بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم وفقنا لما تحب وترضی
با تبریک و تهنیت میلاد مقدس حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم، بر گرگهای بین المللی؛ خیلی خوش آمدید، هم از دیدارتان بهرهمند شدم و هم از فرمایشاتتان.
بسیار خوب شروع کردید، دعا میکنم که انشاءالله تا پایان بشود مشکلات مردم را حل کرد و این مهمترین مسئله است؛ آیت الله العظمی فاضل لنکرانی مرجع تقلید قدس سره یک عبارتی دارد که مکتوب هم هست، به عنوان یک کارشناس دینی، که پنجاه سال به عنوان کارشناس دین کارمیکند میفرماید به این نتیجه رسیدم که بعد از فرائض و واجبات همه مستحبات سرجای خودش اولویت دارد، اما اگر کسی به هیچ یک از مستحبات توفیق حاصل نکرد به شما میگویم که اولویت را به حل مشکلات کار مردم قراربدهید، فردای قیامت هم از شما بپرسند بگوئید دردنیا فاضل لنکرانی چنین گفت که بعد از فرائض و واجبات این اولویت است.
]فرصت خدمت کردن به مردم[اینها هم فرصت است، حالا چه اتفاقاتی افتاده که این فرصت به دست آمده و از این فرصت میشود گرهی از کار محروم را حل کرد و لبخندی بر چهرهی انسان محروم حاصل بشود، این فرصت هم که نمیماند، این تشریفات و زنده باد و مرده باد و غیره، اینها همه فراموش میشود، آنچه که میماندعمل صالح است، بقیه هیچی نمیماند، این در حالی است که خیلیها از کسانی که به دنبال منافعشان هستند و دورمسئولین میچرخند به مسئول ارادتی ندارند، مسئول را برای خودشان ابزار میدانند.
الحمدلله شما کار را خوب شروع کردهاید، خوب، دانش یک امتیازی است و مهمتراز آن مهارت کار است، مهارت در همراه بودن است یعنی هر امری را مباشرتاً غیر از تئوری، مباشرتاً ورود پیدا کنید که راه حل این است، اقدامات این است، این مهارت است و این کار شدنی است.
یک وقتی یکی از مسئولین رده بالای همین استان که من به کار ایشان اشراف داشتم الحق خوب کار میکرد، خیلی خوب کار میکرد، بالاخره هر چیزی یک ابتدا و انتهایی دارد، یک وقتی هم شرایط ایجاب کرد که ایشان رفت و دیگری آمد، بعدها من رفتم به دیدن ایشان و حالشان را پرسیدم، گفتم حالتان چطور است؟ گفت حال من خوب نیست، گفتم چرا؟ گفت به جهتی که از فرصت حداکثراستفاده نکردم و الان حسرت میخورم، شما میدانید آنچه که قانون تکلیف کرده بود من عمل کردم و کار امروز را به فردا نیانداختم، اما خیلی از کارها بود که خلاف قانون نبود ولی قانون هم الزام نکرده بود اما خلاف قانون نیست، مثل همین که من از فراغت فرصت و جایگاه خودم برای محرومین، برای مستضعفین و خدمات عامه اقدامی کنم، چون مؤثرهستم دیگر، امروزدر این جایگاه حرف تأثیردارد، فردا میبینید که این حرف دیگر تأثیر ندارد، گفت من الان که کارم تمام شده میبینم خیلی خلأهایی هست که من میتوانستم ازموقعیت خودم به نفع حل کارمردم استفاده کنم درحالی که خلاف قانون هم نیست اما قانون الزام نکرده بود، خوب من میتوانستم ازاختیارات خودم بسیاری ازمسائل را انجام بدهم و الان میببینم که آن فرصت از دست رفت؛ این زبان حال همه هست بعداً انسان چه میشود، خوب اینجا هم که همانطوری که خود حضرتعالی آگاه هستید ملاحظه میکنید]خراسان جنوبی[ مردم با صداقتی دارد، نیروهای کاری خوبی دارد، حرف گوش کنند، مثل بعضی از جاهایی که گزارشاتی میدهند چون من با اینها آشنا هستم در گذشتهها در ظرف این سی و چهل سال، گاهی ازجریانات مثلاً در یکی از شهرهای استان میگویند فلان حادثه پیش آمده است، این سابقه درمردم ندارد، وقتی پیگیری کردیم میبینم که اهل این استان نبودهاند، ذاتاً این مردم چنین مردمی هستند، البته از قبلها هم شهرت بود که آن موقع میگفتند جنوب خراسان، که بعد از تربت حیدریه شروع میشد و تا نهبندان ادامه داشت.
خود من در ارتش بودم و از سراسر ایران نیرو برای آموزش میآمد، وقتی نیروهای آموزش محلی میآمدند دل ما جمع بود] خیال ما راحت بود[، این زمینهی کاراست، این فرصت و زمینه را، این شرایط انقلاب و شرایط شرارتهای رسوایی سازمان ملل و شورای امنیت و دادگاه لاهه و این بیحسابی دنیا و این دزدی گرگیها و این همه حمله و هجومها و قتل و عامها و اینکه با هواپیما بچههای شیرخوار را میزنند، اینها دیگرهیچ حیایی، هیچ شرمی از هیچ کاری ندارند، گناهی و فسادی و جنایتی نبوده که انجام ندهند و این خوب در چنین شرایطی مردمی که انگیزهی الهی دارند، انگیزهی دینی دارند، انگیزهی خدمت دارند، حالا کاری از دست بنده یا از دست شما بر میآید مضایقه نکنیم، آنجایی که میشود مشکل این مردم را حل کرد مضایقه نکنیم، که البته حضرتعالی موفق هستید، تجربیات حضرتعالی هم بعد از دانشتتان و تجربیاتتان فرصت مغتنمی است، بنابراین امیدواریم که دورهی بسیار خوبی از تشریف فرمایی جنابعالی و خدمات شما برای مردم باشد، ما هم در خدمت هستیم، از دست ما کاری ساخته نیست ولی خوب در خدمت هستیم. صلوات بفرستید.