نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند| سید علیرضا عبادی
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به رهبر فرزانه‌ی انقلاب و ارواح طیبه‌ی شهدای راه حق مخصوصاً دو هزار و ششصد شهید خراسان جنوبی و شهید مقاومت سیدحسن نصرالله قدس سره و شریف، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه‌ی خدمتگزاران به خانواده معظم شهدا و عرض تسلیت ایام رحلت حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها؛ خیلی خوش آمدید.
افتخار در خدمت خانواده شهدا و ایثارگران برای شما یک فرصت و امتیاز الهی است که این هم به جای خودش یک ارزش ویژه است، زندگی انسان در این عالم در واقع از نمونه یک کالای تجاری است، ارزش انسان چه اندازه است؟ بسیار متفاوت است، این چرا ارزش دارد؟ به جهتی که زندگی یک تجارت است، تا کالای زندگی‌اش را به چه فروخته باشد، ارزشش به همان مقدار ارزش آن کالایی است که در عوض گرفته است، گاهی مصداق«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ»[۱]، قرار می‌گیرد، معامله پرسود، معامله‌ای که طرف معامله خداست، یک معامله یک جا کرده است،«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ»[۲]، خوب یک جا هم که «وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»[۳] بد معامله‌ای، معامله‌ای که خودشان را فروختند، به چه فروختند، بنابراین شهادت در فرصت زندگی این دنیا یک سرمایه گذاری بزرگ است، شهادت که هدف نیست، شهادت در راه هدف است،هدف خداست، بعد خدا این کالا را می‌خرد،آنقدراین هدف بزرگ است که حتی انبیاء، اولیاء و ائمه هدی سلام الله علیهم با همه مقامی که دارند می‌بینید شهادت آنقدر بزرگ است که پیشروان باب شهادت خود انبیاء،اولیاء و ائمه هدی هستند، البته معامله‌ی خدا حتماً در قالب شهادت در معرکه نظامی نیست بلکه آن کاری که خدایی است یعنی با یک کارشناسی درست و اولویت بندی آنچه را که در اولویت دارد از جهت رضای خدا آن را منظور داشتن و لذاست که گفته می‌شود آیا با اینکه شهادت بالاترین مقام است اما استثناء هم دارد که بالاتر از شهادت هم باشد، بله استثناء دارد، استثنایش چیست؟ استثنایش این است کسانی که در معامله‌ی با خدا همه‌ی سرمایه‌ی خودشان را، از جان و مالشان در رضای خدا دادند و احیاناً در دفاع‌های مقدس نظامی هم شرکت کردند و دشمن را هم ناکام گذاشتند و بعد در راه آن هدف سالیان طولانی انواع و اقسام آنچه که رضای خدا بوده عمل کردند تا لحظه‌ی آخر، این از استثنائاتی است که از مقام شهید هم بالاتر است، چون هم ترک جان و مال کرده و در راه خدا ایثار کرده و هم بعد از آن در هدف بزرگ رضای خدا کارهای دیگر را توانسته در راه این هدف انجام بدهد، این استثناء کسی است که از شهید هم مقامش بالاتر است و همواره در دوران بسیاری از انبیاء و اولیاء و ائمه هدی این باب باز بوده است، امام بزرگوارمان قدس سره و شریف هم فرزند شهید است و هم پدر شهید است و هم آن کسی است که معیارهای رضای خدا را به صورت کارشناسی و امانت درست به جامعه عزیزمان به عنوان حجت ابلاغ کرد، امام و استاد امام مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی و کسانی که در راه سیر و سلوک با چشم بصیرت حقایق را می‌دیدند کاملاً به هدف این انقلاب در مقابل کفر جهانی و اسلام زدایی که جزو برنامه آنها بود که اگر این انقلاب حاصل نمی‌شد بعد از دوقطبی شدن بلوک شرق و غربی که کمونیست و لیبرال بود دیگر هیچ جا برای اسلام باقی نمی‌ماند، اصلاً محو محو می کردند این طرحشان بود، برنامه بود، اما خداوند به امام رحمت الله علیه این توفیق بزرگ را داد .
در آن دوران سال‌های چهل و دو، چهل و سه، من به خاطر دارم در قم آیت الله العظمی بود که تقریباً قابل قبول همه‌ی علما از جهت تزکیه نفسانی بود به نام آقاشیخ عباس تهرانی، پیرمرد، عالم، وارسته، و هنوزهم علمای قم آن درس پُرفیض اخلاق ایشان و ایمان ایشان را فراموش ندارند، بعد دارد که به ایشان خبر دادند گفتند امام را تبعید کردند به ترکیه، که بعد به عراق تشریف بردند، فرمود امام برمی‌گردد، چه زمانی این را گفت، روزهایی که امام را تعبید کردند فرمود امام برمی‌گردد، امام طاغوت را از ایران می‌زداید، امام تشکیل حکومت می‌دهد و در نهایت به انقلاب مهدی علیه السلام منتهی می‌شود، هوشیارترین انسان «المُؤمِنُ كَيِّسٌ»[۴]، آن قشر که با خدا معامله کردند چه معامله‌ی خوبی کردند.
من به خاطر دارم یکی از خانواده‌های معظم شهدا در آن تاریخ دوران دفاع مقدس، خوب هم اهل علم بودند،هم اهل تقوا بودند، هم شاخص بودند، نوع مردم ما ایشان را می‌شناسند، آنوقت ایشان برای جبهه در دفاع مقدس عازم شده بود،همه جورآدم درهمه‌ی زمان‌ها بوده و هست، بعد نقل شد کسانی آن شب‌هایی که تودیع بود، اقوام و خویشان دیدن می‌کردند که فردایش ایشان برای دفاع مقدس عازم است بعضی‌ها نصیحت معکوس می‌کنند، به ایشان گفته بودند که خوب بالاخره راه شهادت که باز است، شما فرزندانتان هنوز کم سن و سال هستند چه ضرورت دارد حالا بروید، بعدها خواهید رفت، پاسخ ایشان جالب است، فرمود امروز بازاری است که کالای ما را به گران‌ترین قیمت می‌خرند، این دست من، چشم من، گوش من، پای من، من جوانم از دستم کار ساخته است، می‌توانم خدمت کنم، مشتری هم خداست،«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ»[۵]، به گران‌ترین قیمت می‌خرد، حالا اگر من به حرف شما ماندم و این فرصت را از دست دادم بعد هم چنین فرصت و توفیقی حاصل نشد من درهمین زندگی دنیا پیرشدم، با دست لرزان با عصا راه بروم، پاهایم قوت ندارد، چشمم کم نور می‌شود، گوشم سامعه‌اش را از دست می‌دهد، این کالا دستم ماند بعد چه کنم، یک پاسخ جانانه داد و در دفاع مقدس شرکت کرد و بعدها هم به فیض شهادت رسید.
عرض کردم که آمدن ما به دنیا بیشتر جنبه‌ی تجاری دارد اما معامله با خدا خوش به حال آنهایی که با قوت ایمان این معامله را انجام دادند و امروز بر تارک جهان می‌درخشند و به مقام عند ربهم رسیدند و شماهایی که با سعی و تلاش و کوشش و برنامه ریزی و خدمتگزاری به خانواده‌های معظم شهدا، شما هم این توفیق عظیم را دارید، بله اسمش را مثلاً شاغل می گذارید اما مقام اخلاص و برای خدا کار کردن، اعم از آن است که مسئولیت پذیرفته باشد یا ایثار به نحو مستقل کند، کار خدایی کار خدایی است،«لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ»[۶]، هر کسی که هست، کاری که برای رضا خدا انجام دهد خداوند آن را ضایع نمی‌کند؛خدا به شما، به عمر شما، به خدمات شما برکت دهد، ان‌شاءالله خداوند به شما توفیقی عنایت کند و به جامعه بشری هم خدای متعال برای ظهور صاحب اصلی که چشم همه شما روشن شود و جامعه بشری نجات پیدا کند، هدف رضای خدا در نجات نوع انسان است، امروز الحمدالله در آثار این همه ایثار و گذشتگی‌ها و مخصوصاً در این یک سال و نیم اخیر که ماهیت استکبار جهانی بیش از پیش روشن شد بیداری جهانی حاصل شده و در کنار کارهای زمینه ساز و انجام وظیفه‌های مخلصانه این بیداری جهانی نوید می‌دهد که ان‌شاءالله خداوند به ما و به بشر رحم کند و برای نجات نوع انسان و اسلام از دست این بیگانگان ظهور وافوسرور حضرت مهدی علیه السلام را برساند، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
[۱] -سوره توبه،آیه ۱۱۱
[۲] -همان
[۳] -سوره بقره،آیه ۱۰۲
[۴] -پیامبراکرم صلی الله علیه و آله، بحار الأنوار : ۶۷ ص ۳۰۷٫
[۵] -سوره توبه،آیه ۱۱۱
[۶] -سوره آل عمران،آیه۱۹۵