متن بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند دیدار با فرمانده و پرسنل سپاه درمیان مورخ ۱۳/۱۰/۱۳۹۶
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.
خیلی خوش آمدید. مچکرم. هم از دیدار شما فیض گرفتم و هم فرمایشات شما بسیار زیبا بود. دلنشین بود. خدا بر توفیقاتان بیفزاید. همانطور که یپداست ۴۰ سال است که در صحنه میدانی بیش از آنچه سخن باشد، عمل است در مقابل استکبار جهانی و دفاع از شرف انسانی. برای اینکه مردم بیش از پیش این صحنهی که اکنون در میدان بین المللی حاصل شده بشناسند، باید دیدگاهها و زیر ساختهای فکری این دو جبهه را بدانند. که اگر ما موفق شویم این را درست را برملا کنیم موضع مردم بیش از پیش محکم می شود. و آن عبارت از دیدگاه انسانیشناسی در مکتب انبیاء که مکتب الهی است با مکتب استکبار که نفسانی است و شیطانی است. آنها که معمولاً در رسانههای خود با عموم و عوام حرف میزنند، عوامفریبانه حرف میزنند کسی متوجه نمی شود حقیقت چیست. اما خواص که به زیرساختهای اعتقادی آنان نگاه میکنند، کاملاً متوجه هستند که اینها در کفر هم نفاق به خرج میدهند.
حتی آنها اسم ادیان الهی را که یدک میکشند مثل بسیاری از نامسلمانها اصلاً هیچ ربطی ندارد به مکتب انبیاء. یعنی آنچه یهود امروز میگوید – صهیونیستها- هیچ ربطی به تعلیمات حضرت موسی(ع) ندارد. آنچه امروز در جبهه استکبار به اسم مسیحت مطرح است هیچ ربطی به تعلیمات عیسی علیه اسلام ندارد. همچنان که بسیاری از ناملسمانها اینطوری هستند. دیدگاه جبهه استکباری که تحت عنوان لیبرال سرمایهی مطرح است و آنچه که از اظهارات خود فلاسفه شان که آن بالا بالا از نظر فکری نشستهاند، مطرح است اصلاً نسبت به اینکه انسان چیست، از کجا آمده و به کجا میرود، وظیفهاش چیست و آفاتش چیست اصلاً صاحبنظر نیستند.
اینجاست که عرض می کنم وقتی خواص که مواضع فکری آنان را میدانند وقتی به فلاسفه شان نگاه میکنند آنان را خیلی حقیر میبینند. مثلاً گاهی دیدگاههای مرحوم علامه جعفری را که به سارتر داشت و یا از قبیل او فرق نمیکند، آنقدر با دید حقارت به این به اصطلاح عنصر پرآوازه نگاه میکند که انسان به یک کودک آنطور نگاه نمیکند. نیچه آلمانی و یا از این قبیل. اصلا هیچ هدفی در وجود انسانی اینها معتقد نیستند. وقتی این دیدگاه است دیگر مسئله انسان و انسانیت و انساندوستانه، حقوق و از این قبیل اصلاً معنی نمیدهد و این واژهها اصلاً مطرح نیست. وقتی خودشان در انسانشناسی از انسان تعبیر میکند به یک حیوان اقتصادی. همین که بلای جان جامعه بشری شده و هر وقت فرصت بدست مردم ستمزده غرب میافتد در شبهای سرد زمستان حرفشان یک جمله است، تکرار می کنند که چطور می شود ۹۹ درصد ثروت جامعه دست یک درصد باشد و یک درصد ثروت دست ۹۹ درصد توزیع شود.
بعضی از اینها میبینید که به هر حال دُم خروس پیدا میشود به عنوان تعلیمات دینی – آنچه در تورات یهود است به عنوان تعلیمات دینی، اصلاً این چه ربطی دارد به موسی بن عمران علیه السلام. این که از شرایط فرعون هم بدتر است دیگر- این تعبیر میکند که در یک خودپرستی در یک نژادپرستی که دیگران هم با آنان شریک هستند، آنان که دارای این فکر هستند میگویند که برای ما دو نوع حیوان خلق شده یکی حیوانی که با چهار دست و پا روی زمین هستند(انعام)، یکی هم حیوان دوپایی که انسانها هستند، اینها مال ما هستند. و در این تفکر دیگر ظلم و ستم حقکشی معنی نمیدهد، میگویند اینها اصلاً مال ما هستند، از خود هیچی ندارند. جان، مال، ناموس اصلا ًبرایشان معنی نمیدهد. این هم که میبینید هر جامعهی در هر نقطهی که از کلمه آزادی فقط الف آن را بگوید سر او این در می آوردند، جهت این است که میگویند شما مال ما هستید. اصلاً اینکه شما مالک خود هستید، مالک ناموس هستید و مالک کشور هستید برایشان مطرح نیست.
به تعبیر دیگر برده داری فردی را که برای آنان صرفه نداشته گفتن این را حذفش کنید یک بردهداری جمعی در سطح جهان دایر کنید. نه اینکه بردهداری برافتد، اصلاً مسئله این نیست، مسئله این است که یک بردهداری جمعی؛ ملتها را برده کنید درآمدها مال شماست، خونشان مال شماست، ناموسشان مال شماست بنابر این هیچ کس از خود چیزی ندارد. این یک تفکر است، بدتر از سرطان است. اینکه میبینید میلیونها انسان را نابود میکنند و هیچ گونه خم به رُخ نمیآورند، جهتش این تفکر است. بدترین نوع مرض است. در روایات هم است که در بنیاسرائیل ۷۰ پیامبر را شهید کرده، کشته، میرود سرکارهای اقتصادیش اصلاً انگار نه انگار که کار بدی کرده است. این تفکر است، چکارش میکنید. این هم که اینها وقتی دست می یابند به وسیله خودشان یا ادیادیشان تخریب می کنند، میکشند، زن باشد، بچه باشد، بزرگ باشد برایشان مطرح نیست، جهتش این است که زیربنای فکری این است.
حالا این را حساب کنید در مقابل مکتب الهی که برای انسان به عنوان انسان، یک آدم یک عالم است « مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا»۱. اگر به ناحق یک سیلی به کسی بزند، باید دیه بدهد. یک حرف ناهموار به کسی بزند، باید عذر بخواهد. حقوق اینجا معنی میدهد آنجا که معنی نمیدهد، منتهی مخاطب وقتی عوام است آنها اینطوری حرف میزنند. و اگر فرض بر این باشد که آنها روزی بر دنیا مسلط شوند، که نخواهند شد، آنوقت بشر تفسیر خواهد کرد که اینها چه میگویند. این که مثلاً فرض کنید در یمن، مصر و کشورهای عربی که مثلاً بهار عربی ایجاد کردند، مثلاً جرم مردم یمن چیست که باید پنج سال کشته شوند، زندان شوند، حسینیه و مساجد خراب شود. جرمش چیست. جرمش این است که فقط ما هم یک رأی بدهیم. فقط همین است، حرف دیگری که نیست. تازه بحث لفظی آن است نه بحث عملی.
جرم سوریه هم همین است، جرم عراق هم همین است، جرم نیجریه هم همین است، جرم افغانستان هم همین است، فرق نمی کند. جرم اوکراین هم همین است، فرق نمیکند. آنها برای هیچ کس، هیچ چیز قائل نیستند، ریشهاش این است. بنابراین جبهه مقدسی که در مقبال این خطر بزرگ جهانی ایستاده و سربدارانی که در مقابل این مغولهای وحشی ۴۰ سال است همچون سد پولادین جلویشان را گرفته، و شکر خدا را که با همه ادعاها و تسلیحات و ادعاهای نظامی که دارند روز به روز هم شکست خوردند. خیلی مایه افتخار است، سر به سجده بگذارید و بر ندارید که خدا به شما چنین توفیقی داده است.
سختی دارد اما صد چندان هم شود، ارزش دارد. گفتم ماهیت این قضیه درست تبیین نشده، اگر درست تبیین شود مردم مواضعشان را خیلی محکمتر از قبل میگیرند. و آنان با دروغ و فریب وتهدید و همان چه که خودشان میگویند که تمام گزینهها روی میز ما است، راست میگویند تمام گزینهها که حالا کودتای نوژه یکی است، فتنه ۷۸ یکی است، دخالت نظامی امریکا در طبس یکی است و دهها و صدها ریز و درشت این قضیه که در اتاق های فکری سنجیده میشود و علیه جامعه انسانی و اسلامی تا فتنه ۸۸، تا فتنه امروز، تا هرجا دستشان برسد همه گزینهها را دارند.
اینجاست که ارزش این سربدارانی که در مقابل این مغولهای وحشی که بزرگترین خطر جهان انسانیت هستند – این چیزی است که جز خدا کسی نمی داند. امام قدس سره و امروز رهبر معظم انقلاب که ریشه این قضایا را میدانند، امام فرمود من همواره شما را دعا میکنم یک واقعیتی است. شمایی که پیش از ظهور حضرت مهدی سلام الله علیه جبهه مقابله با استکبار را با این زهر چشم در مقابل آنها نگه میدارید و یک سردار قاسم سلیمانی شما همه غرب از او وحشت میکند تا برسد به باقی سلیمانیها- اینها در روایت دارد که پیش از ظهور هستند ارزششان بالاتر از آنانی هستند که بعد از ظهور هستند. چون اینها دارند معما را حل می کنند اما آنها معما حل شده است، خیلی فرق میکند. قدرتان را می دانید.
اینجاست که سختیها لذت بخش است، ناملایمات لذت بخش است، طعنه ها و سخره ها لذت بخش است، همه چیزش لذتبخش است. کسی که خدا را دارد، چه ندارد. بنده هم از اینکه شما تشریف آورید افتخار میکنم. بسیار جلسه جالبی بود، خیلی با معنویت بود، خیلی لذتبخش بود. فرمایشات هم که باز برای خدمت به مردم؛ کار اصلی شما خدمت به مردم است، تا جایی که از دست بنده ساخته باشد تعقیب میکنم. از قبل هم تعقیب میکردیم. اما آنگونه که باید همسویی در مقامات اجرایی نیست. و گرنه آن فرمایش آقا که هر سال همان را تکرار می کنند با یک پسوند یا پیشوند، اقتصاد مقاومتی یعنی همه این مسائل حل شود، نشده است.
اینها همه قابل حل است. اگر همسویی باشد همه قابل حل است. کشور به این پهنا، کشور به این غنا، مردم به این استعداد، شرایط به این مساعد، موقعیت خاص ایران، غنای مکتب، غنای مذهب، هیچ چیز نباید روی زمین بماند. اما دارند به ما هم درس همان سرمایه داری لیبرالی را میدهند. با هزاران میلیارد ثروت حال به او بگویم بیا کار این کارگر را درست کن، نمی تواند. رکود کارها و بیکاریها، آنوقت یک عده سوء استفادهچی در کنار این قضایا که واقعیت دارد حداکثر سوء استفاده و تبلیغات بیگانه میکنند. والا اگر ما کارمان را درست انجام دهیم تبلیغات بیگانه اصلاً پیوند نمیخورد. وقتی او پیوند میخورد که ما خودمان مشکلاتمان را حل نمیکنیم یا نمیخواهیم حل کنیم. تا جایی که بشود از خدا توفیق میطلبیم که در حل مشکلات مردم تلاش کنیم. « ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الآخره». مؤید باشد. صلوات بفرستید.
۱- سوره مائده، آیه ۳۲٫