نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند| سید علیرضا عبادی
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان، و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه‌ی اهل ایمان،عرض تسلیت ایام شهادت حضرت امام محمد باقر سلام الله علیه، رحلت امام امت، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و شهدای پانزدهم خرداد، با آرزوی پیروزی مظلومین عالم و مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم، اسلام مظلوم، بر گرگ‌های بین‌المللی.
چند لحظه‌ای مصدع وقت شما می‌شوم و امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید.
توجه به خویشتن، یعنی انسان، انسان‌شناختی، انسان مدنی‌الطبع آفریده شده است، یعنی چه؟ یعنی به گونه‌ای که استعدادها‌ی انسانی به سمت کمال در صورتی می‌تواند بروز کند که به صورت جمعی زندگی کند، تنها می‌تواند زندگی کند حالا در کنار جنگلی باشد، در شبانه روز شکمش را هم سیر کند، اما صد سال هم که باشد همان است، کمالی حاصل نمی‌شود،حتی حرف زدن را هم بلد نمی‌شود،انسان مدنی‌الطبع است، باید به صورت اجتماعی زندگی کند؛خوب اگر به صورت اجتماعی زندگی کند محسناتی دارد، می‌تواند از استعدادها هم مبادله و هم رشد کنند، اما خطرهایی هم در کمین است، چیست؟ این است که وحشی پای فرار دارد اما اگر در جامعه ظالمی برمظلوم غلبه کند پای فرار هم ندارد، همین که در دنیا می‌بینید، خوب چه باید کرد؟ باید جامعه قانون داشته باشد که همه‌ی این جهان، قانون است، همان‌طوری که در تکوین قانون حاکم است، در تشریع هم قانون حاکم است، قانون که باشد بر اساس قانون، قوی ضعیف را نخورد، خوب قانون چه شرطی دارد، اسمش را بگذاریم قانون،درست است،نه،قانون شرطش این است که بر اساس مصلحت‌های واقعی برای بشر تنظیم بشود که ریشه‌های فطری دارد، عقلی دارد، علمی دارد، وحیانی دارد و غیره؛ خوب می‌گویند انسان موجود ناشناخته است، برای موجود ناشناخته چطور می‌شود قانون تعیین کرد، اول باید هر چیزی شناخته بشود بعد قانون بر اساس شناخت انجام بشود، تمام حرف ما همین است که قانون بشررا باید آن کسی ابداع بفرماید که انسان را می‌شناسد، چه کسی است؟ همان است که آدم را خلق کرده است،«أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ»[۱]، آنکه خلق کرده نمی‌داند چه خلق کرده است و نیاز انسان چیست؟ بناءعلیه تنها خدا حق قانون گذاری دارد، خوب حالا قانون، بهترین قانون، دفترچه قانون باشد، جامعه هم مشغول ظلم باشد، کجا درست می‌شود؟ هیچ جا، بناءعلیه باید قانون ضمان اجرا داشته باشد، ضمان داشته باشد یعنی مسئولینی به عنوان حاکم باشند که قانون عدل را اجرا کنند،همین نقطه، آن نقطه‌ی اصلی سر چهارراه است که هر کسی یک راهی می‌رود، همه‌ی انبیأ که آمدند،«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»[۲]، همه‌ی انبیأ که آمدند گفتند که آنکه مجری قانون و حاکم است باید عادل باشد، خودش باید عادل باشد و بعد قانون عدل را اجرا کند، نمی‌شود قانون عدل را به ظالم داد که اجرا کند، این دعوت همه‌ی انبیأست، طبق نص قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام،«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ»[۳]، این افتخار بزرگ ما و شما و خدا رحمت کند پدران و مادران و اجداد شما را که تلاش کردند و در آن تنگناهای تاریخ به مکتب اهل بیت علیهم السلام پیوستند و مهم‌ترین وراثتی که برای ما گذاشتند همین ولایت اهل بیت علیهم السلام است، اما در دنیا غیر از این مکتب می‌گویند نه، مجری قانون حالا هر کسی باشد، حاکم هر کسی باشد ولو ستمگر باشد، یزید حاکم باشدعدالت اجرا می‌شود، این درحالیست که قرآن فرمود،«لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»[۴]، جای این عهد من، این جانشینی من، مجری حکومت من که ظالم نمی‌تواند باشد، اما حالا به اسم اسلام وغیر اسلام بالاخره حاکم ظالم را جا زدند، حالا نمونه‌اش یزید‌بن‌معاویه‌بن‌ابی‌سفیان،در آستانه‌ی محرم الحرام هم هستیم، شما که همواره اشک می‌ریزید اشک برای چه می‌ریزید، برای قضیه‌ای که هزار و سیصد و چندی قبل انجام شده برای او اشک می‌ریزید؟ بله، برای آن اشک می‌ریزیم، اما آن تاریخی که شما می‌گوئید شصت و یک هجری این مربوط به شصت و یک هجری تنها نیست، این جریان ظلم است، بناءعلیه «کَلُّ شَهرٍ مُحَرم»، همه زمان محرم است، گفتند بچه‌های غزه، علی اصغرهای غزه، علی اکبرهای غزه، بله شیعه گریه می‌کند از وقتی که تحریف درمکتب پیغمبر ایجاد کردند و ستمگران را به جای پیغمبر پذیرفتند، نتیجه‌اش کربلا و کربلاها شد، حالا به عنوان نمونه می‌گوییم اما این منحصر به آن که نیست، جریان است، از کربلا شروع شده تا غزه، فرداها هم ادامه پیدا می‌کند، حالا می‌فهمید که شما چقدر انسان‌های ارزشمند هستید و چقدر انسان‌های هوشیار هستید و این اشک شما چقدر ارزش دارد، شما بر مظلومیت انسان گریه می‌کنید، وقتی فرزندان پیغمبر امنیت نداشته باشند این را یقین بدانید که فرزندان هیچ کس نمی‌توانند امنیت داشته باشند، بناءعلیه فلسفه‌ی گریه شیعه به عنوان یک جریان است، یعنی بیدارترین قشر جامعه بشری،هوشیارترین و با بصیرت‌ترین مردم شما مردم هستید، آن انسان‌های بی درد، بی‌خیال، دزد، خائن به بشر، خودپرست، شکم پرست، مال پرست، مقام پرست که برای این، خون انسان‌ها را می‌ریزند و از انسانیت هیچ بهره‌‌ای ندارند، اصلاً انسان نیستند تا مسلمان باشند؛ بنابراین تمام حرف روی این است که مجری عدالت چه کسی باید باشد، به اصطلاح دولت، دولت به معنی عامش، باید عادل باشد، این مکتب تشیع است، حاکم باید عادل باشد، بعد به خاطر این‌که مسلمان‌ها یا نامسلمان‌ها در این باره کوتاه آمدند و چشمشان را بستند و حق را یاری نکردند، حسین علیه السلام را یاری نکردند،امام علی علیه السلام را تنها گذاشتند، این جریان ظلم قالب شد، اسمش را استبداد می‌گذارید، یعنی حالا حاکم هر احمقی که بیاید و بخواهد ظلم کند بر اساس میل و کیف خودش کار می‌کند،خون مردم را هم می‌ریزد و اسمش را مسلمان یا مسیحی یا فلان می‌گذارد، با اسم که درد دوا نمی‌شود، خوب استبداد، طبعاً پادشاهان مستبدی که در طول دوران شاهنشاهی بودند، حالا از شاهپورذوالاکتاف بگیرید تا چنگیزخان مغولش، تا ستمگران دوران مختلفی که بالاخره بر گردن مردم سوار شدند و هر چه توانستند بر مردم ظلم کردند، اما در این خلاصه نشد، به دلیل این‌که این‌ها ظالم بودند و جایگاه مردمی نداشتند و کارشان را با زور انجام می‌دادند، طبعاً پشتیبانی مردمی نبود، نتیجه‌اش چه شد؟ نتیجه‌اش این شد که به اصطلاح شما قوز بالای قوز شد، یعنی استبدادهای داخلی موجب شد که استعمار بیرونی هم بر آن اضافه شود، چرا؟ چون پایگاه مردمی ندارند و در، گیر و دارها برای حفظ تاج و تخت خودشان کمک می‌خواهند، از چه کسانی کمک می‌خواهند؟ از بیگانه، بیگانه چه فرصت خوبی پیدا می‌کند از این آدم‌های احمق، دیدید چند روز قبل ترامپ آمد در کشورهای مسخره عربی، او هم به این‌ها می‌گوید این‌ها حیوانند، ببینید هم پولاشان را می‌برد و هم بر این‌ها مسلط است، چرا؟ چون این‌ها پایگاه مردمی ندارند، چون عدالت ندارند، بناءعلیه خودشان را محکم به بیگانه وصل میکنند، بیگانه هم که دوست کسی نمی‌شود، او برای غارت می‌آید،او که برای دوست نمی‌آید، خودش می‌گوید این‌ها گاو شیرده هستند، آن‌جا هم سگ گزنده است، آن‌جا هم الاغ بارکش است، اما دشمن دوست نمی‌شود،استعمار بیرونی هم بر استبداد داخلی اضافه شد، بعد حال مردم چه می‌شود، آن‌ها به مردم به این دید نگاه میکنند که یک رمه(گله) حیوانی را تصرف شده‌اند، حرف خود غربی‌هاست، او که دلش به مردم نمی‌سوزد، آمریکا این کشورهای پرطمطراق اروپایی،انگلیسِ استعمارگر، فرانسهِ دزد، دلشان به بچه‌های غزه می‌سوزد،اصلاً چنین چیزی نیست، ببینید مردم گرفتار چه کسانی شدند؛ استعمارگران بیرونی و پادشاهان داخلی بی‌عرضه، این کشورعزیز اسلامی شما ایران را تکه تکه کردند و هر تکه‌اش را کسی برد، افغانستان را یکی برد، تاجیکستان را آن دیگری برد و کجایش را آن دیگری برد، کجا، تکه‌تکه‌اش کردند، نه، آن‌ها برای این‌ها رحم دارند؟ نه، این‌ها عرضه دفاع دارند؟ نه، چرا؟ چون دست نشاند‌ی خودشان هستند و به پشتیبانی آن‌ها بر دوش مردم سوار شدند، به قول یکی از منابع کتاب نوشته بود این خان‌هایی که در منطقه‌ی خراسان حاکم بودند جنوب خراسان را از سفارتخانه‌ی روس یا انگلیس اجاره می‌کردند، وابسته به بیگانه بودند، خوب شما ملاحظه می‌کنید که استعمار با کمال هوشیاری افرادی را مسلط می‌کند که در میان مردم هیچ پایگاه مردمی ندارند، مثل رضاخان پلید، یک قزاق، او در میان مردم اصلاً شناخته شده نبود و او را مسلطش میکنند، می‌زند، می‌کشد و مجری برنامه‌های انگلیس می‌شود،هیچ‌جا هم به مردم رحم نمی‌کند،وقتی متّفقین به داخل ایران می‌آیند یک تیر هم به جانب آن‌ها شلیک نمی‌کند، چطور شد در مسجد گوهرشاد با مسلسل این همه انسان را کشتند و بعد زنده و مرده آن‌ها را گور کردند اما در مقابل دشمن بیرونی یک تیر هم شلیک نشد؟ افراد در پادگان‌ها فرار کردند و رفتند، هیچی، این لازمه‌ی حکومت‌های فاسد است، آنوقت سرزمین‌های آرارات درشمال غرب کشور،این‌ها از جهت استراتژیکی باارزش‌ترین زمین‌هاست، اصلاً بدون هیچ گونه امتیازی آن‌ها را به ترکیه دادند که باز در زمان خودمان کلی گرفتاریم و به زمین‌ها نیاز داریم، زمین‌ها را به بیگانه بخشیدند و ایران در را تنگنا قرار می‌دهند، سرزمین‌های آب و آباد سیستان مشهور بود دیگر که سیستان انبارِغلّه‌ی ایران است، چه کردند؟همین پهلوی‌های کثیف آن‌ها را بخشیدند به افغان‌ها و از خشک‌ترین مناطقشان آن منطقه‌ای که از همه جا پُر آب‌تر بود دریاچه هیرمند، این‌ها چه کار میکنند،دشمن آن نقشه را تکه‌تکه می‌کند این‌ها هم روی منافع شخصی و خانوادگی و حکومت فاسدشان که دشمن به اصطلاح این‌ها را بیرون نکند، پایگاه مردمی که ندارند، بذل و بخشش میکنند، نمی‌دانم براین باید بخندیم یا بگریم؛خوب پیرمردها به خاطر دارند بحرین که امروز به عنوان یک کشوری است و پایگاه آمریکا شده و بدترین نوع ستم بر مسلمان‌های بحرین می‌شود، بحرین استان چهاردهم ایران بود، استان کشور را در زمان خود ما محمدرضا پلید در اختیار انگلیس قرار داد، از ایران جدا شد، بعد هم آن نخست وزیر کثیفش گفت که ما یک دختری داشتیم عروس کردیم به هیچ کسی هم ربطی ندارد و از این قبیل، تنها مسئله سرزمین نیست، درهمین کشور شما انگلیسی‌ها نفوذ داشتند وغلّه‌ها را، خوراکی‌ها را سوختند و از بین بردند و جلوی ورود غلّه از شرق قسمت پاکستان و هندوستان و از سمت غرب عراق، این‌ها گرفتند که غلّه وارد نشود و بر شما مردم ایران چه وارد شد؟ آن روز جمعیت ایران حدود بیست و نُه میلیون جمعیت داشت ۹ میلیون مردم ایران از گرسنگی مردند، چه کسی این کار را کرد؟ انگلیس.
وقتی خدا قانون می‌دهد و بعد می‌فرماید که باید مجری عادل باشد و مقبول خدا و مردم باشد و با نصرت خدا و مردم پیروز باشد، وقتی حکم خدا رعایت نمی‌شود خوب نتیجه‌اش هم این است، ۹ میلیون نفر از جمعیت شما در قحطی که انگلیس تحمیل کرد مردم مردند،بناءعلیه این مسائل خیلی حساب شده است، اندکی غفلت کنیم دشمن کارش را می‌کند، این را که می‌گوئیم امام چه کرد، این قضایا را که حالا من به بخشی اشاره کردم و بسیاری از مسائل دیگر که از این قبیل است، شما ملاحظه کنید که سرنوشت مردم، زندگی مردم، دین مردم، فرهنگ مردم، اقتصاد مردم، بالاخره همه چیز دست دشمن بود و این کشور در دست انگلیس و آمریکا و صهیونیست‌ها بود، این صهیونیستی که امروز بر غزه مسلط است بر اینجا مسلط بود، در آن روزها که نفت ایران را انگلیس می‌برد و با این عناصر دیگر آمریکا و صهیونیست‌ها با هم تقسیم می‌کردند، فکر می‌کنم شش میلیون بشکه نفت در روز از ایران می‌برند، شش میلیون بشکه، چقدر به ایران می‌دادند پنج درصد، پنج درصد را مجانی می‌دادند، نخیر، پنج درصد می‌دادند که دولت بر اساس نوکری وظایف آن‌ها را انجام بدهد، دقت می‌کنید، تازه به این قانع نبودند، تنها درآمدها را ببرند دیگر حالا بقیه‌ی غارتشان نسبت به اموال و نسبت به انواع و اقسام اشیای گران قیمت، و فرهنگ مکتوب و غیره این‌ها یک شرح بحثی دارد که خوب شماها که اهل تحقیق هستید بهتر از من می‌دانید که سر از کجا در می‌آورد، این‌ها که در سخنرانی نمی‌گنجد؛اما در عین‌حال به این قانع نبودند، یعنی چه قانع نبودند، یعنی این پولی که می‌بردند،این نفتی که می‌بردند، امتیازاتی که می‌بردند در کنارش به این مردم اهانت می‌کردند، چطور اهانت می کردند؟ می‌گفتند ما این پولی را که می‌بریم حق توحش است، یعنی چه؟ یعنی این‌ها آدم‌های وحشی هستند ما آمده‌ایم تربیت‌شان کنیم، پول‌هایی را که می‌بریم پول استادی است که می‌بریم، ببینید، به این هم که اکتفا نکردند، خیلی عجیب است، به این هم اکتفا نکردند، جان و مال و ناموس و فرهنگ و حیثیت و همه چیز در قبضه‌شان بود،هیچ کس هم جرأت نمی‌کرد حرف بزند، ساواک شخصیت‌ها را زیر شکنجه‌ها می‌کشت، چه کسی جرأت می‌کرد حرف بزند، حالا حرف زدن آسان شده و حرف می‌زنند الحمدالله، اما در عین حال چه کار کردند، می‌گویند مجلس شورای ملی، مجلس شورای ملی هم حساب کنید، دولت را هم حساب کنید همه نوکران بیگانه بودند، آن‌ها را مثل قوطی می‌چیدند هرچه می‌گفتند باید عمل می‌شد، بعد آمدند یک مصوبه‌ای درمجلس گذاشتند و اسمش را قانون گذاشتند، یعنی بدترین نوع قانون شکنی را اسمش را قانون گذاشتند، قانون کاپیتولاسیون، یعنی چه؟ یعنی مستشاران خارجی که صاحب اختیار این مملکت و مردم و ناموس و همه حیثیت ایران هستند اگر مستشاران خارجی در کشورعلانیه دست ناموسی را بگیرند و ببرند، اموال کسی را بدزدند، انسانی را بکشند، هیچ مقامی در ایران حق ندارد به مستشار خارجی بگوید شما چرا این کار را کردید، فرق نمی کند کدام مقام، قانونش این بود دیگر، حالا عنایت دارید امام چه کار کرد، امام همه سختی‌ها را تحمل کرد و فریاد زد شما کشور را فروختید، شما مردم را فروختید، اما امام آن را پس گرفت، امام فرمود کشورما دست بیگانه نباید باشد، دست آمریکا نباید باشد، دست انگلیس نباید باشد، دست صهیونیسم نباید باشد، کشور مال چه کسی است، کشور مال مردم است مردم سالاری دینی، کشور مال مردم است مردم باید روی آن تصمیم بگیرند، البته ممکن است خیلی جاها مردم تصمیم درستی نگیرند، باید تجربه پیدا کنند تصمیم را درست بگیرند، اما کشور مال مردم است مردم باید تصمیم بگیرند، ملاک رأی مردم است، دشمن بر شما مسلط بود، حتی شما را به نوکری هم قبول نداشت، اما امام اختیار را از آن‌ها گرفت و به شما داد، اما شما باید خیلی در این جهت بصیرت بیش از پیش داشته باشید، چرا؟ به جهت این‌که شما هستید دولت‌مردها را که بر شما حاکم‌اند، آن موقع حاکم بودند، آقا بالاسر بودند، الان که آن نیست، اسمش را دولت خدمتگذار می‌گذارند، این اسم سیاسی‌اش است، یعنی مردم صاحب اصلی هستند، دولت خدمتگزار است، انگلیس حق ندارد اینجا کسی را تعیین کند، آمریکا نمی‌تواند اینجا کسی را تعیین کند، صهیونیست اینجا نقشی ندارد، این مردم هستند که حالا می‌خواهد خوب انتخاب کنند، می‌خواهند بد انتخاب کنند، چهارده دوره دولت انتخاب کردند، هم خوب را انتخاب کردند و هم بدشان را انتخاب کردند، اما هر کسی که انتخاب شد مردم کردند دیگر، دو دولت تراز یکی شهید رجایی تراز انقلاب اسلام بود، حاکم عادل بود، و یکی شهید رئیسی، این دو انتخاب، انتخاب درستی بود، اما بقیه هم انتخاب خود مردم است، بیگانه نیست، مردم است، حالا خوب یا بد، امام شما را از آن مرحله به مرحله‌ی صاحب اختیاری رساند و این واقعیتی است، باید این‌طور باشد، هر کس هم حاکم بشود بالاخره بر دولتی سر این مردم، کشور مال مردم است، مردم زحمت می‌کشند، باید آن هم عادلانه عمل کند، اگر ظالمانه عمل کرد خیلی ناگوار است که بعد از این همه شهید بعد هر کس حاکم شد، هر چه دلش می‌خواهد عمل کند، اما به هر حال کشور قانون دارد دیگر، مثلاً می‌خواهد در فلان روستا حالا کل جمعیتش پانصد نفر هستند می‌خواهند یک شورایی را مشخص کنند، کدخدا بر گردن همه سوار می‌شد، نه خود مردم باید یک شورا انتخاب کنند، بعد می‌بینید که در همان جا که همه با هم بزرگ شدند همدیگر را می‌شناسند متأسفانه حُسن انتخاب نیست، یک آدمی انتخاب می‌شود که حالا یک دلیلی غیر از دلیل عقلانی و دینی، یا رفیقش است، یا خویشاوندش است و یا نمی‌دانم با هم بده و بستان دارند، انتخاب می‌کند بعد خودش هم داد می‌کشد که این چه شورای محلی است، خوب این شورای محلی را که خودت تعیین کردی؟ بعد می‌گوئید که این چه شورای محلی است.
به هر حال باید این مسائل را به دقت بررسی کنیم، این‌ها سرنوشت ما و نسل آینده است، حتی سرنوشت جهان با این گره می‌خورد،امروز ایران جایگاهی دارد که جهان بدون ایران نمی‌توانست به سادگی تصمیم بگیرد و گذر زمان به نفع پیروزی‌های ارزش‌های انقلاب است، به جهت این‌که امروز این بیداری انقلابی در همه‌ی جهان اتفاق افتاده است و حتی در خود کشورهای اروپا و آمریکا و شرق و غرب این بیداری حاصل شده است،حقانیت جمهوری اسلامی، جایگاه رهبر معظم انقلاب، برای دوست و دشمن روشن شده است و این افتخار شما مردم است، خدا به همه‌ی شما خیر دهد، گذر زمان به نفع شماست، به نفع اسلام است، چرا که آن‌ها به دلیل رسوایی‌شان در حال فروپاشی هستند، دیگر دنیا فهمیده که ماهیت پلید تفکّر لیبرال دموکراسی غرب همین است که در غزه، در لبنان، در فلسطین، نشان داد که این هم که مال امروز نیست، این قضیه مال هفتاد و هفت سال قبل است، هفتاد و هفت سال شده این‌ها با مردم این کارها را میکنند، اما این نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است که در مقابل آن‌ها می‌ایستد؛من به خاطر دارم همان جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل، ایران آنروز به کمک اسرائیل علیه مسلمان‌ها اقدام کرد و حتی بنزینی که مسجد الاقصی را با آن سوختند ایران به اسرائیل داد،موشه دایان ژنرالی بود که یک چشم هم بیشتر نداشت و با دستمالی آن را بسته بود، شاه آن‌قدر از او می ترسید، وقتی شاه با او حرف می‌زد که عنهو می‌لرزید،از او می‌ترسید، اما امروز جوان‌های عزیز ما با جرأت حرفشان را در مقابل دنیا می‌زنند و این هنوز اول راه است، جهتش هم این است که دشمن برای این‌که ما به آرمان‌های انقلاب نرسیم که آن‌ها را به تمام معنی رسوا کند، تمام سعی‌اش این است که اهداف انقلاب عملی نشود و خوب بالاخره وقت‌سوزی می‌کند، وقت ما را پُر می‌کند، با جنگ تحمیلی باشد، با ترور باشد، با تحریم باشد، بالاخره این کارها را می‌کند، اما با همه‌ی این حرف‌ها در همه‌ی صحنه‌ها شکست خورده است، شاید یک سال، یک سال و نیم بود این آقای رئیس جمهور روسیه آقای پوتین، در سخنرانی‌اش گفت که این همه فتنه‌ها و حمله‌ها و هجوم‌ها و جنگ‌ها و تحریم‌هایی که علیه ایران شد علیه هر کشور دیگری می‌شد اگر یکی از این‌ها بر کشور دیگری می‌شد ساقط می‌شد، اما جمهوری اسلامی پاهایش خیلی محکم است، چون متّکی به خدا و مردم است.
خوب توفیقی داشتم که امشب خدمت شما شرفیاب شدم، من که حالا محترمانه زندانی هستم و نمی‌توانم دوستان ما، اقوام ما، این‌ها را ببینم، حالا امشب در دیدار جمعی که حاصل شد خدا را شکر می‌کنم، خدا شماها را حفظ کند، ان‌شاءالله مؤید باشید، روح امام از شما راضی باشد و قلب رهبر معظم انقلاب از شما راضی باشد که ان‌شاءالله قلب مقدس حضرت ولی عصر از شما راضی باشد، صلوات بفرستید.
[۱]. سوره ملک،آیه۱۴٫
[۲] . سوره حدید،آیه ۲۵٫
[۳] . سوره اعراف،آیه ۴۳٫
[۴] . سوره بقره،آیه۱۲۴٫