بسم الله الرحمن الرحیم.
االهم وفقنا لما تحب و ترضی
با آرزوی پیروزی نهایی مظلومان عالم، بهویژه مظلومان فلسطین، غزهی مظلوم، لبنانِ مظلوم، اسلامِ مظلوم و انسانِ مظلوم از گرگهای بینالمللی.
خوب تفاوت راه از کجا تا به کجاست؟ آنچه که ما امروز در پی آن هستیم، این مسائل بسیار جزئی است. اشاره فرمودند به نحوِ اوفا.
آری، حرمت انسان از کعبه بالاتر است.این انسان مسجود ملائکه است. این حکومتهای طاغوتی بودند که در طول تاریخ که با حرمت انسان بازی کردند و امروز کار بشر به اینجا رسیده است.
اما سیرهی انبیا (علیهمالسلام) و ائمهی هدی (علیهمالسلام)که بر هیچکس هم پوشیده نیست؛ چهبسا حتی دشمنان نیز بدان اقرار دارند.
آدرسی [عجیبی] که پیدا میکنند در خرابهها، کنار آن فقیر محروم است. امام صادق (علیهالسلام) نیمهشب برای کسانی که به دلیل ظلم ظالمان بینان ماندهاند و امروز به اصطلاح «کارتنخواب» مینامیم، حضرت مواد خوراکی و نان میبردند. کنار هر یک خوراکی میگذارند در حالی که آنان در خواب هستند.
شخصی در آن نیمهشب امام را میشناسد، نزدیک میرود و سلام میکند. سپس عرض میکند: «اینها شیعیان شما هستند.»
امام میفرمایند: «نه، شیعیان من نیستند. خوشا به حال شما که به برکت دعای پدر و مادر و اجدادتان بوده که به چنین توفیقی دست یافتهاید.»
پیش از این عرض کردم: آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، مرجع بزرگوار تقلید، فرمودند: «اگر به انجام مستحبات پس از فرائض دست نمییابید، این مسئله را برای کمک به انسان فردای قیامت هم اگر از شما پرسیدند: «جای دیگر مستحبات خالی است، فقط این را بگویید فاضل لنکرانی در دنیا به ما این را گفت: از بزرگترین قربات الی الله، کار برای مردم و گرهگشایی از انسان است.
این هم که به عنوان یک سنبل در مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) — که مکتب همهی انبیا و مکتب انسان و انسانسازی است در اربعین امام حسین (علیهالسلام)، افراد از سراسر جهان مسلمان و غیرمسلمان حضور پیدا می کنند. برای چه میآیند؟ به عنوان سنبل یک تمدن اسلامی. هر کس، با هر شخصیتی و در هر جایگاه، میآید آنجا و افتخار دارد که کفش مردم را واکس بزند.
تمدن یعنی این. چه اندازه تفاوت است! ؟
آن وقت دیگران با انسانها چه میکنند؟ هرچند در طول تاریخ، افراد از مکتبهای انحرافی و اندیشههای طاغوتی آسیب دیدهاند.
آنان که زبان هم را می فهمند راجع به انسان ، بنده کمحافظه هستم، شاید کم یا زیاد بگویم آیتالله شاهآبادی، آیتالله العظمی شاهآبادی(قدس سره)، گویا نُهتنها تدریس در روز داشته خیلی زیاد است ها !
طلبهای میآید و از آیتالله العظمی درخواست میکند که نمی دانم «معالم» یا همچین چیزهایی ابتدائی برای من تدریس کند. ایشان میپذیرند.
بعد امام (قدس سره) که شاگرد آیتالله العظمی شاهآبادی بودند، عرض میکنند که ، حالا در خلوت جدا با هم صحبت میکنند، عرض می کند که :چون عنایت دارید کسی که در آن سطح است بیاید در سطوح پایین آن هم برای یک طلبه ، مثلا مستقلا معالم بگویید ، از نظر صرف وقت، از نظر صرفه در صرف وقت ، امام عرض می کند که حالا اگر این به بقیه سپرده شود و شما وقت خود را در همان سطوح عالی مصرف کنید ؟
امام میفرمایند: وقتی این سخن را گفتم، آیتالله العظمی شاهآبادی نگاهی کرد و فرمود: «یک انسان از من چیزی خواسته است، چگونه میتوانم پاسخ منفی دهم؟
سپس امام میفرمایند: «میگویم آنان زبان هم را میفهمند، اما من زبان آنان را نمیفهمم. می گوید دلم میخواست زمین شکافته شود و از خجالت درون آن بروم؟ که این قضیه را فراموش کردم، یک انسان !!!
حالا این موارد را کنار هم بگذارید و با آنچه امروز با بشر منظور میشود مقایسه کنید، ببینید چه می کنند؟ لیبرال دموکراسی هنر کرده است.
فرق راه از کجاست تا به کجا؟ این تمدن یا آن تمدن؟
عرفای بزرگی که به خیلی جاها راه پیدا کردند و بیش از همه راه به درگاه الهی گشودند آقای شیخ علی مقدادی، فرزند بزرگوار شیخ حسینعلی نخودکی اصفهانی است میگوید:
«پدرم به من وصیت میکردفرمود که : با توکل بر خدا، مشکل مردم را حل کن.
من به ایشان گفتم: «خوب است برای مراجعات، ساعات معینی تعیین کنید تا مردم در هر ساعتِ شبانهروز مراجعه نکنند.»
پدر فرمود: «حل مشکل مردم ساعت ندارد؛ وقت مشخص نمیخواهد. هر زمانی که برای کسی مشکلی پیش آید، همان وقت، وقتِ حل آن است.»
آنان وقت اینها که به این مقامات میرسند، کلید رمزشان این است.
حال، خود شما — الحمدالله — چه توفیقی پیدا کردید.واقعا توفیق عظیمی است.
بنده که کاری از دستم ساخته نیست، دعاگوی شما هستم — بهویژه حضرتعالی که این زحمت را به عهده گرفتهاید و با عشق، استان به استان میروید و گرهای از کار مردم میگشایید.
و باقی مشکلات مردم فرقی نمیکند؛ انسان صدها ، هزارها نوع نیاز دارد وبه هر جا به هر مشکلی که حل کنید ، کمتر عبادتی میتواند جای این را پر کند.
بنده نیز دعاگوی شما هستم.
صلوات بفرستید