به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در درس اخلاق کارکنان دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی (یکشنبه های علوی) ۱۴۰۰/۰۳/۲۳ جهت مطالعه عموم علاقه مندان منتشر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله و لعن دائم علی اعدائهم اعداء الله
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما و همه سنگرنشینان علم و ایمان
عرض تبریک و تهنیت دهه مبارکه کرامت میلاد مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) و میلاد سراسر سعادت حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا علیه آلاف تحیه و الثناء
تبرک می جوییم به جمله ای از فرمایشات امام علی(ع) او این که یک نفر از دنیا مذمت می کرد، حضرت شنیدند از دنیا مذمت می کند.
فرمودند که تو که از دنیا مذمت می کنی و از سویی هم گرفتار غرور دنیا هستی، واقعا آیا تو در دنیا جرم کردی و محکومی یا دنیا علیه تو جرم کرده و محکوم است.
ببینید از این مسئله ساده نگذرید، این مسئله مبتلابه نوع بشر است، منحصر به زمان و دون زمان هم نیست، در چارچوبه حالا مسلمان و غیر مسلمان هم نیست، مکتب های افراطی و تفریطی در مسئله آنچه که دنیا به آن می گویند برای نحله ها، مکتب ها فاصله ۱۸۰ درجه ای ایجاد کرده در حالی که در قرآن کریم که وحی است در احادیث نبوی، در روایات ائمه، در قول حکما، در شعرا، در هنر هنرمندان به هر حال کلمه دنیا اولین مسئله ایست که ما با آن برخورد می کنیم، نظر دین در این باره چیست؟ دین یک بحث مفصلی است، فروع مختلفی دارد و جزو مسائلی هم هست که تا از این درست عبور نکنیم نسبت به آنچه را که ما در اهداف انسانی و اسلامی خود عمل می کنیم نمی دانیم چه عمل می کنیم و کجا می خواهیم برویم و همه در آن گیر داریم.
این اولا از نظر لغوی و واژه و بعدا از نظر ادبی تا برسد به یک یک مسائل مربوطه، مسائل ابتدایی این ها را باید دانست تا برسد به فهم قضیه که دنیا یعنی چه؟ دنیا یعنی این عالم؟ دنیا یعنی کار؟ دنیا یعنی مال؟ دنیا یعنی ریاست؟ دنیا یعنی لذت؟ دنیا یعنی شهرت؟ بالاخره شما یک چیزی را مطرح می کنید، بدون اینکه مصداق آن را بشناسید به هر حال داد سخن می دهید.
اول جایی که باید شناخته شود خود واژه است و این واژه جزو مشترکات لفظی است، حالا کلمات مشترک چه لفظی باشد چه مشترک معنوی باشد معنی آن را با قرائن می شود فهمید، قرائن در اینجا چه می گوید؟ این کلمه دنیا که کلمه مشترک لفظی است، این یکی از کلمه مهموز اللام دنئ است، دنی، دنائةً دیگری معتل اللام است دو لغت است، آن وقت این دو لغت در این کلمه به خاطر آن به هر حال تغییراتی که در مهموز و در معتل پیش می آید هر دو در یک قالب دنیا منتهی دو معنی می دهند، دنیای از ماده معتل اللام که دنو به معنی نزدیک در مقابل آنی که دور و عقب است و لذاست که اینجا وقتی می گویید دنیا، اینجا در مقابل عقبی است یعنی این نزدیک تر است و آن پشت سرش است، دنیا در مقابل عقبی است اما آنی که مهموز اللام است دنیا در مقابل علیا است و دانی در مقابل عالی است به معنی پستی و بلندی حالا پستی و بلندی گاهی روی زمین است، گاهی روی فکر آدم است، فکر پست و فکر بالا، حالا دنیایی که در مقابل عقبی است و معتل اللام است یعنی این عالمی که به ما نزدیک است ما توی این عالم متولد شدیم، از این مذمت می کنی یعنی چه؟ از کجایش مذمت می کنی؟ عالمی است که خدای حکیم آفریده وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ هر چه مورد نیاز شما است خدا در این عالم داده است، کجایش مذمت دارد؟ پشت سر آن هم عقبی است، پشت سرش کدام است؟ عالم برزخ است (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلي يَوْمِ يُبْعَثُونَ)[۱] بعد قیامت است، بعد بهشت و دوزخ است، که از این دنیا مذمت می کند؟ آدم نادان، چه مذمت دارد؟ مذمتی ندارد که، تمامش آیات الهی است، اصلا عالم که می گویند، عالم یعنی چه؟ عالم از ماده علم است دیگر بر وزن فاعَل، ما یفعل به، عالم ما یعلم به الصانع ؛ (سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ)[۲]سراسر این جهان عالم است، یعنی وسیله استدلال است، وسیله وصول به علم است.
ما در نحله های بشری، در مذاهبی که آمده، در مسلک هایی که آمده، در جوکی هندی که آمده، تارک مسیحی که آمده، صوفی مسلمانی که آمده و غیرذلک و اینها با این عالم می خواهد دشمنی کند تا به خدا برسد، این یعنی چه؟ از این مذمت می کند، از چه مذمت می کند؟ از کجای آن؟ اما همین کلمه دنیا در مهموز اللامش به خود آدم بر می گردد نه به این عالم، یعنی فکر پست، فکر پست چیست؟ فکر پست این است که خدای متعال بر بشر منت نهاده و در همه مخلوقات بالاخره یک احسن المخلوق آفریده و بعد برای او سیر و سلوک قرار داده، از عالم ارواح و اشباح و اصلاب و ارحام تا می رسد به این عالم باید سیر کند برود و از اینجا حداکثر استفاده را بکند و به خدا واصل شود و بعد در آن کمالاتی که برای او در نظر گرفته شده به آن واصل شود که ما از آن به بهشت تعبیر می کنیم یعنی محل انسان های کامل، حالا پستی این است که خب در قرآن هم دارد (وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ)[۳] همه چیزی که می بینی خدمتگزار تو هستند و برای تو خلق شدند، در حدیث قدسی هم دارد (خَلَقْتُ اَلْأَشْيَاءَ لِأَجْلِكَ)[۴] همه این اشیاء مال تو هست، برای تو آفریدم (وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي)[۵] تو را برای خودم آفریدم، خوب دقت کنید حالا ما که در حال مستی هستیم در حال شعور نیستیم اما اگر کسی با شعور این کلمه را بخواند ذوب می شود، می شود امام سجاد(ع) (خَلَقْتُ اَلْأَشْيَاءَ لِأَجْلِكَ وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي)[۶] پستی این است که آن هدف عالی و متعالی را کامل رها کند بعد مشغول یک چیزهایی شود که هیچ سودی برای او ندارد یعنی چه؟ یعنی مشغول کار نشود؟ مشغول لذت نشود؟ مشغول شهرت نشود؟ مشغول ریاست نشود؟ نه، این ها همه ذووجهین هستند، اگر جهان شناسی است، انسان شناسی است، هدف شناسی است، خدا شناسی است، اگر همه این ها در همان فرمول که خلق شدی برای خدا باشد خود همان ها هم عین عبادت است، لذت عین عبادت است، ریاست حضرت سلیمان و حضرت مهدی(ع) عبادت نیست؟ مسلم عبادت است، از بهترین عبادت ها است، شهرت پیغمبر آخرالزمان(ص) که از زمان آدم ابوالبشر تا مهدی آخر الزمان(ع) این پیغمبر مشهور است این فضیلت نیست؟ عین فضیلت است دیگر، ببین هدف قرار دادن این ها غیر از داشتن این ها است.
مال دارد، آن مال را اصلا خدا برای او خلق کرده، مال تو است به شرطی که مثل سگ بالای مردار نباشی، اموال مال تو است انسان اما تو برای اموال نیستی، آنچه که مذمت دارد این است که من فدای مال می شوم، عوض اینکه از مال به عنوان یک ابزار، بهترین ابزار در راه خدا از مال استفاده کنم، هر چه دارم، دینم، انصافم، انسانیتم و همه چیز را فدای مال می کنم و حرام به دست می آورم، این بد است، مال که بد نیست، ریاست که بد نیست، لذت که بد نیست، رساله را بر می دارید بالاخره گاه لذات بر شما واجب می شود، گاه مستحب می شود، این که بد نیست، این که فدای آن بشوی، این که آن را هدف قرار بدهی یعنی آن تو را از خودت باز دارد، پستی یعنی این، بنا علیه دنیا به این معنی به همت پست من بر می گردد نه به این عالم بر می گردد، این مطلب فهمیده نشده، چون فهمیده نشده از شاعرش بگیر و از حکیمش بگیر و از واعظش بگیر اصلا مسئله را اشتباهی گرفته، آن آقایی هم که از دنیا مذمت می کرده مسئله را اشتباهی گرفته به گوش امام علی(ع) رسیده، امام او را دارد محاکمه می کند که تو داری جرم می کنی علیه دنیا یا دنیا دارد جرم می کند، دنیا کجا تو را گول زده؟ مگر دنیا قبر پوسیده پدرت را برای تو تابلو نکرده؟ مگر دنیا جسد دفن شده مادرت را برای تو تابلو نکرده؟ این یعنی چه؟ این یعنی چند روزی هستی و تو هم به او ملحق خواهی شد، معنی آن این است، از این راست تر؟ از این تابلوی بهتر؟ این که دنیا گول نزده، دنیا کجا گول زده؟ اینی که برای مریضت، برای عزیزت، دارو می گیری، درمان می گیری، پزشک می آوری، خدمت می کنی، پرستاری می کنی، هیچ فایده ای نمی دهد و او می میرد و تو اشک می ریزی که اشک تو برای او سودی ندارد، این یعنی چه؟ یعنی این ها تمثیل است، تو هم عینا همینطور هستی، این که گول نیست، این بهترین تابلوی صدق است، از این راست گو تر؟ دنیا کجا گول زده؟ به عنوان این عالم کجا تو را گول زده؟ حتی برای انسان که ذی شعور است ملاحظه می کنید که یک برنامه هایی ویژه هم قرار دارد، مثلا حیوانات طوری است که حیوانی که سفید است از اول تا آخر سفید است، آنی که سیاه است از اول تا آخر سیاه است اما انسان اینگونه نیست، اول موی سیاه است بعد به عنوان قاصد مرگ تک تک موهایش سفید می شود از این واقعا گویاتر؟ این چقدر زیباست؟ یعنی سرنوشت خودت را به عنوان روزشمار توجه داشته باش، آینه را هم نگاه می کنی توجه داشته باش.
مضمون روایتی است دارد که کسی که پیر می شود، کسی که مویش سفید می شود، گویا خدا شرم دارد که این پیر زمین گیر این چنینی را عذاب کند، خود همین پیری و خستگی موجب رحمت الهی می شود بعد در ذهنم از روایت و حدیث اینگونه است که حضرت بنا کرد به گریه کردن فرمود خدا شرم دارد این پیر ضعیف را عذاب کند، ضعیف است دیگر، مثل بچه برگشته اما متاسفانه این پیر شرم ندارد که گناه نکند.
از همین پیر خدای متعال شرم دارد که او را در حالت ضعف و پیری به عذاب آخرت گرفتار کند و او را می آمرزد اما این پیر شرم ندارد و گناه می کند، جای گریه ندارد؟
بنا علیه دنیا به معنی این عالم بزرگترین نعمت های الهی است که خدا داده حتی سلمان ها و عیسی مسیح هم که حالا حضرت مریم، حضرت عیسی که هنوز زنده است آرزو دارند که از آن عالم برگردند و از فیض این عالم برخوردار شوند، این بد است؟ این مذمت دارد؟ اینجا که مسجد احباء الله است، تمام آن نرخ های بهشتی، قصری به چند؟ حالا اینجا که نرخ ها به همت دولت صد برابر شده حالا هر چی شده اما توجه داشته باشید آن قصرهای دائمی بهشتی آنچنانی آنقدر ارزان است که شما در این دنیا ممکن است یک کار کوچکی بکنید، ممکن است یک سگ تشنه را آب دهید خداوند با همین نرخ به شما نعمات بهشتی دهد، فلان آقای محترم گفت که در عالم خواب فلانی را دیدم ۴ تا قصر داشت، گفتم این ها مال کیست؟ گفت این ها مال من است، این همه مال تو است؟ گفت تعجب تر اینجاست که همه این ها را به ۴ فلس به من داده اند، (پول های آن وقت عراقی، پول خورده) لذاست که اینجا متجر اولیاء الله است، چه تجارتی از این بیشتر؟ گاه ممکن است یک کلمه، فقط یک کلمه بگوید همان یک کلمه مستحق نعمت های دائمی بهشت باشد، یک کلمه یا یک کلمه نگوید همانطور که آن طرف هم اینگونه است که باز ممکن است یک کلمه اینجا بگوید بر اساس نفس، غیر خدا و همان یک کلمه او را برای همیشه بدبخت کند.
وضع این دنیا اینطوری است دیگر، یعنی جنس این دنیا را در آن عالم گران می خرند، هم جنس جهنمی را هم جنس بهشتی را و این حسن این عالم است (تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى)[۷] از اینجا توشه بردارید این وقت هایی که اینطور ۶۰ سال، ۷۰ سال، ۸۰ سال، ۱۰۰ سال اینطور هرزش می کنیم، کاش مجانی می دادیم با وزر و وبال عوضش می کنیم، از لحظه این ها می شود کمالات کسب کرد ما چطور اسراف می کنیم؟ من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی این چه ثروتی است که خدا در این عالم به ما داده است؟ و ما چطور هرزش کردیم.
بنا علیه آن غرور، آن خدیعه مربوط به نفس ما است نه مربوط به این عالم، اشتباه گرفتیم، عوض اینکه این را وسیله بگیریم، بهترین وسیله دیگر بهتر از این نمی شود به جهت اینکه اگر می شد خدا آن کار را می کرد از این وسیله برای کمال خودمان و سیر الی الله می گرفتیم، این عالم مسجد احباء الله است، این عالم مصلی ملائکه الله است این عالم مهبط وحی الله است، وحی الهی اینجا می آید و برای هر کس که علاقه داشته باشد و گول نخورد سعادت ابدی فراهم می کند اما متاسفانه مثل دیوانه به هیچی توجه نداریم و حالت سرگرمی به مال و دنیا و لذات زودگذر و این ها به عنوان هدف، عیب در نفس ماست، عیب در این عالم نیست، تابلوی عالم هم که روشن است.
امام علی(ع) تشریف آورد در پشت کوفه آقایان هم یک عده حضور داشتند یا همراه بودند و آنجا قبرستان بود امام علی(ع) به اهل قبرستان خطاب کرد یا اهل الدیار الموحشه زندگی پس از زندگی را مشاهده کردید؟ آن جاهایی که نور است، آن جاهایی که سرور است، آن جاهایی که کار خوب کردند جای خودش، آن جاهایی که گلوی افراد را می گرفتند در زندگی پس از زندگی و دیر می کرد یا اهل الدیار الموحشه این دیار موحشه هم شامل جنبه خاکش می شود هم جنبه روحش می شود و المَحالِّ المُقفِرَةِ شما که خودتان را سرگرم به باغ و منزل کرده بودید، بله این ها واجب است و تهیه کردن این ها عبادت است اما شما این نبود شما سرگرم این ها بودید، حالا چطور در قبر رَوضَةٌ اما مِن رِیاضِ الجَنَّةِ اما حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النار آنجا چطور است احوال؟ و القُبورِ المُظلِمَةِ قبرهای تاریک، انس داری با آن؟ يا أهلَ الوَحدَةِ آی جمعیت حزب، آی خانواده، آی قبائل، آی نمی دانم گروه های فلان و بهمان که با هم کف می زدید، يا أهلَ الوَحدَةِ قد جئتمونا فرادی همه را باید رها کنی و بروی، همه و همه چیز را، يا أهلَ الوَحدَةِ آی تنها ها حالا دیگر تو ماندی و عملت يا أهلَ الوَحشه هر جا نگاه می کند وحشت زا است.
در دنیا با هر کلکی که بود به گردن دیگران می انداخت آنجا چطور؟ نمی شود أنتُم لَنا فَرَطٌ سابِقٌ شما یک گروهی بودید که پیش از ما رفتید و ما هم جمعیت بعد هستیم که به شما ملحق خواهیم شد.
این همه دلبستگی داشتی به دنیا و تشکیلات و لذات و فلان که به عنوان سرگرمی و هدف تو قرار گرفته بودند شما که رفتید این ها چه شد؟ و أمّا الأموالُ فَقَد قُسِمَتْ خانه ها و پول ها و دزدی ها همه تقسیم شد، تقسیم کردند، عجیب است، تقسیم کردند حتی کفنی که می خواهد ببرد خارج از حد واجب در کفن بدون اجازه ورثه نمی شود، این مال هایی که این همه برای آن سر و کله می شکنیم، فردا مردیم کفن فقط در حد واجبش بقیه اگر ورثه اجازه داد، داد و الا به ما نمی دهند درست، است؟
اموال که تقسیم شد و أمّا الأزواجُ فَقَد نُكِحَتْ جفت های شما هم بعد از شما دیگری را گرفتند بعد از شما در این دنیا چه خبر؟ تلفن می کنید دیگر، با آن طرف مخابره دارید، صحبت می کنید أمّا الدُّورُ فَقَد سُكِنَتْ و أمّا الأموالُ فَقَد قُسِمَتْ و أمّا الأزواجُ فَقَد نُكِحَتْ ؛ هذا خَبَرُ ما عِندَنا الو الو در این دنیا بعد از شما چنین شد الو حواست هست؟ فَما خَبَرُ ما عِندَكُم ؟ آنجا چه خبر است؟
امام علی(ع) پرسید از اهل قبرستان اینجا چه خبر است؟ بعد فرمود (أما لَو اُذِنَ لَهُم في الكَلامِ لأَخبَرُواكُم أنَّ خَيرَ الزّادِ التَّقوى)[۸] اگر به آن ها اجازه می دادند که با شما الان صحبت کنند حرف آن ها این است که تنها چیزی که آنجا به درد می خورد تقوا است، همه چیز را می گذارید و می روید.
شماها که موفق هستید دعا بفرمایید برای ما روسیاهان ولی شرایط خوبی نداریم، آخرالزمان است و دعواها سر مسائل دنیایی و نفسانی و پیروی از کفار و مشرکین و همین ها است دیگر، جنگ با خدا و این ها است، نیست؟ پس این داد و قال ها برای چیست؟ اگر همه برای خدا حرف می زنند این داد و قال ها برای چیست؟ تمام کفر با تمام دین با هم می جنگند حالا بنده و شما می خواهیم چه کار کنیم؟ فردا مشخص خواهد شد چکار خواهیم کرد، آیا باقی کارهای ما را و این کار واقعا برای رضای خدا است یا نه برای حزب و گروه و آقای فلان و آقای بهمان و شهرت و فلان و بهمان و این ها و اهداف دنیوی، پستی در اهداف دنیوی است نه در کار دنیوی نه در عمل دنیوی اصلا دنیا محل عمل است، محل کار است، محل لذت است، اهداف دنیوی.
و نعوذ باللّه من شرور أنفسنا و من سيئات أعمالنا و السلام علیکم ورحمه الله و برکاته
خداوند ما را به نور ائمه اهلبیت(علیها السلام) و انوار فرمایشات امام(ره) راهنمایی بفرماید و ما را از شر خودمان نجات دهد، صلوات بفرستید
[۱] . آیه ۱۰۰ مومنون
[۲] . آیه ۵۳ فصلت
[۳] . آیه ۱۳ جاثیه
[۴] . حدیث قدسی
[۵] . حدیث قدسی
[۶] . حدیث قدسی
[۷] . آیه ۱۹۷ بقره
[۸] . حکمت ۱۳۰ نهج البلاغه