خانه / متن بیانات / متن بیانات امام جمعه بیرجند در جمع مبلغین اعتکاف خراسان جنوبی

متن بیانات امام جمعه بیرجند در جمع مبلغین اعتکاف خراسان جنوبی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله وصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله و لعن دائم علی اعدائهم اعداءالله.

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما عزیزان وعرض تبریک و تهنیت ایام میلاد مقدس میلاد مولود کعبه امیرالمؤمنین و یعسوب الدین علی بن ابی طالب علیه السلام ؛ان شاءالله که بیش از پیش موفق باشید.

 درآستانه‌ی مراسم مقدس اعتکاف آن هم اینکه ازاین فرصت یعنی فرصت انقطاع، کسانی که وارد عرصه‌ی اعتکاف می‌شوند از بسیاری جاذبه‌های ظاهر فریب دنیا منقطع می‌شوند، این یک اصل است، مشکل انسان در زندگی وآزمایش دنیایی تعلقات آن است؛ حجابِ چهره جان می‌شود غبار تنم، اینکه ما درمسائل می‌مانیم، رمزش پیوند ما با علاقه‌های ماده دنیایی است، انسان خلقتاً آنچه که مربوط به انسانیت انسان است، این است که همه‌ی حقایق اشیاء را می‌داند،«وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلأَسمَاءَ كُلَّهَا »[۱]، منتها وقتی به این دنیا می‌آید، حجاب مادی مانع ازآن ]می‌شود[،اینکه انسان‌های وارسته و آنهایی که برعهد اَلَست مانده‌اند مثل انبیاء صلوات الله علیهم واوصیاء آنها، ائمه هدات مهدیین اینها آن چه که می‌دانند از کجا فرا گرفته‌اند؟ از« وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلأَسمَاءَ كُلَّهَا »[۲] ارث آنهاست، آنجا نباید سوال کرد که آنها چرا حقایق اشیاء را می‌دانند، از خودمان باید سوال کنیم که چرا نمی‌دانیم؟ مشکل ما کجاست؟«إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ يَجعَل لَّكُم فُرقَانا »[۳]، تقوا آدم را چیز فهم می‌کند، آدم را حقیقت فهم می‌کند، آدم را حقایق فهم می‌کند، به آدم بصیرت می‌دهد،«إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُم طَـئِف مِّنَ ٱلشَّيطانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبصِرُونَ »[۴].

مناسک اعتکاف یکی ازمصادیق تسلط بر نفس و مبارزه با نفس و انقطاع است و این شعار زیبا که واقعاً مرتبط ]است[«نوجوان، معنویت، مقاومت» این پله پله است، دقیقاً اینطوری است؛ اولاً چرا نوجوان؟ جایگاه نوجوان با بقیه فرق می‌کند، به جهت اینکه نوجوان در شرایطی قرار دارد که هنوز کدورت‌های مادی بر آن اثر سوء نگذاشته ]است[، بهترین حالت درجهت خودسازی و فرصت دوران نوجوانی است، بنابراین پله دومش معنویت است، اصلاً انسان به عنوان انسان تمامش بحث معنویت است، انسان نیاز مادی دارد اما نیازهای مادی جنبه‌ی مقدماتی دارد، ظلم مقدمه‌ی چیز دیگری است، نتیجه چیز دیگری است، اینها مراحل گذاراست، عبور می‌کند از این ها تا برسد؛ بنابراین موقعیت نوجوانی بهترین موقعیت و فرصت است و معنویت در دسترس او است؛ آنچه را که انسان بر اساس یقین کشف کند که از تزکیه‌ی باطن به دست می‌آید، مقاومت لازمه‌ی او است، آنهایی که به نحوی سستی می‌کنند، سازش‌کاری می‌کنند، تهدید می‌پذیرند، تطمیع می‌پذیرند، این پیداست در مرحله‌ی حیوانی مانده است؛ اما جنبه‌های انسانی از اینها عبور کرده، لازمه‌ی آن مسأله استقامت است و لذاست که برای ارتباط معنویت با درک حقایق، اینها از هم جدا نشدنی هستند، مسائل انبیاء علیهم السلام، اوصیاء، اولیاء، ائمه هدی علیهم السلام این به جای خودش، حتی در صورت میدانی اینها دیگر جنبه میدانی است، یعنی آنهایی هم که دم از علوم تجربی می‌زنند این هم تجربه، انسان‌هایی که توانسته‌اند علائق‌شان را از جنبه‌ی دنیای نفسانی، نه این عالم دنیا، دنیای نفسانی قطع کنند، نه پیغمبر، نه پیغمبرزاده ، نه امامزاده است اما به اینها دست یافتند، حساب یکی، دو تا و ده تا نیست در طول تاریخ بوده در هر زمانی است؛ آنها برای ما حجت است.

کربلایی محمد کاظم ساروقی روستایی بی سواد که تا آخرعمرهم بی سواد بود، از نظر ضریب هوشی هم آن قدر کم هوش بود که ما مواردی را داریم، حتی آن موقعی هم که در قم بود، کوچه‌ی مدرسه حجتیه را هر روز فراموش می‌کرد، یا مهمانی مثلاً به عنوان حالا یک طلبه‌ای که می‌خواهد ده روز در روستا بماند و مهمانش می‌شود این هر روز صبح اسم طلبه را می‌پرسید، ضریب هوشی آن قدر کم بود، باز فردا فراموش می‌کرد؛ اما ملاحظه می‌کنید که بر اساس انقطاع از دنیای نفسانی او جایگاه یک اسوه، الگو، استاد داشت؛ یعنی در حوزه علمیه قم، طلبه‌ها که به جای خودش، بزرگان ازعلما در مقابلش تسلیم بودند، از کجا بدست آورد؟ از تزکیه، یعنی وقتی غبار مادی را حذف کرد، « وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ »[۵] خودش را نشان میدهد، مرحوم نواب صفوی قدس سره که همین روزها ایام شهادت آن بزرگوار و یاران ایشان است که درود خدا بر آنها باد، کربلایی محمد کاظم را شهر به شهر با خودش همراه می‌برد و بر همه حجت بود؛ حالا از قم بگیرید، ازکربلا بگیرید، ازنجف بگیرید تا شهرهای مختلفی که گفتم مرحوم نواب صفوی ایشان را همراه می‌برد، این از کجا به دست آمد؟ این حجت است بر ما.

تقوا رمز چیز فهمی است و اگر دانشی بدون تقوا باشد یک دانش بی خاصیت هم خواهد بود، گاهی هم مضر خواهد بود،« كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا »[۶]، بنابراین در این فرصت مناسب، ایام اعتکاف یک چیزی نیست که منحصر به ماه رجب باشد، نه بیش ازآن مختصر به ماه، بیش از آن دهه آخر ماه رمضان است و همه‌ی سال ، غیر از ایامی که روزه اش حرام است؛ خوب اما اینکه در ماه رجب آن هم در این شرایط خاص میلاد مقدس حضرت ابالحسن علی بن ابیطالب علیه السلام است این باز خصوصیات خودش را دارد، چون همراه با یک اسوه‌ی قابل قبول برای همه مدعی‌ها است، ای علی که جمله عقل و دیده‌ای، انسان‌ها فرق می‌کنند، هر کسی در یک عنوانی خلاصه می‌شود، گاهی افراد درعناوین حیوانی تعریف می‌شوند، گاهی در هرعنوان دیگری، یا در یک فضیلتی، اما در اینکه بالاخره یک عارف، یک عالم غیر شیعه، از علی علیه السلام اینطور تعبیر می‌کند: ای علی که جمله عقل و دیده‌ای، تمامت علم است، آن هم علم به آن معنی، شمه‌ای واگو از آن چه دیده‌ای، از آن حقایقی که از عالم می‌دانید، یک گوشه‌اش را برای ما بگو.

بنابراین شما که الحمدلله دراین مکتب علم آموخته‌اید و الحمدلله در مرحله‌های تزکیه مجاهدت نفسانی دارید چه برادران گرامی ، چه خواهران گرامی، درمسئله‌ی اعتکاف به کمک نوجوان‌ها می‌روید و خیلی فرصت مناسبی است، یعنی نسلی که باید با آگاهی جهان آینده را رقم بزند و لذاست که اشاره فرمودند، آن اشاره رهبر فرزانه انقلاب، رهبر حکیم انقلاب، که بالاخره با دنیا تماس بگیرند، دنیای آینده دنیای انسان است، امروز که دیگر حیوان هم نمی‌شود گفت این ظلمی که ، این ستمی که ، این ناخداها و بی خداها بر بشر تحمیل کردند، حتی حیوان درنده هارهم دیگر ننگ دارد از این‌ها، « أشر خلق الله على وجه الأرض »[۷] اما دنیا که اینطور نمی‌تواند بماند، دنیا اینطور نمی‌ماند، روز به روز بیداری جهانی توسعه پیدا می‌کند و در جهت این بیداری همه‌ی ما باید سهم داشته باشیم، بیش از همه نوجوان‌هایی که آنها آینده را رقم خواهند زد و انشاءالله تمدن اسلامی را ایجاد خواهند کرد و در تمدن اسلامی خود به خود ایجاب می‌کند که صاحب اصلی هم ظهور پیدا کند و بشررا از این تفکر کثیف لیبرال دموکراسی غرب نجات بدهند، هیچ آفتی برای انسانیت انسان، بعد از این تفکر کثیف نیست، و این صف آرایی‌ها، صف آرایی‌های معنوی است و نوجوان‌های ما به صحنه آمدند و شما هم بر اساس علم، دانش، تقوا و تجربه‌ای که دارید به کمک آن‌ها می‌روید، یعنی به کمک این تغییر بزرگ جهانی، دنیا هم ناگزیرباید این حرف‌ها را بپذیرد چون همه راه‌های متأسفانه نفسانی را با عناوین و اسم‌ها و ایضم‌های مختلف تجربه کرده و درهمه‌ی آنها هم بشر به بن بست رسیده و امروز به جنون رسیده است، هیچ خدمتی برای نوع انسان بالاتر از این نیست.

بنده هم به همه‌ی شما خداقوت می‌گویم وامیدوارم که دراین امرهدایت انسان‌ها، نجات نوع بشر از گمراهی که هیچ باقیات صالحاتی بیش ازاین نیست وبالاترازاین نمی‌تواند باشد.

 بنده هم برای همه شما دعا می‌کنم .

ثبتکم الله بالقول ثابت فی الحیات الدنیا و فی الآخره . صلوات.

[۱] – سوره بقره ، آیه ۳۱

[۲] – همان .

[۳] – سوره انفال ،آیه ۲۹

[۴] – سوره اعراف ، آیه ۲۰۱

[۵] – سوره البقره ، آیه ۳۱

[۶] – سوره جمعه ، آیه ۵

[۷] بحار الانوار ، ج ۲۲ ، ص ۴۵۳

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *