بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما و همهی خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران؛ با آرزوی پیروزی مظلومین عالم و مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم، اسلام مظلوم بر گرگهای بینالمللی؛ خیلی خوش آمدید، برای بنده صبح خیلی خوبی بود، الحمدلله.
هم از دیدار شما بهرهمند شدم، هم از فرمایشات شما، خوب به رئوس مطالبی که اشاره فرمودید خوشحال کننده بود، انشاءالله که با توسعه، با دقت و سرعت بیشتر] انجام پذیرد [.
تفاوت بین نظامها تفاوت قانون است، دو نظامی که صد و هشتاد درجه با هم فرق دارند از نظر نظام و قانون با هم متفاوتند، جایگاه قانون که اصلاً رشته شماست و بهتر از بنده میدانید در همه نظام هستی، تمام این نظام هستی قانون است، چه از نوع سخت افزارش، از هسته اتم تا منظومه شمسی، تا کیهان و کهکشان، همش قانون است، نباتات تمامشان قانون هستند، حیوانات قانون دارند، خوب انسان هم که قانون دارد، براساس جهانشناسی و براساس خودشناسی و انسانشناسی، قانون متناسب با آن تنظیم میکنند، یعنی منشأ پذیرش قانون عقیده است، جهانبینیاش چیست، بر اساس آن قانون تنظیم میکنند، دستگاههای صنعتی تمامش قانون است، میخواهد چه تولید کند، مواد شیمیایی یا فیزیکی میخواهد تولید کند، بسیار خوب چه تولید میکند، متناسب با آنچه که در قانون آن تنظیم شدهاست، اگر در ترکیبات فلان محصول مثلاً شیمیایی، باید فلان محصول حاصل بشود اگر مواد اولیه را کم یا زیاد کند چه میشود، چیز دیگری در میآید، تابلوی آن شرکت یا آن صنعت نقشی ندارد، ترکیباتش چیست، از آنچه چه چیز در میآید؛ برای انسانها هم اینطور است، انسان بهعنوان یک موجود عاقل امتیاز بزرگی دارد، عقل قانون است، اما وقتی پایبند به احکام عقل نباشد حالا انسان است ولی مشاهده میکنید عقل را نمیشود متهم کرد، منتها شرطش این است که آزاد باشد، «شهد بذلک عقل السلیم اذا خر جت ان الهوا و سلم ان علائق دنیا»، اما اگر عقل گرفتار بشود و نتواند عرض اندام کند و نفسبر او غالب بشود انسان عاقل است، اما هیچ کارش به کار عاقل نمیماند، خوب خداوند تشریع فرموده است، شرع تمامش قانون است در انواع مختلف، از رسالهای که فقها آوردند، از مصالح شخصی بگیرید تا بزرگترین مسائل بینالمللی که فقها میفرمایند که هیچ موضوعی را نمیتوانید مطرح کنید که اسلام روی آن قانون نداشتهباشد، حکم نداشتهباشد، خیلی تلاش شد در دنیایی که هم در شرق و هم در غربش استعمار حاکم بود که نظامی بر اساس اسلام به وجود آمد، این تنها با قدرت الهی صورت گرفت والا از نظر معادلات بشری همهچیز دست آنها بود و چنین چیزی اصلاً منتظره نبود اما شد، البته هزینههای عظیمی در پای این شد، بهترین انسانها و شخصیتها و مردم و جوانها خون دادند تا این سر پا شدهاست، حالا همواره انتظار مردم این است که قانون اسلام عمل بشود، بسیار انتظار به جایی است، اما همانطوری که در فرمایشات شما اشاره بود،علیایحال قانون شکنی هم کم نیست از هر نوعش، خوب گاه روی جهل است آن را میشود با آموزش جبران کرد، گاه روی نسیان است آن را میشود با تذکر جبران کرد، اما قانون شکنی عمدی یعنی چه؟ یعنی بدترین نوع جنگ علیه اسلام، علیه ارزشها، علیه مردم، تمام این صبر و حوصله مردم بهخاطرعشق آنها به اسلام، به دین، به قانون الهی است و شما ملاحظه میفرمایید که در جای جای بهصورتهای مختلف یا علیایحال با هواهای نفسانی آنچه را که قانون نیست عمل میکنند، یا هم با ترک فعل قانون لازم را ترک میکنند، مشکلاتی هم که ما در جامعه داریم همین است و اگر چنانچه با قانون عمل شود ما مشکل نداریم، البته مسئولین نظارتی متعدداً حالا از مجلس شورای اسلامی بگیرید تا انواع اطلاعات و فلان اینها، اما جایگاه قوه قضائیه یک جایگاه ویژه است که هم میتواند نظارت کند، هم میتواند حکم کند، هم میتواند در جهت بحثهای اجرایش پایش بایستد، حتی از نوع مسائلی که الان شما اشاره فرمودید مثل مسئله عفاف و حجاب، این تنها یک منکری نیست که حالا یک نفر اشتباه کرده این کار را کرده است، اینکه نیست، بعد بگوییم نهی از منکر کند، این از بدترین و خطرناکترین نوع که ریشه در خارج دارد و آنهایی که این کار را میکنند و عناصر اصلیش وابسته به بیرون هستند بهعنوان یک طرح تهاجمی است، آن هم علیه اسلام، علیه قانون رسمی کشور، و میبینیم دست بهدست میکنند، امروز و فردا میکنند، و خیلی زمینه را برای اهداف آلوده غربیها مساعد میکنند، این یک جنگ است، این در مسئله حجاب خلاصه نمیشود، این شروع یک کاری است که نهایتش در جنگ با اسلام و با نظام بالاخره طرح براندازی است، بعد توقعی که هست چه میباشد؟ توقع این است که خوب مسئولین مربوطه قانون را اجرا کنند، حالا او قانون شکنی میکند، بله، قاعدهاش این است که همانطوری که عرض کردم آنکه از ناحیه جهل است به او آموزش بدهند، هر کسی که هست، آنهایی که بر اساس هواهای نفسانی دارد اشتباه میکند به او تذکر بدهند، اما عناصری که رسماً از بیرون پادویی میکنند حالا یا مزدورند مزد میگیرند، یا مزدوران بیمزدند، خوب اینها عناصر خطرناکی هستند که باید با آنها برخورد امنیتی بشود، چون خطراتی که بعد به لوازم این پیش میآید همان چیزی است که خود غربیها را گرفتار کرده است، اصلاً بعضی صحبتها خیلی شرمآور است، اما در گزارشهای رسمی از بعضی کشورها مثلاً مثل فرانسه، را مستند به آزمایشها هستند، یعنی بهگونهای خانوادهها فرو پاشیده شده که اصلاً هیچ اعتمادی در خانه نیست، به این فرزند نیست، بچه چه کسی است، ببینید، اینها همان مسائلی است که برای آیندهی ما در نظر گرفتند، بزرگترین مسئلهای که از جهت حفظ جامعه، مسئله خانواده است، خوب اینجا اعلانیتاً علیه مسئله خانواده، عفاف، حجاب، اعتماد در زندگی، همهچیز را دارد سلب میکند، یعنی بدترین آسیب است، از بمباران خیلی بدتر است، این از بمباران شیمیایی هم بدتر است، بمباران فرهنگی میکند، خوب از ردههای بالا تا پایین، حالا آن بالا پای قرآن پیش چشم ملت قسم یاد کرده، هر کسی باشد، پایینها همبر اساس قسم او تعهد کردند و استخدام شدند که قانون را اجرا کنند، قانون را اجرا نمیکنند، اصلاً توقع دیگر نداریم، ما فقط توقع داریم که قانون را اجرا کنند، بیش از اینکه نیست، پس چطور حقوق میگیرد، چطور بهعنوان شخصیتی جایگاهی دارد، اگر نمیخواهد قانون را اجرا کند پس آنجا چه کار میکند، اینجاست که به دشمن بیش از این فرصت ندهیم، این یک امر شخصی نیست که بگوییم آقا یک قدم کج برداشتند مثلاً امربه معروف و نهی از منکر] تذکر بدهد [، این مسئله جهاد است، مسئله دفاع است، دشمن برای نابودی ما و نسل ما و همه فرهنگ ما از این دروازه وارد میشود، چطور ما نمیتوانیم جلویش را بگیریم، حالا چه بر اساس قانونی که بوده، چه بر اساس قانون جدید، چه بر اساس قوانینی که خوب مشکل است اصلاحیه بدهید، مشکل است ماده واحد بدهید حلش کنید، اما هر بیست و چهار ساعت که بگذرد و آنها بتوانند یارگیری کنند و بچههای ما را در کشور ما گمراه کنند هزینههای کشور اضافه میشود، چه از طریق خونهایی که آیندهها اینها راه میاندازند، چه از طریق هزینههای مختلف دیگر، اقتصادی و غیره، عدالت هم یعنی همین که آنچه که هست سر جایش عمل بشود، اجرا بشود، کم و زیاد نشود.
فرمایشات شما هم بسیار خوشحال کننده بود، ما هم بسیار امیدواریم، خوب عرض من تمام است، اگر برای اینکه در این جهت یک توانی حسنه بشود که چه باید بکنیم، و بالاخره همین جا تبادل نظری میخواهد بشود که وقتی از هر ناحیه، فرق هم نمیکند از ناحیه رئیس فلان اداره، مدیر فلان اداره، از ناحیه ستاد امربهمعروف و نهی از منکر، بالاخره خوب با یک پشتوانهای باشد که زمان اجرا هم باشد نه اینکه با همه این حرفها، همه مقدمات انجام بشود بعد بازهم با کمال پررویی قانون را دور بزنند، این مایهی تأسف است، در چه قالبی، در چه شکلی، با یک تبانی حسنهای در انجام اینکه قانون اجرا بشود، مخصوصاً در خراسان جنوبی شما که این مردمی که قانون پذیرند، منتها وقتی گفتم یک قانون معطل میماند نه این ابلاغ میکنند، نه آن ابلاغ میکنند، نه آن دلش میسوزد، نه مجری انجامش میدهد، نه رئیس و مدیر احساس مسئولیت میکنند، خوب این موجب سرخوردگی مردم میشود.
بنده در خدمت شما هستم که از فردا میخواهیم چه کنیم، که حالا اینها فرق نمیکند، مراد قانون است دیگر، فرق نمیکند هر قانونی که قانون کشور است و محل اجرا است باید عمل بشود و آن جاهایی که گفتم روی جهل است تذکر داده شود، آن جاهایی که روی هواهای نفسانی باشد که نصیحت گفته شود، آن جاهایی که عمدی است برخورد شود، اینکه نمیشود افراد مسئولیت بپذیرند بعد به میل خودشان عمل کنند.
خداوند شماها را حفظ کند و بر توفیقاتتان بیفزاید، نتیجه نهایی را من در خدمت شما هستم، آنچه را که میخواهید ابلاغ بفرمایید، دیگران نظری دارند بفرمایند، صلوات بفرستید.