بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبرمسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم برگرگهای بین المللی؛ خیلی خوش آمدید، متشکرم.
مسئلهای که موضوع این جلسه است مسئله جهان است، بشر در کار خودش گیر کرده است و تنها یک راه دارد راهش ظهورمنجی است،اما شرایط آن در دست ما است،« وُجُودُهُ لُطفٌ وَ تَصَرّفُهُ لُطفٌ آخر وَ عَدَمُهُ مِنَّا»، مسئله مربوط به ما است ، آن هم مسئله مشکلی نیست، مسئله سهلی است، پس چرا انجام نشد؟ چون ممتنع بود، حکایت سهل ممتنع را بارها شنیدهایم، سهل ممتنع، حتی گویا بعد از ظهور که مردم پس ازاین همه خستگیها که دیگر بشر خسته شده است، بعد از ظهور، همه از خودشان تعجب میکنند که خوب تغییر به این سادگی چرا ما انجام ندادیم، انجامش یعنی چه کارکنیم؟ خوب معلوم است باید چیکارکنیم؛ شما در یک زمین افتاده، میخواهید یک ساختمان بسیار مدرن احداث کنید، یک پروژه ، چطورانجام میشود؟ خوب معلوم است چطورانجام میشود، طرح مناسب میخواهد، امکانات مناسب میخواهد، عمل مناسب میخواهد، اگر اینها انجام بشود بعد از آن میبینید که همین زمین افتاده به یک ساختمان زیبا و منظم تبدیل شده است؛ یک دشتی را میخواهید به یک کشتزار یا به یک باغ مشجر تبدیل کنید، این میشود؟ بله میشود، آسان هم هست، اما شرطش چیست؟ شرطش این است که آن کارمناسب را انجام بدهید، برای انجام یک پروژه کشاورزی مدرن چه چیزهایی لازم است؟همه در دسترس است، برای ساختمان بسیار باشکوه چه چیزهایی متناسب با آن لازم است؟همه چیز، کارمشکلی نیست، شدنی است، این] فراهم کردن شرایط ظهور[، هم همان است ؛ برای اینکه جهان که « مُلِئَت ظُلماً و جَورا»[۱]است تبدیل شود به«یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً»[۲]، باید چکار کرد؟ کار مناسب با آن، فرق نمیکند، علل و اسباب، درهر کاری، درهر امری و به هر آرمانی که میخواهید برسید علل و اسبابش را فراهم کنید، مساوی با آن، این هم همانطور، پس هم شدنی وهم آسان است، مشکل کار خود ما هستیم، در قرآن کریم هم ملاحظه کنید آن جاهایی که مقید شده به انجام کارمناسب ، میخواهد انجام کار کشاورزی[باشد]، انجام کار ساختمانی[باشد]، انجام کار فرهنگی [باشد]و انجام کارسیاسی[باشد]، فرقی نمیکند، ،آنجا جایی است که خدا وعده داده است، بحث تنها به عنوان یک آرمان و به عنوان یک ایده تنها نیست، وعده داده است،وعده به که داده است ؟ «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ، وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»[۳] این وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ همین است، با ریشه ایمانی واعتقادی، آن وقت کار مناسب، «صالحات» یعنی کار مناسب ،برای هر کاری عمل صالح [لازم است]، یعنی کار متناسب با آن ، اینجا] فراهم کردن شرایط ظهور[هم کار متناسب با آن میخواهد، کار متناسب میخواهد! انسانهای متناسب می خواهد! انسانها دنبال چه هستند؟ ،«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا»[۴] چه کسی،«يَرِثُهَا» ، « عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»[۵]، صالحون یعنی چه؟ یعنی همانهایی که کار مناسب انجام میدهند.
بنابراین برنامههایی که شما ازجهت آموزشها،اندیشهها و اعتقادات کار میکنید کار مناسب آن است، شرط اولیهاش این است«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا»[۶]، بعد هم مناسبات عملی و اجرایی، صالحان هم کسانی هستند که این هست، وانگهی توسعهی نیروی انسانی، درهر کاری نیروی انسانی حرف اول و آخر را میزند، میخواهد در بازار، کشاورزی و مدیریت اداره فلان باشد فرق نمیکند، میخواهد در نانوایی باشد نانواییاش که باید نان مرغوب بدهد؛ بنابراین، باید نیروی انسانی استاندارد و بعد توسعهاش درحدی که معادلات جهان را بتواند تغییر بدهد ، این کار شدنی است، کار محال نیست، اگر کار محالی بود که خدا به او تکلیف نمیکرد، کار شدنی است، مشکل مال ماست، مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که من امام زمان علیه السلام را میخواهم که مشکل مرا حل کند، این دعاها و توسلات و مراسم فلان، بنده از خودم عرض میکنم به بقیه کار ندارم، اما همه اینها مقدمه است برای اینکه مشکل من حل بشود، خوب امام زمان علیه السلام ابزار میشود ، برای حل مشکل من، اما هر وقت من این روحیه را پیدا کردم که وقتی به سمت امام زمان علیه السلام میخواهم بروم، میخواهم ببینم برای اصلاح جهان بشریت و احیا دین خدا، آقا وظیفه من چیست، دنبال این بروم«فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ»[۷]،حاجات او چیست؟ عدل جهانی، حق جهانی، دین الهی، او دنبال این است، خوب بله عدلی که آمد، حق که آمد، ایمانت آمد، مشکل همه حل میشود، بلافاصله مشکل همه حل میشود، چون مشکلات از بیایمانی است، از بی دینی، از بیتقوایی، از ظلم است، اما فرق میکند به این که من به امام زمان علیه السلام به عنوان یک ابزار نگاه کنم ، که حالا فلان حاجت من که راههای دیگرهم دارد حالا یک راهش توسل است، نه اینکه این بد است، این خوب است، اما این کارساز نیست، کارساز آن زمانی است که من از حاجات شخصی خودم بگذرم، طالب حق وعدل بشوم و بعد«فی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ»[۸]، حوائج آقا چیست؟ حوائج آقا این است که حق و عقل و دین خدا را پیاده کند، خوب اینکه خود به خود پیاده نمیشود، با معجزه هم که بنا نیست، چون معجزه هنرما نیست که ، بشر باید هنرخودش را نشان بدهد، معجزه مثل این وسایل سازمانی است ، که برای کار شخصی به کار نمیبرند،معجزه برای این است که ازعالم تا عامی حق براو روشن شود، این برای این است، اما اگرمیخواهد با معجزه حل بشود که پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و امام علی علیه السلام انجام میدادند، حضرت نوح علیه السلام انجام میداد، آن نیست، هنرانسان چیست؟ چون نمره را میخواهند به انسان بدهند نه به معجزه، معجزه کار خداست، انسان ، این کار، کار سادهای است اما ممتنع است، چرا؟ به جهتی که من از خودم نمیگذرم، بنابراین آنچه را که شما اشاره فرمودید کارهای اصولی است یعنی تقویت جنبههای ایمانی،«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ»[۹]، وانگهی در جهت اجرایی و عملی درست در یک طرح علمی، کارشناسی شده،دانش بنیان، برای این تشکیلات چه باید کرد؟ مسئله بعدیاش هم این است که متناسب با جمعیت، خوب این کارها شدنی است، اگرما به گونهای حرکت کنیم که واقعاً با شتاب، مقدمات کارشناسی شده را به گونهای داشته باشیم که بتوانیم از نظر تأثیرگذاری یک نفر دو نفر بشود، دو نفر چهار نفر، چهار نفر هشت نفر، هشت نفر شانزده نفر شانزده نفر سی و دوتا بشود، اینگونه برویم، زمان زیاد هم نمیخواهد و این کار شدنی است، اگر شدنی نمیبود ما مکلف نبودیم شدنی است.
شماها هم که الحمدالله برابر فرمایشاتی که میفرمایید و کارهایی که میکنید ؛ منتها این هم توسعه میخواهد و هم تعمیق، اما کار شما فرم است از نوع همان صالحات است، این در حالی است که دنیا هم دیگر خسته شده و تشنه این مسئله است، آنچه که الان در دنیا حاصل شده است، آمار و ارقام را بر اساس نظرسنجی علمی میدهند،خوب دقت کنید، در انگلیس هشتاد درصد مردم با ظلم فعلی جهان مخالف هستند، هشتاد درصد! این یعنی چه؟ یعنی مشتری حرفهای شماست، مشتری هستند، منتها شرط این است که همکاریها زیاد بشود، هم افزایی زیاد بشود، مشورت کارهای علمی باشد، کارهای عملی باشد، ایده مند باشد، این کار شدنی است، خدا هم طبق این وعده داده است، و با « ولقد »[۱۰] این لام لام تأکید است، «قد»حرف تأکید است، اینها یعنی این کار سهل است، این کار شدنی است،کارتان را شروع کنید.
بنده هم دعاگوی شما هستم، شما امروز این جلسه ما را منور فرمودید، ، هدایت یک انسان خیلی کار با ارزشی است ، هدایت یک انسان که در حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم داریم یک انسان اگر به وسیله توهدایت شود ارزشش بالاتر از همه آنچه که آفتاب بر آن میتابد، که در قرآن کریم«وَمَن أَحياها فَكَأَنَّما أَحيَا النّاسَ جَميعًا»[۱۱]است، این خیلی کار با ارزشی است، اصلاً ارزش همه اموری که هر چیزی در جای خودش، دهها،صدها،میلیونها نوع کاردر جامعه بشری است، ارزش همهی آنها گره خورده با این که اگر دریک نظام عدل هرکس هر کاری کند عبادت است، اما در حمایت از ظلم هرکس هر کاری کند معصیت است، ولو کشاورزیاش باشد، ببینید، بنابراین کار شما خیلی ارزش دارد؛ بنده هم که ازدستم کاری ساخته نیست فقط دعاگوی شما هستم.
و جزاکم الله خیر الجزاء عن الاسلام و اهله، به برکت صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم.
[۱] دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً ص بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ كَلِيمِهِ مُوسَى ع إِذْ ذَهَبَ لِيَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ ثُمَّ قَالَ ع أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ.
ترجمه:
حضرت عبدالعظيم علیهالسلام فرمود: خدمت حضرت جواد عليه السلام مشرف شدم و مى خواستم از آن جناب سئوال كنم آيا قائم كه مهدى موعود است اوست يا غير او؟ پس آن بزرگوار ابتداء فرمود و گفت: اى ابوالقاسم، قائم ما آن مهدى است كه انتظار غيبت او واجب است، و وقتى كه ظاهر مى شود مطاع است، و سوّمِ از فرزندان من است. به حق آن كسى كه محمّد را به نبوت فرستاد و مخصوص كرد ما را به امامت! اگر باقى نماند از دنيا مگر يك روز، خداوند طولانى مى كند اين روز را تا آن كه بيرون آيد آن بزرگوار، و پر كند زمين را از عدل و داد چنان كه از جور و ستم پر شد[ه باشد]. و خداوند سبحان امر او را اصلاح مى كند در همان شبى كه فرداى آن ظاهر مى شود چنان كه اصلاح فرمود امر حضرت موسى عليه السلام را در وقتى كه رفت آتش از براى عيالش بياورد، پس مراجعت كرد در حالتى كه پيغمبر خدا بود بعد از آن فرمود: افضل اعمال شيعه ما انتظار فرج است؛
كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۳۷۷؛ كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، على بن محمد خزاز قمى، ص ۲۸۰؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۱۵۶.
[۲] -همان.
[۳] -سوره نور، آیهی ۵۵
[۴] -سوره انبیاء،آیهی۱۰۵
[۵] -همان.
[۶] سوره نور، آیهی ۵۵
[۷] – دعای عهد
[۸] -همان.
[۹] – سوره نور، آیهی ۵۵
[۱۰] وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، سوره انبیاء،آیهی۱۰۵
[۱۱] -سوره مائده،آیهی۳۲