خانه / متن بیانات / متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار کارگزاران مساجد شهرستان طبس

متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار کارگزاران مساجد شهرستان طبس

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله وصلاة والسلام علی رسول الله وعلی‌آله آل الله و لعن دائم علی اعدائهم اعداءالله.

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران،رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به شما و همه‌ی سنگرنشینان علم و ایمان، با آرزوی پیروزی مظلومین عالم، مخصوصاً فلسطینِ‌مظلوم،غزه‌ی‌مظلوم،لبنانِ‌مظلوم،اسلامِ‌مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

 برای بنده امروز و مخصوصاً این ساعت، ساعت مبارکی است که شما را زیارت می‌کنم، بنده از هشتاد سال قبل ارتباط با مردم نجیب شریف و با ایمان و با فرهنگ طبس را داشتم، اتفاقاً در مشهد هم که درمدرسه بودیم خیلی از ارتباط ما با طلاب طبس بود، خاطرات بسیار ارزشمندی از این مردم شریف دارم، خوب امروز آن فرصت‌های دیدار که نیست ولی خوشبختانه این زمینه فراهم شد که من شما را ببینم و عرضِ سلام بنده را به باقی مردم عزیزی که این توفیقِ حضور بنده حاصل نیست ابلاغ کنید.

«قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يَا مُوسَىٰ قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ»[۱]، خداوند منعم است،«وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا»[۲]، نعمت‌های خدا را که نمی‌شود شماره کرد،شما گلبول‌های بدن و مولکول‌های مغزتان تا کیهان و کهکشان و این‌ها را می‌توانید شماره کنید، ابر و باد و مه و خورشید، حالا یک سوال؟، سوال این است با این‌که نعمت‌ها ناشناخته و نا‌شمارند می‌‍شود بالاترین نعمت خدا را شناخت، یا به‌دلیل این‌که نعمت‌ها ناشناخته و ناشمار هستند ما از شناخت آن معذوریم، کدام است، بالاترین نعمت‌ها چه نعمتی است.

خوب حالا بنده یک اظهار نظری می‌کنم شما اصلاح خواهید فرمود، آن این است که حضرت موسی و هارون علیهما‌‎السلام وقتی رفتند فرعون را راهنمایی کنند و به‌خدا دعوتش کنند، یک سوالی فرعون کرد و گفت خدای شما چه کسی است،«قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يَا مُوسَىٰ»[۳]، اما حضرت موسی علیه‌السلام پاسخ خیلی جامع داد،واقعاً جامع است، یعنی به‌گونه‌ای است که با سور قضیه‌ی کلی، همه‌ی اشیای عالم و اشخاص، عالم را فرا می‎گیرد،این پاسخ چقدر جالب است،«قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ»[۴]، ببینید این کلمه کُل سور قضیه است، یعنی یک دایره است که همه‌ی هستی در داخلش است،«رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ»[۵]،همه‌ی اشیاء، شما چه بشناسید چه نشناسید، چه شماره کنید چه خارج از شماره باشد،خدا به هر موجودی ابزار خلقتی که باید بدهد داده است،چه جمله‌ای است؟! این نصفِ قضیه است، اما به قول ما طلبه‌ها بین الهلالین است به قول آقایان پرانتز است، داخل پرانتز فرمود «ثُمَّ»، بعد خدا چکار کرده،«ثُمَّ هَدَىٰ»، «أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ»است،این بین الهلالین، این امتیاز، یعنی چه؟ یعنی خدا همه‌ی موجودات را با همه‌ی ابزاری که باید خلق فرموده، ولی متمم می‌خواهد، مکمل می‌خواهد، اگر ندانند که از ابزار چگونه باید استفاده کنند این ابزار به درد نمی‌خورد، چه به درد می‌خورد؛ بنده رانندگی را بلد نیستم، حالا بهترین ماشین را به من بدهند به درد من نمی‌خورد، چرا؟ حالا در این هوای گرم کویری، در دلِ کویر قرار گرفته‌ام جانم به‌لب رسیده، دنبال وسیله می‌گردم،بهترین ماشین هم آماده است، فقط می‌خواهد روشن کنید، یا یک هلی‌کوپتر یا یک هواپیما، خوب من می‌توانم نجات پیدا کنم، نه، چرا؟ چون من خلبانی بلد نیستم، به درد من نمی‌خورد؛ موجودات دیگر هم همین‍طور، بال و  پر دارد اما خلاصه در آن نیست، خدا یادش داده که چگونه باید از آن استفاده کند، همه چیز، جمادات راهی که می‌روند از همه ابزارش استفاده می‌کند، در نباتات یک گیاه رشد می‌کند، خدا آن را به آن چه که لازم است هدایت کرده، حیوانات همین‌طور، حالا بحث انسان است، اشرف مخلوقات خدا، رهایش کرده، نه، خدا هدایت کرده، از این‌ها چه می‌فهمیم، از این می‌فهمیم که بالاترین نعمت‌ها، نعمت هدایت است، چرا؟ چون به افزایش آن از همه‌ی اشیا می‌شود استفاده کرد و منهای آن از هیچی نمی‌شود استفاده کرد، این‌جاست که خدای متعال این همه نعمت داده اما منّت نگذاشته است،به خلاف نعمت هدایت، خداوند منّت می‌گذارد،این با باقی نعمت‌ها فرق می‌کند، «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ»[۶]،« قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ ۖ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ»[۷]،این هدایت یک نعمت استثنائی است، سراسر هستی را فراگرفته است، این نعمت ممتاز الهی است؛خوب کودکی به‌دنیا می‌آید، نیاز دارد دیگر، نیاز به غذا دارد، نیاز به لباس دارد، نیاز به مکان دارد، نیاز به نگهبان دارد، همه‌ی این‌ها به جای خودش نیاز است،اما در این‌ها خلاصه نمی‌شود، بچه انسان بچه حیوان نیست که حالا بگوئیم غذایش تکمیل شد،شد،او بیش از آن‌که برای تغذیه‌ی بدن غذا می‌خواهد،آب می‌خواهد،هوا می‌خواهد،چه می‌خواهد؟ غذای فکری می‌خواهد،غذای اخلاقی می‌خواهد، غذای فرهنگی می‌خواهد، غذا برای قلب، برای دل انسان است، این بچه اگر می‌خواهد فردا لقمان حکیم بشود باید فکرش هم تغذیه بشود نه تنها شکمش تغذیه بشود،اخلاقش هم باید تغذیه بشود، افکارش هم باید تغذیه بشود، اگر بُعد انسانی‌اش تغذیه نشود آن‌وقت چه می‌شود؟ یک دیوانه‌ی خطرناک مثل ترامپ،مثل نتانیاهو، مثل چنگیزخان مغول، مثل صدام، مثل رضا شاه پالانی می‌شود،هست دیگر،آن‌ها مشکل‌شان چیست؟ مشکل این‌که تغذیه نشده‌اند.

هیچ خدمتی به بشر بالاتر از خدمتِ فرهنگی نیست، خدمت به نوع انسان بهترینِ عبادت است، آیت‌الله‌العظمی فاضل لنکرانی مرجع تقلید خدا بر درجاتشان بیفزاید، یکی دو سه سالی است که به رحمت خدا رفته‌اند، یک عبارتی دارند که آن عبارت مکتوب هم هست، حالا بنده کم حافظه هستم، اصلاً ممکن است تغییر عبارت بدهم، می‌فرمایند من به‌عنوان یک دین‌شناس، پنجاه سال، حالا سی سال هم که کار کرده تا کارشناس شده‌اند، این همه عبادت‌هایی که دراین کتاب مستطاب مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی قدس‌سره تمامش درست است انواع و اقسامش درست است، می‌فرمایند من به عنوان یک کارشناس دینی به شما می‌گویم بعد از فرائض و واجبات،این همه مستحبات، اگر هیچ عبادتی را انجام ندهید، فرائض به‌جای خودش، واجبات به‌جای خودش،موفق نشدید انجام بدهید با همه اهمیتش، این مرجع می‌گوید من به شما می‌گویم که بروید مشکل انسان‌ها را حل کنید، مشکل مردم را حل کنید، فردای قیامت بگوئید که فاضل لنکرانی این‌طور گفته که اگر به‌جای هر مستحبی مشکل مردم را حل کنید این بالاترین عبادت است؛ اما خوب کدام مشکل مردم، فرق نمی‌کند،هر مشکلِ مشروعی، ولی از نظر ارزش هیچ چیزی جای خدمتِ فرهنگی را نمی‌گیرد چون آن‌که انسان می‌سازد این است، حیوان دو پا خیلی هم خطرناک‌تر از باقی حیوانات است، همان‌طوری که می‌بینید دنیا اسیر انسان‌های بی‌فرهنگ و ستمگر و بی‌ایمان شده است.

خوب، از این مقدمه که شما قبلاً بهتر از بنده می‌‌دانستید، به اهمّیتِ کار خودتان بیش از پیش توجّه کنید، شما چه‌کار می‌کنید، هیچ کاری به پای این نمی‌رسد،چرا؟ چون شما در جهتِ بالاترین نوع خدمت که ایمان و هدایت است برای مردم کار می‌کنید،این با هیچ چیز قابل قیاس نیست، همه به‌جای خودش ارزش دارند،اما هیچی این نمی‌شود،چون انسان نمی‌شود، انسان عاشق مخلوقات است، انسان چه زمانی انسان می‌شود؟ در سایه‌ی ایمان، واِلا حیوانِ بالفعل است؛ بنابراین اهمّیت کار شما از نوع اهمّیت کار انبیاست،«لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ»[۸]، این خطابی است که خدای متعال به حضرت ابراهیم علیه‌السلام و حضرت اسماعیل علیه‌السلام می‌کند که شما این خانه مرا آماده کنید برای آن‌هایی که می‌خواهند بیایند، شما هم این کار را می‌کنید.

به دلیل ظلمی که در هزار و چهارصد سال طواغیت کردند مسجد و اهل بیت علیهم‌السلام در انزوا بودند، قرآن هم در انزوا بوده است،«يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»[۹]، نتیجتاً هدایت ناشناخته مانده، مسجد ناشناخته مانده، منبر ناشناخته مانده،عالم ناشناخته مانده، این ظلم یزیدهای هر زمان بوده، الان هم که می‌بینید یزیدها چه می‌کنند، کربلاها را مشاهده می‌کنید، این منحصر به غزه و فلسطین و لبنان و یمن نیست و منحصر به زمان ما هم نیست،«کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا»،منتها رسوا‎تر از همه امروز است، ببینید چه می‌کنند،چون ایمان ندارند، اگر این سگ‌های هار، این گرگ‌های مریض سادیسم را اگر هدایت می‌کردند این چقدر زیبا می‌شد،حالا چقدر زشت است، شما در این هنر زیبایی و زشتی عمل می‌کنید، این نوجوان‌هایی که به مسجد می‌آیند و شما آن‌ها را پذیرایی می‌کنید بالاخره اتصالشان به‌مسجد،به‌خدا،به‌ایمان و تغذیه‌ی فکری می‌شوند،تغذیه‌ی علمی می‌شوند، تغذیه‌ی اخلاقی می‌شوند، این از نوع ثواب‌هایی که حالا با یک گزارشِ اعداد و ارقام و اقلام از آن نوع نیست،یک انسان که به‌وسیله‌ی تو هدایت شود ارزشش بالاتر است از همه آن‌چه که آفتاب بر آن می‌تابد، این آفتاب برای چیست،این زمین برای چیست،«وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ»[۱۰]،و این‌ها همه برای انسان است، اما انسانی که گمراه شد همه این‌ها ضایع می‌شوند،همه این‌ها دیگر خاصیتی ندارند،وقتی انسان ضایع شد مقدماتش هم ضایع هست دیگر،«مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الاِسْلامِ وَ فی جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ»[۱۱]،آن‌جایی که انسان فاسد بشود،آسمان و زمین فاسد است،چرا؟ چون تولید فساد می‌کند،آن چیز مقدمه چیزی نیست که بنابراین این کاری که شما می‌کنید این خیلی کار ویژه‌ای است،دعا می‌کنم که ان‌شاءالله بیش‌ازپیش در این مجاهده در راه خدا و مجاهده علیه کفر و ظلم و اقدام برای عدالت گستره صاحب این امر که ان‌شاءالله این زمینه دارد فراهم می‌شود،امام در این‌باره یک جمله‌ای دارند،من همان‌ها را عرض می‌کنم و دیگر رفع زحمت می‌کنم؛ آیت‌الله‌خزعلی قدس‌سره‌شریف در خرداد ماه سال چهل و دو در آن شرایط آن‌چنانیِ سخت خدمت امام رسید،چون در نوروزش چماقدارهای استعمارگر ریخته بودند و مدرسه فیضیه را زده بودند،کشته بودند،ویران کرده بودند، طلبه‌ها را از بالای بام پرت کرده بوند،بالاخره وحشی‌گری‌هایی که مربوط به لیبرال‌دموکراسی است،در خردادماه آیت‌الله‌خزعلی‌می‌گویند که خدمت امام رسیدم،عرض کردم آقا این‌ها مدرسه‌ی فیضیه را کوبیدند،ویران کردند،طلبه‌ها را کشتند،آیا اجازه داریم این مدرسه را تعمیر کنیم، امام چه فرمود، امام فرمود من برای تعمیر مدرسه نیامده‌ام،عجب!،من برای ساختن ساختمان مسجد نیامده‌ام،من برای ساختن مدرسه نیامده‌ام،خوب پس برای چه‌کار آمده‌اید، فرمود من آمده‌ام تشکیل حکومت اسلامی بدهم،شما رمزش را بهتر از من می‌دونید،آن موقع نیم کره‌ی شرقی کمونیست و نیم کره‌ی غربی لیبرال به ظاهر در مقابل هم بودند، اما هر دو یک مأموریت داشتند،چه بود؟، آیت‌الله‌شهید مطهری فرمود مثل این‌ها مثل دو بال مقراض در مقابل هم بودند ولی اسلام را مقراض می‌کردند،امام فکرش آن‌جا بود،تشکیل حکومت اسلامی اگر نباشد همه کشورهای آن روز که من به‌خاطر می‌دهم یا خودشان را به غرب یا شرق وصل می‌کردند،به این‌که می‌گویند چپ و راست مال آن اصطلاحات است،درست است، یعنی چه؟ یعنی با فروپاشی شوروی کل جهان در سیطره لیبرال بود،معنی‌اش این بود دیگر،اسلامی باقی نمی‌ماند،چون جایی نداشت،فکر امام این است که اسلام باقی بماند، فرمود من یک- آمده‌ام تشکیل حکومت اسلامی بدهم، دوم آمده‌ام بیداری جهانی ایجاد کنم،همین‌که الان دارد تحقق پیدا می‌کند، یعنی مردم کشورهای غربی،در انگلیس،در آمریکا، و جاهای دیگر مردم هر روز فریاد می‌کشند،عدالت می‌خواهند،حرف شما را می‌گویند،به زبان خودشان، سوم این‌که آمده‌ام زمینه‌ی ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان علیه‌السلام را فراهم کنم و این شمائید که راه امام را، و به پیروی از جانشین امام را تعقیب می‌کنید عملاً امروز بگوئیم مسجد فلان روستا نیست، این یک مسجد بین‌المللی است، منتها در فلان روستا واقع است، این برای نجات هشت میلیارد مردم جهان است، این مربوط به روستا نیست،یک فرهنگ عمومی برای نجات نوع بشر و هدایت نوع انسان است.

بنده هم که از دستم کاری ساخته نیست، دعاگوی همه شما هستم، موفق باشید، وفقکم‌الله،بِالقَولِ الثّابِتِ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَفِي الآخِرَةِ، صلوات بفرستید.

[۱] -سوره طه،آیات۵۰-۴۹

[۲] -سوره نحل،آیه ۱۸ .

[۳] -سوره طه،آیه ۴۹٫

[۴] – سوره طه،آیه ۵۰ .

[۵] -همان.

[۶] -سوره آل عمران،آیه۱۶۴ .

[۷] -سوره حجرات،آیه ۱۷ .

[۸] -سوره بقره،آیه ۱۲۵ .

[۹] -سوره فرقان،آیه ۳۰ .

[۱۰] -سوره جاثیه،آیه ۱۳ .

[۱۱] -فرازی از زیارت عاشورا.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *