بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و الصلاة و السلام علی رسولالله و علی آله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همهی اهل ایمان، با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم مخصوصاً مظلومین فلسطین،غزه و لبنان بر گرگهای بینالمللی و پیشاپیش عرض تسلیت ایام شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها، خیلی خوش آمدید، تشکر میکنم.
برای بنده امروز خیلی صبح خوبی بود و هست، به همهی شما خیرمقدم عرض میکنم، مخصوصاً امام جمعهی محترم که هم از دیدارشان بهرهمند شدم و هم از فرمایشاتشان.
همانطور که فرمودند مردم این شهرستان{زهان} به صورت ویژه از ایمان و تعهد صداقت و رشادت عشایری از کمالات نفسانی برخوردارند. خراسان جنوبی در عین حالی که الحمدالله مردم ایران ما در سطح جهان نمونهاند و امام به مؤمنین اول انقلاب فرمود که شما در زمان خودتان از اصحاب پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، در آن زمان و از مردم دوران امام علی علیه السلام، شما ارجح هستید، چون در آن زمان آزمایشهای مردم را دیدید که با همهی اوصاف و با همهی خوبیهایی که داشتند اما در مسئلهی حساس امامت و رهبری دچار مشکل شدند و امام علی علیه السلام را تنها گذاشتند؛ اما مردم ایران در آن شرایط سخت، آن همه شهدایی که قبل از پیروزی انقلاب دادند، همراه با شکنجهها، اما ایستادگی کردند و امروز برای جهان نمونه شده است، ملاحظه میکنید این بیداری جهانی که حاصل شده است مردم جهان برخلاف دولتهای ظالم و ستمگرغرب، مردم بیدار شدند و به برکت این انقلاب بعد از چهل و پنج سال این بیداری جهانی در مقابل استعمارگرها حاصل شده است، حالا با همه خوبیهای مردم ایران، خراسان جنوبی میدرخشد و باز بعضی از شهرستانها در خراسان جنوبی میدرخشند، خیلی مایهی خوشبخت است.
عنایت دارید که همهی مشکلاتی که وجود دارد از هر نوعش اینها مشکلات خلقالساعه نیست که بی دلیل حاصل شده باشد، در واقع ما تابان خواب مرگی را میدهیم که در گذشتهها در کشورهای اسلامی آن خواب مرگ بود، اینها از دور نگاه کردند تا اروپاییهای وحشی با آن سابقهی ننگین تاریخی و تحمیل جنگهای جهانی اول و دوم بر دنیا، بعد از آن قتل و غارت و گرسنگی ها و مرگ و میر در همین ایران شما که که انگلیس حاکم بود؛ فقط یک گوشهاش ایران در آن موقع حدود بیست میلیون جمعیت داشت، ارزاق را از بین بردند و سوختند و نابود کردند، جلوی وارد غله از شرق و غرب از طرف هند و از طرف عراق گرفتد،ن نصف مردم با ذلّت و بدبختی از گرسنگی و بیماری مردند؛ همان کارهایی که استعمار الان روی مردم غزه انجام میدهد، منتها آن موقع چراغ خاموش بود، اسمش جنگ نبود این مشکلاتی که ما الان داریم مشکلات مال حالا نیست مشکلاتی است که به ارث مانده، یعنی از نظر آن تحلیلگری که علمی تحلیل میکند میداند که لوازم هر امری چه میشود، و حتی آن هم برمیگردد به صدر اسلام، یعنی رشتهی طولانی دارد.
حالا حرفی که بنده از خودم دربیارم اگر از قول یک عالم بزرگوار مصری سنی مذهب افراطی، و او هم از قول اروپاییها که این حرف مال آنهاست، مال بنده که نیست، رشید رضا عالم بزرگ مصری از برادران اهل سنت است یک مقدار هم حالت افراطی دارد به سمت و سوی وهابیها، صاحب تفسیر هم میباشد، مشهور هم هست، سیاسی هم هست، این عالم بزرگوارمیفرماید که فلان دانشمند اروپایی که البته آلمانی بوده او میگوید آقای رشیدرضا از قول آن دانشمند اروپایی که آلمانی است میگوید، او گفته یا نوشته که اگر ما میدانستیم معاویةبن ابیسفیان در چه قیافهای بود ما چه کار میکردیم، مجسمهی او را از طلا سر چهارراههای اروپا نصب میکردیم، خوب این چه ربطی دارد به شما، خوب چرا؟ به جهت اینکه اگر او جلوی علی را نمیگرفت، رهبری جهان با علی بود، همهی دنیا مسلمان میشدند و ما اروپاییها امروز نمیتوانستیم آقایی بکنیم، ببینید این تحلیل را، یعنی آن روزی که ستمگرانی همچون بچههای ابوسفیان، یزید بن معاویه، بدتر از آن بنی مروان حکم که خانوادهی کثیفش را پیغمبر خدا از مدینه تبعید کرد، حق ندارند بیایند در جامعه، اینقدر اینها فاسد بودند، حتی بعد از پیغمبر اکرم به خلیفهی اول گفتند خوب حالا که پیغمبر از دنیا رفته اجازه بدهید خانواده حکم بیاد ایران برای همه ایرانیها، خلیفهی اول گفت من هرگزهمچین کاری را نمیکنم پیغمبراو را تبعید کرده، آن به جامعه ضرر داشته است من چطور چنین کاری را بکنم، نکرد، خلیفهی دوم آمد و مردم مراجعه کردند گفتند که خوب حالا شما اجازه بدهید این خانواده حکم برگردند، دشمنان درجه یک خاندان پیغمبر، خلیفهی دوم هم گفت من هرگز چنین کاری را نمیکنم، پیغمبر چنین کاری نکرد، خلیفهی اول این کاررا نکرد، من هرگزاین کار را نمیکنم، نوبت به خلیفهی سوم که رسید، نور چشمها و فامیل و فلان وغیرذلک او (مروان حکم) را آورد، برای چه کار؟ راننده تاکسی باشد، نه امور داخلی کشور را داد به مروان حالا این مروان بعد از یزید چند روزی فاصله شد خلیفه شد، بعد از دوران معاویهی صغیر که حالا این راهم شما میدانید ولی گفتنش خیلی خوب است آن وقت شد خلیفه، بعد از او عبدالملک مروان، بعد بچههای او یکی پس از دیگری، ولیدبن یزیدبنعبدالملک مروان او دیگر به گیلاس (لیوان) شراب قناعت نمیکرد حوضی از شراب داشت میرفت داخلش شنا میکرد، این شده جانشین پیغمبر، مشکلات مال چه دورانی است، این در حالی است که وقتی یزید ساقط شد پسرش معاویه صغیر پسر یزیدبنمعاویه،مردم رفتند با او بیعت کردند، پیش از مروان رفتند با او بیعت کردند، چهل روز گذشت معاویه صغیر پسر یزید به مسجد نیامد، این چه خلیفهای است، بعد از چهل روز آمد به مسجد رفت بالای منبر گفت مردم جدم معاویه دزد بوده، پدرم یزید دزد بوده، حق اهل بیت را گرفتند، خانوادهی ما با جانشینی پیغمبر چه ربطی دارد، حرفها را گفت و از منبر آمد پایین و گفت من بیعت شما را نمیپذیرم، رفت تو خانه مادرش آمد پشت در هرچه توانست به او بد گفت، اما او با احترام گفت مادر جان همهی مواردی را که گفتید درست است اما من با این ننگ که پسر یزیدم چه کنم، خوب شماها حتماً رفتید بنده که شرفیاب نشدم زیارت حضرت زینب سلام الله علیها، شما که دمشق رفتید قبر پسر یزید معاویه صغیر داخل مسجد است و مردم به زیارتش میروند، محب اهل بیت است خوب، قرآن فرمود « لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»[۱]، خدا میفرماید که ستمگر در حکومت دین جا ندارد اما این آقایان مسلمانها چیکار کردند، نه تنها یک آدماهای معمولی،بلکه یک آدماهایی که به صورت شاخص بدترین دشمنان پیغمبر بودند خلافت را سپردند به آنها و خودشان بنا کردند به نماز خواندن، عجب نمازی.
مشکلات از کجاست؟ از تاریخ است و در زمان معاصر ما این کشور کلاً دست چه کسانی بود؟ دست همین صهیونیستها بود، ژنرال موشه دایان وقتی با شاه صحبت میکرد شاه میلرزید، هر چه میگفت اینها از خود اختیاری نداشتند، صهیونیستها،آمریکاییها و چهار تا کشور اروپایی اینجا حاکم بودند، حالا عمدهاش همان انگلیس و صهیونیست و آمریکا، آمریکا که همان اروپاییها هستند، حالا منظوراینها اساسشان بر این است که به هر جا ورود یا نفوذ پیدا کنند جامعه را نگه دارند و نگذارند رشد کند، اگر زیرساختی دارند ویران کنند که عقب مانده بشوند و بعد بر آنها حاکم باشند، همه جا این کار را کردند، حالا میخواهد چه کشور مسلمان باشد چه غیر مسلمان، ویتنام که مسلمان نبود، کارش جنگ نبود، آمریکاییها گفتند شما باید از ما برنج بخرید گفتند بابا ما خودمان تولید برنج داریم از شما چرا برنج بخریم حمله کردند و سالها مردم را کشتند و نابود کردند و مزرعههاشان را خراب کردند،ٌ کار استعمارگرها این است دیگر، بعد به تعبیر میگویند که {اینها دارند از ایران یک} کشور سوخته درست می کنند، کشور سوخته که نمیتواند از خودش دفاع کند، آنها به هیچ کشوری، به هیچ ملتی اجازه نمیدهند، چرا که اینها دزدان بینالمللی هستند و همدیگر را پیدا کردند با تشکیلات مجهز و دانشبنیان و با همهی قساوت تفکرشان این است که ما انسانیم و بقیه حیوان هستند در قیافه انسان، جانشان، مالشان، ناموسشان هیچی محترم نیست، این تفکر است دیگر؛ حالا منظور؟ خوب پیشرفتهایی که در جهات مختلف در حالی که آنها یک روز ما را رها نکردند، جنگ اقتصادی، جنگ ترکیبی، جنگ نظامی، جنگ فرهنگی، بالاخره یک روز ما آزاد نبودیم، اما با همهی این حرفها این همه رشد اتفاق افتاده است به طوری که امروز در سطح چند کشور خاص پیشرفته جهان مطرح هستیم اما مشکلاتی که آنها به وجود آوردند از دورانهای دور، از نفوذشان در اواخر دوره صفویه بگیرید تا وقتی که کل کشور را بلعیدن، اگر انقلاب شما مردم نبود حال شما از مردم غزه و فلسطین بدتر بود، قطعی است، اما خوش به حال این مردم چقدر ایستادگی کردند برای پیروزی انقلاب، امام قدس سره را چرا از کشور بیرون کردند؟ مستحضرید دیگر چرا بیرون کردند؟ خوب سلطهی همه جانبهی استعمار که اشاره کردم یک گوشهاش کشتن ده میلیون ایرانی بود، یه گوشهاش ده میلیون نفر نه ده هزار نفر، خوب آنها با این سلطه با شکنجههایی که بوسیله ساواک میکردند، با تهدیدهایی که میکردند، همهی امور و نبض امور دست آنها بود، از به اصطلاح شخص اول کشور تا او کدخدایش زیر نظر آنها انجام میشد، جان و مال و ناموس و حیثیت مردم، برهمه چیز مسلط بودند، خوب ما که آن دوران را به خاطر داریم دیگر، من بچه متولد شده دوران رضا شاه پلید هستم، همهی آن دوران را دیدم، از هشتاد سال قبل به خاطر میدهم، هشتاد و پنج سال سن من است خوب، همه چیز در اختیارشان بود، کسی حرف میزد نابودش میکردند، کسی نبود سوال کند که چه شد، چه کسی جرأت میکرد سوال کند، حالا به این قانع بودند نه، به این هم قانع نبودن، بلکه باید ملت تحقیر بشود، چرا تحقیر بشود؟ به این نحو میگفتند مجلس ملی، مجلس نمایندگان مجلس، اصلاً مردم خبر نداشتند، مدتها یک بیرجندی از این تشکیلات امرای بیرجند، نمایندهی مردم کرمان بود اگر از مردم کرمان میپرسیدید نماینده شما در مجلس ملی چه کسی است اصلاً نمیدانستند کیست، انتخاباتی نبود، دستوری در مجلس ملی بود باید امضا میکردند، ببینید همه چیز دستشان بود، اما باید تحقیرکنند، تحقیرش این بود که این را بصورت لاهه به مجلس بدهند و به اصطلاح نمایندگان ملت این را امضا کنند که چکار بشود که مستشاران خارجی که از کشورهای آمریکا، انگلیس و صهیونیستها درایران زندگی میکنند و پولهای ایران را میدزدند و میبرند که مثلاً صد هزار جمعیت خواهند بود، اینها مصونیت دارند، مصونیت دارند یعنی چه؟ یعنی اینها هر کار که بکنند، به ناموس کسی تجاوز کنند، انسانی را بکشند، کار بدتر از این بکنند در ایران هیچ مقامی حق ندارد بپرسد شما چرا اینکار را کردید، باید در کشور خودش سوال بشود از او، این یعنی چه؟ یعنی امضای بیغیرتی ازهمهی مردم گرفتن، معنیاش این است دیگر که کسی دست ناموس تو را گرفت حق نداری بگوئید کجا میبری، مسئله این بود خوب، آن موقع مثلاً ایران سی تا سی و پنج میلیون نفر جمعیت داشت کسی جرأت نمیکرد حرف بزند که آقا این چه فکر و طرح و تحمیلی است، هیچ کس جرأت نمیکرد حرف بزند جز یک نفر و او امام قدس سره بود، فریاد زد گفت شما ما را فروختید، شما کشور را فروختید، چه کردید، فریاد زد، امام قدس سره را گرفتند و از کشور تبعید کردند به ترکیه وبعد عراق و بعد از عراق استعمار که به هم پیوسته شد امام را از عراق بیرون کردند و کویت هم نپذیرفت، امام مانده بود، همان جا طرح هم بود که امام را بربایند، به امام عرض کردند آقا آیا شما وظیفهتان را انجام ندادید، کفایت نمیکند، خوب میبینید در دنیا نمیشود، امام فرمود اگر هیچ جا من را راه ندهند من روی آبهای آزاد اقیانوسها میروم و تا آخرین لحظهی حیات فریادم را بلند میکنم؛ عنایت دارید امروز چه شده است، امروز آن فریاد امام ایران الان به عنوان یک ابرقدرت منطقه تبدیل شده است و نقطههای مقاومت چه در این منطقه چه در آمریکای لاتین چه در جاهای دیگر به جای خودش، مردم خود کشورهای منحرف غربی که دولتهایشان فاسد و استعمارگر هستند امروزآن فریاد امام است که به این جا رسیده و بیداری جهانی حاصل شده است؛طبق نظرسنجیها هشتاد درصد مردم انگلیس علیه استعمار انگلیس فریاد میزنند اما یک روز آنها ما را تنها نگذاشتند وقت ما را گرفتند با هر نوع مبارزهای؛ آقای پوتین رئیس جمهور روسیه هشت یا ده ماه قبل بود فکر کنم یک صحبتی داشت در خلال سخنرانیش گفت که جنگها با تحمیلها و فتنههایی که استعمار بر ایران تحمیل کرده اگر یکی از اینها فقط یکی از اینها در هر کشوری میبود آن کشور ساقط میشد، اما قدرت ایران را ببینید در هر موردی نه تنها ساقط نشد بلکه مردم بیدارتر شدند، در آن روزهای اول انقلاب امام فرمود ما را بکشید مردم ما بیدارتر میشوند، امروز مردم جهان دارند بیدار میشوند، شما تنها نیستید.
مشکلات داریم، مشکلات که به هر نحوی باید در دست و پنجه توانایی شما و مردم و دولت حل بشود که یکی پس از دیگری حل میشود اما زمان میخواهد، اینها فقط یک راه حل دارد آن چیست؟ قدرت پیروزی در قطع دست استعمار است این مبارزه جهانی که است تمام دین و تمام کفر با هم درگیر شدند که سمبل ایمانش ایران است و آن طرف هم به اصطلاح شیطان بزرگ سمبل استعمارگرهاست، این بالاخره به پایان میرسد، مشکلات جامعهی بشری بحث ایران نیست، ایران در اولویت است، اما این مشکلات به معنای صحیحش وقتی حل میشود که به پیروزی نهایی برسیم و آن هم در گرو کار خود ماست که الحمدلله روزبه روز آثار پیروزی اسلام و شکست کفر و نفاق ظاهر میشود، اینکه میبینید مردم از سراسر جهان در اربعین به کربلا میآیند همهی آنها که مسلمان نیستند، برای چه کاری میآیند؟ میگویند عدالت این جاست، منجی عالم فرزند حسین مهدی علیه السلام است، مردم به این بینش رسیدند، آن اُسقُف یا آن کشیش مسیحی هم از فلان کشور غربی وقتی به کربلا میرسد صلیبش را کنار میگذارد و بر خاک حسین علیه السلام سجده میکند، این نرخش یک نرخ معمولی نیست این به همهی دنیا میارزد.
شما مردم عزیز، با ایمان، انقلابی، که همواره بر طریق روحانیت صحیح اسلام و پیروی از علمای بزرگ، نسل به نسل بودید که مخصوصاً زهان جزو مکانهایی است که خودش مدرسه علمیه با قدمت شاید هشتصد سال قبل دارد پیداست این مردم چقدر اصیل هستند، امیدواریم که همان طوری که در روایات و اخبار و احادیث آمده این شرایط آخر الزمانی است، باید صبر کرد، فتنهها میآید« لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً، وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً»[۲]، افراد خالص میشوند و آماده میشوند برای انشاءالله ظهور حضرت مهدی صاحب زمان؛امیدواریم که شماها همه در این مبارزه بینالمللی در مقابل کفر جهانی در نزد امام زمان رو سپید باشید، صلوات بفرستید.
[۱] – سوره مبارکه بقره، آیهی۱۲۴
[۲] – خطبهی ۱۶ نهج البلاغه