خانه / متن بیانات / بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار با رئیس و جمعی از اعضای بنیاد نخبگان خراسان جنوبی

بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار با رئیس و جمعی از اعضای بنیاد نخبگان خراسان جنوبی

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبرمسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و همه سنگرنشینان علم و ایمان، با عرض تبریک و تهنیت و تسلیت شهادت سید آزادگان و سید مقاومت و همچنین در گذشت عده‌ای از کارگران عزیز در استان ما، خداوند روح همه‌شان را شاد بفرماید؛ شما خیلی خوش آمدید، فرمایشات شما حساب شده، مفید، علمی، قابل بهره‌برداری بود، تشکر می کنم، باید هم چنین باشد.

انسان موجودی است که به تعبیرقرآن به طورفشرده «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»[۱]، انسان همه چیزدان آفریده شده است، بقیه‌اش حجاب است که باید برداشته بشود، آن هم کم نیست. انسان به این عالم آمده است که انهو آمده دورانی را بگذراند که عالِم شود، در فرمایشات شما بود که نه تک بُعدی عالِم شود، مسئله فلاح که در دعوت حضرت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم هم که «قولوا لا الله الا الله تفلحوا» همان به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان است، آن وقتی است که هم علم را،هم جهت علم را بداند وحفظ کند، انسان‌ها همه نخبه هستند منتها نوع حجاب‌ها فرق می‌کند، چگونه باید پرده‌برداری بشود با تعلیم و تعلم و کلاسیک یک بخشش است، با سیر و سلوک وعرفان این یک بخشش است، با اطاعت محض از وحی یک بخشش است، اما اجمالش در بعضی روایت‌ها دارد که تمام تلاش‌هایی که بشرتا قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام بنماید دو نسبت به بیست و هفت و بیست و پنج سهمیه دیگر بعد از ظهور خواهد بود که انسان به علم جامع برسد و آن وقت که انسان به علم جامع برسد تمدنی را ایجاد می‌کند که آن مثال زدنی است و این راه همواره باز بوده وهست، مانع از ناحیه خدا نیست، مانع از ناحیه پیغمبران و ائمه هدی نیست، مانع از جهت نفسانی بشراست، همین که مشاهده می‌کنید جهت علم را رعایت نمی‌کنند، علم را به دست می‌آورد اما به کدام سمت، به کدام سو، چگونه بهره‌برداری می‌کند، بنابراین انرژی اتم را روی مردم هیروشیما و ناکازاکی پیاده می‌کند علم است دیگر، علم نیست، تولیدات سموم انسان‌کش را به دست صدام می‌دهند که  روی مردم بریزد علم است، اما جهت علم اشتباه است، چون جامع نیست و آنچه که امروز برمظلومین عالم می‌گذرد البته سَمبُل آن مظلومین مردم فلسطین هستند که هفتاد و شش است سال زیرهمین ضربات، مقاومت می‌کنند؛ اما این ظلم فراگیراست، آن قدر ظلم فراگیراست که حتی شعوراینکه ظلم هست یا نیست ازمردم گرفته شده است، تشخیص نمی‌دهند، به خاطر زیادی ظلم، بنابراین آن چه را که شما تعقیب می‌کنید راه صحیح است، شما خودتان در فرمایشتتان هم به ضرورت علم اشاره فرمودید، اصلاً بشر تمام تشکیلاتش متکی به کسب علم است، حرف زدن را باید یاد بگیرد، اگربا اوحرف نزنند آن هم حرف زدن بلد نمی‌شود، یک خِشت خام می‌خواهد بزند باید علمش را داشته باشد واِلا نمی‌شود، اینکه از سویی کشورهای سلطه‌گر، استعمارگرها سعی می‌کنند جوامع بشری را نادان نگه دارند هرجا عالِمی است یا به استخدامشان در بیاورند، اگرذلیل باشد و یا از میان بردارند مردم را به سرگرمی‌ها عادت بدهند، مردم را معتاد کنند، مردم را به فحشا و سرگرمی‌های دیگر، به شُرب خَمر، به فساد، با آدم کشی، به مال‌پرستی، به دشمنی، به اختلاف، اصلاً کارآنها این است که انسان نتواند رشد کند، این دشمن است.

آقا در فرمایشاتشان همواره تأکید دارند که باید دانش بنیان باشد، چرا؟ چون انسان این طور خلق شده که حتماً باید از طریق دانش، از طُرق مختلف، خود کسب دانش طُرق مختلفی دارد که به آن اشاره کردم، اما انسان آمده به این دنیا که دوره علم ببیند، اما علم جهت‌دارهمراه ایمان، «العلم و الدین توأمان»،علم وایمان باید با هم باشند«اذا افترقا احترقا»، اگرازهم فاصله بگیرند بلای جان بشرمی‌شود، آتشِ جان انسان می‌شوند، یعنی آن جایی که دین بدون علم است سر از خرافات درمی‌آورد، چه بدبختی بدتر از این، و آن جا که علم بدون دین باشد، همینی که می‌بینید در دنیا وحشی‌گری انجام می‌دهند،«العلم والدين توأمان،إذا افترقا إحترقا» در حدیث داریم که رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم، بعد ازآن همه زحمت، حالا آن سیزده سال با انواع شکنجه‌ها و مشکلاتی که در مکه تشریف داشتند و بعد هم درده سال مدینه پاسخگوی هشتاد جنگ در تهاجمات دشمن بودند، بالاخره این مکتب صورت گرفت، حضرت وارد مسجد شدند، نتیجه آن زحمات را دیدند که یک عده مشغول عبادتند، یک عده هم نشستند مشغول مذاکره علم هستند، حضرت فرمود که این هر دو کار خوب است که انجام می‌دهند اما من برای دانا کردن مردم مبعوث شدم، اگر بشر به معنی صحیحش دانا شود هویتی از دانایی‌ها، دانایی‌های ایمانی است، پس بنابراین جهل است، وحشی گری‌است و وای برآن وقتی که دانش دراختیار وحشی‌گری قرار بگیرد نتیجه‌اش همین می‌شود که همه امیدها به این است که شرایط آخرالزمانی پیش بیاید و بشربه این نتیجه برسد که این جز یک راه ندارد و آن راه بندگی خداست که بر اساس آن خدمت‌گزار باشد، ایثارگر باشد، بر اساس علم عمل کند، بر اساس اخلاق عمل کند، که پیغمبران برای این مبعوث شدند، تمدن به معنی تمامش.

اما فتنه‌های آخرالزمان قبل از ظهور خیلی فراگیراست، در ذهنم مضمون روایت است که از فتنه‌های آخرالزمان نترسید، چرا که ظهور درلابه لای همین‌ها انجام خواهد شد، فتنه نکنید، اما از فتنه‌ها نترسید، چرا؟ چون رسوایی استعمارگرها موجب شده که گذر زمان به ضرر آنهاست و بنابراین از فتنه‌ها نترسید.

 آنچه که نسبت به شهادت آقا سید‌حسن نصرالله رحمت‌الله‌علیه است چیز جدیدی نیست، قرآن برای مجاهدین فی سبیل‌الله «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ»[۲]دو پیروزی را ارائه فرموده که شکست اصلاً مفهوم ندارد، آن دو پیروزی یکی شهادت است، یا غلبه است، هر دو طرفش مثل هم است، فرقی نمی‌کند، کسی که آمادگی داشته باشد برای این سیر الی‌الله «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[۳] دیگر فرق نمی‌کند،«مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ»[۴]، خوب تصور نشود که مقاومت یا انقلاب بستگی به فرد دارد، اصلاً چنین نیست؛ جایی که قرآن درباره پیغمبر می‌فرماید که اگر پیامبر به مرگ یا قتل ازمیان شما رفت «انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ»[۵]، برمی‌گردید به جاهلیت، به دلیل اینکه پیغمبر نیست، نه، پیغمبردین آورده، اما دین دین خداست، پیغمبر می‌رود دین خدا که هست، امام علی شهید می‌شود اما راه ادامه دارد، بنیانگذار جمهوری اسلامی آمد و پایگاه دین را تحکیم کرد خود رفت اما انقلاب که نمی‌رود، مقاومت که نمی‌رود، نه تنها مقاومت نمی‌رود، آن سید بزرگوار که تمامش انرژی بود، شهادت او به چه معنی است؟ به این معنی که این انرژی متراکم دراین فرد به صدها میلیون انسان منتقل می‌شود، همینی که می‌بینید، بنابراین دشمن نمی‌تواند دراین جهت بهره‌برداری کند.

در تماس‌هایی هم که ما دراین بیست و چهار ساعت داشتیم یکی ازآقایون گفت من ارتباط دارم با یکی از انسان‌های صاحب دل و روشن ضمیر و عارف، مشابه این را من در اغتشاش چند سال قبل هم با آن آقا تماس گرفتم، گفتم چه می‌شود؟ گفت هیچ نگران نباشید، این حباب روی آب است خودش می‌ترکد، خوب چنین شد، دیروز می‌گفت که خیلی ناراحت بودم با آن آقای محترم تماس گرفتم گفتم من ناراحتم، گفت اصلاً ناراحت نباش این دو قضیه جدای از هم است، اما شهادت آقاسید‌حسن چیزی است که کمتر ازشهادت برای او مناسب نیست، باید شهید بشود، آن رهبری زیبا، آن فداکاری، آن اخلاص، آن ایمان، باید شهید بشود، همانطور که جدش حسین علیه‌السلام شهید شد؛ بنابراین این کار مستقل است، شایستگی اوست، اما آن بخش دیگرش که دشمن از اینجا طرفی ببندد گفت اصلاً نگران نباشید به زودی خواهید دید شرایط عوض می‌شود و لبنان و فلسطین با پیروزی از میدان سر در می‌آورند،هیچ ناراحت نباشید این‌ها آزمایش است، هر چه پیش بیاید پیش بیاد، کار از دست خدا که خارج نمی‌شود، آزمایش است، اصلاً نمره را روی آزمایش می‌دهند، آنچه که مهم است برای هر انسانی، در هر زمانی، این است که در این مقطع عمر خودش که یک فرصتی است آیا به وظیفه‌اش عمل کرد یا نه، تمامش در این خلاصه می‌شود، این بند و قیل‌ها و این تبلیغات و این بوق‌های بین‌المللی و این خودها و این فریب‌ها، اینها هیچ کدام نمی‌ماند، آنچه که ثابت است برای انسان این است که به وظیفه انسانی و ایمانی‌اش عمل کرده یا نکرده است، نمره را پایین می‌دهند و از خدا می‌خواهیم که ما را از«مُضِلاّتِ الفِتَنِ»[۶]، از فتنه‌های آخرالزمان ان‌شاء‌الله سرفراز بیرون بیاورد و پیروزی نهایی حق بر باطل و پیاده شدن تمدن اسلامی به معنی صحیحش و به رهبری صاحب اصلیش ان‌شاء‌الله نزدیک شود، صلوات بفرستید.

[۱] – سوره بقره، آیه ۳۱

[۲] – سوره مبارکه توبه، آیه ۵۲

[۳] – سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۶

[۴] – سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۳

[۵] – سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۴۴

[۶]الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لِرجُلٍ يقولُ : اللّهُمّ إنّي أعوذُ بكَ مِن الفِتنَةِ ـ : و لكنْ قُل : اللّهُمّ إنّي أعوذُ بكَ مِن مُضِلاّتِ الفِتَنِ .[الأمالي للطوسي : ۵۸۰/۱۲۰۱٫] امام على عليه السلام ـ به مردى كه مى گفت : بار خدايا! از فتنه به تو پناه مى برم ـ بلكه بگو : بار خدايا! از فتنه هاى گمراه كننده به تو پناه مى برم.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *