به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در خطبه های نماز جمعه بیرجند ۱۴۰۱/۰۱/۰۵ جهت بهره برداری عموم منتشر گردید.
خطبهی اول
السلام علیکم و رحمت الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ للهِ الأوَّلِ قَبْلَ الاْنْشاءِ وَالاْحْياءِ وَالاْخِرِ بَعْدَ فَناءِ الأشْياءِ الْعَليمِ الَّذي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخيبُ مَنْ دَعاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ من رجاه والصلاة و السلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین محمدٍ(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ علی آلِه الطاهرین) و بعدُ اوصیکم یا عباد اللَّه و نفسی بتقوی اللَّه
خودم و شما عزیزان را به رعایت تقوای الهی که بهترین ذخیرهی راه آخرت است توصیه میکنم؛ تبریک و تهنیت عرض میکنم عید ایرانی اسلامی نوروز را هم بهار طبیعت است و ویژگیهای خودش را دارد و تغییر در همهی نظام طبیعت حاصل میشود و از مظاهر آیات پروردگار است و هم اسلامی است از جهت اینکه مردم عزیز مؤمن ما همواره احیای سُنن اسلامی را مثل تمیز کاریها وَ النَّظَافَةُ مِنَ الْإِيمَانِ مثل صلهرحم مثل زیارت مؤمنین و از این قبیل، اینها همه سُنن اسلامی است و شما مردم عزیز در این فرصت مناسب یک عیدی ایرانی و اسلامی ساختید انشالله که مبارکتان باشد؛ در کنار این تسلیت عرض میکنم رحلت عالم فرزانه و محقق دانشپژوه و نویسندهی بزرگ مرحوم آیتالله ریشهری را که از میان ما رفت و خیلی وجود استثنایی مفید بود امیدواریم که همهی زحمات، تلاشها ،کوششهایی که داشته اند در آن عالم با اهل بیت پیامبر محشور بشوند، اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ؛
چند جملهای را نسبت به این مسئلهی تقوا که هم واجب است در نماز جمعه توصیه به تقوا بشود هم در جای جای از آیات و روایات ذکر شده این، حالا بنده یا شما بالاخره این چیست که به آن توصیه شده است و اصولاً ماهیت تقوا چیست که این اهمیت دارد و متقی چه کسی است خوب باید شما که همواره توجه دارید ولی بالاخره باید به این دقت کرد که این همه توصیه و این که تنها زاد جهان بعدی است یعنی ما چه کنیم؟ ببینید؛ تقوا قانون است یعنی یک قانونی است که ناظر بر همهی قوانین خودش قانون است، مسلم بیان ناقص بنده نمیتواند این مفهوم را درست منعکس کند اما از جایی که مخاطبین الحمدالله خیلی بهتر از بنده توجه دارند این را به آن هوشیاری و هوش سرشار شما واگذار می کنم.
نعمتهایی که خدا به ما داده میدانید یکی دو تا ده تا صد تا نیست إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا[۱] این نعمتها مطلق نیستند یعنی چه؟ یعنی اینطور نیست که حالا اگر این نعمت رو به من کرده در هر شرایطی این نعمت بماند بلکه نعمتها مشروط هستند نه مطلق، اگر شروط نعمت را رعایت نکنم خود نعمت تغییر پیدا میکند به نغمت یعنی خود آن بر من می شود عذاب، اینطوریست واقعاً، بله اینطوریست دیگر فرق نمیکند میخواهد از نوع نعمتهای مادی باشد یا نعمتهای معنوی باشد چون این نعمتها مادهی اولیهی هستند که خداوند به ما عنایت فرموده ولیکن اینها ابزار هستند برای آن نتیجهی نهایی اگر شرایطی را حفظ کردم و در آن نتایج الهی سیر کمال از این بهره بردم بله این تا آخر نعمت خواهد ماند اما اگر چنانچه ضایعش کردم این تبدیل به نغمت و عذاب خواهد شد، حالا شما از هر نوعی که میخواهید در ذهنتان بیاورید میخواهد از نعمتهای مادی باشد، میخواهد نعمتهای معنوی باشد، فرق نمیکند؛ اصلاً وجود ما، اصلاً حیات ما،اصلاً صحت و سلامت ما، نعمت هستند با نیستند بله خوب نعمت هستند اما اگر چنانچه شرایطش را رعایت نکنیم این ها نعمت نمیمانند.
تقوا یعنی چه؟ تقوا یعنی ملاحظه گاهی از آن تعبیر میکنید می گوئید پرهیز، پرهیز از چی؟ پرهیز از آنچهکه آفت هست برای صحت من، برای سلامت من، برای وجود من ، آفت دارد دیگر؛ گاهی معنی پاییدن یعنی چه؟ یعنی بپا، مغرور نشو که حالا من الان سالم هستم خوب سلامت را باید هم حفظ بکنم، اگر سلامت خودم تقوا یعنی این.
در امور معنوی هم عیناً این طوری است خوب عقل هم یک هدیهی معنویست خدا عنایت فرموده و انسان را به عنوان اشرف مخلوقات با آن مزّین فرموده اما رعایت کردن حفظ عقل، حالا عقل گاهی ممکن است که با مواد مخدر از بین برود، گاهی ممکن است با شهوت از بین برود، گاهی ممکن است با شراب از بین برود، گاهی ممکن است با ریاست از بین برود، این هست دیگر آفت دارد، تقوا یعنی جلوی آسیبها را بگیرم بایدها و نبایدهای حفظ این نعمت را رعایت کنم و این به عنوان یک ابزار کار در وصول به کمال زاد آخرت من است خُلِقْتُمْ لِلْبَقَاءِ لا لفناء شما که از بین نمیروید زاد آخرت شما تقواست خدا به ما ایمان داده، خوب باید بهداشت ایمان هم رعایت شود، چه کار کنیم این ایمان حفظ بشود چیکار کنیم از بین می رود، تقوا یعنی این؛ دهها و صدها نمونه ، مثال دیگر فرقی نمیکند بنابراین تقوا یک قانون ذی شمول است که بر همهی قوانین نظارت دارد اشراف دارد و اگر بخواهیم که آنها برای ما حفظ بشود چه مادی باشد چه معنوی باشد باید رعایت تقوا کنیم یعنی بپائیم یعنی پرهیزکاری را حفظ کنیم ؛ لذاست که این همه توصیهی به تقوا این دلیل دارد دلیلش این است که بدون رعایت آن همه چیز از بین می رود و در زندگی ما امور روزمره امور شخصی امور خانوادگی اصلاً مشکلات جامعهی ما چه می باشد؟ ما چقدر مشکلات داریم مشکل نداریم حالا اینها را بفرمایید تجزیه کنید تحلیل کنید همهاش برگشت میکند به این که یک جایی تقوا رعایت نشده است؟ چقدر پرونده دادگاه داریم، خوب این مشکل نیست این مشکلات جامعه نیست چه موجب شده است؟ بیتقوایی.
اگر تقوا داشته باشد دلیلی ندارد که پرونده درست کند،دلیل ندارد که زندان برود دلیلی ندارد که فلانی تا پای چوبهی اعدام برود،چرا؟ بیتقوایی ها، این آثار دنیویش می باشد ، آثار بعد از مرگ بدتر از این است یک جمله حرف میگویم با بیتقوایی آن جمله حرف من ایجاد فتنه میکند چه کسی مسئول این کار است؟ بیتقوایی من، خوب حرف میزنم باید بفهمم چه میگویم لوازم حرف من چیست همین مسایل روزمرهای که شما در این ایام در اخبار میشنوید واقعاً ناراحتکننده است دیگر، همین دیشب میگفت درهمین بالاخره یکی دو هفته در یکی دو هفته از پنجم اسفند مثلا پایین تا دیروز میگفت سیصد و بیست و سه نفر در تصادفات جادهای از بین رفتند و حدود پنج هزار بالاخره زخمی و راهی بیمارستان حالا چه در بیاد و عوارض دیگرش؛چرا؟ برای چی؟ تقوا رعایت نمی شود، خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل؛ این یک مسئلهای است که چون مخصوص همه میبینیم و در اخبار میشنویم نه منحصر به این نیست، حرف زدن من ،نگاه کردن من ،غذا خوردن من،فرق نمیکند معاملهی من،فرق نمیکند مسائل سیاسی که درباره آن حرف میزنم یا سکوت میکنم یا فریاد می زنم، وقتی تقوا نیست بله این تصادف جادهای به چشم دیده می شود اما ضایعات فلان حرف فاسد من دیده نمیشود ولی برام نوشته میشود تقوا یعنی ملاحظه کاری و بهداشت در همهی امور این هم حافظ منافع دنیای ما و نعمتهای دنیوی ماست و هم حافظ منافع اخروی و او سیر الی الله و کمالات انسانی ماست مجدد خودم را و شما را به رعایت تقوای الهی توصیه میکنم .
وفقناالله و ایاکم لما یحب و یرضی.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لله، اَلْحَمْدُ للهِ الأوَّلِ قَبْلَ الاْنْشاءِ وَالاْحْياءِ وَالاْخِرِ بَعْدَ فَناءِ الأشْياءِ الْعَليمِ الَّذي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخيبُ مَنْ دَعاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ من رجاه[۲]
أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّی اللهُ عَلَیهِ و آلهَ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدىٰ وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ[۳]
اللهم صلّ علی محمد ، و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و علی علی بن الحسین و محمد بن علیٍّ و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علیٍّ ابن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجة القائم المهدی صلوات الله علیهم اجمعین و بعدُ اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله،
مجدداً خودم و شما را به رعایت تقوای الهی در همهی امور و اینکه این بزرگترین زاد راه آخرت را ان شاءلله بتوانیم حفظ کنیم و با خود ثمراتش را به عالم دیگر ببریم.
تبریک و تهنیت دارم پیشاپیش در آستانهی ماه مبارک رمضان هستیم ماهی که حقیقت این ماه حقیقت این ماه عید است به معنی عود و برگشت به خویشتن خویش
کز نیستان تا مرا ببریدهاند در نفیرم مرد و زن نالیدهاند[۴]
ما انسان هستیم و انسان از عالم قدس است
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم[۵]
اما متاسفانه گرفتار این قفس شد،م شدم یک موجود خاکی نه، شدم در ذی حیوانات، شدم در ذی درنده ها ،گزندهها، خزنده ها با زبانم می گزم،با دستم حق را ناحق میکنم، با امضایم ،با قلمم، با قدمم، ببین مرا از خودم جدا کرده من که این نبودم فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ[۶] من آن بودم چرا چنین شدم خدای متعال یکی از نعمتهای بزرگی که داده ماه مبارک رمضان را داده است که برگشت به خویشتن کنم، فرصت پیدا کنم ،تقوا پیدا کنم، آن وقت در دل این ماه مبارک رمضان سرنوشت من و تو را تعیین فرموده در لیله القدر، اما برای ورود به این در چند لحظهی کمی که به هر حال فرصت دارم و مسلم نمی توانم بیان کنم و این را به هوش هوشمند شما واگذار میکنم.
ببینید امتیاز انسان با باقی موجودات متعدد است حالا حد متوسط سی چهل تا فرق بین انسان و باقی موجودات و حیوانات هست یکی از شاخص ترین آن ها موضوع اراده است و اراده آن موهبت بزرگ الهی است که به ما اختیار و انتخاب میدهد و اختیارو انتخاب به کار ما ارزش میدهد، اگر یک موجود مجبوری مثل سنگ می بودم این که ارزشی ندارد حالا از وجود آن خیرها برخیزد حواسمان هم که باشد این نیست که بگوئیم سر دو راهی، سر ده راهی،نه، میلیونها راه جلوی ماست به عنوان انسان که انتخابگر است بنابراین از میلیونها راه در هر لحظهای، برای هر کاری، برای هر نگاهی، برای گفتاری، من چند تا می توانم انتخاب کنم در راههای ناشمار اتفاقا فقط به من فرصت یکی دادند یعنی یک راه از بینهایت را باید برگزینم این زندگی می باشد، گفتم من این را نمیتوانم بیان کنم اما شما میدانید حالا این اراده برای انسان یک باب اعجازی بازمیکند و لذاست که شما کاملاً میتوانید در مقابل انگیزههای مختلف عاطفیتان، غریزهتان، انواع و اقسام مسائل کاملاً میتوانید بر آنها حاکم بشوید آنها را زیر پا بگذارند حالا مثال بارزش نسخهی پزشک است حالا تلخ و شور باشد، باشه شما برخلاف خواستهها و غرایز و امیال، نسخهی پزشک را اجرا میکنید، نسخهی کلاس درستان را اجرا میکنید، نسخهی کار اداریتان را اجرا میکنید، خوب بنابراین شما حاکم هستید حالا اگر چنانچه این نسخه را فراتر از اینها انواع و اقسام مسائل راهکارش را بدانید که میدانید و اجرا کنید که ان شاءالله میکنید، به نظر شما تا چه اندازه راه دارد؟ تا چه اندازه، تا خداگونهشدن، خداگونه شدن یعنی چی؟ از خودم حرف می زنم ، خیر،حدیث قدسی است أطِعنِي حَتّى أجعَلَكَ مِثلي انت تقول کن فیکون[۷] این ها افسانه نیست، آنچه را که شما از کرامات اهل عبودیت و بندگی خدا میشنوید آنچه که از معجزات و آیات پیامبران و جانشینان آنها مظاهر همین مطلبی است که بنده عرض کردم ، نه آدمای معمولی اما راه را طی میکند منزل به منزل سلوک می کند این ها افسانه نیست؛ حدود یکصد هزار کرامت به مرحوم شیخ حسن علی اصفهانی که خوب کم و بیش بهتر از من میدانید یک صد هزار کرامت که هر کدام که ما ببینیم می گوئیم که این شدنی است! بله شدنی است؛ منحصر به او می باشد نه منحصر به او نمی باشد سیر و سلوکی است که طی کرده است و اصولاً ارادهی انسان به گونهای است که اگر چنانچه بر نفس غالب شود به آن می گوئید چرا به آن می گوئیم ریاضت، این ریاضت ها دو نوع می باشد گاهی ریاضتهای عام انسانیست یعنی آثار وضعی ریاضتهائی به انسان قدرتهای میدهد شما چقدر شنیدید یک مرتاض هندی مثلاً با ارادهی خودش اشاره میکند قطار میایستد تعجب نکنید این استعداد بشری است گاهی هم از نوع ریاضتهای شرعی که این آثار وقتی هست همراه با کمالات معنوی هم هست همانطور که عرض کردم شما مسلم در اطلاعات عمومی تان خیلی بیشتر از بنده از این نمونهها حالا چه در گذشته چه در حال از افراد صاحب کرامت، ببین این ها همه بر اساس اراده است حالا خدای متعال در همهی نعمتهایی که به ما داده و مخصوصاً برای من که اسیر قفسه تن شدم و اصلاً غیر از چارچوبهی همین بدن خاکی به چیز دیگر فکر نمیکنم خدای متعال به ما ، ماه مبارک رمضان داده که احیای اراده شود احیای اراده ؛ این یک کلید است شما این کلید را میزنید راهها باز میشود حالا بعد پشت سرش رفتید با نرفتید این بستگی به شما دارد ،بستگی به اراده دارد، اما آن کسانی که ورود پیدا میکنند به این مهمان خانهی الهی خوب دیگر من چون اسیر نفس هستم و اسیر قفس تنم تا بحث از مهمانی می شود به حساب همین سفرهایی که به اصطلاح از نوع پرواربندی می باشد ذهنم می رود، اما مهمانی خدا برای ماه رمضان در آن سفره نعمتهایی است از یک نوع دیگر شرطش هم آن است که من با ارادهی عبودیت و بندگی و اخلاص برای خدا و برای بازیابی خودم بر سر سفرهی معنوی خدا مهمان بشوم و همانطوری که در خطبهی اول عرض کردم همه جا تقوا را رعایت کنم حالا نه تا مسکرخاص تنها نیست بلکه حواسم جمع باشد با زبانم غیبت نکنم حالا روزه هم بگیرم غیبت هم بکنم، روزه هم بگیرم با زبانم مردم را اذیت کنم، با چشمم خیانت کنم، با دستم امضای خائنانه بکشم، با قدمم راه دیگری بروم، ببین وقتی میخواهم به خودم بازگردم و از این ظرفیت ماه مبارک رمضان که سرنوشتم در قلب این ماه نوشته میشود باید حواسم جمع باشد در همهی جهاتش؛ به توفیق خدا آیا این ماه را درک خواهم کرد یا نه؟ اگر این ماه را درک کردم به ماه دیگر هم خواهم رسید یا نه؟
این فرصت است، این فرصت را خدا داده که به خودم بازگردم، این چه ظرفیت عظیمی است بزرگانی که قدر این ظرفیتها را دانستند و کولهبار آخرتشان را پر از معنویت کردند و از آثار حسنهی دنیایی شان، آخرتشان، مادیشان، معنویتشان برای همهی ما درس می باشد. خداوند بر توفیقات شما بیفزاید و از همهی شما التماس دعا دارم.
اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿٣﴾
[۱] -سوره حضرت ابراهیم،آیه۳۴
[۲] دعای روز جمعه
[۳] سوره توبه،آیه۳۳
[۴] مولانا، مثنوی معنوی،دفتر اول،بخش۱ – سر آغاز
[۵] مولانا
[۶] سوره روم، آیه ۳۰
[۷] حدیث قدسی، بحار الأنوار : ۱۰۵ / ۱۶۵ در حاشيه .