بسماللهالرحمنالرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران،رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همهی سنگرنشینان علم و ایمان.
و با بزرگداشت هفته دفاع مقدس و آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم،مخصوصاً فلسطین مظلوم،غزه مظلوم،لبنان مظلوم،اسلام مظلوم ، انسان مظلوم بر گرگهای بینالمللی.
خیلی خوش آمدید،چند لحظهای وقت عزیز شما را میگیرم،امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید.
شما یک نظر به جنگل میاندازید و هر حیوانی زور بیشتری دارد او دیگری را در هم میدرد و این را حقش میداند،حالا اگر وارد یک باغ وحش بشوید،آنجا جنگل بود اینجا باغ وحش است، وارد یک باغ وحش بشوید ، میبینید آقای گرگ و خرس و یوزپلنگ و آن طرف هم آهو و گوزن و اینها با هم زندگی میکنند و به هم کاری ندارند،متمدن شدند،واقعاً اینطوریست؟!، نه، نردههای قفس نمیگذارد، درنده است اما نردههای قفس مانع است،درست است
حالا گاهی از همین وحشیهای دو پا در یک شهری، در یک کشوری،زندگی میکنند و زندگی منظمی دارند،با این نگاه،پس بنابر این یک چیز مطلوبی هست ، چه زمانی مشخص میشود که اینها چه کارهاند،وقتی که مثلاً یک ساعت برق برود،شب تاریک یک ساعت برق رفت،بعد که برق را وصل میکنید میبینید که این شهر مثل یک شهر جنگ زده میماند،هیچی سر جایش نمانده،اینها که با قیافههای اتو کشیده و فلان و اینها دم از تمدن میزنند،بله نردههای قانون مثل همان باغ وحش که نردههای قفس مانع میشود شما خیال میکنید که خرس متمدن شده است،بدترین درنده انسان بیقانون است،منتها نردههای قانونی ، جبری، پلیس خطرناکی هم سر چهارراه ایستاده میترسد واقعیتش، کُنهِ طینتش را نشان بدهد ، خیال میکند این آدم شده، یک ساعت برق میرود میبینید که شهر شهر جنگ زده شده است،هیچی سر جایش نیست.
اینکه در فرمایش آقا اشاره فرمودند بسیج یک فرهنگ است یعنی چه؟ یعنی بسیج بر اساس اصل انسانیتِ انسان که«فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا»[۱]و راهنمای علم و ایمان به گونهای ساخته میشود،بر اساس فطرت و عقل و علم و ایمان ، انسان به گونهای ساخته میشود که نه تنها ضررش به کسی نمیرسد،اینکه خیلی هنر نیست،ضررش به کسی نمیرسد،«المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلمونَ مِن يَدِهِ و لِسانِهِ »[۲]، فرق نمیکند چه با دستش حق دیگری را ضایع نمیکند،چه با زبانش،چه با گوشش،فرق نمی کند ، این کار را نمی کند،چرا؟زیرا فطرتش سالم مانده و علم و ایمانش او را ساخته است،سیرالیالله او را عاشق کمال کرده،این یک سطحی قرار میگیرد که نه تنها اینکه به کسی ضرر نرساند ، او که کار حیوان است،نخیر، لحظه به لحظه فکر میکند که چگونه یک قلب ناشادی را شاد کند،چگونه گره یک انسانی را باز کند،«وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ»[۳]،همان چه که نیاز دارد به دیگری واگذار کند ، سنت سنیه سلام ، سلام یعنی چه؟خود ما فراموش کردیم، سلام یعنی چه؟ سلام یعنی اعلام این فرهنگ،هرانسان مسلمان با ایمانی که به یک انسان مسلمان با ایمان دیگر میرسد اول خودش را معرفی میکند،ماهیتش را معرفی میکند
بنابر این سلام از ناحیهی ما، شما، جانتان، مالتان، ناموستان،حیثیتتان، آبرویتان،همه محفوظ است،سالم،چرا؟ فرهنگ است، این هنر است، همه پیغمبران عظیم الهی صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند که ما آدم بشویم،آدم بشویم یعنی این، بعد فرمودند به هم سلام کنید طرف احساس نکند که شما متعدّی هستید، متجاوز هستید،حق خور دیگران هستید،نسبت به شما احساس امنیت کند،اصولاً در تربیتهای ولایی،صالحین،بسیج، مسلمان، اصلاً بحث همین است که انسان یک راهی را میرود که در این راه همه در عین حال که از نظر فردی از هم جدا هستند،اما از نظر اجتماعی یکی هستند،این مضمون حدیث پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم است به اینکه مؤمنین نسبت به همدیگر مثل اعضای یک جسدند که اگر یک عضو را درد بگیرد بقیه اعضا بیتفاوت نمیروند بخوابند،همدردی میکنند و اگر تب عارض بشود همهی اعضا را تب میگیرد،به خاطر اینکه دندان دچار مشکل شده است،فلان عضو دچار مشکل شده است، این یک فرهنگ است،این هیچ نیازی به حدودهای فیزیکی ندارد
این نه تنها به مال مردم دست نمیزند بلکه اگر حالا شب تاریک رفت و پایش خورد یک کیفی جلو بود برداشت پُر از سکه است ، چکار می کند ؟طبق رساله تا یک سال دنبال صاحبش میگردد،خوب این خیلی فرق میکند با آن فرهنگهای دیگر، دنبال صاحبش میگردد تازه این کف قضیه است، نخیر از مال خودش که الحمدلله در جامعه ما از این سنن اسلامی خیلی باقی مانده است،مخصوصا مردم شریف خراسان جنوبی که غالباً این گزارشات به ما میرسد، در بخشهای مختلف،از کمکها و ایثارها در ظرف سال به عناوین مختلف،ان هم در حدی که دیگر اینها در سطح کشور مطرح میشود در حدی که بالاخره خراسان جنوبی یا غالباً مقام اول را دارد یا هم در مقامهای اول چند استان هستند،این فرهنگ بسیجی است، چرا که در دین اسلام که تشریع این دین بوسیله خدای متعال است که خالق انسان است،«أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ»[۴]، آنکه خلق کرده نمیداند چه خلق کرده است؟ خوب خدا میداند چه خلق کرده است،این اشرف المخلوقین است
مقام انسان مقامی است که در حدیث قدسی داریم،«يَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك وخَلَقتُكَ لِأَجلي»[۵]،همه این ابر و باد و مه و خورشید و فلک و همه اینها را که میبینید ما برای تو آفریدیم،خوب خود او را برای چه کسی آفریدی، خدا میفرماید که در این حدیث قدسی تو را برای خودم آفریدم، یعنی سیر تو الیالله است،کمال تو متصل شدن به صفات خدایی است،آنوقت در این دین،در این آیین،در این شریعت لازم است در ولاء محبت عامه ، لازم است که انسانها همدیگر را دوست داشته باشند،مؤمنین همدیگر را دوست داشته باشند،«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ»[۶]،اصلاً انسان را چرا انسان نام نهادند،در فلسفه این لغت گفته میشود واژهی انسان از نظر ادبی و لغوی از مادهی اُنس است و انسان ذاتاً،خلقتاً،فطرتاً این است که اُنس میگیرد،محبت میکند،محبت میگیرد،اساس زندگی بر محبت است،ولاء محبت همین است دیگر، به صورت عام ، باید همه را دوست بدارد،دوست بدارد، سعادت همه را بخواهد دیگر،در این فرهنگ کینه نیست ، اگر من کینه دارم مسلمان نیستم،در اینجا حسد نیست،در اینجا بُخل نیست،وقتی من اینها را در خودم میبینم باید در مسلمانیم شک کنم، این چنین فرهنگی است،حتی با دشمنی که میجنگد،میگوئید تولی و تبری،خوب تولی ولایش را دارد،محبتش را دارد،در قید و بند محبت دیگران است،اما تبری چیست؟تبری یعنی بیزاری از چه کسی،از ظالم،از کافر،از مشرک،مشکل مال اوست ، اما دشمنش نیست،در عینحالی که موظف است دفاع کند،موظف است جهاد کند،موظف است او را بکُشد، میکُشد ! دشمن نیست؟ نخیر میکُشد ،باید هم بکُشد،دشمن نیست دوستش است،این چطور،باور کنید باورش خیلی آسان است،خود خدا چکار میکند،در قرآن دارد که«وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ»[۷]،این بندگان را خدا به خودش اضافه میکند،بندگان خودش،حالا این بندگان چه کسانی هستند،این بندگان فرعون و هامان است، یزید است،« وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ » آنچه که خدا دوست ندارد کفرش است نه خودش،حتی جهنمی که خدا آفریده، جهنم جزو نعمتهای خداست،نیست؟ از مقدمات کمال انسان است و لذاست که در سوره مبارکه الرحمن«هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ»[۸]، این آیه کریمه«فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ»بین هر آیه ای تکرار میشود،همانطور که آنجا میگوید«حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ* فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ »[۹]،فرمود «هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ»[۱۰]خود آن نعمت است، یک پدر ، یک مادر مهربان فرزندش را چقدر دوست دارد؟ دوست دارد دیگر اما یک غده سرطانی در بدن فرزند حاصل شده چه کار میکند،تلاش میکند،کوشش میکند،پول هم میدهد پزشک میآید با چاقو پاره میکند،جراحی میکند،غده را در میآورد،دوستش ندارد؟ خوب دوستش دارد که این کار را میکند،
بنابر این «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ»[۱۱]،اگر کسی آدمی را کُشت طبق قانون میآید محاکمه میشود بعد این را میکُشند،این کُشتن از روی دشمنی نیست این برای سامان گرفتن و محبت به نوع انسان است،این دشمنی نیست دوستی است منتها راهی جز این نیست،این راه را هم خود او ایجاد کرده است،کافر هم همینطور است
بنابر این در جنگ با کفار و ظلم و بیعدالتی هیچ وقت نباید به خود تردید داد،اما ریشهی این فرق میکند با آن جنگ از نوع حیواناتی که دیگران دارند،اساس این بر دوستی است،خدا هم کفر بندگانش را دوست ندارد،ظلم بندگانش را هم دوست ندارد و برای همه هم عقوبات مشخص کرده اما از باب رحمت،این رحمت خداست،عذاب خدا رحمت خداست،حالا شما ببینید این فرهنگ چه فرهنگی است و اگر انشاءالله تلاش شماها و امثال شماها معادلات جهان را تغییر بدهد و بالاخره تمدن اسلامی روی کار بیاید و صاحب اصلی بیاید این دنیا بهشت میشود،دنیا تمامش بهشت میشود،تمامش محبت،تمامش ایثار،تمامش از خودگذشتگی،اصلاً از بهشت هم بهتر میشود
و از بقایای این تمدن که آثار ولایت است،این اربعین حضرت امام حسین علیهالسلام که مردم از سراسر دنیا راه میافتند حالا بر اساس ظرفیت بیست میلیون سی میلیون به کربلا میرسند و بقیه در کشورهای خودشان،در شهرهای خودشان،افتخارشان به چیست،افتخارشان به این است که محبت کنند،دنیا تشنه محبت است،این دیوانههایی که با بشر اینطور برخورد میکنند،آن غزه، نه بحث غزه نیست،غزه یک گوشهاش است،تمام دنیا ، هشت میلیارد مردم دنیا از تفکر کثیف لیبرال دموکراسی امنیت ندارند،هر جا برسد اینها بدتر از هر درندهای هستند،چون درنده باز قانون دارد اما اینها که هیچی ندارند،در مقابل آن ظلم لیبرال دموکراسی پست ، آن نمونهاش مثل غزه را نشان میدهد،مثل لبنان نشان میدهد،شما هم نمونهاش را مثل اربعین حسینی نشان میدهید،شخصیتهای بزرگ از کشورهای دیگر راه میافتد و آنجا کنار خیابان مینشیند یک جعبه واکس بر میدارد و کفش عابر را واکس میزند،این فرهنگ شماست
دیگر ارزش اینها از نوع چیزهایی نیست که حالا بگوئیم عددی است، کمیتش این است،بعد با این عدد گزارش بدهیم،آنقدر اینها مهم است که در تعبیر قرآن مجید«وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ»[۱۲]،یک انسان را که هدایت کنید،در این جلسات صالحین شما بیاورید تو راه، یک نوجوان را بیاورید تو راه، این مثل اینکه اساس جامعه بشری را شما احیا کردید،این چیزی نیست که بشود برای آن نرخ تعیین کنند،کدام نرخ،این سیر الیالله است،این نامتناهی است،بنابراین خود شما هم که زحمت میکشید ممکن است توجه به ارزش کارتان را آنطور که باید نداشته باشید،این از نوع کار انبیاست، تداوم کار انبیاست و تنها راه نجات بشر هم این است ولاغیر،هر چیزی در جای خودش باید باشد اما راه نجات بشر که تنها راه انبیاست،اگر راه دیگری میداشت خدا یک راه دیگری را ارائه میکرد،خدا که خالق بشر است راه انبیاء را ارائه فرموده است،« وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ »[۱۳]،هر جا نفوذ است این زهر بدتر از رتیل مدعیان دموکراسی رفت مردم را سرد و خمود و بیمحبت و دشمن… ، این حرفهای خودشان است، این مال اروپاییهاست،میگویند انسان گرگ انسان است، شما چه میگوئید؟ میگوئید«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[۱۴] میگویید « ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ [۱۵]» _ مولای _می گوید _ مولای _ خیلی فرق میکند این نوع حرف، شما بجایی که میخواهید جلو بروید ، نفوذ کنید ، با دلیل و برهان عقل و فطرت و علم و اخلاق و ایمان وارد میشوید اما او چه میگوید؟ اروپا به زبان حیوانات حرف میزند،میگوید چماق و هویچ، چماق و هویچ مال انسان است؟ میگوید هر کس حرف ما را بپذیرد به او علف میخورانیم و هر کس حرف ما را نپذیرد با چماق نابودش میکنیم،شکنجهگاههای حالا آن موقع ساواک بود،سازمان سیا آمریکا و غیره بود، کارشان شکنجه بود،شما چه میگوئید آنها چه میگویند،احیای این فرهنگ،اولویت این فرهنگ که انسان انسان شود؛ مرحوم آقاشیخ رجب علی خیاط آن عارف واصل بزرگوار ،خُب خیاط بود دیگر،با آن همه مقام خیاطی میکرد،آنوقت کسانی که به ایشان مراجعه میکردند با یک جمله که شوک وارد میکرد،حتی نسبت به شخصیتهای بزرگ، شنیدم مثلاً در آن موقع مرحوم آیت الله کنی تشریف برده بودند که یک لباسی بدوزند،خوب] شیخ رجبعلی خیاط گفت[ بفرمائید کار شما چیست؟] آیت الله کنی فرمود[من تدریس میکنم،درس میدهید یا درس میگیرید؟نه درس میدهم،] شیخ رجبعلی خیاط گفت[ آخر چه میخواهد بشوید، بعد باز خودش] شیخ رجبعلی خیاط [ آرام می گوید آدم، میخواهم آدم بشوم،گرای واقعی این است.
خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید،هیچ کار خیری به اندازه این کاری که در جهت تربیت و تعلیم و ایمان و اینها میکنید،هیچ کاری این ارزش را ندارد،این ارزش ویژهی خودش را دارد.
بنده هم دعاگوی همه شما هستم، صلوات بفرستید.
[۱] -سوره روم،آیه۳۰٫
[۲] -كنز العمّال : ۷۳۸ .
[۳] -سوره حشر،آیه ۹٫
[۴] – سوره ملک،آیه ۱۴٫
[۵] -شرح الأسماء الحسنى : ۱۳۹٫
[۶] -سوره توبه،آیه ۷۱٫
[۷] -سوره زمر،آیه ۷٫
[۸] -سوره الرحمن،آیات۴۵-۴۳٫
[۹] -همان،آیه ۷۳-۷۲٫
[۱۰] -سوره الرحمن،آیات۴۵-۴۳٫
[۱۱] – سوره بقره،آیه ۱۷۹٫
[۱۲] -سوره مائده،آیه ۳۲٫
[۱۳] -سوره توبه،آیه ۷۱٫
[۱۴] -سوره حجرات،آیه۱۰٫
[۱۵] سوره احزاب آیه ۵