خانه / متن بیانات / متن بیانات امام جمعه بیرجند در آیین آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه خراسان جنوبی

متن بیانات امام جمعه بیرجند در آیین آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه خراسان جنوبی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله والصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله والعن الدائم علی اعدائهم اعلاء الله.

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان،و عرض سلام مجدد به محضر مبارک شما و همه سنگرنشینان علم و ایمان؛و با تبریک ایام و آرزوی پیروزی مظلومین عالم،مخصوصاً فلسطین مظلوم،غزه مظلوم،لبنان مظلوم، اسلام مظلوم و انسان مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

مجدد جای هرگونه تبریک و تهنیت بر توفیقاتی که شما الحمدالله دارید،چه جوان‌های عزیزی که برای عمرشان رشته خداباوری و خداپرستی را انتخاب فرمودند و چه اساتید گرانقدر که عمرشان را وقف اشاعه حق نمودند و چه مدیریت‌هایی که با تلاش و تدبیر در نظام مقدس جمهوری اسلامی را تداوم می‌بخشند،این بهترین است،و عرض من تنها ادعا نیست بلکه متعاضد به دلیل است.

آنچه که در گذر تاریخ و بیش از آن در زمان معاصر ملاحظه می‌فرمایید به عنوان یک طبیبی که مزاج جامعه بشری را معاینه می‌کند انسان مریض است،آنچه که امروز اتفاق می‌افتد و آنچه که در گذشته تاریخ از فراعنه و طواغیت و بیش از آن در زمان معاصر به وقوع می‌پیوندد مزاج جامعه مریض است،دردش چیست؟ دردش درد بی دردی و بی‌دینی است،علاجش چیست؟علاجش تداوم این راه، توسعه این راه و تعمیق این راه است که بتواند هشت میلیارد مردم جهان را نجات دهد، مثل نجات غریق.

آیت‌الله حسن‌زاده آملی عالم ذالفنون،علامه رحمة‎الله‌علیه، از حضرت آیت‌الله‌العظمی‌طباطبایی مفسر کبیر نقل می‌کنند که در آن تاریخ فرمودند یک مهمان دانشمندی از اروپا داشتیم،آیت الله طباطبایی مفسر کبیر می‌فرماید یک مهمان دانشمندی داشتیم از اروپا که معمولاً محققین در ارتباط آن زمان با حضرت ایشان،علمای دیگر، آیت الله مطهری قدس سره ارتباط داشتند، از این آقا پرسیدم که دین و عقیده شما چیست؟ گفت من مسلمان اثنا عشری هستم، گفتم خانواده‌یتان بر این آیین بودند؟ جواب داد نه، گفت آنها مسیحی هستند،سوال کننده آیت‌الله‌طباطبایی است می‌فرماید از او پرسیدم چه چیزی موجب شد که شما اسلام را و مذهب اهل بیت علیهم السلام را پذیرفتید،آن دانشمند فرمود من فکرکردم که هر موجودی در این جهان برای تداوم حیاتش یا اسلوبش نیاز به یک آیینی دارد،الاولابد،حالا یک اتفاق نیست که چنین شد، یک طرح است،آن کسی که گیاه را آفریده برای آن راه و روشی تعیین فرموده است، آن کسی که این حشره را آفریده در پای آن یک راه و روش داده است، اینطور نیست که از هر طریق برود این باشد نه، باید در یک چارچوبه‌ای حرکت کنند،آن کسی که حیوانات را آفریده، حتی دیدم صنایع دین دارند،اینکه مثلاً نیروگاه‌های برق وقتی فعال می‌شود بالاخره یک مهندس ناظر است که دقیقاً روی آن اسلوب علمی که باید حرکت کند حرکت می‌کند،کوچکترین تغییری موجب ضایعه می‌شود،صنایع دین دارند، پشت فرمان اتومبیل‌تان که می‌نشینید بالاخره آن صنعت آیینی دارد،آیینش راهنمایی و رانندگی است؛ باید به شیوه‌ی آن عمل کند والا هم خودش و هم دیگران را با خطر مواجه می‌کند،خوب آن تعبیر سخن آن دانشمند اروپایی است،گفت که چطور می‌شود انسان دین نداشته باشد،بناعلیه ضرورت دارد،اجتناب ناپذیر است،باید دین داشته باشد،«أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ»[۱]،خدای متعال به هر موجودی همه ابزار لازمی که در تکوین لازم بوده داده است،این می‌شود سخت افزار،و بعد با نرم افزار هدایتش فرموده است،چطور می‌شود انسان دین نداشته باشد،گفت من به دنبال این اندیشه روی مسیحیت مطالعه کردم دیدم اصلاً مسیحیت دین نیست،ربطی به سبک زندگی انسان ندارد، در آن کمالی خفته نیست،فهمیدم این دین نیست و کم نیاوردم، دنبال ادیان دیگر رفتم تا آمدم قرآن را دیدم، قرآن را دیدم با همه وجود احساس کردم که این دین است مسلمان شدم و بعد دیدم مسلمان‌ها هم مذاهب مختلفه‌ای دارند،تحقیق کردم دیدم مشترکات‌شان به جای خودش، اما متفرقات‌شان تنها آنکه راه شریعت را به عنوان دین درست شناخته مکتب اهل بیت علیهم السلام است،خوب پیداست بقیه باز هم ظلمه را روی کار آوردند تا جامعه بشری را اداره کنند اینکه دین نیست، اما دعوت همه‌ی انبیاء و دعوت ائمه هدات اهل بیت علیهم‌السلام شرط اولیه برای پیشوایان اصل عصمت است و برای نواب خاص و عام عدالت است،حساب شده است،جالب اینجاست که آیت‌الله حسن زاده آملی می‌فرماید که سخن او، اقدام او، مرا هم واداشت که این تلاش را کردم و فکر کنم،در همین‌جاست که ایشان می‌فرمایید مدارک هدایت اهل بیت علیهم السلام و مکتب آنها و مذهب اهل بیت علیهم‌السلام و مذهب امام صادق سلام الله علیه به گونه‌ای است که آیت‌الله حسن زاده آملی می‌فرماید من در سیری که در عالم دینی داشتم به این نتیجه رسیدم که اگر تمام مدارک شیعه را، منابع شیعه را بشوئیم و در آب رها کنند و هیچی نگذارند به سادگی از اسناد و مدارک غیر شیعه حقانیت شیعه روشن است، این فرمایش آیت‌الله حسن زاده آملی است که می‌گوید من به این نتیجه رسیدم.

حالا این حرف را برای چه آوردم؟ برای اینکه دلیل ادعای من باشد که مجدد در مجدد به همه شما تبریک و تهنیت عرض می‌کنم،خدا را خیلی شکر کنید،خیلی شکر کنید، هم شما در واقع با یک نظر کارشناسی سرنوشت‌تان را خوب گرفتید و هم دشمنان شما در کارشناسی جهت دشمنی و مقابله با حق که آنها هم الحق در دشمنی کارشناس هستند،یعنی استعمار که علیه اسلام همه امکاناتش را گذاشته خوب یکی از مهمترین آنها از بین بردن حوزه‎های علمیه بوده و آنها این کار را کردند،آنچه از دستشان ساخته بود کردند، حالا چه از قبل‌ها به صورت‌های دیگر، چه در زمان رضاخان پلید و انگلیس پرفریب حوزه‌های علمیه را بستند،علما را کشتند، منزوی کردند و انواع و اقسام فسادها و تباهی‌ها را ایجاد کردند و در واقع هر چه از دست‌شان ساخته بود آن کار را کردند،در تداوم آن هم سلطه شخصی مثل صدام و قتل عام حوزه علمیه نجف در کنار باقی مفاسدی که خود به خود فرهنگ دین را از بین می‌برد و لذاست که اوست در ذهن پایان دولت طاغوت می‎گفتند که کارشناس‌های غربی آمدند و نسبت به اسلام مطالعاتی کردند و به این نتیجه رسیدند اسلام مثل پیری است که آخرین نفس‌هایش را می‌کشد و تمام، این بالاخره کار دشمن بود با کارشناسی تمام، و فعال بودن در همه صحنه‌ها، اما خدا چیز دیگری خواست، بر خلاف تصور آنها اسلام از نوع یک حیات جدید پیدا کرد و متناسب با آن هم حوزه‌های علمیه وارد یک صحنه جدید شدند که امروز از برکات حوزه‌های علمیه در مدیریت‌های عالمان تحصیلکرده متخصص چه در ایران و حتی خارج از ایران افتخار می‌آفرینند، اینها دلیل بر این است که خوب انتخابی کردید، بنده هم دعاگوی شما هستم،هرگز هم پشیمان نخواهید شد؛اما انتظاری که از حوزه است، کار حوزه، آقا به دو چیز و دو مسئولیت بزرگ که نتیجه نهایی‌اش همان نجات انسانهاست، یک- حوزه جای تفقه و تحقیق و دین‌شناسی درست است چون اگر نسبت به اصل دین که نرم افزار اصل اهداف زندگی است اشتباه پیش بیاید ببینید سراز کجا در می‎آورد، در طول تاریخ چه مشکلاتی ایجاد کرده، بناعلیه حوزه علمیه یکی از مسئولیت‌های بزرگش تحقیق و بررسی‌ها به همان شیوه‌های پرورش علمای محقق همراه با تقوا،چون اگر چنانچه تقوا هم همراهش نباشد باز فاجعه بزرگی است،پس اینجا مرکز تحقیقات دقیق دین‌شناسی و حریم‌شناسی است، این کار بزرگ که امانت الهی حفظ بشود با جهل و همچنین با هتک نمی‌شود امانت الهی را حفظ کرد،این امانت با علم و تقوا حفظ می‌شود که الحمدلله شما حُسن انتخاب فرمودید، این یک بخش است که آقا در فرمایشاتشان اشاره کردند هر چه بیشتر و آنچه هم که در سوابق تاریخ دارید اسوه‌های حَسنه از پرورش شیخ انصاری‌ها رحمة‌الله‌علیهم،اما این نصف قضیه است، یک دین شناس کامل،نفعش به مردم چطور، خودش یک انباری از علم بشود،گاهی در لوح‌های فشرده انواع علوم در یک پلاستیک جمع است، اما آنچه که بخش دومی که آقای اشاره فرمودند ترویج تبیین تبلیغ،«مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ»[۲]،عجیب است با اینکه واقع مطلب إِلَّا الْبَلَاغُ نیست چون تمام تکالیف بعد از بلاغ می‌آید،اما «مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ»[۳] این مسئله اصلی است، این مسئله مادر است، بعد از این است که تکلیف‌ها به وجود می‌آید اما مسئله اول مسئله بلاغ و ابلاغ است،مسئله تبیین است و آن هم که مهارت می‌خواهد،جوان‎های عزیز،نوجوان‎های عزیز که از اول شروع هم در بحث‎های تحقیقی و آمادگی برای این نسخه پزشک است این بعد از آنکه می‎داند باید به دیگران منتقل کند،این نسخه را باید در دست مردم قرار بدهد،این یک سوی قضیه است،آن سوی قضیه هم این است که در این رسوایی‌های خیلی تلخ که دیگر حیوانات درنده هم از این انسان ننگ دارند با این شناسنامه‌ای که دارند،اینکه ملاحظه می‎کنید حالا در طول تاریخ فراعنه چه کردند،فراعنه امروز چه می‎کنند،ظلمه امروز چه می‎کنند،طواغیت امروز چه می‎کنند،آنچه که در فلسطین می‎گذرد،در لبنان می‎گذرد،درغزه می‎گذرد،درجاهای دیگر می‌گذرد، گذشته‌ی این‌ها جزئی است، تمام جهان زیر سلطه‌‎ی این‌ها دارد له می‎شود،این درد است، درمانش نسخه شماست، این را باور کنید و بر این باور تلاش کنید،اگر انسان‎ها به علم و تقوا بیایند آنوقت بهترین آرزویش در یک تمدن حقیقی اسلامی این است که خدمت کند به انسان، نه خیانت کند،حالا شما وارد هر مغازه‎ای که می‎شوید هر جنسی که دارد به عنوان مستوره،مستوره یعنی نمونه، کاسب نشان می‎دهد می‌گوید جنس ما این است،حالا مستوره‌ای که، جنسی که شما نشان می‌دهید با جنسی که لیبرال دموکراسی منحط و این درنده‎ها به عنوان نمونه نشان می‎دهند،آن صحنه غزه و آن صحنه لبنان و آن صحنه فلسطین مظلوم که هشتاد سال شده اشغال است و جا به جای جهان منحصر به آنجا نیست،جابه‎جای جهان از این همه ظلم و بیداد پُر است، اما آن نمونه‌ای که از تمدن اسلامی و فرهنگ اهل بیت علیهم‎السلام است که امروز روی دنیا تأثیر گذاشته امروز این مسئله بین‎المللی است،در اربعین حسینی علیه‎السلام که از همه دنیا می‌آیند یا در آرزویش هستند یا به عنوان بازمانده‌ها در هر شهری، در هر کشوری که هستند این هم مستوره است نشان می‌دهد،شخصیت‌ها از کشورهای مختلف حرکت می‌کنند،برای چه می‎آیند، فلان شخصیت بزرگ آمده در جمعیت و آرزویش این است که فقط بتواند کفش یک زائر را واکس بزند،ببینید فرق ره از کجاست تا به کجا، یا یک لیوان آب سرد دست کسی بدهد،بزرگ‌ترین افتخارش این است، این تمدن اسلامی است،این بر اساس علم و تقواست، این نسخه‌ای است که شما برای بشر می‌پیچید،آنها هم که دیگر مشخصه و شناسنامه‎یشان این است، که کار اینها در فلسطین و لبنان و غزه جزئی‌شان است، قاره آمریکا برای ایالات متحده که اینها اروپایی‌های سفیدپوست هستند،این کشور آمریکا مثل فلسطین یک کشور اشغالی است!،اروپایی‌ها اشغال کردند با صدها دروغ و افسانه‎ای که به آن بستند،آنجا حدود یک صد میلیون جمعیت سرخ پوست و بومی داشته است، آنها کجا هستند؟، اینها سرزمین‌هایشان را اشغال کردند و حدود هشتاد میلیون بیشتر را قتل عام کردند و روی قبر آنها ایالات متحده را ساختند،حالا شما می‌گوئید که چرا در لبنان این کارها را می‌کنند،چرا در فلسطین این کارها را می‌کنند،آنها این کاره هستند،آن جنگ دوم جهانی و جنگ اول جهانی و جنگ خلیج فارس،هر جایی، اینها وارد هر کشوری که شدند با دروغ، عراق را با چه اشغال کردند؟،حدود چند میلیون نفررا نابود کردند و چه آسیبی رساندند،با یک دروغی که بوش ساخت و خودشان هم می‌دانستند که دروغ است تا برسد به جاهای دیگر، نسخه‌ای که شما می‌پیچید بر اساس تمدنی است که پیغمبران آوردند و انسان بزرگ‌ترین خدمت را، بزرگ‌ترین عبادت را خدمت به انسان می‌داند،در این مکتب اینطوری است؛ آیت‌الله‌العظمی فاضل لنکرانی مرجع بزرگ که مکتوبش هم هست یک تعبیری دارد می‌فرماید اگر بعد از فرائض به این همه واجبات نرسیدید اما مشکل مردم را حل کردید و بر چهره غمگین یک انسان لبخند وارد کردید بعد از فرائض اگر به هیچ کدام از مستحبات نرسیدید و این کار را انجام دادید فردای قیامت بگوئید فاضل لنکرانی در دنیا به عنوان اسلام‌شناس گفت که اولویت با این است.

انسان عاشق انسان است،«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»[۴]،برادرهمدیگرهستند،اما اروپا می‌‎گوید انسان گرگ انسان است،حرف‌هایشان هم حیوانی است،انسان را می‌خواهد تعریف کند می‎گوید انسان حیوان اقتصادی است،حیوان‌ اقتصادی یعنی چه؟ یعنی سگ هار گرسنه با شکم گرسنه بالای یک مردار است به همه حمله می‌کند،حتی به آن کسی که بینی‌اش را گرفته که زودتر از اینجا برود یعنی این، حرف‌ها‌یشان هم حرف‌های حیوانی است می‌گویند چماق و هویچ، شما با دلیل و برهان و عقل و وحی و کشف و این‌ها جلو می‌روید آنها با چماق و هویچ نفوذ می‌کنند؛ در فیلم‌های مستند خود اروپایی‌ها هم هست می‌گویند ما به هر کشوری که بخواهیم وارد بشویم ما اگر دو ابزار داشته باشیم کشور را تصرف می‌کنیم، بفرمائید دو ابزارتان چیست؟، می‌گویند یک- اقلیت خائن اگر در یک کشور یک عده خائن پیدا بشوند و برای ما نوکری کنند این یک بخش است، دو- اکثریت احمق، یک عده اکثریت احمق هم پیدا بشوند که حرف‌های ما را باور کنند ما بر آنها تسلط پیدا می‌کنیم، ببینید نسخه آنها این است،اما نسخه شما«َيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ»[۵]، خودش نیاز دارد به دیگری می‌بخشد،کیف می‌کند،خود را مقدم نمی‌دارد،هر کسی باشد،از هر قومی، از هر زبانی، از هر رنگی، از هر جا باشد اینها ابزاری است که در جای خودش کارآمد است،اما«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»[۶]، شما مردم را به تقوا دعوت می‌کنید،شما در کارتان اشتباه نکردید،حُسن انتخاب است،بنده هم دعا می‌کنم ان‌شاءالله با موفقیت این راه را تداوم ببخشید،توسعه ببخشید،ما باید متناسب با نصابی که هشت میلیارد مردم جهان را نجات بدهد،اسلام متناسب با آن باید در یک حدی،بالاخره چقدر پزشک لازم دارید،چقدر مهندس ساختمان لازم دارید،به همان نسبت چقدر اسلام‌شناس پرتلاش و مبلغ و مبیّن لازم دارید که بتواند هشت میلیارد مردم جهان را روشن کند و از خواب غفلت بیدار کند و زندگی انسانی بر اساس تمدن اسلامی این نرم‌افزاری که انسان را به مقام مَثَل اعلای خدا می‌رساند،«عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي»[۷]،چقدر نیرو لازم دارید، هم توسعه بدهید،هم تعمیق کنید،هم تسریع کنید،نجات جامعه بشری در گرو تلاش شماست.

خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید، وثبتکم الله بالقول ثابت فی الحیات دنیا و فی الاخره؛ صلوات بفرستید.

[۱] -سوره طه،آیه ۵۰٫

[۲] -سوره مائده،آیه۹۹٫

[۳] -همان.

[۴] -سوره حجرات،آیه ۱۰٫

[۵] -سوره حشر،آیه ۹٫

[۶] -سوره حجرات،آیه ۱۳٫

[۷] -حدیث قدسی،شناسه حدیث :  ۴۴۱۴۵۸   |   نشانی :  کلیات حدیث قدسی  ,  جلد۱  ,  صفحه۷۰۹

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *