مقدس رهبر فرزانه انقلاب، که سکان دار این قضیه است برای همه آنها دعا کنید، ما همه به وجود شما دعا می‌کنیم شما مفاخر این جامعه هستید و امیدواریم که خداوند شرائطی قرار دهد که شما بتوانید وجود مقدس حضرت مهدی(ع) را درک کنید «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا صَلَوَاتُک عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا»[۱۶] ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیات الدینا و فی الاخره.

۱۶/۱۱/۱۴۰۱

[۱]سوره مبارکه ذاریات آیه۵۶

[۲]سوره مبارکه انبیاء آیه ۲۱۴

[۳]سوره مبارکه ذاریات آیه۵۶

[۴]سوره مبارکه ذاریات آیه۵۶

[۵]سوره مبارکه رعد آیه ۲۸

[۶]سوره مبارکه رعد آیه ۲۸

[۷]الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‌۲، ص: ۱۱۵

[۸]کلیات حدیث قدسی، جلد۱ ، صفحه۷۱۰

[۹]سوره مبارکه ذاریات آیه۵۶

[۱۰]مصباح الشريعة : ۵۳۶

[۱۱]سوره مبارکه انفال آیه ۲۴

[۱۲]سوره مبارکه نحل آیه ۹۷

[۱۳]مشارق انوار الیقین، ص ۱۰۴

[۱۴]سوره مبارکه شوری آیه۱۱

[۱۵]سوره مبارکه آل عمران آیه ۴۹

[۱۶]دعای افتتاح

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *