خانه / متن بیانات / بسیج / مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با سرمربیان حلقه‌های صالحین بسیج دانشجویی استان

مشروح بیانات/ نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در دیدار با سرمربیان حلقه‌های صالحین بسیج دانشجویی استان

متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند در دیدار با سرمربیان حلقه‌های صالحین بسیج دانشجویی استان مورخ ۱۳۹۶/۱۱/۵

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏

با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان.

تبریک و تهنیت ایام ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها به محضر شما، استفاده کردیم؛ به همه شما خیر مقدم عرض می‌کنم؛ لطف فرمودید، خوش آمدید. پیداست که شاخصه دانشجو بودن یا دانشگاهی بودن با شاخصه بسیجی بودن این‌ها مکمل هم هستند؛ و ما وقتی به اهدافمان که اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی است – بر گرفته از انقلاب ما است، انقلاب ما اسلام ماست نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد- ما وقتی به اهدافمان خواهیم رسید که این تجمع بین تفکر بسیجی و دانشگاهی یا حوزوی یا باقی اصناف این حاصل شود؛ هیچ کدام به تنهایی نمی‌توانند آن کارآمد لازم را داشته باشند.

خُب عنایت دارید که بالاخره ما -البته در سایه برکت انقلاب بوده- رشد کمی و کیفی بسیار قابل ملاحظه‌ی از نظر دانشگاهی داشته‌ایم؛ – اما به چه دلیل آن جای خودش را دارد- اما عده زیادی از آنهای که این مراحل را به پایان رساندند بعد تفکر است دیگر، و تصور است که حالا من که این شدم به زندگی خودم، به رفاه خودم، به منافع خودم، اگر کاری کسبی باشد برای خودم؛ اینطوری فکر می‌کند دیگر و اگر این نبود به صورت یک عنصر ناراضی در می‌آمد و اگر آن شدّت پیدا کرد پشت به کشورمان و جامعه‌مان می کنیم می‌رویم در کشور دیگری که کار بیشتر، حقوق بیشتری و رفاه بیشتری باشد؛ ما با این مواجه‌ایم دیگر یعنی از آن همه رشد کمی و کیفی که داشتیم موقع بهره‌برداری که می‌رسد، این می شود. گفتم علل و عوامل این قضیه، سبب و اسباب این چیه؟ قطعاً ناکارآمدی‌های بوده از سطح دوران اولیه تحصیلات؛ از  آموزش پرورش بگیرید قبل از آن از خانواده بگیرید کودکشان را هدفمند بار نیاوردند، آموزش و پرورش به هر حال همان دروس و کتاب‌ها را فقط  تضمین کرده، به دانشگاه هم رسیده کم و بیش اینطوری بوده؛ محصول نهایش مانده، چرا؟ به جهتی که تفکر این است. تازه بعد از آن هم که به مسئولیتی رسید، پشت میزی نشست، شغلی پیدا کرد یا در شرکت خصوص، بعد هم – آوازه‌های که می‌شنویم، حالا در رسانه‌ها است یک چیزی نیست که بنده ببافم؛ در همین رسانه ها است مکتوب و غیر مکتوب، در رسانه ملی در بخش‌های نقد- سخن از بی‌ انصافی، اختلاس، خیانت و از این حرف‌ها است دیگر؛ که در این‌ها خلاصه نمی‌شود، این مجموعاً این انقلاب پویا را زمین‌گیر می‌کند. در اینجا چه کم است؟ آنچه کم است تفکری است- حالا شما اسمش را می‌گذارید بسیجی، آن دیگری اسمش را می‌گذارد مثلاً الهی، یکی می‌گوید اخلاص؛ این‌ها دیگر عبارات فرق می‌کند مراد یکی است- آن تفکری که به علم جهت بدهد؛ دیگر فرق نمی‌کند در حوزه باشد یا در دانشگاه باشد. اگر- هر فردی به صورت نوعی – هر فردی وقتی دوارن تحصیلش تمام شد یک لحظه با خودش فکر کند که بالاخره تمام چرخ و پَر این جامعه و تلاش مردم این کشور دست اندر دست هم شدند تا من توانستم در سایه این مجموعه مثلاً به اینجا برسم؛ حالا در حوزه، در دانشگاه، جاهای دیگر فرق نمی‌کند.

بنابراین اولین احساسی که می‌کنم این است که من دینی دارم از این مردم به گردن؛ – همچنین احساسی است دیگر- آن را چطور ادا کنم؛ این تفکر است، مسئولیت الهی است، مسئولیت انسانی است، مسئولیت بسیجی است که به دانش جهت می دهد که حالا من این شدم بحث این نیست که من درست زندگی کنم، من کسب پیدا کنم، من کار پیدا کنم؛ بلکه بحث اینجاست که ما یک جامعه‌ی هستیم، وقتی به اینجا رسیدم خُب اولین چیزی که باید فکر کنم این است که من چکار کنم که این معضلاتی که در جامعه است حل شود؛ حالا شده یک آدم دانشمند، شده یک انسان نخبه، من چه راهی دارم که [این معضلات جامعه را حل کنم]. نه اینکه خودش متکی باشد اگر کارش را درست کردند بسیار خوب، باز هم در آن گفتم فردا آوازه‌های در می‌آید؛ اگر کارش را درست نکردند، می‌شود یک عنصر ناراضی؛ نشد می‌رود بیرون؛ این‌ها به خاطر چه هست؟ بخاطر این است که مطلب را فقط یک سویه و آن اینکه من طلبکارم. بنابراین اگر کمیت و کیفیت صرفاً جنبه علمی داشته باشد و همراه با یک تفکر تعهدآور نباشد و یا به عشق ارزش‌ها و مسائل الهی نباشد محصولی که جمع می‌کنید همان است؛ حتی اگر عوض اینکه این دوران تحصیل را تمام می‌کرد با پدر کشاورزش همکاری می‌کرد برای این کشور مفیدتر بود تا اینکه برود برای کشور دیگری مثلاً کار کند.

روی این جهت شما و امثال شما مجموعه‌هایی که این دو را باهم درمی آویزید از دانش و ایمان، از دانشگاهی بودن و بسیجی بودن، از علم و تعهد، از تخصص و تعبد؛ این باید گسترش پیدا کند؛ و طبعاً بسیاری از مسائل جنبی دیگری که شما خیلی بیشتر از بنده مطلع هستید که در دانشگاه می‌گذرد، بسیاری از مسائل جنبی دیگر هم  در کنار این خود به خود حل خواهد شد. اما اگر چنانچه نه، صرفاً ملاک علم باشد، دانش باشد، تکنیک باشد و این که دیگران خیلی از ما سبقت جُستند و جلوترند و بالاخره همان‌ها هم بودند که دانش بدون تعهدشان دنیا را به آتش کشیده، دانشمند ما هم دنیا را به آتش خواهد کشید و حال آنکه این نیاز بشر نیست؛ آنچه که الان نیاز بشر است این است که از سرگردانی در بیاید؛ دانشمند سرگردان از سرگردانی دربیاید؛ هدف اصلیش را پیدا کند. در پای آن هدف اصلی است که همیشه امیدوار است، همیشه دلگرم است، همیشه عاشق ارزش‌ها است، سختی برایش لذت‌بخش است، خدمت به دیگران برای اولویت دارد به خودش و کِیف می‌کند.

شما ضمن اینکه الحمدالله باید شکر خدا را به جا بیاورید که خداوند به شما این توفیق را عنایت کرده است؛ باید در گسترش این تفکر « قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ»۱، شما مسئول خودتان هستید بسیار خوب، آمدید خدا به شما این توفیق عنایت کرده این علم و تقوا را به هم درآویختید؛ این تفکر را گسترش بدهید. شیوه‌های کار دیگر فرق می‌کند؛ همه افراد از نظر روان‌شناختی مثل هم نیستند که بگویم با این نسخه این کار انجام شود، با ده نفر ده گونه؛ اما شدنی است مخصوصاً روی نسل جوان، نسل جوان معاند نیست؛ ممکن است گمراه باشد اما معاند نیست. اگر قلق روانی او به دست بیاید، درست تا شود، با منطق[رفتار شود]، به هر حال پشتکارگیری باشد؛ این‌ها کاملاً می‌شود از ورطه‌های سرگردانی که به هر حال این سرگردانی‌ها به سرگرمی‌ و سرگرمی‌ها به انحراف می‌انجامد چون هدف ندارند؛ دنیا هم مشکلش همین است. تفکر بسیجی که همان تعهدهای الهی و دینی و ارزش‌های انسانی است -که حالا ما ممکن است به واژه‌های مختلف این مطلب را ادا کنیم- این وقتی همراه با علم می‌شود بالاخره به آن زیبایی می‌دهد، به آن کارآیی می‌دهد. لذاست که گذشته از مسئولیتی که نسبت به خود دارید روی فرمول‌ها، روی طرح‌ها – که البته خود طرح صالحین هم برای همین است، کلی قضیه این است اما گفتم تاثیرگذاری ممکن است ده نفر ده نوع برخورد لازم داشته باشد- بیش از همه در جهت توسعه این تفکر تجربه کنید، طرح بدهید، پیش‌بینی کنید، مشورت کنید؛ و به هر حال هر بخشی از جامعه را که می‌توانید که از اعم آن‌ها مسئله دانشجو است که بسیار مسئله مهمی است؛ کشور در آینده دست آنها است، باید با تعهد بیایند؛ اگر بخواهیم از این مشکلات موجود دیگر تکرار نشود باید مسئله تعهد که همان تفکر بسیجی است گسترش پیدا کند. خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید؛ به هر حال بنده هم دعاگو شما هستم از دست ما کاری ساخته باشد درخدمت شما هستم. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد(ص).

۱- سوره تحریم، بخشی از آیه ۶٫

 ‌

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *