بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان،و سلام مجدد و عرض خیر مقدم محضر شما و با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم مخصوصاً غزه مظلوم، فلسطین مظلوم، لبنان مظلوم بر گرگهای بین المللی؛ خیلی خوش آمدید استفاده کردیم.
آن بازنگری که نسبت به سرمربیها نسبت به مربیها بسیار بجاست چون تأثیراز ناحیه آنی که میخواهد تربیت کند حداقل توقع است که اگر تأثیر نداشته باشد طبعاً باید اصلاح بشود کار خوبی است، آن طرف قضیه که متربی باشد یعنی این که فرمودید برای آمادگی تأثیرگذاری نسبت به متربی که از ناحیه مربی و سرمربی و اینها انجام بشود حالا چه کنیم که متربی تشنه باشد، عطش داشته باشد نسبت به آنچه که به او ارائه میشود، چون استاد هرچه هم استاد باشد، مربی هرچند مربی باشد، ولی تنور گرم نباشد نان نمیخورد، برای آن جهت باید فکراساسی کرد، فکرش هم روشن است، انسان اگر هدفمند بشود طبعاً فعال هم میشود، اما اگر بیهدف باشد حالا هرچند مربی خوب باشد تأثیر نمیپذیرد، بله از نظر ظاهریک کلاسی انجام میشود یا یک صحبتی انجام میشود، یا جلسهای برگزار میشود، اما آن تأثیرعمیق را ندارد، حتی گاه طوری است که سردی مربی یا سرمربی بر اساس کمی حوصله متربی است، از قدیم الایام مشهوراست و درست هم هست که مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد، اگر بتوانیم انگیزهها را قوی کنیم، عطشی ایجاد کنیم او مربی را وادار میکند که پاسخگو باشد، او را به تحقیق، به مطالعه، به جدیّت وادار میکند؛ از باب تمثیل عرض کنم که ما چون روستایی هستیم مثلاً در فصل بهار که تغذیهها خوب است، گوسفند و بزی که آبستن نبوده و بچه ندارد اما با بچه گوسفند دیگری که به اصطلاح پستان او را بمکد یا چوپان کمک میکند این شیر میآورد، رسماً شیر میآورد، همان گونه حیوانی که بچه دارد از خودش، بچهاش مرده بالاخره شیرش تخلیه نمیشود به اصطلاح ما شیر خشک میکند، چون طالب ندارد، شیر خشک میکند، آنی که آبستن نشده رسماً شیرمیدهد اینکه بچهاش مرده به کسی هم به هر حال یا حیوان دیگری است غیر از گوسفند، فرق نمیکند تخلیه نمیشود دیگر، شیرنمیدهد، شیرش خشک خشک میشود که عنه نزاییده است، این تمثیل مادی است؛ معنویش هم همین طوراست اگر مستمع انگیزه داشته باشد و بر اساس رسیدن به انگیزهاش بخواهد مربی را به کار وادار میکند بیش از آنکه ما با نظارت و با تسویه ، بیش ازاین میتواند کارِ تأثیر بگذارد بر مربی خودش، خوب در جامعه مثلاً مردم را ملاحظه میکنید در یک امری حالا هر چه میخواهد باشد انگیزهای ندارد اما به مناسبتی یک هدفی ارائه میشود و مثلاً میخواهد استخدام بشود که فرض کنیم اندازهی ده برابر زمانهای دیگر دارد کار میکند که بتواند آنجا استخدام بشود، خوب این تمثیل است.
هر انگیزهای که حاصل بشود، مادی یا معنوی باشد، آنوقت او مثل تشنه میخواهد
آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست
البته ما از جهتی که دشمنانی داریم که در دشمنی واقعاً سنگ تمام میگذارند، با همه تخصصها و تجربهها و مهارتها، آنها بصورت همه جانبه تلاششان بر این است که ما را از جهت وقتسوزی به انواع و اقسام مسائل داخلی و مسائل جنگ تحمیلی و مسائل اقتصادی و فلان درگیر کنند که ما درجهت پیاده کردن آرمانهای انقلاب ناکام بمانیم، ببینید تمام این کارها ممکن است ظاهرش عنوان اقتصادی دارد، ظاهرش عنوان نظامی دارد، جنگ ترکیبی که میگویند اما واقع مطلب چیز دیگریست، واقع مطلب کار فرهنگی است که میکنند وآن این است که ما نتوانیم آرمانهایمان را پیاده کنیم، آرمانها را هم وقتی نتوانیم پیاده کنیم، که اشاره فرمودند الگو، اگر شما از شر این دشمنان کارشکن و نادانهای داخلی آسوده میبودید خیلیها پیش ازاین، آرمانهای انقلاب پیاده میشد، آرمانها که پیاده بشود چه کار میکند، انگیزهها را قوی میکند،اینکه دشمن ما را سر کار گذاشته و در قالبهای مختلف مانع میشود که آرمانهایی که عدالت در جمهوری اسلامی «لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»[۱]، امور مختلف بیش از همه جایگاه انسانی انسان که عدل همان است که هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد اگر آن حاصل بشود کار آنها تمام است، آنها خودشان هم میدانند اما در دشمنی واقعاً کارشناس هستند و بدترین نوع دشمنی را نسبت به نوع انسان میکنند، چون راه نجات انسان همان است که خدا فرموده است ولاغیر، اما آنها مانع میشوند، به هر کیفیتی، حالا چه ازدشمنان دانایی که خود آنها مهارت دارند، چه دوستان نادانی که در کشورهستند مانع کار میشوند، همینی که میبینید، چهل و پنج سال است میبینید دشمن این کار را میکند ما چگونه تجسم برای این متربی ایجاد کنیم که همان طور که واقعیت دارد باور باشد که این راه اگربه این معادله که حالا فرمودند مثلاً هشت میلیون جوان، اگربه این معادله برسد خود این آرمانهای انقلاب را تحقق میدهد، بالاخره معادلات است، همین طور که الان در سطح جهان دارد معادلاتش عوض میشود.
مساجدی که فرمودید که الگو هستند، ما از قبل هم چه نسبت به مساجد، چه نسبت به مدارس علمیه این طرح را پیشنهاد کردهایم، هم پشتیبانی کردیم و هم در بعضی جاها به صورت نسبی عمل شده که اگر فلان مسجد در فلان جا باشد مثلاً در اهواز فلان مسجد خیلی موفق است خوب الگوگیری کنیم و به نحوی حکم الامثال فیما یجوز وفیما لایجوز واحد تکثیر کنیم یا اگر مثلاً حوزه علمیه بناب در آذربایجان شرقی نمونه هست چه کارش کنیم که به مدارس دیگر بیاوریم، بالاخره آنها یک کاری را کردند همان را تکثیرش کنیم که او چیز خوبی است، یعنی مسئله اول این است که ما به آرمانها برسیم که عالم و جاهل و پیر و جوان، آن محصول آرمانی ما را که ببیند عشق پیدا میکند ازآن طرف دنیا هم جذبش میشوند، اگر دشمن آنجا مانع ایجاد میکند ما بدل آن را به عنوان یک باور قاطع که امروز جهان به صورتی درآمده است و در بدترین بیماری انسانی گرفتار شده و نسخهاش فقط یک داروست و او دارو نظام عادلانه جمهوری اسلامی ایران است این هم که حرف ما نیست، یک مسئله کارشناسی شده است.
آن دبیرکل سازمان ملل که معاصر با پیروزی انقلاب بود و نسبت به دیگران یک سر و گردن هم بالاتر بود در یک سخنرانی در کشور اروپایی گفت که انقلاب اسلامی ایران آنقدر قوی بود که اگر اروپا با آن خصمانه برخورد نمیکرد خود اروپای فاسد را هم اصلاح میکرد، میتوانید مدرکش را هم پیدا کنید، حالا بشر گرفتار شده میبینید دیگر، یعنی به جایی رسیده که هیچ قرصی، هیچ کپسولی، هیچ آمپولی علاجش نمیکند، فقط یک نسخه دارد و آن نسخه پیاده شدن آرمانهای جمهوری اسلامی برای همه بشر است، اینکه مال یک کشور نیست، حالا اگر ما بتوانیم این را مستدل و مستند به متربی که به عنوان یک هدف در بیاید که به آن میرسد این کار شدنی است مخصوصاً، حالا که دیگررسوایی لیبرال دموکراسی به جایی رسیده که خودشان از خودشان بدشان میآید، خوب بحث نظرسنجی، اظهار خام که نیست، بیش از هشتاد درصد مردم انگلیس الان نظام لیبرالی را دیگر قبول ندارند و به جهت حمایت از حق و عدل اینها کتک میخورند، سرنوشتشان تغییر میکند، زندان میروند اما ادامه میدهند، فرانسه هم همانطور، آلمان هم همانطور، ایالت متحده هم همانطور، همهشان احساس ورشکستگی میکنند؛ بیداری جهانی حاصل شده و این بیداری جهانی را کم نگیرید، این چه اتفاقی افتاده حالا، به خود آرمان که نرسیدیم، این آرمان را مستنداً به اینکه این تنها نسخهایست و آن حکیم معالجی هم که رهبر فرزانه انقلاب است که اشاره فرمودند ما از متون فرمایش ایشان باید استفاده کنیم، نسخهای هم که ایشان علیایحال نوشته و همواره پشتش است همین است، این برای نجات بشر است، این مال یک کشور خاصی نیست، دنیا هم الان این را فهمیده، کم کم ما منتظر بسیجیهای انگلیس و فرانسه هستیم، این کار شدنی است چرا؟ چون بیداری حاصل شده منتها آن طرحی که واقعاً هم علمی باشد، هم مستند باشد، هم عاطفی باشد، هم مؤثر باشد این باید خیلی ظریف روی آن کار کرد، مستنداتش را درآورد از زبان دوست و دشمن.
من کپی سخنان استاد دانشگاه صهیونیست را دارم، مستند است، یک سخنرانی کرد اصلاً صهیونیستها را غافل گیر کرد، یهودیان را غافل گیر کرد، گفت این چه بساطی است شما درآوردهاید، ما یک قوم بیشتر نیستیم، ما برای جامعه بشری حرفی نداریم، آن که حرف دارد برای جامعه بشری اسلام است، خیلی عجیب است، اسلام بر اساس ضابطهها، براساس گزینشهای صحیح هست،«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ»[۲]، حتی نام مقدس پیغمبر را ذکر کرده است، گفت این گزینش است، انتخاب احسن است، اسم پیغمبر آخرالزمان مصطفی است، یعنی برگزیده است اینطور نیست که ادعا کند و بعد مثلاً فرض کنید که بدون دلیل باشد، او مصطفی است، آن حدیث را هم به عربی خواند« اَلْإِسْلاَمُ يَعْلُو وَ لاَ يُعْلَى عَلَيْهِ»[۳].
من بارها از ده سال قبل شده و این آقایان هم میدانند که بارها گفتهام ،حالا چه سپاه، چه اطلاعات، چه سازمان تبلیغات یک کشیک بیست و چهار ساعته روی اخباری که در جهان منتشر میشود را از سایتهای مربوطه بگیرند وجمع آوری کنند، مکرراتش را کنار بگذارید، بقیهاش چه از زبان دوست، چه از زبان دشمن، ازآنها استفاده کنید، هیچ کسی این کارها را نمیکند، همکاری هم ممکن است نکنند؛ همین امسال چند ماه قبل بود کشیشی از مصر، از کنارالازهر آمده بود، عالم دیده بود، شما بهتر از من اطلاع خواهید داشت، خودش رفت به قم، آدم پرتلاش و پژوهشگر بود،رفت آنجا از جاهای مختلفی به منابعشان سر زد، به فهرستهاشان به اینها یک چشم انداخت، بُهتَش زد اظهار کرد گفت این مکتب تشیعی که شما دارید پاسخ دنیا را میگوید، همه نیازهای بشر در آن هست، ببینید این را چه کسی میگوید،عوض اینکه ما بگوییم که اطلاعی نداریم یک غیر مسلمان دارد این حرف را میزند، حالا بروید تا جرج جرداق مسیحی، تا دیگران، منظور اگر ما اینها را واقعاً به صورت غنی جمع آوری کنیم به جوانهای عزیزمان، نوجوانهای عزیزمان بگوییم انگیزه در آنها تقویت میشود و چیزی را بدون سوال نمیگذارند، اما متأسفانه ماها که این کار را نمیکنیم، دشمن چه کار میکند؟ القائات شبهات مسخره میگذارد و وقت همه را میگیرد، فقط به عنوان وقتسوزی، یعنی بزرگترین سرمایهی مردم را از بین میبرد، کارش همین است، شیطان است دیگر وما هنوز به این فکر نیافتادهایم که عملاً کاری کنیم که جوان ما، نوجوان ما، تمامش انگیزه بشود، چرا؟ چون فضای اسلامی چنین است، در صدر اسلام درمکه مسلمانها را شکنجه میکردند، آن همه اذیت میکردند، آن هم چه بود، بعد عدهای هم مهاجرت کردند، جای زندگی نبود، محاصره شعب ابیطالب، مسئله این بود، بعد جوان میآمد درخانه، اهل خانه میگفتند تو مسلمان شدی، او جرأت نمیکرد بگوید بله، میگفت از کجا متوجه شدید؟ چه کسی چنین حرفی زده است؟ گفتند کسی نگفته است الان دو هفته شده که اخلاقتان، رفتارتان، گفتارتان، فرق کرده است، شما آن نیستی، مسلمان شدی؛ اما ما نمیتوانیم همه را به جوان خودمان بگوئیم، اما انگلیس و آلمان و سی آی اِی آمریکا از آن طرف با جوانان ما حرف میزند، با نوجوانها حرف میزنند، اینها علامت ناکارآمدی ماست اگر ما کارآمد عمل میکردیم بعد از شش ماه آرمانهای انقلاب پیاده میشد، هیچ جنگی هم لازم نبود، دنیا خودبخود میآمد،الان هم همان طوری است، الان طول کشیده ولی ریشهایست، بیداری جهانی امروز ریشهای است .
خوب، عرایضی که بنده داشتم شما خیلی از بنده بهتر میدانید فقط از جهت اینکه اگر راهی دارد که ما بتوانیم انگیزه ایجاد کنیم مسئله را حل کردهایم، به برکت صلوات برمحمدو آل محمد
[۱] – سوره مبارکه بقره ، آیهی ۲۷۹
[۲] – سوره مبارکه آل عمران، آیهی ۳۳
[۳] – من لا یحضره الفقیه / ترجمه بلاغی و غفاری ; ج ۶ ص ۲۵۰