بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران؛ بزرگداشت مقام همهی شهدای راه حق و بالأخص شهدای مقاومت و سیدالشهدای مقاومت سید حسن نصرالله قدس سره الشریف، با آرزوی پیروزی مظلومین عالم، مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، لبنان مظلوم بر گرگهای بینالمللی.
موضوع پدافند غیرعامل برگشت میکند به یک احساس فطری با دو اصل ، که نه تنها در زندگی انسان مطرح است بلکه ، همهی موجودات زنده ازاین احساس برخوردارند،همان موجوداتی که کمترین قدرحیات را دارند، یک کرمی از زیر خاک بیرون میآید ، بالاخره حداقل حیات حیوانی را دارد، اما این دو اصل را درعالم خودش خوب درک میکند، جلب نفع و دفع ضرر، شما اگر به بدن او یک شیئ خارجی مثلاً سر سوزنی را نزدیکش کنید او بلافاصله حلقه میزند و فاصله میگیرد،چرا؟ چون این حداقل حیات است، اما خداوند درک این مسئله را برای او به صورت غریزی خداوند به امانت گذاشته است، هم دنبال نفع خودش میرود، هم از ضرر خودش فاصله میگیرد، جلب نفع و دفع ضرر، حالا در طبقات باقی حیوانات این پُر رنگتر است، انواع پرندگان، مثلاً یک گنجشکی حساب کنید، این گنجشک میخواهد لانه بسازد، لانه را کجا میسازد؟ ببینید، آن مرغی که در ساختمان میخواهد لانه بزند میرود در یک جایی لاله میگذارد که نه دست انسانی بهش برسد نه احیاناً درندههای کوچکی مثل گربه بتواند بالا برود، این اتفاق نیست این حساب شده است، مرغی هم که میخواهد بر روی درختی لانه بگذارد نمیآید روی تنه درخت بسازد درعین حال که محکمترین جا تنهی درخت است، همچین کاری نمیکند خوب، بالا روی آن شاخههای نرمی که درانتهای شاخهها قرار گرفته است آنجا لانه میگذارد که نه دست انسانی برسد نه درندهی کوچک میتواند آنجا برود، چون آنجا برود میافتد؛در زندگی بسیاری از حیوانات دیگرهم، مخصوصاً آنهایی که با دانش حیوانشناسی، که بسیارجالب است و آیات الهی است سروکار دارند انسان رو بُهت میزند از این دقتی که روی این دو اصل این موجودات زنده دارند و آنها چون یک زندگی محدود دارند ، بنابراین هم منافعشان محدوده و هم ضررهاشان محدود است از راه غریزه به آن آشنا میشوند و زندگیشان پراست، درشرائط مختلف ، از آن[حیواناتی] که لانه میسازد که بچههایش را حفظ کند، پرورش بدهد، یا مستقیماً با دشمن میخواهد روبرو باشد، زندگیهایشان پراست و اینها همه آیات الهی است که خداوند آنها را هدایت فرموده است.
اما انسان یک زندگی ویژه دارد، همینطوری که ملاحظه میکنید دهها، صدها موضوع در زندگیاش مطرح است که باز هر کدام از آنها سر از دهها و صدها نوع درمی آورد، مادی باشد، معنوی باشد، در امور نظامی باشد، در امور سیاسی باشد، در امور اقتصادی باشد، در امور خانوادگی باشد، در امور شخصی باشد، در انواع تمایلات باشد، دنیایی باشد، آخرتی باشد، درهمهی این ها نفع و ضرر مطرح است دیگر، در همهی اینها و صدها نمونهی دیگر، بنابراین این با آنها فرق میکند، چرا؟ چون آنها آنچه را که لازم دارند از راه غریزه میگیرند، محدود است، چند موردی بیشتر نیست، اما انسان باید از طریق علم برسد به اینکه نفعش در چیست، ضررش در چیست، که یکی از افرادی که از نوع افرادی که اشتباه میکنند، خیال میکنند که از هر چه خوششان بیاید نفعشان است و از هرچه بدشان بیاید ضررشان است، در حالی که چنین نیست،«وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ»[۱]، خیلی چیزها ممکن است که به ظاهر انسان بهش تمایل دارد اما نفعش درهمان است، اینطوری است دیگر، شما مثلاً به یک نوجوان بگوئید که سر کلاس ریاضی برود یا مثلاً یک برنامهی تفریحی را، خوب مسلم برنامهی تفریحی برای او خوشایندتر است، اما خیر نیست، بله این برنامه هم در زندگیاش باید دیده بشود، برنامهی تفریحی هم باید در جای خودش دیده شود، اما درمقایسه اینطوری است که نیست، که حالا هر چه خوشش بیاید خیرش است و هرچه بدش بیاید بدیاش است، نه، لذاست که انسان طوری آفریده شده که باید از راه علم به آن برسد، از راه تجربه به آن برسد، از راه عقل به آن برسد، از راه وحی به آن برسد که هر کدام کارشناسی ویژهای دارد، چند رشته دارید و در هر رشته چه مراحلی دارید تا اینکه میشود متخصص و فوق تخصص، تا آنجا نرسد نمیفهمد نفعاش در چیست یا ضررش در چیست، تازه ضرردنیوی، ضرر دنیوی این چه ربطی دارد به آن، نفع واقعیاش که در عالمهای دیگر است ما که همیشه اینجا نیستیم، نفع و ضرر ما در عالم برزخ چطوری هست، در عالم قیامت چطوری هست، درعالم بهشت و دوزخ چطوری هست،به هر حال انسان با همهی اینها باید از راه علم و عقل و وحی و کشف و اینها برسد.
لذا همانطورکه اشاره فرمودند یکی از مسائل ضروری در این قضیه در زوایای مختلف، مسئلهی آموزش است واِلّا اگر آموزش لازم نباشد این موارد را سلیقگی صد درصد ممکن است اشتباه کند، هر موردش صد و هشتاد درجه با هم فرق دارد ، بنابراین، یک آموزش مهم است، دیگر در جهت اجرایش حساسیت و احساس مسئولیت باشد، همهی افراد مثل هم نیستند که این کار را به چه کسی میسپارید؟ و حال آنکه اگر دراین جهت ترک فعل باشد به موقع عمل نشود، حساسیت نباشد ممکن است ضررهای جبران ناپذیر برای خودش و دیگران پیش بیاورد، بنابراین آموزش از جهت تشخیص که اینجا موردش هست یا نیست و حساسیت مسئولیت از جهت انجام عمل که ترک فعل نشود گاه ممکن است در یک امر سادهای ترک فعل شود ،ممکن است ضررهای جبران ناپذیر وارد بشود؛ در انواع امور فرق نمیکند ، مسائل شخصیاش، فلان غذا برایش مضراست در امور بهداشت و درمان، درانواع مسائل اجتماعی،درمسائل گرفتن دوست و رفیق، یکی، دوتا، ده تا، صدتا نیست که، بنابراین آن دفع ضرر و جلب نفی شامل همهی اینها میشود، که حالا پدافند غیرعامل هم بخشی از آن است و اگر دراین مسائل یک وقت سهل انگاری بشود، انسان نمیخواهد، ولی خواه و ناخواه در ضررهایی که وارد شده برخودش، یا بر جامعه، مسئول است، چرا که پذیرفته باید این کار را بکند«وَقِفُوهُمۡ إِنَّهُم مَّسۡـُٔولُونَ»[۲] اینها را نگه دارید پاسخ بدهند، به موقع این کاررا انجام نداد و بعد به لوازمش چه مشکلاتی برای جامعه بشری پیش آمد، اینطوری است دیگر، بنابراین در این دو جهت خیلی باید دقت کرد که آموزش لازم به همهی افرادی که ذینفع هستند داده شود و سپردن این امانت هم به دست کسانی باشد که وقتی پذیرفتند روی مسئولیتشان حساس باشند.
خداوند بر توفیقات شما بیفزاید،امیدواریم همانگونه که ایران اسلامی، ایران انقلابی الحمدلله دراین مدت چهل و پنج سال در مقابل انواع توطئهها و تهاجمها از هر نوع گذرانده است، چند ماه قبل بود آقای پوتین رئیس جمهور روسیه در سخنرانیاش اشاره کرد و گفت این وقایعی که در ایران در ظرف این مدت صورت گرفته است آنقدر قوی بود که اگرهریک از اینها در هر کشوری انجام میشد سرنگون میکرد، اما پایهی این کشور چقدر مستحکم است که این همه توطئهها و فتنهها و هجومهای نظامی، در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و انواع کَلَکها و تزویرها، اما درهمهی اینها ایران عزیز، اسلام عزیز، انقلاب عزیز به وسیلهی شما دلسوزان و خدمتگزاران پیروزمندانه سردرآورده است و امروزهم باز بعضی دارند شانسشان را آزمایش میکنند، اخبار این ۲۴ ساعت{تاریخ۴ و ۵ آبانماه ۱۴۰۳} را هم دقت کردید، آن روزی که تازه انقلاب شده بود خوب ارتش جمهوری اسلامی هنوز بعد از آن شرائط دوران انقلاب، خودش را بازسازی نکرده بود، سپاه عزیز هنوز تشکیلاتش را منظم نکرده بود، بسیاری از تشکیلات سیاسی یا اجتماعی اینها سرو سامانی نگرفته بودند، از این فرصت خلاء بعد از این انقلاب، این کشورهای پُز دادهی اروپا و آمریکا و صهیونیستها، صدام را که از جهت تجهیزات واقعاً مجهز بود، او را ساخته بودند، بعد تهاجم کرد، امام رحمت الله علیه چه فرمود؟ امام رحمت الله علیه فرمود صدام یک سیلی بخورد که از جایش حرکت نکند، این چه زمانی بود؟ وقتی بود که اصلاً هنوز سامانی نبود امام فرمود صدام سیلی بخورد که از جایش حرکت نکند، سیلی خورد از جایش هم حرکت نکرد، شوروی آن چنان، فتنههای هشتاد و هفت، و هشتادوهشت، جریان هجوم مستقیم آمریکا در طبس و کودتای نوژه ، که گفته میشود تا شش میلیون کشتار را در ایران پیش بینی کرده بودند، تا این اغتشاشهای دو سال قبل، همهی اینها یک خوابهایی دیده بودند از نوع خوابهایی که شتر پنبه دانه در خواب میبیند، اما طور دیگر تعبیر شد، حالا نتانیاهو هم میخواهد شانسش را آزمایش کند.
خداوند شماها را حفظ کند، انشاءالله امیدواریم که این پیروزیها زمینهی آن دولت اسلامی که جامعهی اسلامی و تمدن اسلامی و منجر به ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان علیه السلام منجر بشود.
[۱] -«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ»؛جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شده; در حالى که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است;و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است. و خدا مى داند، و شما نمى دانید.سوره مبارکه بقره، آیهی ۲۱۶
[۲] – سوره مبارکه صافات، آیهی ۲۴