(وحدت حوزه و دانشگاه، جهان عاری از خشونت)
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَ الْإِحْيَاءِ وَ الْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْيَاءِ الْعَلِيمِ الَّذي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخيبُ مَنْ دَعاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ من رجاه وَ أَشـْهـَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرسَلَهُ رَسولَهُ بِالهُدى وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ ، و بعد اوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله.
خودم و شما عزیزان را به تقوای الهی و رعایت حریم الهی و حرمت الهی که تنها ذخیره راه آخرت است « يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»[۱] نه زندگی دنیا، نه مال و نه فرزند، هیچکدام به درد آن عالم نمیخورند مگر قلب پاک، قلب پاک قلبی است که در هر کاری که میخواهد انجام دهد ابتدا رضای خدا را در نظر بگیرد، سکوتش، فریادش، قلمش، قدمش، با رعایت احکام دین باشد.
تسلیت عرض میکنم ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها را و هم به شما مردم عزیز، از استقبال ویژهای که دارای پیام برای دنیا بود از ریاست جمهوری محترم حضرت آیت الله رئیسی و هیأت دولت، دولتی انقلابی، مردمی، متدیّن و شجاع در مقابل بیگانه، اینها به شما جای تهنیت دارد، ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاۀ الدنیا و فی الآخره.
در فرصت کوتاهی که در این دو خطبه دارم، به دو موضوعی که در جدول تقویم آمده است, ۲۷ آذرماه روز وحدت حوزه و دانشگاه، دیگری جهان عاری و خالی از خشونت، فهم این دو موضوع بسیار مهم است، حال ممکن است ابتدائاً به ذهن افراد بیاید که وحدت حوزه و دانشگاه یعنی چه؟ یعنی این دو ساختمان را کنار هم بسازند؟! یا مثلا این دانشجو با آن طلبه باهم انس بگیرند؟ این هست؟
ببینید این وحدت از این نوع مسائل نمیتواد باشد یک وحدت حقیقی است که در آنجا کثرتها به وحدت میرسد، انسان به عنوان انسان در رسالتی که در این جهان دارد نیازهایی دارد که اولین نیازهای او آگاهیها است، صدها نیاز دارد از نظر علمی، از نظر فکری، از نظر عقیدتی، از نظر انواع و اقسام مسائل فنی، صنعتی، همه را نیاز دارد اما این صدها نیاز برگشت میکند به وحدتی که مربوط به انسان است، که بعضی از آنها جنبه مقدمه دارد و بعضی از آنها جنبه ذی المقدمه یا نتیجه دارد، این وحدت که در فلسفه دین و بعثت انبیاء مرسلین مشخص هست، در گذر زمان قرنها شاید بعضیها عنایت نداشته باشند، قرنها مسلمین پیشرو جهان در جهت علم بودهاند و شما این حقیقت را در آنجا مشاهده میکنید، میبینید که به گونهای بوده که اصلا تفاوتی ندارد به گونهای بوده است که همه اینها که « العِلمُ فَريضَةٌ»[۲] در قالب مسأله فریضه دینی مطرح بوده است.
بنابراین میبینید همان کسی که فیلسوف است، فقیه هم هست، همان کسی که فقیه است متکلم هم هست همان کسی که متکلم هست مهندس هم هست، همان کسی که مهندس هست پزشک هم هست، بحث انسان است و نیاز انسان که همه اینها در قالب العلم فریضه، هر علم مفیدی برای یک انسان، برای مسلمان، از او در حد کفایت به فریضه تعبیر میشود و آنچه را که به عنوان لقب معلم، حال شما یک بار میگوید معلم به اصطلاح زمان ما، اما در تاریخ معلم اصطلاح خاصی است که به شخصی گفته میشود که در زمان خودش در همه علوم عصر بر همه متخصصین فن فائق آید و استاد کل باشد، اسم او معلم است، معلم اول قبل از اسلام ارسطاطالیس است و در اسلام معلم دوم فارابی است، معنایش این است که در همه علوم رایج زمان خودش استاد کل بوده است.
بنابراین این جداسازی حوزه از دانشگاه کار استعمار است، شیخ الرئیس ابوعلی سینا، نابغه ممتاز در جهت به دست آوردن رتبه معلمی، گفته میشود که ایشان در همه علوم زمان خودش بحث کرد و در همه غالب شد به جز یکی دوتا که یکی فکر میکنم مساله جادو بود و لذاست که مقام معلمی را نتوانست بگیرد، شیخ الرئیس لقب گرفت، که این هم فارابی و هم شیخ الرئیس مسمان شیعه هستند.
در خلال این مساله که به گذشته تاریخ برگردیم باید توجه داشته باشیم که علم از اسلام بوده است «العلم والدین توامان»[۳] و مسلمین بوده اند که دنیا را مفتخر به علم کردند، آن وقتی که شما دانشمندان بزرگی که هنوز نام آنها زینت بخش جهان بشریت است، آن روزی که ما مسلمین اینها را داشتهایم، آمریکا جزو پنج قاره نبود، و در اروپا در قرن نهم که شارل کبیر بر آنجا قدرت پیدا کرد، تمام خانواده سلطنتی بی سواد بودند و در سراسر اروپا باسوادها را خواسنتند بشمرند به صد نفر نرسیدند، این درحالی است که هفت قرن به دنبال برگردید فقط در شهر نیشابور که امام ابالحسن علی بن موسی الرضا (ع) خواست که یک حدیث بخواند و آنها یادداشت کنند هجده هزار قلمدان کشیده شد ببینید ما کجا بودیم آنها کجا بودند، بعد آنها به خاطر علوم ما که دزدیدند و بعد هم به صورت انحصار طلبی و استعمار مانع ما شدند شاید بسیاری از نسل جدید تصور کند علم از آن آنهاست، خیر علم از آن ماست، در ۷۰۰ سال قبل که اندلس مسلمان، اسپانیا، با توطئههای فساد در جامعه مسلمین از ناحیه وحشیهای اروپا مسلمانهای اندلس سقوط کردند و آن قتل عام عظیم که در تاریخ کم نظیر است حاصل شد.
نویسنده فرانسوی آناتول فرانس مینویسد کتابی به نام زندگی گلها، میگوید: «روزی که اروپای وحشی(خودش هم اروپایی است) به اندلس مسلمان حمله کرد جنگ وحشی ترین ملتها با متمدن ترین ملتها بود» یعنی وحشیترین ملتهایی که اروپاییها هستند و متمدنترین ملتهایی که مسلمانهای اندلس هستند و او خودش اضافه میکند که «سقوط مسلمانهای اندلس ۵۰۰ سال تمدن دنیا را به عقب انداخت».
عنایت دارید، به هرحال اینها جزو اطلاعات عمومی هست که همه مخصوصاً نسل جوان و جدید باید بداند، ما ملتی غارت شده هستیم، و پای استعمار که آمد، آنها با انحصارطلبی، با قتل، با جنایت، با ایجاد اعتیاد، با ایجاد تفرقه همین چیزی که میبینید، همین دستور کاری که الان هم دارند مسلمانها را به انزوا بردند و علوم و کتب مسلمانها را به غارت بردند، یکی از غارتهای بزرگی که از ما شده خصوصاً از ایران، غارتهای فرهنگ مکتوب ماست، کجاست آنها؟ مخصوصاً در دوران انگلیس شیطان و روباه و بالاخص در چند ساله شاه بی سواد تریاکی معتاد و خائن که دست نشانده انگلیس بود اینها چه کردند! وحدت حوزه و دانشگاه یعنی باید به اصل خودمان برگردیم، علم بر زبان دین یک فریضه است و این یک وحدت در کثرت است، همه نیازهای انسان باید با علم برآورده شود و در این راستا به حسب تکلیف یک عمل انجام میشود و آن کسب علم برای خدا و این حقیقت دین است و باید قدمهایی که در جهت وحدت برداشته شود به معنای صحیحش و با جدیت بالاخره دوران تمدن اسلامی را از نو زنده کنیم و جایگاه اولیهاش قبل از قشرهای مختلف مردم حوزه و دانشگاه هست.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَالْعَصْرِ* إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ* إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْر»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ الْإِنْشَاءِ وَ الْإِحْيَاءِ وَ الْآخِرِ بَعْدَ فَنَاءِ الْأَشْيَاءِ الْعَلِيمِ الَّذي لا يَنْسى مَنْ ذَكَرَهُ وَلا يَنْقُصُ مَنْ شَكَرَهُ وَلا يَخيبُ مَنْ دَعاهُ وَلا يَقْطَعُ رَجاءَ من رجاه، والصلاةُ والسّلامُ على أشرَفِ الاَنبیاءِ و المُرسَلِين محمدٍ صلی اللهَ علیهِ و علی آله الطَیِبین الطاهِرین، اللهم صلّ علی محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علیٍّ و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علیٍّ ابن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجة القائم المهدی صلوت الله علیهم اجمعین و بعد اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله.
« فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»[۴] هیچکدام از ما در دنیا نمیمانیم مردمی که ۱۰۰ سال قبل در اینجا زندگی میکردند چه شدند؟ همه چیز را گذاشتند و رفتند ما هم دیر یا زود همه چیز را میگذاریم و میرویم و مکرر این دستور دین را که « فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»[۵] هست در نظر بگیریم که از مرگ به آن طرف جز تقوا هیچ چیزی به درد انسان نمیخورد، حلال خدا، حرام خدا، هرکس که هستیم، هرجا هستیم، با قلممان با بیانمان، با زبانمان، با عملمان فرقی نمیکند، در اداره هستیم، در کشاورزی هستم، در اداره هستیم، در کارگری هستیم، در مدیریت دولتی هستیم، در مدرسه و دانشگاه هستیم، همه جا حرف اول و آخر را تقوا میزند، وفقنا الله و ایاکم لما یحب و یرضی، اللهم غفر للمومنین والمومنات والمسلمین والمسلمات الاحیاء منهم و الاموات.
عنوان دیگری که در تقویم آمده است برای ۲۷ آذر، جهان عاری از خشونت است، یعنی جهانی که در آن محبت حاکم باشد، آن چه که بالاخره نوشتند به عنوان یک یادداشت در تقویم و آنچه در دنیا رایج هست چقدر با هم تفاوت دارد؟ به یک نوع جنون و دیوانگی شبیه تر هست که یک حرفی را میزند اما ۱۸۰ درجه مخالف آن حرکت میکند « اللَّهَ یُعْطِی الْعَبْدَ مَا یُحِبُ وَ هُوَ مُقِیمٌ عَلَی مَعْصِیَتِهِ»[۶] این کار دیوانه هست.
آیا شما هرگز به این فکر افتادهاید که اگر بخواهد خشونت از جامعه بشری رخت بربندد و جای این را انس و محبت پر کند که فطرت انسانی است، اصلا انسان را که انسان را انسان میگوید به این جهت است که انس میگیرد و پیش از همه شما باید در این مساله بیندیشید چرا؟ به این جهت که انتظار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یعنی همین، این کار شدنی است نه تنها شدنی است بلکه زیرساختهای فطری آن را و همچنین تشریع دین را خدا برای همین کار کرده است، « كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ»[۷] خداوند در زیرساخت فطرت انسان را امّت واحدهای قرار داده است و پیغمبران هم به عنوان محافظ این فطرت مبعوث شدهاند و وعدههایی هم که برای آخرالزمان است این است اما آرزوی تنها که نقشی ندارد، این مساله مانند میلیونها مساله مانند همه مسائل این جهان ممکنات، معلول علت است و مسبب سبب است،
بنابراین اگر فردی، اگر قومی، اگر جامعهای، اگر جامعه جهانیای واقعا دنبال دنیای عاری از خشونت هست باید علتش را پیداکند که علتش چیست؟ تا به حال فکر کردید؟ علت خشونتها چیست؟ وقتی مقام انسان است، انسانیت انسان تنزل پیدا میکند، همه آنچه از فطرت اوست، آنچه که از عقل و احساس و حیا و شرف اوست همه را کنار بگذارد و خودش را به عنوان یک حیوان، این سخن ما نیست خودشان میگویند، آن هایی که این وضع را برای بشر پیش آوردند و همواره هم دست خودشان برای قتل و کشتار و آوارگی باز است، خودشان میگویند: «انسان یک حیوان اقتصادی هست» سپس ارزش او پایین میآید در حد لذّات حیوانی و عامل تهیه کننده لذّات مادی هم میشود پول و مال و عنوان و… و این دنیا با همه عرض و طولش میشود یک اسطبل حیوان، همینی که میبینید علتش چست؟
علتش این است این فرهنگ وحشیهای اروپایی و غربی است، آن چه را که شما امروز در جامعه خودتان میبینید که در بعضی جاها بسیار مورد تأسف هست تقلید کورکورانه از غرب و خواه و ناخواه تحت تاثیر فرهنگ آنها قرار گرفتن است، نتیجه آن را همین است که میبینید، او آنجا یک سازی میزند، اینجا یک عده انسانهای بی شخصیت میرقصند، او از آن جا فرمان میدهد آن جا بچه مسلمانها را میکشند، چه کسانی میکشند؟ جهان عاری از خشونت، خشونت را چه کسی ایجاد میکند؟ خشونت این نوع تفکر که زندگی را تعبیر میکند فقط به لذات حیوانی و بعد به تعبیر خودشان انسان میشود گرگ انسان، این در حالی است که انسان در زیرساختهای فطرت، عقل، احساسهای انسانی، ارزشهای والای الهی، انسان لذتش در ایثار است، لذتش در از خودگذشتگی است، لذتش در خدمت است، لذتش در مهربانی است، همان سنبلهایی که در دین پرورش پیدا کردهاند؛ سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد و در هر زمانی و امروز هم بالاخره سردار دلها و… شهدای گرانقدر و ایثارگران هستند، آنهایی که لذتشان در خدمت به مردم هست و هر موقع برای مردم گرفتاری پیش میآیند خانه را رها کرده و در خدمت مردم هستند، لذت انسانی در اینها هست، بشر را بردند حیوان کردند و البته و در این دنیایی که مسابقه قتل و کشتار و… عده ای مظلوم هستند، طبعا مظلوم باید از خودش دفاع کند یا مجرم باید تنبیه شود چون این خود بازدارنده هست اما آنهایی که طرحشان طرح تجاوز و بغی و سرکشی هست، این مکتب آنها است، سپس دستاورد آنها چیست؟ بسیار هم از خودشان به عنوان پیشرفت تعبیر میکنند.
شما در یکی دوسال قبل شنیدید در انگلیس وزارتخانه ای جدید تاسیس شد چه بود؟ وزارتخانه تنهایی، یعنی چه؟ ماها که کمتر با آن وضعشان آشنا هستیم شاید باورمان نشود و آن این است که وقتی حیوان شدند ارتباط فقط براساس نیازهای حیوانی است وقتی نیازهای حیوانی بین فرد و افراد نباشد حتی ممکن است چند ماه طول بکشد کسی با کسی حرف نزند، ببینید تنهایی را تا کجا آوردند، وحشی گری را تا کجا آوردند، بعد وزارتخانه تنهایی ایجاد میشود که عدهای مامور باشند با افراد حرف بزنند که بعد از یک ماه دو ماه که کسی با او حرف نزده است دچار مشکل و مسالهای نشود، دنیا کجا میرود، اما پیش از آنکه ما تعجب کنیم که دنیا کجا میرود از بعضی از ماها بپرسید که ما کجا میرویم؟ ما انسان را و اسلام را و خدا را و مکتب انبیاء را رها کنیم و بعد به دنبال اجرای عناصر آلوده و ناپاکی که منشأ همه شرور عالم هست برویم به عنوان یک جزب یا گروهی و…؟
اینجاست که این گناه تنها از آن آنها نیست اگر ما و شما هم حرف نمیزنیم تبیین نمیکنیم، ارشاد نمیکنیم، و این راه راست را برای فرزندانمان روشن نمیکنیم، بعد در یک توطئه همه جانبه و در یک جنگ شناختی و ترکیبی جامعه ما مورد هدف قرار میگیرد سپس میبینیم که بسیاری از فرزندان خانههای ما مجری برنامه استعمار بیرونی هستند، چرا؟ چون ما و شما وظیفه خودمان را انجام ندادیم و درست تبیین نکردیم، ما هم شریکیم.
بنابراین جهان عاری از خشونت کاملا شدنی است مطابق با فطرت انسان است، اینهایی که تجاوز میکنند، اینهایی که تعدی میکنند، اینهایی که به کشورهای دیگر میروند، اینهایی که مردم را بی دلیل میکشند، آتش میزنند، شما آمار خودکشی اینها را از اسنادش ملاحظه میفرمایید چرا خودکشی؟ امروز آمار بسیار عجیب و غریبی است در بین سربازان ارتش امریکا در جهت خودکشی چرا؟ به جهت آن رذالتهایی که انجام میدهند بعد از سالها که از آن میگذرد خودش از خودش سوال کرده و وجدان خودش را زیر سوال میبرد که چرا جنایت کردی؟ چرا دیگری را کشتی؟ چرا تجاوز کردی؟ تحت تاثیر قرار میگیرد به گونهای که زندگی برای او تلخ میشود و کمتر از مرگ برای او بدتر از مرگ است، آمار عجیبی روزانه در این باره وجود دارد، این حاکی از چیست؟ حاکی از این است که زیرساختهای انسان براساس فطرت الهی است و آنچه که انسان را اشباع میکند معنویت است نه حیوانیت.
و بیش از هر جامعهای من و شما در فتنههای آخرالزمانی قرار گرفتهایم و باید بیش از هرجامعهای تلاش کنیم، «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ»[۸] برای خودمان و همه افرادی که تحت تاثیر ما هستند نصیحت کنیم، ارشاد کنیم، بیان کنیم، تبیین کنیم و جامعه در آستانه فرج بزرگی است که نوع بشر نجات پیدا کند، انقلاب ما زمینه ساز آن ظهور است، این هم که میبینید دشمن به هر کیفیتی تلاش میکند بر ما تحمیل کند و چرخ مسائل مختلف ما را از کار بیندازد جهتش این است که این انقلاب دشمن را با شکست مواجه کرده و نتیجتاً تمام تلاشش بر این است که از یک راهی وارد شده و ما را متوقف کند، اما خوشبختانه دولت مردمی، دولت ایمانی و دولت شجاع، امروز در مقابل توطئههای شیطان صفت دشمن خوب ایستاده است و مردم عزیزمان هم الحمدلله اکثریت قریب به اتفاقی که ملاحظه میکنید در همه صحنهها، در همه این چهل و چند سال و مخصوصاً در این دو سه ماه اخیر مشاهده کردید، دیروز هم در خراسان جنوبی بسیار پیام خوبی داشتید شما مردم، این مردم اما چند عدد تروریست داعشی صفت را راه میاندازند و میگویند صدای مردم را بشنوید، بسیار عجیب است حیا که نیست، ایمان که نیست سر از این حرفهای جنون آمیز در میآورند که چند عدد انسان مزدور یا به کیفیت دیگری که حجابش را کنار میگذارد، درحالیکه این جمعیتهای عظیمی که بانوان محترمه اسلامی را که هر روز به مناسبتهایی که ایجاب میکند به دنیا پیام میدهند که اینجا اسلام است، اینجا انقلاب است، اینجا حیا هست، اینجا عفت هست، اینجا حجاب هست، بعد او میگوید پیام مردم را از چه کسانی بشنوند؟ از چهار انسان بی شخصیتی که احیاناً مزدور هست و دیکته بیگانه را با مزد یا بی مزد انجام میدهد. و نعوذ بالله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ*اللَّهُ الصَّمَدُ*لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ*وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ
واژگان کلیدی:
وحدت، وحدت حوزه و دانشگاه، جهان عاری از خشونت، فاطمه زهرا (س)، جنگ شناختی، امریکا، حیوان اقتصادی، فطرت، غارت، علم، شیخ الرئیس، فارابی، ارسطاطالیس
[۱] سوره مبارکه شعراء آیات ۸۸-۸۹
[۲] رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : «طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ»( تنبيه الخواطر : ۲/۱۷۶٫)
[۳] غررالحکم ، ص ۴۶ ، ح ۱۸۸
[۴] سوره مبارکه بقره آیه ۱۹۷
[۵] همان
[۶] إرشاد القلوب، ج۱، ص۷۴
[۷] سوره مبارکه بقره آیه ۲۱۳
[۸] سوره مبارکه تحریم آیه۶