بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله. با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و همه ی اهل ایمان و با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم مخصوصا فلسطین مظلوم غزه مظلوم لبنان مظلوم یمن مظلوم اسلام مظلوم از گرگ های بین المللی.
«وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و عدمه منّا»[۱] این سه جمله، سه جمله کارشناسی شده است که عصاره نظرات متکلمین در این سه جمله خلاصه شده است. چند دقیقه ای مصدع وقت عزیز شما می شوم امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید.
آنچه را که حالا چه در تاریخ چه شرایط معاصر در دنیا میبینید اینها محصول اندیشه انسان است و به طور کلی سه نوع اندیشه در این جهت نقش دارند، یکی در مسئله جهان بینی و خودشناسی، حق گرایی است، یعنی اندیشه ای که به هر حال هم از جهت دلایل عقلی و هم راههای نقلی و متکی به وحی و هم خودسازی و صفای باطن در جهانشناسی و در خودشناسی به این حقیقت می رسد که این جهان، تمام، فیض خدای متعال است که افاضه فرموده و ما در این عالم برای رشد و کمال آفریده شده ایم و آن فقط یک راه دارد؛ قرب به خدا، اما قرب به خدا چیست؟، یعنی واجد صفات خدایی شدن؛ «عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي»[۲] این قرب، قرب زمانی نیست، قرب مکانی هم نیست، بلکه صیرورت خود شخص است در جهت رشد. در حدیث قدسی هم داریم خیلی زیباست، دارد که – حدیث قدسی مربوط به ذات مقدس خداست روایت – خدا می فرماید که بنده من به وسیله نوافل و عبادات ویژه به من نزدیک میشود، قرب، چطور نزدیک می شود به من؟ به گونه ای نزدیک می شود که گوش او میشود گوش من، یعنی چه، یعنی با گوش خدایی میشنود، این خیلی فرق می کند با دیگران، فرق من و فرق آقاشیخ رجب علی خیاط همین است که من با گوش شیطانی می شنوم او با گوش الهی می شنود. من گوش او می شوم گوشی که با آن می شنود چشم او می شوم یعنی خدا می فرماید با آن می بیند با چشم الهی، عین الله با عین الله می بیند دست بنده من دست خدا میشود. یدالله فوق ایدهم دست خدا می شود و با آن می گیرد پای او پای خدا می شود که با آن می رود کجا می رود به سمت کمال می رود. خب این یک تعبیر دیگر است از کلمه عدل ، کلمه عدل، حالا وقتی سخن از عدل می شود بیشتر ذهن ها می رود روی مثلاً عدالت اقتصادی. خب بله این در حاشیه هست، مسلم هست. اما این جزو مسائلی است که خود به خود در لابلای آن حل می شود. مشکلات ما در صدها مورد که حالا یکی اش امور اقتصادی است از اینجاست که خود انسان به جایگاه عدل نرسیده عدل یعنی چه، یعنی هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد و به اندازه خودش قرار بگیرد، تمام پیغمبران مبعوث شدند که در جامعه بشری عدل را پیاده کنند، «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »[۳] هدف از بعثت همه پیغمبران عدل است و راه رشد برای انسان که البته منحصر به انسان نیست بلکه جهان هستی بر عدل استوار است، «بالعدل قامت السّماوات و الأرض »[۴] که اینها در هر جمله اش یک کتاب حرف است که شما بهتر از من می دانید. این ها جملات سادهای نیست، «بالعدل قامت السّموات و الأرض» که خب این آسمان و زمین این ها مقدمه هستند، این ابر و باد و مه و خورشید و فلک و کیهان و کهکشان این ها مقدمه هستند برای ایجاد انسان، ببین جایگاه انسان چیست؟ اما انسانی که در جایگاه خودش بنشیند. خوب این تفصیل دارد که حالا بنده که اهلش نیستم ولی به همین اندازه باید اکتفا کنم این یکی از آن موارد سه گانه است. به آن واقع گرایی می گویید روش رئالیزم، میگویید این همانی، یعنی انسان بتواند از منابع موجود که خدا در اختیارش قرار داده حقیقت هستی را هدف هستی را سیر خودش را که اناالله و انا الیه راجعون است کمال خودش را، راه خودش را، هدف خودش را، نقایص خودش را، معایب خودش را، دوست و دشمن خودش را بشناسد. خب این عدل است، هر عدلی یک افراط تفریط دارد علمای بزرگی که کتاب اخلاق نوشتن از جمله مرحوم نراقی که «معراج السعاده» را نوشته که شما بهتر از بنده می دانید دقیقا موارد عدل را مشخص فرموده افراطش را هم ذکر کرده تفریطش هم ذکر کرده اینجا انسان جای خودش قرار گرفته یعنی دقیقا به همان دلایل عقلی و نقلی خودش در ذات خودش چیست؟ عدم است، پس دیگر هیچ جای غرور براش نیست. اما به افزایش خدا اشرف مخلوقات است. این لازمه آن حق شناسی است آن معرفت درست از هستی، جهان بینی و خودشناسی، اما به یک دلیل و به صد دلیل، اگر در مسئله جهانبینی به خودشناسی دچار اشتباه شود و گرفتار نفسانیات شود، بعد چه ساخته میشود، فرعون ساخته میشود، یعنی موجود برتر را فقط خودش می داند و جز خودش برای هیچ چیزی ارزشی قائل نیست، در قرآن کریم که حالا بحث های مختلف از جمله بحث فرعون به وجود می آید یا بحث نمرود به وجود می آید یا بحث هامان ذکر می شود یا بحث قارون ذکر می شود اینها را قرآن به عنوان کتاب تاریخ برای ما نمی گوید. قرآن کتاب ذکر است. اینها در صحنه زندگی وجود دارند، حالا حتماً رامسس دوم، فرعون زمان مصر نیست او در زمان خودش بوده اما جهان پر از فرعون است به عنوان یک بیماری، شما وقتی مثلا کرونا می آید وقتی بیماری های مسری خطرناک مثل وبا می آید مثل طاعون می آید همه شم می ترسید دست و پایتان را جمع می کنید اما وقتی تفرعن می آید که هست، این دیگر بنده خدا نیست، این یک موجود خطرناکی است که جز برای خودش هیچ قانونی ندارد و برای هیچ مرزی توقف نمیکند و برای هیچ کس حقی قائل نیست، این لازمه تفرعن است، و قرآن در طرح زندگی میفرماید با این هم برخورد می کنید یک چنین موجودی هم هست حواسون جمع باشد «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ»[۵] اصلا کارش این است که جوامع بشری را به استضعاف بکشاند به نابودی بکشاند به ضعف بکشاند و بر آنها مسلط شود اینا را معتاد کند ایجاد اختلاف کند جنگ ها تحمیل کند فحشا و منکرات و غیره که چه که جامعه ضعیف بشود وقتی ضعیف شد چه می شود بر آنها مسلط می شود بعد فریاد «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»[۶] می گوید که هرچه هستم من هستم اصلاً خدا را هم قبول نداره خب این ها هشداری است که در قرآن آمده قرآن کتاب ذکر است شما بشر با چنین چیزهای مواجه خواهید بود، خودبزرگ بینی در حدی که «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى» می گوید. آن طرفش تفریط است، تفریط یعنی چه یعنی بی شخصیتی، خود کم بینی برای خودش اصلا شخصیتی قائل نیست. می خواهد چند روزی که در این دنیا هست مثل یک انگلی یک فرصتی پیدا کند و خون دیگران را بمکد به وسیله دیگران و در این جهت برای خودش هیچ شخصیتی قائل نیست، خیلی چیز خطرناکی است، خوب آنوقت خطری که در اینجا به وجود می آید می دونید چیست؟ بله مسلم شما بهتر از من می دانید. خطرش اینجاست که این دو جبهه که در جهت افراط و تفریط هستند در جبهه میدانی یکی هستند قبول دارید؛ یعنی چه؟ یعنی همواره فرعونهای هر زمان برای رسیدن به آرمانهای افراطی و ادعای خداییشان نیرو میخواهند، خب نیرو می خواهند، از کجا جمع می کنند؟ از آدمای بی شخصیت آدمای چاپلوس آدم های دزد آدم های بی ایمان اینا بهترین ابزارند برای آن نیروهای افراطی، و شما در هر شرایطی در طول تاریخ یا در وضع معاصر از نظر روانی شناسایی کنید می بینید که دقیقا این ها با هم یک جبهه را تشکیل می دهند. یعنی اگر مثلا فرض کنید یک ترامپ دیوانه ای پیدا بشود، بعد مجریان دستورات این حیوان درنده چه کسی است؟ آدمای بی شخصیت، نه معرفت دارند نه علم دارند نه ایمان دارند نه توکل دارن خودشان را یک موجود انگل و بالاخره متکی می بینند و چه بهتر که برایشان یک چنین شرایطی فراهم بیاید و بالاخره – تقاری بشکند و ماستی بریزد – اصلا دنبال همین حرف ها هستند. و لذاست که این ها همواره فرعون ها را حتی کمک می کنند و بالاتر از کمک آن ها را به اصطلاح جلوه می دهند از آن ها توصیف می کنند برایشان زمینه سازی می کنند تلاش می کنند که شرایط سوء استفاده هایشان فراهم بشود و این دو با هم هیچ مرزی ندارند که بگیم قانونی است، از انسان چه تعبیر می کند از انسان تعبیر می کند به حیوان اقتصادی، حیوان اقتصادی یعنی چه، حیوان اقتصادی! یک جا فرض کنید که یک مرداری باشد یک الاغی مرده و سگ های گرسنه هاری هم بالای مردار باشند چه اتفاقی می افتد، اصلا یک انسان جرئت نمی کنه از آن جا رد بشه با اینی که بینیش را گرفته از بوی تعفن، می خواد سریع رد باشه اما این حیوان های اقتصادی بهش حمله می کنند. آن چه را که در تفکر این جمع در انسان شناسی است می گوید که انسان حیوان اقتصادی است و لذاست که خودشون هم به زبان حیوان صحبت میکنن. وقتی در مکتب لیبرال دموکراسی غرب، اصلا رایج است شما چقدر شنیدید با هر کشوری پیام دارند ارتباط دارند ، تهدید می کنن تطمیع می کنن چه می گویند میگویند چماق و هویج، چماق و هویج یعنی چه، چماق و هویچ یعنی همین یعنی حیوان های اقتصادی اگر دنبال ما آمدید خب شما حیوانید و به ما شما هویج می دهیم، بچرید، اگه نیامدید، چماق در انتظار شماست. این تهدید و تطمیع روی که انجام می شود روی کسانی که از نظر واقع گرایی از نظر معرفت از جهت توحید از جهت ایمان بهره ای ندارند و لذاست که آنها روی جبهه توحید هیچ نقشی نمی توانند داشته باشند و لذاست که همواره عصبانی هستند اینا را حالا با ترور باشد با داعش باشد با انواع و اقسام جنگ تحمیلی باشد با هر ابزاری باشد اینها سعی می کنند جوامع توحیدی را از بین ببرند. اول مغز مطهری را هدف قرار می دهند. چرا؟ چون مانع راهشان می بینند. آیا می شود ابوذر غفاری را تطمیع کرد می شود تطمیعش کرد؟ آقای ابوذر غفاری چقدر سکه می گیری دانشمند هستهای ما را ترور می کنی؟ چقدر می گیری مغز مطهری را هدف قرار می دهی؟ تطمیع می شود؟ ابوذر غفاری که نمی شه تطمیعش کرد. حالا بحث یک سکه و دو سکه و ده سکه که نیست. یکی دو تا کیسه سنگین را دوش دو غلام مثلا، آمدند در خانه ی ابوذر؛ آقای ابوذر چشم شما روشن این هدیه قابلی ندارد محضر شما. اما ابوذر با ایمان و تربیت شده مکتب توحید حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم او که تطمیع نمی شود او در مکتب عدل انبیا تربیت شده و لذاست که تا آوردند پیشش یک سوال کرد گفت که خب بیت المال را تقسیم کردید به هر مسلمانی این سهمیه رسیده این هم سهمیه من است؟ گفتن نه چنین کاری که نشده ما به کسان دیگه که چیزی ندادیم مخصوص شما فرستادیم، گفت مخصوص من؟! من که نیازی ندارم. گفتند شما نیازی نداری! تمام اتاق شما یک حصیر است و یک نان جو داری و که یک کاسه چوبی چیزی نداره که بگویی زندگی اوورت. گفت من به ولایت علی علیه السلام بی نیازم، من اصلا نیازی ندارم، گفتند خب حالا که این طور شده میتوانی برای خدا یک کاری بکنید؟ چیکار کنم شما نیازی نداری، شما اینها را بگیر به هر جا می خواهی بده به هر کسی که می خواهی بده. به جهتی که ما وقتی که می آمدیم، آنها روحیه شما را می دانستن و به ما گفتند اگر بتوانید این را بقبولانید به ابوذر، آزاد می شیود. برای آزادی ما بپذیر، گفت بله شما آزاد می شوید ولی من برده می شوم من همچین کاری نمی کنم.
انسان مؤمن تطمیع نمی شود انسان مؤمن خدا دارد. هرچه برایش پیش بیاد در انجام وظیفه، همان خیرش است می خواهد تلخ باشد یا شیرین. وقتی پزشک برای شما نسخه تهیه می کند فقط از شیرینش استفاده می کنید؟ از تلخش هم استفاده می کنید. چه فرق می کنید. بابا این نسخه خدای حکیم است. مؤمن! بعضی هایش تلخ است بعضی هایش شیرین. هیچ فرق نمی کند. خب ابوذر را که نشود تطمیع کرد، آن تطمیع؛ – حیوانها تطمیع می شوند نه انسان ها- ابوذر انسان است حالا چکارش کنیم، تهدیدش کنیم. کاری ندارد فشار بیارید بالایش، یعنی چیکار کنیم، این را بفرستید به شامات زیر سلطه قدرت بنی امیه برایش سخت می گیرند و می فهمد که بالاخره ما حسابی داریم و کم میآورد. خب تبعید کردن آن جا. او به باطل هیچ اعتنایی نمی کند هر که باشد شخصیتی به عنوان باطل پیدا نمی کند باطل شخصیت ندارد، باطل یک موجود کثیف است. او برای آنها حسابی قائل نبود. کاری که می کرد تبلیغ عدل می کرد و شاید ریشه یابی کرد. این افتخاراتی که بعد از هزار و چهارصد سال به عنوان شیعیان لبنان و منطقه افتخار می آفرینند با همان روحه ابوذر اینها تربیت شده ابوذر اند. بالاخره داد بنی امیه درآمد به مرکز حالا به تعبیر امروز مخابره کردند که ما که حریفش نیستیم این را جمعش کنید این چه آدمیست! اما چطور از سوریه تا حجاز بر شتر ناهموار پاهای برهنه، که وقتی به آن جا رسید این پوست و گوشت های بدن ریخته بود و خون جاری بود. کم آورد؟ نه کم نیاورد! گفتند دیگر چیکار کنیم؟ گفتند این در مدینه که نباید باشه، کجا بفرستیم هرجا که شکنجه روحیش بیشتر است. از که بپرسیم که از کجا بدش می آید از که بپرسیم گفتند از خود ابوذر بپرسید که کجا برایت از همه جا بدتر است؟ از خودش؟! بله چطور؟ مگر پیغمبر نفرمود که زیر آسمان زیر سایه آسمان و بر دوش زمین صادق تر و راست تر و راستگو تر از ابوذر خلق نشده پیغمبر نفرمود؟ چرا. پس آنکه بهتر به ما جواب خواهد داد خودش است. گفتند ابوذر زیر آسمان از کجا بیشتر بدت می آید؟ گفت از «ربذه» به جهتی که دوران جاهلیت آن جا بودم از جاهلیت و از کفر از بت پرستی بدم می آید. گفتند بفرستید به ربذه، هیچ کس هم حق ندارد برای سر راه ابوذر او را بدرقه کند، دیگران نیامدند اما امیرالمومنین علی و حضرت امام حسن حسین علیهم السلام برای تعظیم این صحابه پیغمبر که فرمود این راستگوترین است و راست ترین است و صادق ترین است، آمدند؛ بنازم این مقاومت را، تنها علاج مقابله با باطل مقاومت است، اینها درس های ابوذر است صحابه بزرگ پیامبر اکرم. امام علی فرمود به ابوذر: «يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ، فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ»[۷] تو برای اقامه عدل و حق و مبارزه با ظلم ایستادگی کردی مقاومت کردی، امیدت به خدا باشد این کار برای خداست. امروز بعد از هزار و چهارصد سال، اینها شاگردهای ابوذراند لبنان مظلوم فلسطین مظلوم غزه مظلوم یمن مظلوم ایران مظلوم اسلام مظلوم شما می بینید که این همه متأسفانه به اهل باطل به دزدهای بین المللی، اصلاً اولین سوال است که بفرمایید که این غربی ها این اروپایی ها که ایالات متحده آمریکا هم اروپایی ها هستند، دزدان بین المللی بفرمایید اینها در این منطقه ما چیکار می کنند برای چه آمدند؟ آمدن مشکلات شما را حل کنند! مشکلات شما حل کنند! دزد می آید مشکل حل کند، این سرمایه هایی که در طول تاریخ غارت کردند و ربودند و بردند و این گنج ها با این معادن و این نفت و این گاز و بالاخره اینها که آنها شدند صاحبش عجیبه است، صاحبش این مردمن آنها شدند صاحبش تازه تحریم هم می کنند. این علامت چیست «وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و عدمه منّا»[۸] ، نبود حکومت عدل به خاطر سستی ماست، ما کم آوردیم ما مقاومت نکردیم ما به آنها رو دادیم ما به آنها ریش و قیچی دادیم آنها در همه امور ما دخالت کردند سرنوشت ما را گرفتند و متأسفانه ما کم آوردیم، مشکل مال ماست، «عدمه منا»، این درس مقاومتی که از روحیه امام بزرگوار و رهبر معظم انقلاب برای حفظ آبروی مسلمین و این که مسلمین یَد واحده بشوند مسلمین از خودشان از منافعشان هنوز بعضی بسیاری مسئله وحدت را نمی فهمند وحدت یعنی چه. هر که هستی وحدتی که در اینجا مراد است یعنی از منافع خودت دفاع کنی. معنی اش این است. حاضر نیستی از منافع خودت دفاع کنی، من چکار کنم؟! این وحدت در اینجا یعنی جامعه مسلمین. خب هر کسی بالاخره هر مذهبی که دارد هر دینی که دارد هر عقیده ای که دارد برای خودش دارد، محترم است، بسیار خوب. ما به او کاری نداریم. اما منافع شما چیست از منافعتان دفاع کنید هر که هستی هر کشوری که هستی از پنجاه و هفت کشور به اصطلاح اسلامی منافع خودتان را حفظ کنید وحدت یعنی این؛ همین قدر هم متاسفانه یا نفهمیدن یا نمی خواهند بفهمند. چرا؟ به جهت این که دشمن خیلی حساب شده برای سلطه بر جهان. جامعه بین الملل را چقدر شنیدید؟ «جامعه بین الملل» عجب «جامعه بین المللی»، خب بفرمایید جامعه بین الملل حالا هر کی هستی هر چه هستی بالاخره سازمان ملل، آهای شورای امنیت، آهای دادگاه لاهه، آهای حقوق کودک آهای حقوق بشر و از این اسماء و القاب؛ خب اول باید شما را تشییع جنازه کنند شما که عرضه ندارید حرف هایی هم که می زنید برای سرگرمی مردم می زنید که وقت بسوزد و بگذرد و نتانیاهو… نتانیاهو کارهای نیست نماینده شماست که این کارها را می کند، چه کسی نمی فهمد؟ این سازمان ملل چه کسی است؟ بله بعد از جنگ جهانی که مردم از گرسنگی از همین شوم مکتب غرب و ترس و وحشت بعد اینها برای خودشون همه چیز ساختن مثل عروسک بازی، سازمان ملل ساختن خودشان بودن دادگاه لاهه ساختند که هم خودشان بودن شورای امنیت ساختن، که خودشان بودند و حقوق بشر خودشان، همه خودشان بودند. بنابراین این سران به اصطلاح کشورهای غربی و غیر این ها این ها همه شان یکی هستند اهداف شوم استعماری را برای سلطه بر جهان، بعد با چه شگردهایی؟ حالا مثلا پنجاه کشور شد عضو سازمان ملل، بسیار خوب، بعد چه شد؟ بعد حدود صد و پنجاه کشور دیگر اضافه شد مثلا حدود دویست کشور شد این جامعه بین الملل حالا اینها چه کسانی هستند؟ تا به حال پرسیدید اینها چه کسانی هستند؟ اینها یک کشورهای دست ساخته ای هستند که هم خنده آور است هم گریه آور است. بروید اسم آنها را پیدا کنید اولاً با عینک ذره بینی ببینید اینها چه کسانی هستند کجا هستن؟ مثلا یک کشور یازده هزار جمعیت دارد! مثلا کشوری یازده هزار بله دوازده هزار جمعیت دارد، مثلا هجده هزار جمعیت دارد، عجب! مگه کشوری …! خوب بله آنها هدفمند ساختند برای چه؟ به جهت اینکه این بالاخره عضو سازمان ملل است در مجمع عمومی سازمان ملل یک رای دارد دیگر درست یا نه، صد و بیست و پنج کشورش اندازه ایران نیست، خوب، حدود دوازده کشور اندازه یک شهرستان کشور شما نیست؛ خب، اما دویست کشور مجمع عمومی است اینا را چه کسی ساخته؟ آمریکای شیطان، برای اینکه تعداد کشورهایی درست کند و برای برنامه های شومشان. هر جا هم می روند، ببینید چه پشتوانه هایی برای خودشان درست کردهاند. همهاش هم کاذب و فریب است. از آن طرف نقشه چیست؟ نقشه برای این است که خاورمیانه را تجزیه کنند کشورهای کوچک بسازند و بعد آنها را به خود وصل کنند هم نوکرند هم پشتیبانند هم سربازند هم حیوانند از آنها استفادهی سوء کنند برای سلطه بر جهان، هر جا که میروند در هر کشور، چه می سازند پایگاه نظامی می سازند. شما از این حرف ها چی متوجه می شوید؟ غرض آنها چیست؟ ، غرض آنها اینست که آهان کشور شما را اصلاح کنند؟! بر هر کشوری هم که قدرت و مسلط میشوند و تسلط پیدا می کنند زیرساخت هایشان مخصوصاً زیرساخت های نظامی را بمباران میکنند و از بین می برند برای چه؟ حالا شما برو این را بزک کن آمریکا را بزک کن. بابا او دارد مقدمه فراهم می کند که با همه جهان او کاری کند که باغزه می کند، تو فقط از دور بزک می کنی او را؟! اینقدر انسان انگل، بی شخصیت، اینها فرعون های زمانند و بالاخره اینا هستن که کودک ها را ذبح می کنند، «يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ»[۹] ،این کار فرعون نبود؟ این فرعون. این قرآن نیست؟ این ذکر، «فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»[۱۰]، یک آدم هوشیار میخواهد که فکر کند و فرصت را به آنها ندهد آنها برای کل جهان برنامه ریختند و اگر مقاومت در آنها نشود همه جهان می شود غزه، بعد می خواهند او بیاد آب خوردن ما را – فراهم کند- غرب! ، و نعوذ بالله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا، که البته در این مصاف، اسلام پیروز است شما پیروزید منتها صبر و مقاومت می خواهد. همین طوری که ملاحظه می کنید، امروز انقلاب شما جهانی شده این بیداری عالم گیر شده، خود مردم غرب جوان های عزیز دانشجو و غیره امروز در خود کشورهای غربی فریاد می زنند، پلیس آنها را می زند زندان می برد سرنوشتشان را تغییر می دهند، تحصیلاتشان را معوق می کنند اما می بینید حتی جوان انگلیسی حتی جوان آمریکایی و اروپایی پای حرفش ایستاده و عدالت می خواهد. امروز بالاخره این ندای انقلاب شما عالم گیر شده شما پیروز میدانید منتها شرطش عمل است وعده الهی هم، «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»[۱۱] عمل! عمل!، شعار باید باشد، به هر حال آرمان باید باشد، اما عمل گرایی شرط موفقیت است، که قرآن وعده را به اهل عمل داده، «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا »[۱۲] .
صلوات بفرستید.
۱۴۰۴/۰۱/۲۶
[۱]شرح تجرید الاعقاید، ص ۳۶۲
[۲] کلیات حدیث قدسی , جلد۱ , صفحه۷۰۹
[۳] سوره مبارکه حدید/ آیه ۲۵
[۴] تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب , جلد۱۲ , صفحه۵۶۱
[۵] سوره مبارکه قصص/ آیه ۴
[۶] سوره مبارکه نازعات/ آیه ۲۴
[۷] نهج البلاغه/ خطبه ۱۳۰
[۸]شرح تجرید الاعقاید، ص ۳۶۲
[۹] سوره مبارکه قصص/ آیه ۴
[۱۰] سوره مبارکه قمر/ آیه ۱۷
[۱۱] سوره مبارکه نور/ آیه ۵۵
[۱۲] همان