متن بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار دبیرکل جبهه صبح ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان، و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبرمسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان، با عرض تبریک و تهنیت ایام دهه مبارکه امامت و ولایت و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم، مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم، اسلام مظلوم، بر گرگ‌های بین‌المللی.

خیلی خوش آمدید، برای بنده صبح مبارکی بود، هم از دیدارتان بهره‌مند شدم و هم از فرمایشاتتان.

خوب، همه‌ی این‌ها برمی‌گردد به این‌که انسان به خودش توجه کند، انسان یک مخلوق ویژه است، با همه‌ی موجودات فرق می‌کند، بناءعلیه آن‌چه را که خدای عالم که انسان را می‌شناسد برایش تعیین کرده است، این راه است و سوای از آن بیراهه است، انسان برای عبودیت و عبادت خلق شده است،«وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ»[۱]، خوب سوال این است که آیا انسان می‌تواند ازعبادتی که بر آن خلق شده سرپیچی کند، می‌تواند عبادت نکند، می‌شود، نه نمی‌شود، تصور می‌کند که از عبادت سر باز زده است یک کاری کرده که خودش هم نمی‌داند چه کار کرده است، آن چیست، عوضِ عبادت حق، عبادتِ باطل را برگزیده است اما عبادت است، چرا؟ چون نمی‌تواند از این مدار خارج بشود، بحث نفاق و بحث شرک نیست، نه کافر، کافر از عبادت خارج نمی‌شود،«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ،لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ»[۲]، موردِ خطاب کفارند،تَعْبُدُونَ به آن‌ها برمی‌گردد،عبادت می‌کنند،عبادتِ باطل می‌کند، مال را می‌پرستد، شخص را می‌پرستد، نفس را می‌پرستد، شهوت را می‌پرستد، خود را می‌پرستد، بت را می‌پرستد، اما پرستش است، شما همین الان به همین دنیای هشت میلیارد نگاه کنید، این‌ها بنده هستند منتها چه ننگی بدتر از این‌که بنده بدترین مخلوقات خدا می‌شوند، ولی بنده‌ی خدا نمی‌شوند، همین که می‌بینید، از چه کسانی اطاعت می‌کنند، چرا عبادت می‌کنند، ولایت هم عیناً مثل همین است، یعنی خدا طوری آدم را آفریده که اِلاولابُد یک نوع ولایت را بر عهده می‌گیرد، خوب اگر ولایتِ حق باشد، ولایت‌الله باشد، وسیله اولیأالله، انبیأالله، اوصیأالله باشد ولایت خداست، همان‌طوری که عبادت خداست، اما اگر از آن خارج شد، بارکش غول بیابون می‌شود ولایت طاغوت، چه ننگی بدتر از این‌که ولایت فرعون را می گیرد، فرعون هر زمانی، نه مثل خود پست‌تر از خود،«شِرَارُ خَلْقِ اَللَّهِ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ»[۳]، دارد تبعیت او می‌کند، امامت هم الان همین‌طور هست،«لِكُلِّ مَأمومٍ إماما»[۴]، بالاخره یک سیری را تمام می‌کند و در آن تبعیتی می‌کند، خوب با شناخت است یا بی‌شناخت، حق است یا باطل، اما از اصل آن نمی‌تواند سرباز زند، چون طوری خلق شده که بالاخره در این مدار حرکت می‌کند ولذاست که در دعوت انبیأ و بحث حق و باطل است،«أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ»[۵]،امروز دنیا به یک شرایط ویژه رسیده است، خوب استعمارگرها از پانصد سال قبل برای غارت دنیا پشت به پشت هم نهادند و از دویست سال قبل وارد کشورهای اسلامی شدند، مخصوصاً صد سال اخیر، بالاخره برای رفع مانع خودشان که سلطه بر کل جهان است قرآن را مزاحم می‌دانستند، گلادستون قرآن را در مقابل لُردهای بریتانیا در دست گرفت گفت که ما برای سلطه برجهان یک مانع داریم، مانع چیست؟ قرآن است، این را باید از بین مسلمانان جمع کنیم، مجلداتش را جمع کنیم؟ نه، مسلمان را نامسلمان کنیم، همین که می‌بینید، در طرحی که آن‌ها ریخته بودند و بالاخره دنیا را دوقطبی کردند که قطب به اصطلاح شرقی‌اش که غیر مستقیم کار خودشان بود، بعد از فروپاشی طبیعی آن همه دنیا در دست آن‌ها قرار می‌گرفت، خیلی حساب شده بود، امام اشاره فرمودند که شوروی را آمریکا بازی داده است،اما خدا هم بیکار ننشست، این‌طوری است، فرعون کار خودش را انجام بدهد خوب خدا هم کار خودش را انجام می‌دهد، اگر در آن حالت دوقطبی‌ای که استعمار طرحش را ریخته بود قدرت سومی ظهور نمی‌کرد، تمام دنیا به کام آن‌ها رفته بود، می‌دانید آن یلتسین آمد روانی هم بود، اصلاً روسیه یک ایالتی از آمریکا شد، دیگر مانع نبود،چه کسی جرأت می‌کرد جلوی مغول بایستد، اما در نوروز سال چهل و دو چماقداران شاه، چماقدارن تفکر لیبرال دموکراسی سمبل استعمار به مدرسه‌ی فیضیه حمله کردند و قرآن‌ها را سوختند و طلبه‌ها را از پشت بام انداختند و کشتند و ویران کردند، در خرداد ماه سال چهل و دو آیت‌الله خزعلی خدمت امام عرض کرد که آقا مدرسه را ویران کردند، اجازه می‌فرمائید بازسازی کنیم، امام چه فرمود؟ فرمود من برای تعمیر مدرسه نیامده‌ام، من برای ساختن مسجد نیامده‌ام، من آمده‌ام سه کار را انجام بدهم، ۱- تشکیل حکومت اسلامی بدهم، حالا شما عنایت کنید اگر در آن مقطع که نه قبل از آن ممکن بود نه بعد از آن، این پایگاه انجام نمی‌شد و فروپاشی شوروی در زمانی بود که دنیا فقط دو قطبی بود کار دنیا تمام بود و به دست آن‌هایی می‌افتاد که می‌گفتند پایان تاریخ است، به هیچ جریانی هیچ اجازه‌ای نمی‌دهند، استبداد محض که نمونه‌اش را در دنیا مشاهده می‌کنید، امام فرمود تشکیل حکومت اسلامی بدهم، ۲- بیداری جهانی ایجاد کنم، ببینید، بیداری همان است که الان انجام می‌شود، ۳- دنیا را برای ولایت مهدی علیه السلام آماده کنم؛ کار شما در این راستاست، یک روزی امام می‌فرمود که هیچ معلوم نبود که بعد بر سر خود امام چه  افاقی بیافتد و اتفاقاً آن رئیس بزرگ شکنجه‌گر ساواک هم خدمت آقا آمد وعرض کرد که شما خسته شده‌اید، بالاخره یک تغییر آب و هوایی ]برای شما لازم است [،چون می‌خواهد تبعید کند، امام فرمود که ببینید با من صریح صحبت کنید، شما چهار کار می‌توانید انجام بدهید، شما می‌توانید مرا بکشید اما به ضرر شماست، شما می‌توانید مرا تبعید کنید به ضرر شماست، شما می‌توانید مرا آزاد کنید بازهم به ضرر شماست، شما می‌توانید مرا زندان کنید بازهم به ضرر شماست، ببینید با چه بصیرتی، دقیقاً این‌طوری بود، شما آن راهی را تعقیب می‌کنید که ولایت الله است، حق است، عبادت خداست، امامت اولیأی معصوم است، یعنی همان مسئله اصلی که اگر او درست بشود جهان درست می‌شود، آن ویران بشود جهان ویران است، لذا که کار خودتان را انجام بدهید، هیچ راهی غیر از این نیست، چون خدا شیوه‌ی خلق را این‌طوری قرار داده است و نمی‌شود تغییرش داد،«لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»[۶]، نمی‌توانید تغییر بدهید، انسان این‌طورآفریده شده است، بزرگ‌ترین کار امروز بیداری و تبیین راه حق و رسوا کردن باطل و وحدت در جبهه‌ی توحیدی است، این کار شماست، خیلی کار بزرگی است، نجات انسان در این‌جا رقم می‌خورد،اتفاقاً کلیات قضایاهایی است که دوست و دشمن هم قبول دارند، همه انبیأ برای پیاده کردن عدل آمدند و همه‌ی دنیا قبول دارد که بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم سمبل عدالت علی علیه السلام است، همه قبول دارند، دوست و دشمن همه می‌دانند که این هدف بزرگ الهی، ولایت الهی،عبادت الهی، دست به دست در دست ائمه معصومین سلام الله علیها تا منجی عالم است، اسناد برادران اهل سنت کاملاً به این گویا هست در حد تواتر، بناءعلیه این کاری که شما انجام می‌دهید کار اصلی است، روی آن خیلی بایستید، این‌ها هم مسائلی نیست که دیگر با گزارش و با اعداد و ارقام بگوئیم که این کار را بکنیم، این نیست، یک نفر که به وسیله تو هدایت شود ارزشش بالاتر است از همه‌ی آن‌چه که آفتاب بر آن می‌تابد، این را دیگر نمی‌شود گزارش داد، کیفیت است، تا چه رسد که دنیای سرگردان تشنه‌ی عدالت باشد که امروز شده و عطش او ثمره زمینه‌‌ی است برای تبیین که شما دارید، من که از دستم هیچ کاری ساخته نیست، می‌توانم دعاگوی همه‌ی شما باشم، ان‌شاءالله بیش از پیش موفق باشید و مایه‌ی امیدواری است؛ به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

[۱] . سوره ذاریات،آیه۵۶٫

[۲]. سوره کافرون،آیات۲-۱٫

[۳] . شناسه حدیث :  ۵۳۸۱۳   |   نشانی :  إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات  ,  جلد۴  ,  صفحه۲۰۴

[۴] . نامه ۴۵ نهج البلاغه .

[۵] .سوره رعد،آیه ۱۷ .

[۶] . سوره روم،آیه ۳۰٫