بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و الصلاة و السلام علی رسولالله و علی آله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله. با سلام به امامزمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و همۀ سنگرنشینان علم و ایمان. بزرگداشت مقام همۀ شهدای راه حق و بالأخص شهید مقاومت سیدحسن نصرالله و همه آنهایی که این مسیر خطیر را با موفقیت به پایان رساندند. امیدواریم که نتایج آن را در فرصتهای نهچندان دور همۀ مردم دنیا مشاهده کنند.
خوب پیداست امروز تمام کفر و تمام ایمان باهم دستبهگریبان هستند، همان طور که اشاره فرمودند در جنگ سخت، مقاومتی بی بدیل، چه از ناحیۀ نیروهای مدافع حق و چه از مردم عزیز، در پایداری و تحمل انواع مشکلات با همۀ اهمیتش که در تاریخ فوقالعاده است، اما سرنوشت این پایان کار را جنگ نرم تعیین میکند و آن مسئله ای است که باید هم در طرحهای کارشناسیشده و اولویتها و محتواهای مؤثر و با هنر تبیین، پردههای ابهام را کنار زد که امروز دنیا بسیار شرایط مساعد دارد. دوام کفر در سایۀ نفاق است؛ اگر کفر محض باشد درمقابل ایمان، اگر باطل صرف باشد درمقابل حق، نمیتواند دوام بیاورد. اما وقتی کفر در قافیۀ نفاق میرود تردید ایجاد میکند و نیروها را زمینگیر میکند. استعمارگرها، دوران جنگهای صلیبی بهجای خودش، دوران هفتصد سال قبل سقوط اندلس بهجای خودش، اما پانصد سال است که بهصورت استعماری اروپای وحشی به جان مردم جهان افتاده و اساس کار آن ها و انگیزۀ آن ها بر غارت و قتل و آدمکشی و ویرانگری و این هاست. اصلاً کارشان این است، غیر از این کاری ندارند، اما این را در قالبهای عوضی مثل دمکراسی، یعنی چه؟حکومت مردم بر مردم. آنها که تابع دلیل نیستند، خودشان هم دلیل ندارند. از سویی با یک روانشناختی از نوع آنچه که انگیزه هایش به صورت های مختلف در هواوهوس انسانی وجود دارد، این ها اصطلاح و واژه درست میکنند. درست برخلاف مکتب انبیاء علیهم صلواة الله که امروز آن گوهر ناب در انقلاب اسلامی ایران به پیروی از اهل بیت علیهم السلام به جهان عرضهشده، اصلاً تمامش دلیل است، شیعه، اِبنُ الدلیل است. حالا ملاحظه بفرمایید که آنها ازچه واژههایی استفاده میکنند؛ «دموکراسی» خُب، دموکراسی یعنی حکومت مردم بر مردم این یعنی چه؟ یعنی مردم هر چه که دلشان بخواهد یعنی بدی، زشتی، حرامی، ممنوعی وجود ندارد، هر چه که انسان بخواهد، انسان بهجای خدا، هر چه انسان بخواهد و خوشش بیاید همان باشد به معنای انکار عقل و دین.
حالا این عبارتها و این تعبیرها، یک وقت در برنامههایی که بهصورت مدرسه با استدلال با او حرف میزنند، آن وقت آنچه که انسان تمایل دارد آنچه که نفس انسان میخواهد آیا خیر انسان هم در آن است؟ یعنی خیر و خوش آمدن همسو هستند یا نه، «عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ»[۱] کدام است؟ پیداست. اما او با دلیل کار ندارد او مقصد خودش را کاملا تامین میکند. انسان بهجای خدا هر چه که دلش بخواهد این از نظر آن جاذبهای این مسئله که افراد وقتی این طور با آنها حرف میزنید خود را سبک میبینند چون دیگر تکلیفی ندارند هر جا که خوشش بیاید. اما غیر از آنی که این باطل است، اصلا ممکن است؟ خیر ممکن نیست. به جهت این که وقتی که میگویید حکومت مردم بر مردم، کدام مردم؟ همه مردم؟ همه مردم جهان؟ از بچه شیرخوار تا پیر سالخورده را چطور راضی نگه میدارید! چطور میشود! آیا این کار شدنی است! با همه ادعاهایی که انجام میدهند و حتی اخیراً دیگر کشورهای اروپایی انتخاباتشان را با زور انجام میدهند و تنبیه میکنند. اینها چند درصد مردم هستند آیا همه مردم هستند ببینید سر از کجا در میآورد این چیزی نیست اصلا امکان خارجی ندارد. حالا گرفتیم که امکان داشته باشد، اما آنچه که در صحنه میدانی مشاهده میکنید آن چیست؟ بعد میبینید که تمام این سخن کفرآمیز و محال که هم کفرآمیز است هم محال است در صحنه میدانی به این نتیجه میرسید که همه دنیای هشت میلیارد جمعیت – حکومت مردم بر مردم را ببینید – همه این برگشت میکند به اینکه یک آدم خُل بی شعوری مثل بایدن برای همه هشت میلیارد مردم دنیا تکلیف مشخص کند. این میشود حکومت مردم بر مردم غیر از این است. اما همین را با چه طرحی با چه فرمولی میشود به جامعه به جوانها به نوجوانها به مردم ایران به مردم جهان تفهیم کرد که این چه مسئله ایست که بر شما تحمیل کردند و شما شاهد هستید. حتی مجمع عمومی سازمان ملل و کشورهای مختلف میآیند آنجا اظهار نظر میکنند، بعد میگویند این الزام آور نیست! چه چیزی الزام آور است؟ هر چه که آقای بایدن بگوید آن الزام آور است!!! این میشود حکومت مردم بر مردم این سحر را چطور میشود باطل کرد؟ این در حالی است که شما هنوز از وقتی که این طرح شروع شده که از سال هزار و سیصد و چهل و دو است تا پیروزی انقلاب که در سال پنجاه و هفت است تا امروز آیا یک شیوهای یک فرمولی وجود ندارد که ما بتوانیم این را درست تبیین کنیم که بعد از این همه شرایط افتضاح که در دنیا پیش آمده، این نتانیاهو نیست که این کار را میکند این به اصطلاح جامعه جهانی است، جامعه جهانی یعنی چه یعنی چهار کشور اروپایی با آمریکا، این میشود جامعه جهانی. این طور است. بنابراین آن سازمان ملل، اینها را چه کسی درست کرده به چه دلیل درست کردند این میشود جامعه جهانی. آن سازمان ملل آن شورای امنیت، آن دادگاه لاهه، آن حقوق بشر، همه اینها بعد هر تصمیمی بگیرند بایدن خُل آن را وتو میکند. مجمع عمومی سازمان ملل هم که بیاید، آن لازم الاجرا نیست. چه چیزی لازم الاجرا است؟ دموکراسی و لیبرال دموکراسی غرب یعنی این! این را نتوانستیم حتی به بچههای خودمان بفهمانیم این درحالی است که دنیای امروز تشنه فهم و درک این مطالب است در حالی که مکتب اسلام و خلاصه آن اسلام ناب در مکتب اهلبیت علیهم السلام این چقدر پربار است چقدر قانع کننده است چقدر مستدل است ولی روی این باید کار ویژه کرد. عرض کردم که اهمیت این جنگ سخت که در دنیا بی بدیل است، منتظر است که در جنگ نرم افکار و اندیشهها هدایت پیدا کند، ما هنوز در کشور خودمان میبینیم که از حزب فلان و گروه فلان و انواع و اقسام این تعبیرات میبینیم که آنها متاسفانه هستند، هرچند کم هستند ولی هرچه که هست نباید باشند. و انسان شرمنده میشود. وقتی که جوانهای فرانسه جوانهای انگلیس جوانهای خود امریکا بیزار شدند از لیبرال دموکراسی ولی اینجا… واقعا شرم آور است. آنها این همه تلاش میکنند فریاد میکشند. همین دیروز بود که در اخبار نشان میداد یک نظامی آمریکایی از مقام خودش استعفا داد و این طور بیان کرد گفت من وقتی این جوانها را کف خیابان مشاهده میکنم که اینها اعتراض دارند بین ظلم بین المللی و به آنچه که بر مردم مظلوم غزه و لبنان میگذرد، میبینم این جوانها در راهپیماییها در خیابانها فریاد میکشند اینها را کتک میزنند اینها را شکنجه میدهند و آینده شان هم به خطر میافتد چون بالاخره اینها شناسایی میشوند و در زندگی آینده شان به مشکل میخورند گفت وقتی میبینم آنها اینطور فداکاری میکنند دیگر برای من ننگ است که در ارتش امریکا باشم، من انسان هستم و احساس مسئولیت میکنم. حالا، جایی که آن جوانها نوجوانها مردها و زنها در خیابانها در دانشگاهها در کشورهای غربی هر روز کتک میخورند هر روز شکنجه میشوند زندان میروند آینده شان به خطر میافتد، اما حق بر آن روشن شده و مقاومت میکنند چطور میشود این انسان اینقدر کودن است و نمی فهمد یا که میفهمد و خلاف عمل میکند. کاری که دارد نتانیاهوی بی شعور انجام میدهد مال او نیست، او سگ هار قلاده به گردن است این مجموعه به اصطلاح جامعه جهانی این چهار کشور اروپایی و آمریکا است، که پشت سر آنها سرمایه داری هستند که دنیا را خورده اند و سیر نشده اند و بالاخره با خون مردم دارند خود را تغذیه میکنند. این هم یک مسئله روشن منحصر به حالا هم نیست از پانصد سال قبل که استعمارگرهای اروپای وحشی به هر جا که رفتند همین کار را کردند هر جا که رفتند همین کار را کردند هر جا که رفتند با حمله و هجوم و کشتار و فریب و مکر و حیله و غیره به همراه با ابزار شکنجه و اطلاعاتی و امنیتی با اینها رفتند، کارشان همین بوده، وانگهی توجیه هر کار زشتی اینها دیگر کار ورزیده شدند. شما ملاحظه کنید آن سوابقشان سوابق کثیفشان از دورانی که اروپاییها رفتند و وارد خاک آمریکا شدند و رنگین پوستان و سرخ پوستان آن را قتل عام کردند و حدود شصت تا صد میلیون جمعیت را کشتند و ایالات متحده را ساختند تا کشورهای دیگر فرقی نمیکند از هر نوع که باشد کشور مسلمان باشد یا کشور ـ غیر مسلمان ـ ویتنام باشد هرجا بروند سابقه شان همین است چطور شده که با این سابقه ننگین، آنهایی که اهلش بودند نتوانستند این حقیقت را برای مردم باز کنند حالا یکی از گوشههایش بعد از آن فسادها بعد از آن سلطههای انگلیس در کشور خود ما از ده میلیون انسانی که با چراغ خاموش کشتند و به دار نابودی کشاندند تا حکومت رضاخان پالانی تریاکی بی سوادِ نوکرِ به تمام معنی بر قتل و غارت و فساد و مبارزه با فرهنگ و دین و با امام حسین علیه السلام و غیره. خُب ببینید؛ و بعد از آن در دوران انقلاب آن همه حمایتی که از صدام کردند حالا سازمان ملل، شورای امنیت، این خنده آور است یا گریه آور است که صدام پشت تلویزیون قرارداد الجزایر را پاره کرد که در مورد ایران بود و دستور حمله به ایران را داد این دیگر خواجه حافظ هم فهمید که شروع کننده جنگ چه کسی بود کسی که قرارداد ایران با عراق به نام قرارداد الجزایر را پاره کرد و دستور حمله داد. از فردایش این جامعه جهانی و سازمان ملل و شورای امنیت و … ، – حالایی که صدام – حمله کرده، گفتند که باید شروع کننده جنگ مشخص شود،! به به اینها میخواهند شروع کننده جنگ را مشخص کنند. آیا شما متوجه نشدید آقای سازمان ملل آقای شورای امنیت چه کسی جنگ را شروع کرد؟ این مردم همه متوجه شدند که چه کسی جنگ را شروع کرد. خیر، باید یک گروه حقیقت یاب برود و و مشخص کند. نفاق بدتر از این است؟! خُب، چند روز چند ماه چند سال خیلی عجیب است، هشت سال آن همه مردم را کشتند آن همه روستاها را ویران کردند آن همه مردم را آواره کردن آن همه خیانت کردند، چه موقع گفتند شروع کننده جنگ صدام است؟ وقتی که دیدند دارند شکست میخورند و ایران پای آن ایستاده و یک وجب هم از خاکش را نمی دهد و دیگر حریفش نیستند آن موقع گفتند مشخص شد که شروع کننده جنگ عراق بوده. اسم این را چه میگذارید؟ ماهیت آن این است و ما این ماهیت کثیف را برای بچه خودمان نتوانستیم تفهیم کنیم. آیا کوتاهی نکردیم؟
امروز آن مقاومت آن جنگ سخت منتظر طرح کارساز و تعیین کننده برای جنگ نرم است. این در حالی است که مشتریها صف کشیده اند این صفهای جمعیتی که در کشورهای غربی علیه امریکا و علیه اسرائیل و علیه کشورهای اروپایی فریاد میزنند اینها در صف نوبت هستند که به شما دست پیدا کنند. چه طرح کارشناسی شده و هنرمند و موثری داریم که از فردا در جنگ نرم کمک کنیم. آنچه را که رهبر فرزانه انقلاب چند سال قبل فرمودند که هشت میلیون جوان روشن آماده به کار پا در رکاب مدافع انقلاب، از هشت میلیون چقدر را ساخته ایم؟ بنابراین به شیوههای موجود نباید اکتفا کنیم باید بنشینیم طرح بدهیم مطابق با نیاز روز که بتواند این سفره ننگین تحمیل جنگ بر مظلومین عالم را جمع کند. این کار شدنی است و خیلی خوب هم شدنی است.
امیدواریم که با درایت شما و اصولاً سیاست گزاری ائمه جمعه در مرکز، طرح جامعی را بخشنامه کند، تا برسد به ائمه محترم جماعات این سرمایههای عظیم، این ظرفیتهای عظیم، تا برسد به حوزهها به دانشگاه به هر حال در چنین جریانی که نمی شود بی تفاوت بود.
اما کار غرب تمام است، بحث زود یا دیر بودنش است و دیر بودن آن هم هر خون اضافه که بریزد ممکن است من هم شریک باشم، خاطر بی تفاوتی خودم. اما کار آنها تمام است به این جهت که آن برابر شیوه ننگین خودشان که کارشان زور و مکر و حیله است آنها وقتی با مشکل مواجه شدند و دیدند که نمی توانند علیه رزمندگان مقاومت بایستند شروع کردند با هواپیما به جنگ بچههای شیرخوار، زنها و غیرنظامیها به بیمارستانها، به مسجد و کلیساها به دانشگاهها به آموزشگاهها و حتی به حافظین صلح بین الملل دیگر هیچ چیز نگذاشتند. آنها خواستند ارعاب کنند که ما چون پای بند هیچ چیز نیستیم از ما بترسید، اما اینها نترسیدند. بنابراین شکست آنها رقم خورده بحث دیر و زور آن است. چه طرحی دارید و چه طرحی داریم که بتواند تبیین را بهصورت مختصر در عبارات بسیار روشن و واضح و در عین حال زیبا و در عین حال مستند به علم و تجربه و میدان بتواند به مخاطب خودش حالا چه در ایران باشد چه در سطح جهان باشد منتقل کند و به این جنگ ننگین و سلطه پانصد ساله امریکای وحشی خاتمه دهد خداوند شما را تأیید بفرماید. صلوات بفرستید.
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
[۱] سوره مبارکه بقره/ آیه۲۱۶