متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند در کارگاه آموزشی اقتصاد مقاومتی استان مورخ۱۳۹۶/۱۰/۱۸
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
«الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَ عَلَى آلِهِ آلِ اللَّهِ وَ اللَّعْنُ الدَّائِمُ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَعْدَاءِ اللَّهِ».
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه اهل ایمان.
مسائل اقتصادی را از دیدگاه دین باید ببینیم. اولین مسئله از آنچه که در فلسفه آمدن ما به این جهان براساس حکمت تکالیف یکی از مسائلی که در قرآن کریم آمده و خداوند از انسان خواسته که آن را انجام دهد ساختن و آباد کردن زمین است. « وَاستَعمَرَكُم فيها»۱، خدا از انسان این را خواسته است. برای خدای قادر متعال که هیچ مشکلی نبود تا روزی انسان را مثل باقی حیوانات به نحو مطلوب از زمین برویاند. غذای آماده، امکانات دیگر آماده، اما مسئله اینجاست که خدا حکمتش را به دیگران نداده، در این حکمتها نهفته است. و نیاز انسان که به وسیله خودش برآورده شود، و یک نوع خودسازی است حکمت الهی از بندگان خودش این را خواسته که ماموریت شما این است. مسئله دیگر هم جایگاه مسائل اقتصادی است. به همان میزانی که نقش خون در بدن قابل انکار نیست و اگر آن میزان معین فشار خون اُفت کند، دیگر سرپا نمیتواند بایستد زانو خم میشود میافتد، همین تعبیر در قرآن آمده « وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا»۲، سرپا بودن شما متکی به مسائل اقتصادتان است، به مسائل مالیتان است و اینها را هرز ندهید. دست آدمهای سفی و بیشعور ندهید که هر طور رسید خرجش کنند، نابودش کنند.
همچون اهمیتی در بحثهای فقهی داریم. پیداست جایگاه نماز یک جایگاه خاصی است و شکستن نماز واجب حرام است. وقتی تکبیره الاحرام گفت نمیتواند نماز واجب را بشکند، حرام است الا در چند جا، یک و دو، سه، چهار، در یک جا هم میفرماید آنجایی که اموالی دارد تلف میشود آنجا باید نماز را بشکند. وسط نماز است آتش دارد به یک اموال نزدیک میشود میسوزد، باید نماز را بشکند، گناه نکرده، بلکه واجب است. این چقدر باید اهمیت داشته باشد که مسئله نماز با آن همه اهمیت اما به اینجا که میرسد نماز را باید بشکند. همچنان که باز جزو مسائل فقهی است که میفرماید بر هر انسان مسلمان مکلفی واجب است که در حد برآوردن نیازهای خودش و نیازهای همه آنان که متکی به او هستند، نون خورش هستند، عیالش هستند، واجب است کار کند، تولید کند زندگی اش را تامین کند. این واجب است یعنی همانطور که نماز در جایش واجب است، روزه واجب است، کسب روزی حلال برای خودش و برای همه آنان که متعلق به او هستند واجب است. تبعاً به حساب اینکه زیرمجموعههای او مرتبط با او هستند و او واجب است این کار را بکند آنجایی هم که جمعیت از یک جمعیت خانوادگی به یک جمعیت روستایی، جمعیت روستایی به شهری، جمعیت شهری به جمعیت کشوری تبدیل میشود آمار دارد، ارقام دارد، خرج دارد، دخل دارد، تبعاً مسئولین زیربط بر آنان واجب است که این را تامین کنند.
شغل تامین کنند، کار تامین کنند، دخل تامین کنند. بنابراین وقتی میگوییم اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی چیزی نیست که از خارج بیاوریم اینجا مثل درختی بنشانیم. اقتصاد مقاومتی دین ما است. آنچه که خارج از این ما را به دیگران متکی میکند، ما را ضعیف میکند، دست ما را به سمت بیگانه، اینها همه حرام است حالا چه دولتش باشد، چه ملتش باشد، چه شخصش باشد، فرق نمیکند. و جامعه اسلامی روا نیست و جایز نیست که متکی به بیگانه باشد. همه ابزارش باید ایجاد کند. همه مقدماتش که مقدمه واجب، واجب است باید مقدماتش واجب است انجام دهد. یکی علم لازم است علم کاربردی، علم بنیانی، علم مفید، همه آنچه که از علم فن، حرفه و تکنیک در جهت تامین جامعه. این تامین که گفته میشود همه نیازها دیگر حالا میخواهد نیاز برای تغذیه او باشد، برای پوشاک او باشد، برای مسکن او باشد، برای دفاع او باشد، انواع و اقسام نیازها یکی دوتا دهتا نیست، برای تربیش باشد فرق نمیکند، علم او لازم است که « العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ »۳، کسب علم واجب است در دین، علم کاربردی، علم مفید. تبعاً آن علم را باید به صحنه عمل بیاورد و همه تکنیک لازم را باید خودکفا شود. بعد تولید همه آنچه که جامعه اسلامی به آن نیاز دارد باید انجام دهد. این تکلیف است، این وظیفه است. چقدر ننگ است برای مسلمان و در این جهت چقدر نهی دارد از اینکه مسلمانی لباسش را کافر تهیه کند تا برسد به چیزهای دیگر که اصلاً شبهات دیگر هم دارد مثل خوراکیها، که بعضی حرام است و بعضی هم قابل اجتناب است.
حتی لباسش که یک پوشاک است. مسلمان است باید لباسش را خودش تولید کند، خودش بسازد، خودش بپوشد نه اینکه لباسش را کافر تهیه کند. بنابراین به هر چه که نیاز دارد باید تولید کند، تولید مفید. چیزهای بیفایده را باید از صحنه میدان بازار خارج کند. چیز بیفایده یک نوع اسراف است، یک نوع تبذیر است، حرام است. همچنان که باید توزیع مفید باشد. توزیع مفید وقتی است که توزیع عادلانه باشد. اگر سیستم اقتصادی به گونهای است که تولید میکند اما به نفع یک عده خاصی است، غالباً در کشورهای غربی این گزارشات را میدهند از یک رشد اقتصادی، کشور ما هم از آنان تقلید میکند گاهی یک آمار و ارقامی میدهند از رشد، ان شاالله راست و دروغش آن را حضرت جبرییل باید تنظیم بفرماید. اما گزارشاتی میدهند، صرف اینکه این به اصطلاحشان رشد اقتصادی؛ رشد اقتصاد به درد مردم چه خورده. اگر این گزارشات درست باشد اما دست یک عده آدمهای خاصی باشد و به نفع مردم نباشد، توزیع مفید نباشد، این قابل قبول نیست. این به چه درد میخورد. سرمایهها بلوکه شود دست یک عده خاصی و موجب انواع فساد شود، این فایدهاش چیست؟ هیچی.
بنابراین باید سیستم طوری باشد که توزیع ، توزیع مفید باشد و آن وقتی است که توزیع براساس عدالت باشد. وانگهی باید مصرف مفید باشد. این مال، مال من. مگر من مال خودم هستم که مال، مال من. بله خداوند متعال این مالکیت اعتباری را در جهت اداره جامعه بشری تجویز فرموده. اما نه من مال خودم هستم، نه دستم مال من است و نه چشمم مال من است و نه پای من. اینها همه امانت الهی هستند دست من. نعمت الهی هستند تا چه برسد آن ثروتی که دست من است. نه من خودم، خودم را خلق کردم نه من آن ثروت را خلق کردم. بندههای خود زحمت کشیدند تولید شده حالا هم من یک کار کردم، دیگران صد کار کردند. تبادل شده زحمت دیگران به دست من رسیدهف حالا هر طوری میخواهم مصرف کنم؟ مقید به صمرف مفید است. همان چیزی که وقتی گناهان کبیره را میشمارند، یکی از گناهان کبیره اسراف است. اگر از اسراف بالاتر برود حالت تبذیر پیدا کند آن دیگر بحث گناه نیست « إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ»۴، این دیگر بحث گناه نیست اصلاً این وجودش، وجود شیطانی است. حالت تبذیر پیدا میکند. این غذا را بیرون میریزد، بحث کم و زیادش نیست. خدای که یک بطری شراب را حرام کرده، یک قطرهاش را هم حرام کرده. هر چه که بر آن عنوان ریخت و پاش صدق کند و یا کمتر از آن هر چه بر آن عنوان اسراف، ممنوع است.
ببینید که دنیا گرفتار چه وحشیگری شده است. انسانها از گرسنگی می میرند، انسانها از تشنگی میمیرند، انسانها از گرما وسرما میمیرند، یک عده هم بیخیال این اموال الهی را در هر وجهی که شد اسراف و تبذیر میکنند. باز یک عده به اسم مسلمان هم تقلید از آنها میکنند. بنابراین خود مصرف باید مصرف مفید باشد. در روایات داریم که سوال میکنند حداقل اسراف چیست، که قابل تعریف است. این است که آب میخورید ته لیوان را دور بریزید اسراف است، تبذیر است، چرا این کار را میکنید. چند روز قبل در روزنامهها دیدم گفت شهرداری در استرالیا آمده یک حدیثی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تابلو کرده که فرموده اگر کنار دریا هم هستید اما زیادهروی نکنید. بیگانه این جمله را میگیرد تابلو میکند، اما خود ما بیخیال هستیم.
نامی از مرحوم محمد تقی خوان امیرکبیر بردند واقعاً شایسته بزرگداشت است این مرد متفکر، متدین، شایسته، که هم دین حالیش بود و هم دنیا حالیش بود. و می دانید دنیا به این معنی که علمای اخلاق از آن تعبیر می کنند به دنیای ممدوح، یعنی مدیریت زندگی دنیا این جزو عبادات است. و آن مرد چقدر شایسته بود که ما باید همین مسائلی که گفتم باید اینها را پیاده کنیم و برای اینکه مقدماتش را فراهم کند دارالفنونش را برای تامین علمش، گفت نگذاریم بچههای ما بروند به بیرون رنگ بیگانه بگیرند. ما میتوانیم در دارالفنون استاد بیارم و فرهنگمان را حفظ کنیم و دانش و تجربه بشری را بگیریم. که البته آن شاه نادان با مادر نادانترش با عناصر انگلیس او را برنتافتند و به شهادت رساندند. روحش شاد. در سایت آیت الله عظمی شیخ المجتهدین آیت الله عظمی اراکی قدس سره مرجع بزرگ، در آنجا آمده بود، مکتوب بود، عکس مرحوم امیرکبیر هم در آنجا بود. آیت الله عظمی اراکی فرمودند که من مرحوم امیرکبیر را در خواب دیدم. خیلی مقام بالایی داشت- حالا این خواب آیت الله اراکی است نه من، مثل وحی میماند- فرمود من در آن عالم مرحوم امیر کبیر را دیدم خیلی مقام عالی داشت، از ایشان جویا شدم این مقام را. گفت میدانی چیه وقتی در حمام فین کاشان آن جلاد رگهای من را زد و خونریزی زیاد شد عطش بر من قالب شد، تشنه شدم. آنقدر تشنگی بر من غالب شد که در همان خواستم روی به آن جلاد کنم که یک لیوان آب به من دهد بلافاصله به ذهنم زد که من یک زخم دارد و در زیر سقف این سایه تشنگی دارم، حسین علیه السلام با آن همه زخم و در زیر آفتاب چطور تحمل کرده. خجالت کشیدم و پشیمان شدم و با همان تشنگی که تعمد داشتم به سرور سالار شهیدان اقتدا کنم، با همان تشنگی مُردم. تا روحم آزاد شد، دیدم حسین علیه السلام بالای سر من است از من تقدیر کرد، تشکر کرد و این مقاماتی که شما میبینید فرمود اینها از تو باد تا صبح قیامت، یعنی عالم برزخ. قیامت که شود باز من به سراغ تو خواهم آمد.« رزقنا الله و ایاهم».
برای شادی ارواح طیبه همه انسانهای پاک، خدمتگزار، هوشیار، بیدار، عالم، عامل و بالاخص روح مقدس امام امت بنیانگذار جمهوری اسلامی و طول عمر و عزت رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنهای صلوات بفرستید.
۱- سوره هود، آیه ۶۱٫
۲- سوره نساء، آیه ۵٫
۳- كنز الفوائد : ج ۲ ص ۱۰۷٫
۴- سوره اسراء، آیه ۲۷٫