متن بیانات امام جمعه بیرجند در مراسم عزاداری ستاد بازسازی عتبات عالیات خراسان جنوبی

بسم الله الرحمن الرحیم

   اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن و رحمة‌الله و برکاتة.

با سلام به امام زمان و با درود به روانِ مقدس رهبر فقید انقلاب، و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه‌ی اهل ایمان و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم و مخصوصاً فلسطینِ مظلوم،غزه‌ی مظلوم، لبنانِ مظلوم، اسلامِ مظلوم بر گرگ‌های بین‌المللی.

ایام و مصائب اهل بیت علیهم السلام را تسلیت عرض می‌کنم؛ خداوند بر توفیقات‌تان بیفزاید، از محضر همه‌ی شما ملتمس دعای خیر هستم. چند لحظه‌ای وقت عزیز شما را می‌گیرم امیدوارم آن‌چه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید.

مردم دنیا دو دسته هستند، بعضی مطیع خدا هستند، مطیع قانون هستند، مطیع عقل هستند، مطیع امام و رهبرِ دین هستند، بعضی‌ها هم هیچ قانونی ندارند،کارشان فساد و تباهی و چنگ‌زدن به حقوق دیگران،قتل و غارت، دروغ، ورز و وبال هست، جنگ بین حق و باطل آزمایش همه‌ی انسان‌ها در این عالم است،«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا  وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ  كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ»[۱]، دنیا محل آزمایش است که نسبت به حق و باطل و به‌اصطلاح در چه سمت تاریخ قرار می‌گیریم؛ خوب فردای قیامت که می‌شود آن‌هایی که ظلم کرده‌اند،آن‌هایی که باطل را انتخاب کردند،آن‌هایی که بر مردمِ حق‌پرست ستم کردند گرفتارِ نتیجه‌ی کار خودشان می‌شوند، نتیجه‌ی کارشان عذاب الهی است، آن‌جا داد و فریاد می‌زنند،«وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ»[۲]، فریاد می‌زنند، چه می‌گویند؟ می‌گویند خدایا ما را به دنیا برگردان که عمل خوب انجام بدهیم، خوب یک درخواست است، نظر شما چیست؟ می‌گویند ما اشتباه کردیم، خدایا ما را به دنیا برگردان تا درست بشویم، پاسخ چیست؟ خداوند می‌فرماید،«أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ»[۳]، یعنی شما می‌گوئید ما اشتباه کردیم،عمداً اشتباه کردید، اشتباه کردیم؟!، آیا به شما فرصت عمر لازم] ندادیم[ که اگر کسی بخواهد متوجه حق باشد این فرصت کافیست، چنین فرصتی از عمر را به شما ندادیم،«أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ»[۴]، تنها این نبود،«وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ»[۵]، انسان‌های کارشناسِ حق و باطل را در اختیار شما قرار دادیم، بناءعلیه این بهانه است، این‌طور نیست که اشتباه کردیم باطل را پذیرفتیم، نه اشتباه نکردید، و همه‌ی ما انسان‌ها باید در مقابل این آیه‌ی کریمه قرآن برای خود جوابی داشته باشیم، حالا از همین کارهای روزمره شروع می‌کنیم ببینیم که در کجای تاریخ ایستاده‌ایم.

یک تمثیلی که واقعیت هم دارد و آن این است که حالا فرض می‌کنیم در جامعه‌ی ما از نود میلیون جمعیت حالا ما ده میلیون نفر فرض می‌کنیم در دادگاه به عنوان مدعی و مدعی‌علیه پرونده دارند، خوب همه‌ هم نوبت دارند که در فلان تاریخ، فلان نوبت است که به دادگاه بروند، دادگاه برای چه می‌روند، می‌روند که قاضی مشخص کند که در این دعوا حق با کیست،درست است، برای این می‌روند، فلان تاریخ تشریف می‌برند که قاضی بگوید حق با کیست، حالا بنده یک سوال دارم، سوال چیست؟ سوال این است که قبل از قاضی چه کسی می‌داند که حق با کیست؟خودش، خودش می‌داند که حق با کیست، پس چرا پرونده؟ چون نمی‌خواهد حق را بپذیرد، ببینید، ما خودمان را هم آزمایش کنیم می‌توانیم حق را بپذیریم، در مسائل شخصی، در خانواده حق را می‌توانیم بپذیریم، در اداره،در محل کار،در جامعه، در سطح بین‌الملل حق را می‌توانیم بپذیریم، خوب اگر می‌توانیم بپذیریم پس این پرونده‌ها برای چیست، این جنگ‌ها برای چیست، این خونریزی‌ها برای چیست،حالا دوباره آیه را می‌خوانم،«أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ»[۶]، دیگر نمی‌تواند حرف بزند که خدایا ما این‌جا اشتباه کردیم، نخیر، اشتباه نکردید، حق بر کسی پوشیده نیست، خودش حق را می‌پوشاند و کربلای معلی برای همه‌ی دنیا که امروز بیداری جهانی حاصل می‌شود، می‌بینید افکارِعمومی جهان از شرق و غرب متوجه امام حسین علیه السلام است، به نام سمبل عدالت متوجه امیرالمومنین علی علیه السلام است، و ائمه هدات مهدیین و جامعه‌ی بشری در انتظار حضرت مهدی موعود سلام الله علیه است، بناءعلیه پذیرش حق، یعنی شیعه علی علیه السلام بودن، یعنی شیعه امام حسین علیه السلام بودن، یعنی شیعه امام صادق علیه السلام بودن، یعنی از اصحاب حضرت مهدی علیه السلام بودن، والله اگر ظلم کند و هر چه هم کند قابل قبول نیست، نمی‌شود ظلم کرد و خود را به علی علیه السلام منتسب نمود، به امام زمان علیه السلام منتسب نمود، این‌ها بر همه روشن است یک چیزی نیست] که روشن نباشد[، که گفتم مثل همان پرونده‌های دادگاه بگوید اشتباه شد، کجا اشتباه شد؟؛ جریان کربلا همان‌طوری که همین الان این بحث ولایتی که می‌کنند به‌عنوان مهم‌ترین بحث، این یک بحث علمی و فلسفی و وحیانی است، یک مسئله ساده که نیست، خوب این است که حالا نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، این‌ها جای خودش، هر چیزی جای خودش، از چه کسی اطاعت می‌کند؟ این مهم است،رهبرش کیست؟ پیشوایش کیست؟ این مهم است، خوب بعد از بعثت حضرت خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم با آن همه حجت و برهان و دلیل و با آن همه جهاد و رفعِ ظلم، بالاخره مردم ایمان آوردند،آن‌وقت پیامبر سمت‌های مختلف دارد، عناوین پیغمبر مختلف است دیگر، یکی نبی است، خوب نبی معنی خودش را می‌دهد، یکی مقام رسالت است این مقام رسالت معنی خودش را می‌دهد، یک سمت جداگانه‌ای است، یکی خاتم‌الانبیاء است این سمت معنی خودش را می‌دهد، دیگر این‌که مقام امامت است،اولین امام در اسلام رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم است و امام علی علیه السلام جانشین پیغمبر است، اما اولین امام خودِ نفسِ نفیس و شخصِ نفیس رسول گرامی اسلام است، او اسوه است، «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[۷]، او ولی است، او مولاست، و لذاست که فرمود«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، هر کس ولایت مرا می‌پذیرد، که در قرآن مشخص شود«النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[۸]، این سمتِ ولایت است، یعنی اطاعت باید از او باشد، حالا شما بفرمائید این‌هایی که به انحراف کشیده شدند و این‌هایی که بعدها دنبال بچه‌های ابوسفیان رفتند، دنبال بنی‌مروان رفتند که دشمنان درجه یکِ‌خود پیغمبر بودند،دیگر جایی برای بهانه نیست،بفرمائید این‌ها از پیغمبر تبعیت کردند؟ در دین مشخص می‌شود از چه کسی تبعیت می‌کند؟ دین این‌جا مشخص می‌شود، حالا نماز می‌خواند بسیار خوب، نماز پشت سر چه کسی می‌خواند، پشت سر ولید‌بن‌یزید‌بن‌عبدالملک‌مروان که دیگر به گیلاس(لیوان) اکتفا نمی‌کند در حوض شراب می‌رود، به قرآن هم جسارت می‌کند، این می‌شود پیشوا، ولایت او؛ بناءعلیه نشانه‌ی ایمان ولایت است، از چه کسی تبعیت می‌کند از رسول اکرم، می‌شود سلمان فارسی، می‌شود ابوذرغفاری، می‌شود مقداد اسدی، حالا این‌هایی که با حضرت علی علیه السلام جنگیدند بفرمائید که به ولایت پیغمبر این کار را کردند یا نه، نماز هم می‌خواند و از چه کسی اطاعت می‌کرد، کسی می‌داند که از چه کسی اطاعت می‌کرد؟ معاویه از چه کسی اطاعت می‌کرد؟ معاویه از قیصر روم اطاعت می‌کرد، یعنی ولایت بیگانه داشت، امروز به آن جاسوس می‌گوئید، امروز دست‌نشانده می‌گوئید، امروز به آن نفوذی می‌گوئید،برنامه‌های معاویه را چه کسی تعیین می‌کرد؟ برنامه‌هایش را خارج تعیین می‌کرد که امروز به آن غرب می‌گوئید، یعنی قیصر روم و حکومت روم با معاویه معامله می‌کرد و دستور می‌داد و او هم عمل می‌کرد، چقدرها پای منبرها شنیده‌اید زهری که معاویه بوسیله نفوذ فرستاد و امام حسن مجتبی علیه السلام را مسموم کرد هلایل یا سوده الماس یا هرچیز دیگری از کجا آمده بود، قیصر روم فرستاده بود، دقت می‌فرمائید،این هم یک مسئله‌ی رسواست، حالا چیزی نیست که بنده بیام از خودم این‌جا ببافم، مشاورِ تعیین‌کننده معاویه چه کسی بود؟ سِرجون رومی، مسیحی بود، اهل روم بود، نامش سِرجون بود و او سیاست را در داخل، علیه اسلام واقعی پیاده می‌کرد،سِرجون رومی، خوب یک مسئله‌ی غلط‌انداز حالا یک عنوان دیگری داشت، اما مشاور ارشد سِرجون بود، تحت یک عنوانی، مردم هم از چه کسی تبعیت می‌کردند، با واسطه از سِرجون و باواسطه از قیصر روم؛ یک وقت در یک سندی دیدم که در تاریخ نوشته بود روزی که از یک دروازه‌ی دمشق لشکر معاویه به‌سمت صفین برای جنگ با علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام می‌رفت از دروازه‌ی دیگر بار شترها هدایا و تحفه برای قیصر روم می‌رفت، دستش کجا بود، تو دست قیصر روم، اموال مسلمین را به آن‌جا هدیه می‌داد و با امام علی علیه السلام می‌جنگید؛ این‌ها هم یک مسائلی نیست که حالا چند تا سرهم کنیم ببافیم، این‌که نیست.

رشید رضا عالم بزرگ مصری است، صاحب تفسیر هم هست، مسائل سیاسی زمان خودش را هم خوب می‌فهمید، یک مقدار گرایشی هم در اوائل به وهابی‌های منحرف داشت، یعنی می‌خواهم بگویم افراطی بود، یک مقداری هم تندرو بود، افراطی علیه شیعه، خوب این را چرا می‌گوئیم، این سخنی که می‌خواهم نقل کنم از چنین شخصیتی است، ایشان می‌فرماید یکی از شخصیت‌های بزرگ اروپا که آلمانی هم بوده گفت اگر ما می‌دانستیم قیافه معاویه در چه شکلی است مجسمه‌ی معاویه را سرچهارراه از طلا می‌ریختیم، به شما چه ربطی دارد، اروپا این حرف را می‌گوید، این در زمان معاصر ماست، به ما چه ربطی دارد، ربطش این است که اگر معاویه در مقابل علی نمی‌ایستاد همه‌ی عالم مسلمان می‌شدند و ما اروپایی‌ها امروز بر دنیا مسلط نبودیم، در نهایت با شکرانه ما باید مجسمه‌ی معاویه را از طلا می‌ریختیم، به ما چه کسی می‌گوید، یک اروپایی می‌گوید،نقلش رسیده به دانشمند‌ش که هم سیاستدان است و هم صاحب تفسیر و هم بالاخره از علمای بزرگ مصر است،ببینید.

این برنامه کربلا که امتدادش از کربلا تا امروز از شصت و یک هجری و تا تاریخ خواهد بود این مظلومیت فرزندان پیغمبر خواهد بود این دقیقاً طرح آقای سرجون بود، نه این‌که به اصطلاح یک اتفاقی افتاده است نخیر، اتفاق نیست، طرح و برنامه است، معاویه سالخورده شده بود، پیر بود، طرح آقای سرجون برای مبارزه با اهل بیت و ائمه و ولایت اهل بیت علیهم السلام به‌گونه ای بود که می‌بایست فرزندان پیغمبر قتل عام بشوند، ائمه از میان برداشته بشوند، تا راه حکومت طاغوتی بچه‌های ابوسفیان و دیگران فراهم بشود و غرب یعنی روم سود ببرد، او در واقع حاکم باشد، در آن تاریخ که سرجون این طرح را داشت آخر عمر معاویه بود و هم بین ابن زیاد لعنت الله علیه و بین خود یزید یک سری درگیری‌هایی بود، ابن زیاد حاکم بصره از طرف معاویه بود، پسر معاویه یزید یک مقدار خوشش نمی‌آمد و هر دو متکبر بودند، خوشش نمی‌آمد از او، بینشان یک مقدار درگیری بود، سرجون سیاسیدان بود، می‌دانست که اگر بین ابن زیاد و بین یزد یک مقدار بیشتر درگیری بشود موجب می‌شه که آن طرحشان از کار بیفتد، کسی در مقابل اهل بیت نیاستد، و تنها کار این حرام زده است، چه کار کرد، آمد پیش‌بینی‌ یا لازمه کرد از معاویه دستور و امضا گرفت و بعد که معاویه از دنیا رفت آمد پیش یزید گفت طرح و برنامه‌ای که شما باید اجرا کنید این است، چیست، طرح شما این است که باید اول مسائل فرعی که با ابن زیاد دارید این‌ها را کنار بگذارید، شما با هم می‌توانید کار کنید این را کنار بگذارید، خوب بعد چه، بعد با حفظ سمتِ حکومتِ بصره حکومتِ کوفه را هم باید به زیاد بدهید، خوب بعدش،بعد زمینه برای قتل عام فرزندان پیغمبر آماده بشود، این کار را کرد، امضای پدر یزید را آورد پیشش گفت این را هم قبول دارید یا ندارید، باید طبق این‌ها عمل کنید، طرح کربلا یک طرح غربی بود که در مقابل اسلام حقیقی که ولایتش با پیغمبر است و با آن‌هایی که خدا به‌وسیله پیغمبر آن‌ها را اعلام کرده، نام مقدس دوازده امام بوسیله خود پیغمبر اکرم و در کتب برادران عزیز اهل سنت مکرر هست،در چه زمانی، در زمان پیغمبر تا حضرت حجت نام همه‌شان هست؛ حالا یک نمونه‌اش شیخ سلیمان قندوزی عالم بزرگ اهل سنت در کتاب ینابیع المودة لذوی القربی کتاب مشهوری است در آن‌جا می‌گوید که نعثل یهودی آمد پیش پیغمبر اکرم و عرض کرد اگر شما پیغمبر آخرالزمان هستید نشانه‌های پیغمبر آخر الزمان در کتاب‌های قبل از جمله در کتاب تورات ما آمده است حالا اگر شما پیغمبر آخرالزمان هستید بگوئید جانشینان شما چه کسانی خواهند بود، حضرت فرمود که جانشین بعد از من حضرت علی علیه السلام است، بعد از او حسن علیه السلام است، بعد از او حسین علیه السلام است و بعد از او  ۹ نفر از فرزندان حسین علیه السلام خواهند بود، نعثل یهودی گفت که نام آن ۹ نفر را بگوئید، پیغمبر از علی بن الحسین علیه السلام که دیروز شهادتشان بود گرفت تا حضرت مهدی آخرالزمان علیه السلام، پیغمبر همه‌‌ی آن‌ها را گفت.

حالا سرجون یزید را آماده کرده، شرایط را آماده کرده برای قتل عام ائمه اهل بیت علیهم السلام و فرزندان پیغمبر، نفوذ، الان هم نفوذ را بپائید، این‌که در چهل و هفت سال خیلی کارها شده است الحمدالله، دنیا هم قبول دارد، اما این‌ها هنوز بین راه است، تا آرمان انقلاب و اسلام و دعوت پیغمبران که عدالت است انجام نشود ما به مقصد نرسیده‌ایم، اما دشمن است که نمی‌گذارد، فرصت ما را  به انواع و اقسام برنامه‌ها می‌سوزد، از ترور بگیرید تا جنگ نظامی، تا فتنه، نمی‌گذارند، چون نفوذ است، آن موقع هم نفوذ بود، بناءعلیه کربلا طرحی بود که بوسیله‌ی غرب انجام شد، حتی این روزها که مصائب اهل بیت علیهم السلام است و روزهای اسارت خاندان پیغمبر است خیلی شرم آور است، این‌ها را به چه زبانی بگوئیم، این چه مسلمانی بوده، این چه مسلمانی در دنیا است، مشاهده می‌کنید امروز بر سر این مسلمان‌ها چه می آورند، قتل و غارت و زن و بچه و بیمارستان و همه چیز را دشمن می‌زند و از بین می‌برد، این مسلمان‌های قیافه‌ای فقط از دور فقط نگاه می‌کنند، اما مسلمان‌های غیرتمند می‌ایستند و با ظلم مبارزه می‌کنند،علامت اسلام مبارزه با ظلم است.

خوب ایام اسارت حضرت زینب کبری سلام الله علیها است، از این‌جا هم باز یک شاهد دیگر نقل کنم، در تاریخ دارد که وقتی اهل بیت علیهم السلام رسیدن به شام، در نزدیکی کاخ یک خرابه خیلی خطرناک بود و اسرا را بردند زیر آن سقف خطرناک، اهل بیت علیهم السلام هم به دلیلی که واجب است از خطر پرهیز شود از زیر آن سقف  تشریف بردند کناری، آفتاب بود، آن‌جا چند تا سرباز نگهبان بودند، این مطلب را می‌خواهم بگویئم نگهبان‌های کاخ یزید در آن‌جا چه کسانی بودند، مسلمان نبودند،نیروهای امنیتی، نگهبان‌ها، سربازها، این‌ها رومی بودند، به چه دلیل عرض می‌کنم، به چه دلیل؟ در تاریخ دارد که آن‌ها به رومی با هم حرف می‌زدند، چه می‌گفتند،می‌گفتند این اسرا را ببینید که می‌خواهند همه‌ی آن‌ها قتل عام بشوند حالا از زیر سقف آن طرف می‌روند،شما چه زیر سقف باشید چه نباشید شما را می‌کشند، به رومی می‌گفتند و امام زین العابدین علیه السلام که همه‌ی زبان‌ها را متوجه می‌شدند، امام بودند، متوجه شدند که این‌ها به رومی چنین جمله‌ای را می‌گویند،همان نسخه امروز هم هست، در مقابل اسلام ناب، اسلام فقاهتی، ولایت فقیه، بالاخره اسلامی که به سمت عدالت می‌رود و حاضر نیست با ظالم صلح کند و همواره مبارزه با ظلم راه همه‌ی انبیاست، چون انبیاء برای عدل آمدند،«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»[۹]، این دعوت همه‌ی انبیاست و دعوت اهل بیت است و امروز هم آرمان این انقلاب که اسلام ماست نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، و در رهبری‌های داهیانه بنیانگذار جمهوری اسلامی و فرزند گرامی معنویشان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای دامت برکاتة رهبر معظم انقلاب در مقابل ظلم است، دین خدا یعنی همین، از حق حمایت کردن و تا پای جان با ظالم جنگیدن که امام علی علیه السلام فرمود«وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[۱۰]، ببینید دردنیا چه می‌کنند، اما برخلاف استکبار مَشرب‌های بیداری مردمی در جهان حاصل شده و کاملاً متفاوت است، یعنی دنیا امروز حاضر است به حرف انقلاب گوش کند، به حرف اسلام گوش کند، شماها هم که الحمدالله خیلی موفقید، الحمدالله؛ بنده دعاگوی همه‌ی شما هستم، این توفیقاتی که شما دارید و مخصوصاً البته در تمام ایام سال در تمام ماه‌ها و شهور سال، اما این‌که این مسئله‌ی بین‌المللی اربعین حسینی که شما با همه‌ی تلاش این همه آبرومند اداره می‌کنید این کار کمی نیست، این جهاد است، این خیلی کار بزرگی است، این در راستای پیام انقلاب، پیام عدالت، پیام ولایت به همه‌ی مردم جهان یک حرف اولی می‌زند، خیلی کار مهمی برای شماست، از آن کارهایی است که تأثیر بین‌المللی دارد، این هم که می‌بینید آن اُسقُف و کشیش مسیحی از فلان کشور اروپایی می‌آید و به خاک حسین علیه السلام که می‌رسد صلیبش را کنار می‌گذارد سجده می‌کند و می‌گوید این ذبیح فرات است که در کتاب‌های ما آمده است و این مسئله کمی نیست، خیلی مسئله‌ی بزرگی است.

 بنده هم از محضر شما التماس دعا دارم، مخصوصاً در این مجلسِ توسلتان، از شما التماس دعا دارم و دعاگویتان هستم، ثبتکم الله بالقول ثابت فی الحیات دنیا و فی الاخره. صلوات بفرستید.

[۱] – سوره رعد،آیه۱۷ .

[۲] -سوره فاطر،آیه ۳۷ .

[۳] -همان.

[۴] – همان.

[۵] -همان.

[۶] – همان.

[۷] -سوره احزاب،آیه ۲۱ .

[۸] -سوره احزااب،آیه ۶ .

[۹] -سوره حدید،آیه ۲۵ .

[۱۰] -نهج البلاغه،نامه ۴۷ .