خانه / نمازجمعه / متن خطبه ها / مشروح بیانات نماينده ولی فقيه در خراسان جنوبی در خطبه های نماز جمعه بيرجند ۹۹/۱۱/۱۷

مشروح بیانات نماينده ولی فقيه در خراسان جنوبی در خطبه های نماز جمعه بيرجند ۹۹/۱۱/۱۷

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در خطبه های نماز جمعه بیرجند ۹۹/۱۱/۱۷ جهت بهره برداری عموم منتشر گردید.

خطبه اول

 

السلام علیکم و رحمه الله

اَلْحَمْدُ للهِِ الأوَّلِ قَبْلَ الاِْنْشاءِ وَالاِْحْياءِ وَالاْخِرِ بَعْدَ فَناءِ الأشْياءِ الْعَليمِ الَّذي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخيبُ مَنْ دَعاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ من رجاه والصلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین محمّد (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه الطیبین الطاهرین المعصومین) و بعد اوصیکم یا عباد اللَّه و نفسی بتقوی اللَّه

خودم و همه شما عزیزان را به تقوای الهی توصیه می کنم، تنها ذخیره و زادی که از این عالم به آن عالم می شود برد تقواست (إِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى)[۱]

تبریک و تهنیت عرض میکنم میلاد سراسر سعادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) را و بزرگداشت روز زن و روز مادر و دهه مبارکه فجر انقلاب

(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ)[۲] انسان نسبت به هر نعمتی به آن اندازه قدردانی و شکرگزاری می کند که به آن معرفت داشته باشد و شما اهل ایمان خوب میدانید که ماهیت این انقلاب که به تعبیر همان انقلاب ما اسلام ماست نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد یعنی دعوت همه انبیاء به همه خوبی ها، به همین دلیل همانطور که رهبر حکیم انقلاب اشاره فرمودند شاخصه های این انقلاب هرگز کهنه نمی شود، چرا؟ زیرا این انقلاب، این اسلام، این دعوت انبیاء به تعبیر قرآن کریم (مَثَل كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا)[۳] این ریشه دارد، ریشه در فطرت دارد، ریشه در عقل دارد، ریشه در علم دارد، ریشه در وحی دارد، این ها که چیزی نیست که مدت مصرفی داشته باشد و بعد دوران مصرفش تمام شود.

اگر عدالت مطرح است، اگر ایمان مطرح است، اگر وفا مطرح است، اگر کمال مطرح است، اگر عفت و سداد مطرح است، اگر شهامت و شهادت مطرح است و از این قبیل این ها چیزی نیست که تا دورانی مصرف شود و بعد دوران مصرفش تمام شود، بشر چه بخواهد چه نخواهد، چه بپسندد و چه نپسندد چه در عمل و تفکر این فکر و این عمل را پیدا کند چه نکند، این ها عناصر استوارند، هرگز تغییر نمی کنند چون سنت الهی هستند (وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبديلًا)[۴]

بله، عملا ممکن است من مدعی مسلمانی یا من مدعی انقلابی در عمل من، در گفتار من، در اندیشه من ممکن است که خلاف پیش آید، انحراف پیش آید، عهد شکنی پیش آید، خیانت پیش آید، من ضایع شدم، انقلاب که ضایع نمی شود و تنها علاج برگشت به انقلاب است، برگشت به اسلام است، برگشت به خداست و چه جمله زیبا و مطلب جالبی است که آقا بهش اشاره فرمودند که این هرگز کهنه نمی شود.

بنا علیه قدردانی ما از این انقلاب به میزان معرفت ما از این انقلاب است.

مسئله ای که حالا چند نفر آمدند و قراردادی گذاشتند و پای آن سینه زدند بعد از مدتی ترککردند، این که نیست.

(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ)[۵] و شما ملاحظه می کنید از بنیان گذار جمهوری اسلامی تا همه آنکه در سلسله مراتب پابند به ارزش های انقلاب بودند، دارای علم بودند، دارای اخلاق بودند، دارای کمالات بودند، دارای ایمان بودند، خوبان را تشکیل می دهند.

این یک مسئله ای نیست که حالا ما ادعا کنیم، دنیا در مقابل این خاضع است، با همه دشمنی هایی که علیه این انقلاب از ناحیه استکبار جهانی شد و می شود و با همه تهاجم و جنگ و انواع و اقسام فشارهای سیاسی و اقتصادی و غیره برای نابود کردن انقلاب اما ملاحظه می کنید چه آن روزی که امام خمینی (ره) تشریف آوردند و چه آن روزی که امام خمینی (ع) رحلت کردند بحث ایران تنها نبود، تقریبا تمام پرچم های کشورهای جهان در رحلت امام خمینی (ره) به صورت عزای عمومی بین المللی نیمه افراشته شد، معنی این چیست؟ معنی آن این است که همان فرد و افرادی هم که به خاطر یک سری افکار انحرافی و منافع سوء و انحرافاتی که دارند دشمنی می کنند اما اصل مسئله را نمی توانند انکار کنند، قابل انکار نیست.

شما چه پیش از انقلاب چه بعد از انقلاب چه در تهاجم نظامی چه در انواع و اقسام نیرنگ هایی که علیه این انقلاب انجام می شود ملاحظه کنید همواره این بهترین انسانها هستند که در صف اول فدای این انقلاب می شوند، الان هم در صحنه میدانی در هسته های مقاومت در سطح جهان بهترین انسان ها، صالح ترین انسان ها، عاقل ترین انسان ها، این ها هستند دیگر اما آن طرف چه کسانی هستند؟ بدترین انسان ها، شریرترین، دزدترین، خائن ترین هستند.

این جبهه کاملا روشن است، (لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ)[۶] هر دو سر قضیه روشن است.

انقلاب زمانی واقع شد که برای دنیا ناباور بود چون کارشناسان تقریبا این مسئله را که کره زمین به دو نیم کره شرقی و غربی تقسیم شده بود همهشان الحاد داشتند، او از این بدتر، این از او بدتر چه کمونیست و بلوک شرق و چه لیبرال خائن غرب، به تعبیر علامه مطهری مثل دو بال قیچی اسلام را مقراض می کردند.

خوبان را از بین بردند، کشتند، با وجود سلطه آنها به وسیله دیکتاتورهای خیلی پست و ناجور، در ایران مثل رضا خان پالانی(پهلوی)، در ترکیه  که در آن موقع بعد از فروپاشی دولت عثمانی در واقع کل کشور اسلامی بود آتاتورک را و هر جا آدم رذل و پست و آدمکش مستبدی بود بر مردم مسلط کردند.

گفته می شود که کارشناسانشان وقتی که بررسی کردند گفتند دیگر از اسلام هیچ اثری که بتواند مزاحم ما باشد نیست، باورشان این بود، این انقلاب که به وجود آمد با، ید قدرت الهی بود.

امام به عنوان یک انسان امین کارشناس فرمود: این یک معجزه بود، من یک جریانی را که مستقیما از حضرت آیت الله خزعلی شنیدم نه با واسطه، ایشان در فرمایشی فرمود که در فلان سالهای قحطی سالهای ۲۱، ۲۲ دهه ۲۰ نان برای خوردن نبود، یک طلبه در مشهد نانی که نبود که بخورد او روز را روزه می گرفت، شب را با آب افطار می کرد، چیزی هم نبود که بخورد تا فردا شب، در مقابل آن قحطی هایی که به وسیله آن سلطه های بیگانه حاصل شده بود نان برای خوردن نبود، به هر حال بعد از چند روز که روزه می گیرد دم افطار در اتاق طلبگی بیهوش می افتد یک وقت می بیند یک آقایی پشت در را زد و وارد شد آن آقا فردی عادی نبود، بالاخره یا خود آقا بود یا نماینده ای از طرف آقای بزرگ وارد شد و این آقا را که بی حال شده بود و افتاده بود، او را به حال آورد، غذای آماده آورد به دهانش گذاشت تا جان گرفت، حرکت کرد و آن آقا فرمود شما در این آزمایش پیروز و موفق شدید و دیگر هم از نظر فقر و غنا آزمایش نخواهید شد چون شما قبول شدید در آینده مشکل اقتصادی به سراغ شما نخواهد آمد، پیداست که این آقا چه کسی است که از آینده خبر می دهد.

حالا این را میخواهم عرض کنم، آیت الله خزعلی آن موقع میفرمود من آن آقا را که الان در تهران زندگی می کند هم شماره تلفن خانه اش را دارم و هم او را می شناسم.

فرمود در ۲۱ بهمن ماه که بنا شد به هر حال به صورت حکومت نظامی انقلاب را بکوبند، بسیار کار خطرناکی بود گفت در این بحران سر و کله همان آقا پیدا شد آمد به نگهبان ها گفت که با امام می خواهم ملاقات کنم، من از جمکران می آیم به آقا بگویید، به آقا گفتند یک فرد با این خصوصیات گفته از جمکران می آیم و پیامی دارد، امام خمینی (ره) فرمود بیاید.

وارد شد، شاید چند دقیقه بیشتر نماند، فقط یک پیام را رساند و رفت، بلافاصله امام خمینی (ره) پیام داد به مردم بگویید که به خیابان ها بریزند.

افرادی که یک مقدار با وضع سیاسی و نظامی آشنا بودند در شیوه حکومت نظامی آن هم طاغوتی ورود مردم به خیابان ها یعنی چه؟ یعنی قتل عام، معنی آن این بود دیگر

بنا علیه عده ای و از جمله مرحوم طالقانی (قدس سره الشریف) به امام خمینی (ره) گفت: آقا این کار خیلی خطرناکی است، بالاخره این مسلسل ها رو به مردم است، مردم را درو می کند، این چه دستوری است؟ امام فرمود به مردم بگویید بیایند به خیابان ها، وقتی آقای طالقانی اصرار کرد امام فرمود شما اصرار می کنید که این دستور از ناحیه من است؟ اگر از ناحیه بالاتر هم باشد باز شما چنین اصراری دارید؟ بلافاصله آیت الله طالقانی مطلب را گرفت و گفت ما تسلیم هستیم و خود طالقانی هم حرکت کرد و بنا کرد به تشویق کردن مردم که به خیابان ها بریزند و نتیجتا آن جریان شب بیست و یکم و روز بیست و دوم  پیش آمد و در روز بیست و دوم این فتح و پیروزی عظیم نصیب اسلام شد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، انَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿١﴾ ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾، إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿٣

 

خطبه دوم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، اَلْحَمْدُ للهِِ الأوَّلِ قَبْلَ الاِْنْشاءِ وَالاِْحْياءِ وَالاْخِرِ بَعْدَ فَناءِ الأشْياءِ الْعَليمِ الَّذي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخيبُ مَنْ دَعاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ من رجاه والصلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین محمّد (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه الطیبین الطاهرین المعصومین) اللهم صل علی محمد وعلی و فاطمه الزهرا و علی الحسن و الحسین وعلی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه بن الحسن القائم المهدی(عج) صلوات الله علیهم اجمعین و بعد أوصیکُم یا عِبادَاللهِ وَ نَفسِي ِبتَقوَی اللهِ.

خودم و شما عزیزان را در همه امور، در امور زندگی خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، در امور اداری، در امور اجرایی به تقوا توصیه می کنم، بهترین توشه هر انسانی تقواست که (إِنَّ خَيرَ الزّادِ التَّقوى)[۷]

همانطور که عرض کردم اهمیت ما به انقلاب ما به میزان معرفت ما به این انقلاب است، انقلاب آمد دو کار خیلی مهم انجام داد نه فقط این دو کار اما این دو کار خیلی مهم بود، یکی عبارت بود از اینکه سیستم بی منطق و بی دلیل پادشاهی  وشاهنشاهی را بعد از ۲۵۰۰ سال از جا کند، به این مسئله ساده نگاه نکنید، حکومت در واقع می تواند بهترین ابزار باشد برای رشد انسان، فلسفه حکومت هم روشن است، استعدادهای نامتناهی انسان به صورت فردی مسلما ضایع می شود، به صورت جمعی اصطکاک منافع دارد، طبعا ایجاب قانون می کند و قانون مجری می خواهد در این جهت دلیل عقلی و نقلی دارد بر اینکه حکومت مهمترین عامل رشد انسان هاست، این بحث خیلی ارزشمندی است، حالا اگر چنانچه حکومت صالح باشد این موجب رشد می شود اما اگر چنانچه ناصالح باشد بدتر از وحشی گری است چون در وحشی گری هم مظلوم پای فرار دارد و می تواند از چنگ ظالم فرار کند و هم حالا اگر کمالی به دست نیاورد چیزی هم از دست نمی دهد.

بنا علیه حکومت یعنی سرنوشت انسان ها، این باید بر پایه دلایل عقلی و نقلی و فطری و وحیی و اینها باشد که منطق داشته باشد، حالا بفرمایید که مسئله پادشاهی یا شاهنشاهی چه منطقی دارد غیر از اینکه سلطه از هر طریقی که شد، با زور و آدم کشی باشد خوب باشد، با نیرنگ باشد خوب باشد همراه زور و به وسیله وراثت باشد، خوب این چه کمالی دارد؟ در واقع یک برده گیری بزرگ است از جامعه و لذاست که شما تاریخ پادشاهی و شاهنشاهی را چه در ایران چه در بقیه جهان این سیستم را وقتی ملاحظه می کنید میبینید خیلی چیز زشتی است، دیگر حالا فرقی نمی کند می بینید ستمگرانی تحت عنوان پادشاهی رسمیت پیدا می کند، حالا با اسم اسلام، فرقی نمی کند، چقدر پادشاهان ستمگر داشتید که عمل و اندیشه آنها هیچ ربطی به اسلام نداشته است جز ظلم، در این شیوه شما در تاریخ پادشاهی میخوانید، مثلا شاپور ذوالاکتاف، او به اصطلاح وارث این حکومت است، یعنی همه شئون مردم، آبروی مردم، اقتصاد مردم، همه چیز ارث است برای این شاهزاده که در شکم مادرش است، آن وقت تاج پادشاهی را بر سر این مادر می گذارند ولی پادشاه همان جنین داخل شکمش است، این چه سیستمی است از نظر انتخاب حکومت، تازه این در مدتی که داخل شکم بوده و پادشاه بوده بی ضرر پادشاه بوده تا وقتی در شکم مادرش بوده است اما وقتی بیرون آمده دوش های مردم را می شکافته و ریسمان از توی دوش مردم اینها را به صورت ردیفی به بند می کرده، همه مردم باید مطیع آقا محمد خان قاجار بی ارزش باشند، مطیع رضاشاه پالانی(پهلوی) باشند، پادشاهی این است دیگر.

این تازه وقتی بوده است که باز استعمار جهانی نفوذی نداشته، وقتی او آمده که آن استبداد داخلی با آن استعمار خارجی با هم وقتی ممزوج می شوند از داخل آن چه چیزی در می آید، اینکه انگلیس می خواهد این کشور را غارت کند، جان و مال و ناموس و حیثیت و شرف و فرهنگ ارزشمند این مردم را انگلیس می خواهد غارت کند، دنبال یک نوکر احمقی می گردد، رضاخان بیسواد و بی فرهنگ را مسلط می کند، انگلیس هر چه می تواند غارت می کند، نگهبانش هم چه کسی است؟ رضا شاه است، خود رضا شاه هم در پای قدرت انگلیس هر چه می تواند دزدی می کند، خیلی عجیب است، یک آدمی که آه نداشت با ناله عوض کند هیچی نداشت او بعدا از قدرت خودش استفاده کرد و به عنوان یک قلمش بیش از ۲۴۰۰ روستا را از مردم گرفت برای خودش، اینها را می گفتند املاک خاصه، اندازه یک وزارت خانه تازه اموالی شد که روستا هایی بود که از دست مردم در کرده بود، شما را به خدا ببینید بیش از ۲۴۰۰ روستا نه یک روستا از دست مردم در کرده این می شود پادشاه، این غیر از پول هایی است که در بانک ها گذاشته بود، غیر از پول هایی هم که خارج از ایران برده، غیر از باقی آنچه را که از طرق دیگر تا خرج و برج های آنچنانی که کرده است، این می شود پادشاهی، او سیستم پادشاهی است این هم مصداق پادشاهی اوست.

چه کسی می توانست بعد از ۲۵۰۰ سال این ریشه فساد را برکند و برکنده شد، هم سیستم پادشاهی برکنده شد هم پادشاه و طاغوتی که مجری برنامه های استکبار جهانی بود، تنها یک پادشاه معمولی نبود که لااقل مستقل باشد و لذاست که استعمارگران او را آوردند و پادشاه کردند و حداکثر سوء استفاده را از او کردند و کشور را غارت کردند بعد هم که به دردشان نمیخورد او را مانند یک نوکر بردند داخل جزیره موریس قرار دادند، این می شود حکومت به این مردم بیچاره و پسرش از او بدتر بود او هم باج به انگلیس می داد هم باج به آمریکا می داد و هم باج به صهیونیست ها می داد، اصلا نوکر همه بود غیر از خودی ها، آقا بالاسر خودی ها بود و نوکر بیگانگان، از خودش هم هیچ چیز نداشت، از نظر اراده و عقل هیچ چیز نداشت و وزیر دفاع آن موقع اسرائیل که موشه دایان بود و قیافه اش هنوز در نظرم هست مثل دجال یک چشم داشت و چشم دیگرش با یک پارچه پوشیده بود و وقتی با شاه صحبت می کرد، شاه از ترسش گویی میلرزید، این می شود پادشاه، آنها او را آورده اند و نوکر آنهاست و باید به دستورات آنها عمل کند، بحث مردم نیست، بحث منافع مردم نیست، بحث عزت مردم نیست، وابسته بود به کل جهان شرق و غرب و لذاست که بعدا شرق و غرب همراه با مرتجعین منطقه به جنگ ما آمدند و تنها غربی ها نبودند، میگ های شوروی هم روی سر ما خالی می شد، مسئله این بود دیگر

آن وقت انقلاب کاری که کرد هم توانست اصل سیستم را عوض کند هم توانست با آن قدرت جهنمی که آن همه پشتیبانی داشت به صورت ناباورانه مثل خاشاکی از موج حضور مردم و ایمان مردم آن ها را کنار بزند و زد این خیلی کار مهمی بود و شما مردم کردید اما این معجزه تاریخ که انجام شده است من و شما یا آن مسئول یا آن مدیر چقدر قدرش را می دانیم؟ این مهم است، خوب دیگران وظیفه خود را انجام دادند تا پای شهادت، آن اشک یتیم، آن زن بیوه، آن ایثارگر، آن جانباز، آن آزاده، ما چه کار کردیم؟ در هر جایی هستیم، حالا میخواهد در لباس من باشد، در لباس شما باشد، در مغازه بازار باشد، در مدیریت یک اداره باشد، در کشاورزی باشد، فرقی نمی کند.

آیا نسبت به ایده های این انقلاب که متعاضد به عقل است، به علم است، به وحی است، به کشف و کرامت است، بعد ما متاسفانه ناسپاسی می کنیم، ناسپاسی این است که خوب مشاهده می کنید، مشکلاتی که برای مردم پیش می آید از چه طریق پیش می آید؟ از طریق همین افراد نمک نشناس، فرقی نمی کند، می خواهد مسئول باشد، می خواهد در لباس من باشد، می خواهد در فلان اداره باشد، فرقی نمی کند.

در مقابل آن شهامت ها، شجاعت ها، ایثارها، گذشت ها، برای آرمانهای انقلاب که ایده ماست، حکم خدای ماست، امر فطرت و عقل ماست، آنها هر چه داشتند فدا کردند و ما دنبال سوء استفاده شخصی و درآمد فلان و سازش با بیگانه هستیم.

این دیگر عمل ماست و نه ربطی به اسلام دارد و به عقل و علم و وحی هم ربطی ندارد، خوب بالاخره یک خیانت است و باید حواسمان جمع باشد.

ما خیلی از جاها مشاهده می کنیم آمریکا تحریم می کند، آمریکا کاره ای نیست، مشکل مال خودی است، اگر همه ما یک حرف بزنیم بر اساس انقلاب امام بر اساس دین ما، بر اساس عقیده ما، بر اساس منافع ملی ما آمریکا که کاره ای نیست، چه کسی آمریکا را پر جرات می کند که او حرف بزند؟

حال آنکه ملاحظه کردید، تجربه فرمودید در این سالهای انقلاب هر وقت همه هماهنگ شدیم در اهداف انقلاب، خفه شدند، آمریکا یا انگلیس یا کشورهای دیگر خفه شدند.

اما هر وقت متاسفانه کسانی رو دادند به آنها طلبکار در آمدند، مشکل ما که تنها مشکل تحریم از سوی آنها نیست.

ما کم و بیش می بینیم با تحریم های داخلی بر اساس احتکارها، گران فروشی ها، انواع و اقسام سوء استفاده ها، ما تحریم این ها هستیم تا تحریم آمریکا، در حالی که اگر چنانچه خود ما نسبت به آنچه که در جامعه ما، در مردم ما، ملت ما، کشور ما، نظام ما هست عمل کنیم تمام توطئه ها خنثی است، باید استغفار کنیم، باید برگردیم و از انحرافاتی که به وسیله ما متاسفانه انجام می شود توبه کنیم.

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾، إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات والمسلمين والمسلمات والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

[۱] .آیه ۱۹۷ بقره

[۲] .آیه ۴۳ اعراف

[۳] .آیه ۲۴ ابراهیم

[۴] .آیه ۲۳ فتح

[۵] .آیه ۳۰ روم

[۶] .آیه ۲۵۶ بقره

[۷] .آیه ۱۹۷ بقره

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *