خانه / متن بیانات / فرهنگ / مشروح بیانات/ آیت الله عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در اجتماع عزاداران رضوی در آستان مقدس امامزادگان باقریه(ع) بیرجند

مشروح بیانات/ آیت الله عبادی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در اجتماع عزاداران رضوی در آستان مقدس امامزادگان باقریه(ع) بیرجند

متن بیانات آیت الله عبادی نماینده ولی فقیه به مناسبت شهادت امام رضا(ع)مورخ (یکشنبه ۲۸ آبان ۹۶) در اجتماع عزاداران رضوی در آستان مقدس امامزادگان باقریه(ع) بیرجند

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم

با سلام به امام زمان (عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و رهبر به محضر شما و همه اهل ایمان.

با قدردانی از مردم بسیار ارزشمند و شایسته ایران اسلامی در برگزار نمودن دوماه در تعزیه ائمه هدات مهدیین علیه السلام و خداندان پاک رسول(ص). امروز به عنوان آخرین روز ماه صفر و شهادت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در عزاداری آن حضرت به عزا نشسته ایم. بسیاری بودند که در چنین روزی سالهای گذشته شریک در تعزیه بودند و اکنون دست آنان کوتاه و سر به تیره تراب بردند. در سال آینده هم معلوم نیست که ما کدام یک باشیم. چنین توفیقی بیابیم یا نباشیم. از این چند لحظه که باقی مانده ان شالله حداکثر استفاده کنیم.

همچنین مردم عزیز ما و مخصوصاً خراسان جنوبی در انواع امور خیر چه باسازی عتبات عالیات چه در کمک‌های جمعی به ضعفاء، ساخت زائر سرا و کمک به زلزله زدگان غرب کشور با همه به هرحال نقایص و مشکلاتی که دارند اما این‌ها را فراموش نکردند.« جزاکم الله خیر الجزا» خداوند به همه شما پاداش عنایت کند.

اما در جهت توسل به ساحت قدس رضوی مطلبی را تقدیم می کنم که برای همه امور ما مفید است. و آن را تحت یک سوال ابتداً که آیا کسانی که دنبال باطل، ظلم و گناه می روند آیا واقعاً تشخیص حق از باطل اینقدر مشکل است و چون تشخیص نمی دهند به باطل می‌افتند زیرا تشخیص حق از باطل مشکل است؟ یا اینکه از نظر فکری و استعدادهای شخصی دچار شبهه می شوند؟ آن اولی مسئله بیرونی است که حق از باطل مشکل دارد. این یک مسئله دورنی است که حق از باطل مشکل ندارد، مشکل در نظام فکری من است یا نه یک مسئله دیگر است اصلاً نظر شما چیست؟

خدای متعال این عذر را از ما گرفته است. حق با باطل هیچ چیزش شبیه به هم نیست. « قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ»۱ راه درست را از راه نادرست را خدای متعال از هم جدا کرده است. اینجا نمی توانم راه باطل را برویم و بگوییم این عیناً مثل حق بود. نخیر باطل مثل حق نیست. از آن سو خداوند انسان را به گونه ای آفریده که می تواند حق را از باطل تمیز بدهد. « إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»۲ ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به انسان نشان دادیم. پس نه در خارج  حق با باطل شبیه است که بهانه شود؛ آقا ما تشخیص ندادیم. نه در باطل انسان به گونه ای کور آفریده شده است که حق را از باطل تمیز ندهد. عذر هر دو گرفته شده است.

یک دلیل سوم هم دارد که اگر حق از باطل قابل تمیز نباشد پس چطور خدا انسان را مکلف کرده به آنچه که نمی تواند. این هم که در قرآن آمده « لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا»۳ یا « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها»۴. اگر حق از باطل قابل تمیز نبود، خدا تکلیف نمی کرد. پس این هم که خدا تکلیف کرده دنبال حق بروید، باطل را رها کنید، فاصله بگیرید خود دلیل بر این است که این کار ممکن است.

اما در صحنه میدانی چه در گذشته تاریخ و چه امروز در بسیار جاها نه یک جا. چه در زندگی شخصی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقصادی خودم می بینید که حق را رها می‌کنم و باطل را می‌گیرم. این در حالی است که در انسان شناسی و اسلام شناسی( اسلام که دین خداست) مشخص و مبرهن است که این‌ها برای من شناخته شده است یا قابل شناسایی است. و در هر دو صورت هم مکلف هستم. آنجایی که شناخته شده است پا روی حق می گذارند عمداً، آنجا هم که قابل شناسایی است پا روی حق می گذارند. « و سَوْفَ تَعْلَمُونَ». یک روزی خواهد آمد که ما زیر سوال خواهیم رفت که چرا این حرف را زدم، چرا این کار را کردیم، چرا فلان موضع را گرفتیم و چرا فلان جا خاموش بودیم.

از موارد بارز این قضایا که این رشته سر دراز دارد. تاریخ زندگی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام است. از صدها و هزارها موضوع از اول تاریخ بشر و بعثت همه انبیاء و پیش از امام رضا علیه السلام باقی ائمه اطهار علیه السلام و بعد از امام رضا علیه السلام و تا کنون اینطور نیست که حق با باطل مشتبه باشد. شما چقدر می توانید باور کنید که مأمون عباسی (خلیفه معاصر امام رضا علیه السلام) حضرت را خیلی بهتر و بیشتر از من و شما می شناخته است. همانطور که پدرش هارون الرشید که موسی بن جعفر علیه السلام را خیلی بهتر از من و شما می شناخته است، مطمئن باشید. همانطور که عمرسعد (پسر سعد وقاص از سرداران سپاه آن دوران) که با حسین علیه السلام بزرگ شده خیلی بهتر از من و شما امام را می شناخت.

دلیلش این است که وقتی ابن زیاد که حاکم بود از طرف یزید بن معاویه؛ وقتی به او پیشنهاد قتل امام حسین علیه السلام  را کرد یعنی به اصطلاح امروز معامله. زود نپذیرفت و گفت حالا فکر کنم. معامله هم حکومت ملک ری بود. حکومت اینقدر شیرین است، نه زهر است اما ذائقه ها تغییر می کند ولی بالاخره پذیرفت. می دانست یا نمی دانست؟ خیلی بهتر از من و شما می دانست.

همانطوری که بسیاری از مسائل زمان ما همه می دانیم، نه که نمی دانیم و یا می توانیم بدانیم، نمی خواهیم بدانیم. همین مأمون عباسی می گوید(مأمون عباسی بسیار باهوش و دانشمند بود و پدرش هم از نظر هوشی بسیار قوی بود) من حقانیت تشییع را از پدرم یاد گرفتم. خیلی عجیب است. گفت: آن روزی که پیش پدرم بودم و آقای که من نمی شناختم آمد، پدرم که در مقابل همه فیس و هوا می فروخت در مقابل او بسیار کوچک مثل یک بچه مکتبی شده بود. جریانی دارد اما پایانش پدرم به من و برادرم امین گفت: پیاده در رکاب این آقا بروید تا به خانه اش برسد و ما خیلی تعجب کردیم. وقتی برگشتم از پدرم پرسیدم که این آقا که بود؟ که شما در مقابلش اینقدر کوچک شدید. گفت: او آن کسی است که اگر به حق باشد این خلافت پیغمبر(ص) مال اوست. من تعجب کردم این را پرسیدم مگر می شود شما چنین چیزی را بدانی اما پا روی حق بگذاری؟ گفت: بله، شما هم بزرگ شوی و لذت ریاست را بچشی تو را کور و کر می کند. تو که بچه من هستی اگر در حکومتم چشم طمع داشته باشی چشمت را از قالب بیرون می آورم.

این مأمونی که از پدرش تعجب می کرد فردا که خلیفه شد هم برادرش امین را کشت و سر او را در دارالعماره آویزان کرد و هرکسی می آمد برادرش را لعنت می کرد و هم امام رضا علیه السلام را شهید کرد. او خیلی بهتر از من و شما حقانیت امام رضا علیه السلام را می شناخت.

وقتی این مأمون کوچک بود با برادرش امین پیش استاد ادبیات درس می . روزی استاد وارد شد، هارون بچه‌ها را صدا زد و به استاد گفت: درس این‌ها را بپرس. هر چه استاد سوال کرد این ها پاسخ دادند. هارون گفت: چطور دیدی این ها را؟  استاد گفت: بهتر از این‌ها نیست. هارون خیلی گریه کرد. استاد گفت: این که گریه نداشت جای خوشحالی داشت که بچه ها اینقدر بر درس مسلط هستند. هارون جواب داد بله شما این را می بینی ولی چگونه خواهی بود وقتی این‌ها با هم درگیر جنگ شوند و همدیگر را بکشند. استاد گفت: این خبر را از کجا می دهید آیا منجم به تو خبر داده است؟ هارون گفت: نه بالاتر از این ها خبر داده، وصی از اوصیای انبیاء. دیگر بیش از این جرأت نکرد سوال کند. هارون برای پیشگیری از قضیه رفت در خانه کعبه صورت جلسه به خط امین درست کرد. که بعد از من ولایت امر با امین باشد بعد از او با مأمون باشد و بخش شرقی که خراسان است در دوران حکومت امین در اختیار مأمون باشد. این ها را امضا کردند و دیگران شهادت دادند و بخش نامه کردند و به مردم و استانداران ابلاغ کردند. در فرمایشات امام رضا علیه السلام هم قبل از آن قضیه است که فرمود عبدالله(مأمون) محمد(امین) را می کشد. این قضیه اتفاق افتاد بعد آن استاد گفت: از مأمون پرسیدم آنچه پدرش شما در دوران کودکی می گفت که وصی از اوصیای خدا خبر داده است مراد از آن وصی که بوده است. مأمون گفت: موسی بن جعفر علیه السلام بود. کاملاً به امامت موسی بن جعفر و امام رضا علیه السلام معتقد بود. تعجب ندارد« نفس اژدرهاست او کی مرده است از غم و بی آلتی افسرده است»۵. بنده و شما هم باید شکر به جا بیاوریم که زمینه تحریک نفس خودپرست و بت‌پرست برای ما پیش نیامده است.

در صحنه میدانی این دنیا وحشی نگاه کنید. چه به اسم سیاست و چه به اسم دیانت. این ظلم‌هایی که می شود به نظر شما حق با باطل مشتبه شده است؟ مردم میانمار را قتل عام می‌کنند، می سوزانند، بچه های کوچک را می‌کشند، این حق است یا باطل؟ به بهانه‌های واهی وارد کشورهای دیگر می شوند. همه این دولت های مردها و سازمان های جهانی هم است. فتنه به پای می کنند مردان و زنان و بچه ها را می کشند. شهرها را ویران می کنند. اموال مردم را غصب می کنندو قتل و عام می کنند اینها حق است یا باطل؟ بر که مشتبه است؟ سابقه تاریخی شان هم پیدا است از دوران‌های دوری که استعمارگران وارد شدند به کشورهای اسلامی چه جنایتی که نکردند. مردم را بی دین، معتاد، آدم کش و گرفتار فحشا کردند.

هفتاد سال کشور اسلامی فلسطین را تصرف شدند. هر وقت هم که دلشان خواست آدم و بچه کشتند. همین الان در زندان های آنان چه خبر است؟ در زندان های بحرین و امارات چه خبر است؟ شکنجه گاههایی که وجود دارد. همه این عناصری که وابسته به غرب هستند تا زندان های ابوغریب و زندان های ساواک سابق ایران و غیره. این‌ها حق است یا باطل؟ می توانیم تشخیص بدهیم یا نه؟ جای حرف زدن است یا سکوت؟ به نسبت مظلومان عالم همینطور ساکت باشیم؟ مواضع ما نسبت به اینها چیست؟ این‌ها که پیداست از هر حیوانی بدتر هستند.

همین اکنون که ما آرام اینجا نشسته ایم بعد از قریب سه سال در یمن هم مردم را کشتند و هم قتل و عام و محاصر کردند و نمی گذارند غذا و دارو وارد شود. بچه ها هر ده دقیقه می‌میرند. این دنیا و این سازمان ملل و دولتمران و غیره. از نظر اسلام این حق است یا باطل؟ وظیفه چیست؟ این درحالی است که در میان خود ما کسانی هستند که هنوز به نحوی وابسته به غرب هستند و آنان را بر ملت ترجیح می دهند. این درست است یا نادرست؟ هرجا امتیازی است به آنان می دهند. آنان تخم دو زرده آورده اند؟

امریکا چه هنری کرده است؟ بعد از جنگ جهانی در ۵۰ کشور امریکا فتنه و دخالت کرده و اوکراین پنجاه و یکمین و یمن و پنجاه و دومین کشور است. هنوزم که سیر نشده است. این فتنه داعش،آدم کشی، ایجاد اختلاف بین مسلمانان، جنایات یمن، عراق و سوریه و فتنه‌های که در لبنان و فلسطین می کنند. این ها از نظر احکام دینی درست است یا نادرست؟ می شود تشخیص داد یا نمی شود؟

دیانت که تنها نماز و روزه نیست آن یک بخش است و باید باشد. و جامعه در یک بی‌تفاوتی، خفقان و مرگ قرار می گیرد. بر مسلمانان چه می گذرد؟ حق کجاست باطل کجاست؟ اینجاست که تعجب نکنید که اگر تاریخ این چنین منعکس می کند که مأمون عباسی معرفت نسبت به امام رضا علیه السلام دارد، اما می کشد. چرا که منافع نفسانی برایش مطرح است نه دینی. حق یا باطل یکی دوجا که نیست. در مسائل شخص حق است یا باطل؟ در مسائل خانوادگی حق است یا باطل؟ این‌ها قابل تشخیص است. در بازار، اداره، ارگان، نهاد، مسائل اجتماعی و فرهنگی بالاخره یا حق است یا باطل.

آری در آخر زمان فتنه‌های فراگیر پیش از ظهور حضرت مهدی(عج) یک چنین حالتی پیش می‌آید. اما اگر بتوانید و توفیق پیدا کنید که پای حق بایستید و تسلیم باطل نشوید، می دانید نرخ ات چه اندازه بالا می رود؟ آن کسی که پیش از ظهور حضرت مهدی سلام الله علیه پای حق بایستد و تسلیم باطل نشود ارزشش از ارزش آنهایی که بعد از ظهور باشند، بیشتر است. همه به انتظار فرج کلی هستند اما ارزش این‌هایی که قبل از ظهور پای حق بایستند« إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ»۶ از آنانی که بعد از ظهور باشند بیشتر است. قدر خود را بدانید.

دعاگو شما هستم. ان شالله که بیش از پیش موفق باشید. برای شادی ارواح طیبه شهدا، روح پاک  امام امت، طول عمر و عزت مقام معظم رهبری اجماعاً صلوات.

۱- سوره بقره آیه ۲۵۶٫

۲- سوره انسان آیه ۳٫

۳- سوره طلاق آیه ۷٫

۴- سوره بقره آیه ۲۸۶٫

۵- سروده مولوی.

۶- سوره فصلت آیه ۶٫

سخنرانی در اجتماع عزاداران رضوی در آستان مقدس امامزادگان باقریه(ع) بیرجند (یکشنبه ۲۸ آبان ۹۶)

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *