بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب، و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همهی سنگرنشینان علم و ایمان؛ بزرگداشت مقام همهی شهدای راه حق و در این مقطع و در آستانهی شهدای خدمت و بالأخص آیت الله رئیسی قدس سره الشریف.
خیلی جلسهی مبارکی بود و استفاده کردیم، خداوند به شما جزای خیر دهد، منتها مستحضرید که این شروع کار است ، در بعضی از روایات راجع به آخرالزمان وارد شده که بدترین زمان خواهد بود و بهترین زمان خواهد بود، خود همان بدترین زمان، بهترین زمان هم است، امروز ما این مطلب را در صحنه میدانی میبینیم، در دو قطب موجود در جهان استعمارگران و مستکبران در مقابل اسلام ناب، اینها قدمهای مؤثری است که باید آیندهها را تغییر بدهد، باید تمدن اسلامی را که از اینجا شروع میشود به قرآن بازگشت،«وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»[۱]، قرآن را از مهجوریت درآوردن قدم مؤثری است، خیلی هم خوب بیان فرمودند نسبت به حدیث ثقلین هم که مهجوریت قرآن ناطق و قرآن صامت هر دو با هم است،«وإنّهما لَنْ يَفْتَرِقا»[۲]، از هم جدا نمیشوند؛ امروز در شرایطی که فتنههای آخرالزمان با رسانههای فنی تبلیغاتی و فریبها عالم را گرفته، از این سمت هم خداوند اتمام حجت میکند و بر عالم و عامی آنچه را که امروز به عنوان محفل قرآنی و برنامههایی که ارائه میدهید بعضی صریحاً معجزه هستند، بر همه اتمام حجتاند، یا محتواهای میدانی که برای ما بسیاری از آیات قرآنی را که فهمش مشکل بود مثل این برنامه زندگی پس از زندگی، بعد اینها را با آیات قرآن دقیقاً تطبیق میدهند«وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ»[۳]، یعنی چه؟ آنچه را که به عنوان حفظ قرآن که همواره در طول تاریخ این بوده است، یعنی حفظ به عنوان فنی و قرائت و تکرار اینها نیست، بر اساس تزکیه یا نیات صادقه است که شما در همین برنامههای محفلی به اینها هم ملاحظه میکنید نشان میدهد افرادی که اصلاً در شرایط حفظ نیستند، اصلاً سواد ندارد ولی قرآن را کاملاً توجه دارد، یا آنهایی که قرآن را درک کردند و بیان میکنند، در گذشتهها گفتم این همواره بوده است ، از زمان امام علی علیه السلام این بوده و نمونههایی دارد.
در زمان معاصر ما یک روستایی بیسواد، کلاه نمدی، کل محمد کاظم ساروقی قدس سره الشریف، در دوران بحران سلطهی استعمار و انکار دین خداوند این حجت را بالا آورد، یک روستایی بیسواد نه تنها قرآن را حفظ داشت، بلکه طلبههای درس خوانده از ایشان سوال میکردند و استفاده میکردند، در قم، در کربلا، در نجف، در جاهای مختلف، هر جا رفت همه را سر جایشان نشاند و تا آخر هم بیسواد بود، تا آخر هم صادق بود؛ من با حاج آقای رحیمی که همکار ما بود و اهل همان روستای ساروق بود، خوب گفت ایشان در خانهی جدم همکاری میکرد، آن چیزی که عجیب است این که ضریب هوشی بسیار پایین داشت، یعنی برای مثلاً ده روز ایام محرم یک طلبه آمده، مهمان شده که در آنجا منبر میرود، امروز صبح از او میپرسد نام شما چیست، فامیل شما چیست، ]میهمان اسمش را [ میگوید، فردا صبح باز دوباره میپرسد، بیست و چهار ساعت فراموش میکند، ضریب هوشی این ] قدر کم بوده است [، اما طلبههای درس خوانده وقتی ازایشان سوال میکردند که میگفت سوال جاندار کنید، یعنی او به این سوال قانع نبود، میگفت سوال جاندار کنید، یا گاهی از مسئله حفظ بالاتر است، گاهی بعضی از طلبهها میرفتند مثلاً پانزده کلمه از پانزده آیه جمع میکردند و به شکل یک آیه در میآوردند از آیاتی که در قرآن است، میگفتند کل محمد کاظم این آیه کجای قرآن است، میگفت آن مال فلان سوره است، الذین اش مال فلان سوره است، آمنو مال فلان سوره است، خدا چه کار میکند.
آیت الله العظمی بروجردی قدس سره که حتی در نوع مراجع یک مرجع مستثنا بود رحمت الله علیه گفتند فرمود که قرآن را به تلاوت کل محمد کاظم بخوانید، ببینید وقتی آن نیت صادقه و عمل قرآنی ظرفیتی ایجاد میکند که قرآنی که بر قلب رسول اکرم نازل میشود و به عنوان معجزه «وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ»[۴]، هزار و چهارصد سال است در میدان مبارزه میطلبد، آن قرآن بر قلب کل محمد کاظم ساروقی هم نازل میشود، یعنی چه، آن نیت صادقهای که یک انسان بیآلایش دارد خوب، در فتنههای آخرالزمانی هم خدا این کار را میکند.
آیت الله زاده حائری می فرمود که پدرم بنیانگذار حوزه علمیه قم کتابی در اصول با خط خود نوشته است، نوشته یکسره با این خط آیات قرآن هم در مقام استدلال آورده است، بعد ایشان میفرمود که حاج آقا مرتضی اگر من خودم بخواهم ببینم در این صفحه چند آیه قرآن است باید مطالعه کنم، علامت بگذارم، چون همه مثل هم نوشته شده است، این را پیش کل محمد کاظم ساروقی باز میکردم و میگذاشتیم، میگفتیم آیات قرآن کدامها هستند بلافاصله همه را نشان میداد، میگفتند کل محمد شما از کجا میفهمید که این آیهی قرآن است، میگفت این نور دارد بقیه نور ندارد.
مغنی اللبیب کتابی که قبل ها در حوزه هشت باب داشت، اقلاً چند بابش را میخواندند و شهره بود و هست، از شاهکارهایی است که در ادبیات انجام داده و استدلال به آیات قرآن کرده است که تقریباً همه کسانی که در دوران مختلف به مقامات علمی رسیدند بالاخره در آن مقطع، آن کتاب را میخواندند، که بعد به خلاصه تبدیل شد، بعد میگفتند اگر کسی این هشت باب مغنی را بخواند در قرآن هیچ ابهامی ندارد، حالا این ابنهشام که صاحب این کتاب است در باب ثُمه فکر میکنم از حروف جَر که به آیهای از قرآن استدلال کرده است، سالها بلکه قرنها او و اساتید دیگر و علمای دیگر همه آمدند این را تدریس کردند، درست است، بعداً هم شهره است که کسی که هشت باب مغنی را بخواند در قرآن هیچ ابهامی ندارد، نوبت به کل محمد کاظم رسید به این آیه گفت این آیه قرآن نیست، کم و زیاد دارد، مراجعه کردند دیدند درست میگوید، این همه علما آمدند و رفتند و تدریس کردند، تدرس کردند، تعلم کردند، هیچ کس متوجه نشد، اما کل محمد کاظم گفت این آیه قرآن نیست، در آن کم وزیاد دارد، دقیقاً همینطور بود.
امروز هم روزی است که شما با این تلاشی که میکنید و زمینهای که فراهم میکنید که این شروع کار است و شروع خوبی است، امیدواریم که تا نهایت چنین باشد که به عمل بینجامد و به تمدن بینجامد و نتیجتاً بالاخره هم قرآن از مهجوریت در بیاید انشاءالله، و هم صاحب قرآن و صاحب زمان انشاأالله.
انشاءالله که مأجور باشید، خدا بر درجاتتان بیفزاید، بر توفیقتان بیفزاید، عاقبتتان بخیر کند، بنده هم دعاگوی همه شما هستم، صلوات بفرستید.
[۱] -سوره فرقان،آیه ۳۰
[۲] -حدیث ثقلین
[۳] -سوره عنکبوت،آیه۶۴
[۴] -سوره بقره،آیه ۲۳