بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان، و سلام مجدد به محضر شما و همه خدمت گزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و با آرزوی پیروزی مظلومین عالم بالاخص فلسطین مظلوم، غزه مظلوم بر گرگهای بین المللی، بزرگداشت ارواح طیبه همه شهدا و بالاخص شهدای عزیز خدمت شایسته ومخصوصاً سیدالشهداء [خدمت] آیت الله رئیسی (قدس سره) خیلی خوش آمدید، هم از دیدارتان بهرهمند شدم، هم از گفتارتان بهره مند شدم.
همانطور که اشاره فرمودند شما هم شاکرخدا باشید که به شما توفیق یک چنین کاری را داده است وهرچه بیشتردرمسئله محیط زیست دقتهای لازم و ظریف، بالاخره زیست حیات است و حیات مشروط به شرایط خودش است، اگر شرایط به هم بخورد حیات به هم میخورد، حیات بزرگترین رمز جهان زندگی موجودات است.
بنابراین کار شما یک کار مقدسی است ، البته آنچه که دراین قالب تعریف میشود وازمسئولیت شما شمرده میشود، در بخشهای ویژهای است ، اما به معنی وسیع کلمه،، محیط زیست تنها این نیست، گسترش دارد چون حیات متفاوت است، محیط حیات هم متناسب با آن تعریف میشود.
خوب حیات گیاهی البته اشاره فرمودند ، حیات جمادی هم هست ،اما او از این مسائل بر کناراست، حیات نباتی، وقتی شرایط محیط به هم بخورد بسیاری از گونههای حیات نباتی از بین میرود ، که این کارهم اتفاق افتاده است، حیات حیوانی ، خوب این هم مشروط به شرایط خودش شرایطش اگر حفظ نشود ،طبعاً گونههای زیادی ازحیوانات از بین رفتهاند و میروند ، به همین دلیل ایجاب میکند که باید مسئولیتهایی در این قالب باشد که آنها را حفظ کند، آنها رو خدا برای شما خلق کرده« وَ خَلقَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»،
از این جا به بعد باز میبینید عنوان دیگری ، به مسئولیت دیگری پیدا میکند، یکی حیات انسان، یکی حیات انسانی، حیات انسان بالاخره انسانها بخواهد زندگی کنند مثل باقی موجودات زنده بالاخره آفت دارند که بسیاری مسائل بهداشت مربوط به حیات انسانهاست، در یک قالب مسئولیت دیگری، بهداشت عمومی در آن خلاصه نمیشود این محیط زیست انسان است، خوب اینها مشترکات انسان و حیوان است هوای سالم، فضای سالم، وقتی هوا آلوده میشود فضا آلوده میشود، حیات هم آسیب میبیند حالا اعم ازاینکه آلوده به میکروب باشد، ویروس باشد، آلوده به گازهای سمی باشد، آلوده به انواع عفونت باشد، فرقی نمی کند حیات را از بین میبرد، اما آن چیزی که بیشتر فراموش میشود حیات انسانی است ، چون همه حیاتها درانسان است.انسان ترکیبش از جمال همان آهن، ید و کلسیم، وجود ما همین است از نظر بدنی همینهاست. از طرف دیگر بدن ما میروید این رویش بدن گیاهی است«أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا»[۱]، از طرف دیگر مشترکات ما با حیوانات در زندگی حیوانی ، محیط زیست باید مساعد باشد، ولی خود ما اینها نیستیم بالاتر از اینها هستیم،حیات انسانی که آن در قالبهای دیگر است.
یک انسان برای حفظ حیات انسانی و ارزشهای انسانی، باید محیطش از جهت فکر سالم باشد، تا یک انسان سالم باشد، از جهت عقیده سالم باشد، تا این سالم باشد، از جهت مسائل عاطفی سالم باشد ،تا این سالم باشد که ما امروز در دنیا تقریباً بدترین شرایط حیات انسانی را در آخرالزمان تجربه میکنیم. این متأسفانه بیماریهای سادیسم ،مثل تفکر لیبرال دموکراسی غرب ، اینها دیگر حیاتی برای بشر نمیگذارند، میبینید چه میکنند او منحصر به غزه و فلسطین نیست ،هر جا فتنهای است مال اینهاست، سراسرجهان، شرق دور را نگاه کنید ،ببینید خانههای مردم آتش را میزنند، مردم را آواره میکنند، در آفریقا چه میکنند، در غرب آسیا چه می کنند، جاهای دیگر، انواع آلودگیها، با وجدان مردم چه میکنند، با خانوادههای مردم چه میکنند، با ارزشهای انسانی چه میکنند، اینها همه محیط زیست است منتهی در قالب کار شما تعریف نمیشود، ولی امروز دچار آفتهای سخت شده است، بشر حالت سختی را میگذراند اینکه میبینید بیماری روانی حاصل میشود، جنونها، خودکشیها و این برای چه است؟ به جهت اینکه شرایط حیات انسانی را از بین بردهاند گفتم آن قالب دیگری دارد چارچوبش مسئول مخصوص دارد ،که حالا عمل میکنند یا نمیکنند بحث دیگری است.
اما به هر حال، آنچه که مربوط به کار شماست ،حدود چهار سال است که برنامه های زندگی پس از زندگی در ماه رمضان انجام میشود خیلی برنامه جالبی است، برنامهای است که تأیید میشود، کارشناسی میشود، راستی آزمایی میشود از جهت متخصصین، از جهت مستندش، جهانی هم است و منحصر به ایران نیست یک بحث پژوهشی است، انواع و اقسام و مسائل را در آن عالم واقعیت بعد از مرگ یا تجربه قبل از مرگ میبینیم که ما با حواس پنج گانهمان نمیتوانیم آن را درک کنیم مربوط به آن عالم است. از مرگ به طرف آنجا که ما زنده هستیم.
حالا یک وقت یک نمونهای را ذکر میکرد که به درد کار شما میخورد؛ جوانی بود، شمالی بود فکر کنم، به همان حالت کما وارد آن عالم شده بود، تجربه قبل از مرگ، در بیهوشی، او عالم را تجربه کرده بود این جوان میگفت که من از همان کوچکی کار من این بود که گنجشک شکار میکردم ، به این کار خیلی علاقه داشتم، انواع پرندهها را شکار می کردم، خوب عنایت دارید خود شکار یک مسئله فقهی هم است دیگر، شکار اگر بر اساس نیاز باشد آنجایی که قانون درست است اگر بر اساس نیاز باشد، انسانی گرسنه است، بالاخره بله از گوشت شکار هم می شود استفاده کرد ، برابر آنچه که قانون اجازه بدهد، اما برای تفریح شکارحرام است، شکار حیوان برای تفریح حرام است و لذاست که در ماه مبارک رمضان که مسافر روزه را افطار میکند ، اگر این مسافرشکارچی باشد وبه عنوان شکارچی میرود ، سفراین سفرحرام است ولذاست که نمیتواند روزه بخورد چون سفرش سفرحرام است، به جهت اینکه شکاربرای تفریح میرود.
حالا این جوان عزیز میگفت که من رفتم به آن عالم و نتیجه کارخودم را درآن عالم آنجا دیدم، گفت حالا در خلالی که من شکار میکردم یک روزی هم برخورد کردم با یک مرغی، حالا از نوع کبوتر بوده، فاخته بود، قمری بوده، کبوتر بود هر چی بوده، پرهاش بالاش آسیب دیده بود نمیتوانست پروازکند ، من این را گرفتم آوردم خانه و باهاش مهربانی کردم،دانه دادم تا وقتی که خوب آن مشکلش رفع شد و قابل پرواز شد، انرا درهوا آزاد کردم ،پرواز کرد رفت؛ در دنیا این کار را کردم ،کارهای دیگر منم که شکار گنجشک و اینها بود، گفت رفتم به آن عالم من را در یک صحنهای قراردادند که من کوچک شدم ، درآن عالم، خودم را کوچک میبینم، آن گنجشکهایی که به هر حال من آنها را شکار کردم اینها در یک صفی هستند گنجشک هستند، ولی منقارهای بزرگی دارند که یک منقار به من بزنند من را نابود میکنند، بعد گفت این کبوتری هم که من پرورش دادم آن هم بین من و آنها واسطه بود، من که کوچک شده بودم ذلیل، آن گنجشکها هم دارای یک منقار بزرگی بودند، برای من بسیار خطرناک و ترسناک اما هر کدام از اینها میخواستند یک منقاری به من بزنند ، این مرغی که به او مهربانی کرده بودم واسطه میشد و مرا نجات میداد؛ ببیند یک حسابهایی در کار است، حساب، بله.
ما در دولت قبل ( از دولت سیزدهم) از اینکه بود یک وقتی برنامههای آب و کشاورزی وجهاد وغیر ذلک و اینها، یک پروژهای را انجام دادند که فکر میکنم مکرر ما پرسیدیم از مسئولین محیط زیست و مسئولان ذی ربط آن موقع، پاسخ درستی نشنیدیم و آن این بود که، آب از چاه یا از قنات از جوی سرباز میرفت به مزرعه میرسید ، ازاین آبی که عبور میکند از رونده بگو، درنده بگو، پرنده بگو، هر یک از اینها از این آب استفاده می کردند تا زنبورآن هم از آب استفاده میکرد و در این مقطع آمدند برای صرفه جویی آبها را از دم قنات، چاه، تا مزرعه در لولههای مخصوص بردند ،آن وقت سوال ما که چند بارهم تکرار کردم که آیا محیط زیست ، در جهت اینکه این آب را قطع کردند، آب قطع کردند ، تا مزرعه، جای مزرعه هم که آن کشاورز با بیل به دست، حیوانات جرأت نمی کنند بروند آنجا آب بخورند، این حیواناتی که یک سهمیهای داشتند و از آب روان استفاده میکردند وقتی این آبها را پوشیدند و بردند تا دم مزرعه ،آیا در این باره اقدامی شد ؟ که بالاخره یک جاهای مشخصی را، آب خوری،چیزی برای حیوانات، آن زنبوری که میخواهد آب بخورد ،چنین اقدامی شد، نشد، آنها مکلف شدند، نشد، به بنده چنین پاسخی داده نشد؛ اما سؤال ما تقریب مکرر کردیم ،بالاخره آنها یک حقی داشتند و حقشان ضایع شد.
مجدد هم از اینکه شما چنین شغل خوبی دارید شما رو تقدیر میکنم، تشویق میکنم به کارتان، خیلی علاقهمند باشید، خیلی به این موجودات زنده که این هدیه الهی است ،خدا داده نگذارید اینها ضایع بشوند، دیگر حالا از آن شکارچی غیر مجاز که کار میکنند یا شکارچی تفریحی که کار میکنند ،تا این آبی که بر روی حیوانات میبندند، تا باقی آنچه که محیط زیست را به نحوی فاسد میکند، به هر نحوی، حالا صحرا باشد، دریا باشد، در قرآن «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ»[۲]،دست بشر همه چیز را فاسد میکند، میبینید با محیط زیست چه کار میکنند، صحراها را چه کار کرده است، دریاها را آنقدرزباله دراقیانوسها ریختند که حیات دراقیانوس را به خطر انداختند این کار بشراست، بشر خیلی حیوان موذی است، اما اگر صالح و سالم بشود خیلی موجود مفیدی هست.
بنده هم دعا گوی همه شما هستم، صلوات بفرستید.
[۱] – سوره نوح،آیه ۱۷
[۲] -سوره روم،آیه ۴۱