خانه / متن بیانات / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار دبیر اجرایی و معاونین بنیاد بین المللی غدیر خراسان جنوبی

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار دبیر اجرایی و معاونین بنیاد بین المللی غدیر خراسان جنوبی

متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در دیدار دبیر اجرایی و معاونین بنیاد بین اللمی غدیر خراسان جنوبی ۱۴۰۱/۰۴/۰۲ برگزار شد، جهت مطالعه عموم علاقه مندان منتشر گردید.

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی‌ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان.

خیلی خوش آمدید، استفاده کردیم. در بعضی فرمایشات دوستان که مطلب لازمی ‌هم بود این‌که ما غدیر را مطرح می‌کنیم و بناست که روی این موضوع متناوباً کار بشود و تنها مناسبت یک دهه نباشد. با توجه به این‌که استان ما استانی تلفیقی است نگرانی بعضی از دوستان این است که آیا این موجب اختلاف می‌شود یا نه ؟

غدیر عامل وحدت است نه عامل تفرقه؛ منتهی البته باید قضایا تجزیه شود. یکی این‌که مسائل اخلاقی با مسائل اعتقادی باید ازهم جدا شود، بد اخلاقی‌ها را که نمی‌شود به حساب طرح یک مسئله گذاشت، حالا در باقی علوم آیا نظر دانشمندان یکی است؟ نه، خیلی جاها اختلاف دارند، می‌خواهد در علم حوزه باشد، رشته‌های مختلف، بحث‌های فلسفی، فقهی، اعتقادی، اختلاف دارند. در دانشگاه بالاخره سر کلاس یک اختلاف نظر است. حالا سخن این‌جاست که چون اختلاف نظر هست باید با همدیگر درگیر بشوند، این می‌گوید این است، آن یکی می‌گوید آنطور است. حالا این پزشک است، آن یکی شیمی‌دان است، آن فیلسوف است، فرقی نمی‌کند. در کجا چنین چیزی هست؟ هیچ جا.

آنچه که مهم است این است که این هم دلیلش را بیاورد آن هم دلیلش را بیاورد. بناء علیه منشاء عدم تحمل، طرح موضوع نیست به عنوان موضوع مورد اختلاف. منشأش انگیزه‌های دیگر است بد اخلاقی است.

این را باید از طریق خودش علاج کرد نه این‌که صورت مسئله را پاک کنیم باید یک قدم مؤثر برداشت و آن قدم مؤثر این است که ما مسائلی را که مطرح می‌کنیم در طرح مسئله نه شیعه هستیم نه سنّی. اصولاً مذهب کاره‌ای نیست از خودش چیزی ندارد، مذهب یعنی راه، مذهب از خودش هیچ چیز ندارد. ذَهَبَ یَذهَبُ ذِهاباً و مَذهَباً ، مصدر میمی‌است به معنای راه شناخت. مذهب به معنای راه است و دلیلی که این‌جا مطرح می‌شود این است که راه شناخت دین است.

پس برای ما شیعه و سنّی اصلاً مطرح نیست، برای ما اسلام شناسی مطرح است. باید دلایل‌مان را بیاوریم. اگر آیه قرآن این را می‌فرماید، اگر پیغمبر (ص) این را می‌فرماید، اگر عقل این را می‌فرماید، این که دیگر چیزی ندارد که بگوید من چون شیعه هستم این را نمی‌پذیرم، بد اخلاقی یعنی همین، ما باید کار کنیم، اخلاق خودمان را یک اخلاق صحیحی کنیم. این است که هر مسئله‌ای که همراه دلیل باشد می‌پذیریم و هرجا که نباشد نمی‌پذیریم. کار نداریم که آقا شیعه است یا آقا سنّی است، کاری نداریم. منابع اسلام چه می‌گوید، البته و صد البته لازمه این کار این است که روی کارهای مقدماتی که می‌خواهد انجام بشود در بخشی هم از نظر تحقیقاتی آن‌هایی که اهلش هستند فلان موضوع می‌خواهد مطرح بشود، ده‌ها موضوع هست که بالاخره معالاً مرتبط می‌شود با مسئله غدیر.

خوب، هر مسئله‌ای که می‌خواهد بنویسد، منابعش را اهلش جمع کنند آماده کنند مستنداتش را تحویل بدهند، نظرات علمای شیعه، نظرات علمای سنّی، همه را تحویل بدهند که اگر کسی یک وقتی توضیحی بخواهد حرف مستدل داشته باشد. اما این‌که بگوئیم به دلیل این‌که تحمل نمی‌کند، اصلش را طرح نکنیم. این با هیچ دانشی نمی‌سازد و در هر دانشی باید تحقیق کنیم و تابع دلیلش باشیم. ولی باید اخلاقمان را درست کنیم؛ نه این‌که من زور می‌گویم و حرف من این است و  هیچ کس حق ندارد غیر از این بگوید؛ این‌که نمی‌شود؛ بلکه آنهایی که ادعای دیانت می‌کنند به هر اسمی ‌و به هر مذهبی کار ندارم؛ باید بیش از آن‌هایی که جنبه علمی دارد حالا در دانشگاه یا در حوزه یا هر مؤسسه‌ای، باید اخلاق را رعایت کند، باید تحمل داشته باشد، لذاست که یک چنین مقدمه‌ای از ناحیه‌ی اهلش که هم تخصص دارند هم منابع در دسترس‌شان هست؛ این‌ها را در اختیار کسانی که می‌خواهند در فضای حقیقی یا مجازی یا در بحث های مختلف کار کنند، آن‌ها را در این جهت کمک کنند.

 و این هم چیزی نیست که ما مبتکر باشیم، نه، در تاریخ از این قضایا بوده. فکر کنم جناب ابو بصیر است که با یکی از مذاهب غیر شیعه، هر دو در بازار کار می‌کردند. یک تجارت‌خانه داشتند با هم کار می‌کرند. هر دو هم در مذهب خودشان استاد بودند بخشی از تجارت‌خانه، اتاقی آزاد بود، خالی بود، آماده بود این آقا می‌آمد پاچال کار می‌کرد شاگردانش می‌آمدند پیشش می‌نشستند او همه دلایلش را می‌گفت نقض و ابرام می‌کرد و اثبات و رد می‌کرد . شاگردان او می‌رفتند باز شاگردان ایشان می‌آمدند باز در همان اتاق با هم می‌نشستند، این مسائلش را مطرح می‌کرد،اثبات می‌کرد، رد می‌کرد، شاگردانش به هر حال درسشان را می‌گرفتند هیچ‌وقت با هم  تصادمی ‌نداشتند. هرکس دلیلش قویتر است، همان.

آن جریانی که هشام بن حکم شاگرد امام صادق(ع) رفت در درس ابو عبید بصری که عالم درجه یک بود ، نشست و بعد مسئله‌ای را مطرح کرد  آن عالم بزرگوار هم بالاخره پاسخ داد در نهایت اقرار کرد که مطلب هشام بن حکم اقواست. از جا حرکت کرد و ایشان را آورد آن‌جا نشاند. ببینید اخلاق که این است، چرا ما ابزار دست بیگانه بشویم و تحمل حرف همدیگر را نداشته باشیم، این چه کاری است؟

همواره این‌طور بوده که سیاست‌مداران تاریخ برای این‌که سوء استفاده کنند این کار را می‌کردند ولی علمای هوشیار هیچ وقت تحت تأثیر قرار نمی‌گرفتند؛ علمای درباری بودند که…

و از وقتی که استعمار آمده کارش ایجاد تفرقه است. کارش ایجاد تفرقه است معنایش این نیست که اسلام شناسی و تحقیقات دینی را بگذاریم کنار، به دلیل این‌که استعمار چنین می‌گوید. باید قبل از  همه چیز ما اخلاقمان را درست کنیم، همدیگر را  توجیه کنیم و تابع دلیل باشیم.

 اتفاقاً در زمان معاصر ما هم همین مطالب هست، آنهایی که  یک مقدار خودساخته هستند؛ من دو مورد را مستند شنیدم؛ یکی در پیشاور پاکستان یعنی همان‌جایی که در مثلاً شصت -هفتاد سال پیش از این مرحوم  سلطان الواعضین رفت آن‌جا و با علمای آن‌جا بحث کرد و نتیجه آن کتاب شب‌های پیشاور شد. به صورت مستند عرض می‌کنم به من گفته شده، خبر داده شده؛ الآن همان شهر پیشاور که متأسفانه چندی قبل در آن‌جا یک ترور سختی هم انجام شد متأسفانه،‌یعنی به جای آن منطق شب‌های پیشاور سلطان الواعضین، بجای آن منطق، ترور و قتل و جنایت و ترور زن و بچه و کوچک و بزرگ، آن هم یک منطق است این هم یک منطق. حالا به هر حال…

شنیدم که اخیراً هم گویا همان مسجد به گونه‌ای است که عالم بزرگوار سنّی می‌رود بالای منبر، هرچه که دارد آنجا می‌گوید، پایین می‌آید؛ عالم شیعه می‌رود بالا هرچه که دارد می‌گوید، اصلاً با هم اصطکاک ندارند.

یکی هم در روسیه بعد از شوروی که به هر حال از نو اسلام حالتی دوباره پیدا کرد، عده‌ای شیعه هستند عده‌ای سنّی، در آن‌جا هم در یکی از مناطق، یک آقایی آمده یک زمینی را وقف کرده بر شیعه و سنّی. یک مسجدی دارد کنارش هم یک مسجد دیگری است. آن برای شیعه‌هاست و این برای سنّی‌هاست. با کمال برادری این‌ها باهم[هستند.]

او در مسجد خودش با بلندگو هرچه می‌خواهد می‌گوید، این هم هر چه می‌خواهد می‌گوید، اصلاً با هم اصطکاک ندارند. یکی از دوستان می‌گفت من رفتم آن‌جا مسجد کنار هم بود، وارد مسجد برادران اهل سنت شدم، آن‌ها کاملاً متوجه شدند که من مسافرم و اشتباه گرفتم با کامل مهربانی ما را آورد و هدایت کرد و گفت این مسجد شماست. مطالبشان را می‌گویند با هم اصطکاکی ندارند.

 بناءً علیه اگر اخلاقمان بد است، این چه ربطی دارد به طرح مسائل؟ به استدلال به منابع، این چه ربطی دارد اخلاقمان را باید درست کنیم. و لذاست که اگر یک وقتی احتمال چنین مسائلی باشد، پیش از آن‌که گفتند آن بخش، منابع را تجزیه کنند و جمع‌آوری کنند و در اختیار مجریان قرار بدهند، یک عده هم می‌خواهد که کار اخلاقی کنند و از زهرهایی که بیگانه، حالا وهابی هست، انگلیس هست … هرکه هست که دارد القاء می‌کند که این‌ها اینطوری‌اند و آن‌ها آنطوری؛ باید یک مقدار کار اخلاقی بشود تا زمینه هموار بشود.

جلسه‌ی بسیار خوبی بود امیدوارم که همه این‌ها رنگ اجرایی به خود بگیرد و هر یک در جای خودش و خوشبختانه ما در خراسان جنوبی هم در میان برادران اهل سنت چه از گذشته که بسیار عالمان سنّی فرهیخته داشتیم که در انقلاب و بعد از انقلاب، از علماء‌شان و از شعارهایشان این طوری بوده، در گذشته هم همین طور است. آن شاعر بزرگوار آقای رفیعی که از بزرگان این نسل رفیعی‌هاست که وقتی کتابشان را چاپ کردند برای خانه آقای مان هم یکی فرستادند؛ چه شعر خوبی و چه همراه! هر دوازده امام بزرگوار را با چه زیبایی مدح کرده.

هنوز اوقافی که درمیان برادران اهل سنّت ماست در جهت عزاداری برای امام حسین (ع) ، هست دیگر. شما در ایام خاص هم مشاهده می‌کنید که آشپزخانه هایشان باز است؛ بله یک عده‌ای دارند کار بیگانه می‌کنند آن‌ها را باید نصیحت کرد که سر جایشان بنشینند. ما از بعد از انقلاب از علمائ‌شان از شعرایشان، چقدر همراه، چقدر همسو.

دشمن به این اکتفا نمی‌کند، متأسفانه برای ما که فرق نمی‌کند. جوان مسلمان حالا شیعه باشد یا سنّی فرقی نمی‌کند، می‌خواهد دنبال وهابی‌گری برود یا دنبال یک حزب دیگری برود. جوان شیعه ما دنبال یک حزب گمراه  کننده می‌رود و متأسفانه مشاهده می‌کنید عوارض سوءش را، آن هم همان‌طور آن هم فریب می‌خورد.

بناءً علیه ما باید یک سالم سازی داشته باشیم که جوان شیعه ما به اسم یک حزبی، جوان سنّی ما به اسم یک حزب انگلیسی دیگری به نام وهابیت و … نرود، گمراه نشوند. اما این‌که بگوئیم به این دلیل که این‌طوری است قضیه رها، نه رها نیست ما مسئولیم نسبت به همه مسلمان‌ها، چه شیعه و چه سنّی، و خوشبختانه علمای آگاه چه در این و چه در آن مذهب با هم با هماهنگی و حُسن جوار، دست بیگانه را کوتاه کنیم.

 

خداوند بر توفیقاتتان بیافزاید. صلوات

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *