بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همهی سنگرنشینان علم و ایمان، عرض تبریک و تهنیت میلاد مقدس حضرت ابی محمد حسن بن علی امام عسکری سلام الله علیه و عرض تسلیت از دست دادن عزیزانی که سید آنها، سید مقاومت،آقا سیدحسن نصرالله، جای آنها خالی است، گرچه اوج آنها به مقام عند ربهم خود برای آنها تهنیتی است، خیلی خوش آمدید، استفاده کردیم، خدا قوت دهد.
خوب قبل ازهر چیز توجه به اهمیت کار خود، آنچه را که شما و امثال شما بر عهده دارید اهم مسائل انسان است با اینکه چه در مسئله علم، چه درمسئله اجرا، چه درانواع و اقسام رشتهها، اما همهی آنها مقدمه است، انواع این تولیدات، انواع این همه صنایع، انواع واقسام این همه فعالیتهای شبانه روزی، انواع رشتههای علمی، حالا در حوزه باشد، دردانشگاه باشد فرقی نمیکند، همهی اینها مقدمه است، انواع مسائل اقتصادی، مقدمه برای چه چیزاست؟ مقدمه برای پرورش انسان است، اگر همه اینها انجام بشود در پایانش جهت داده نشود، ازجهتی که انسان کامل به وجود بیاید، اینها همه هدر است
حتی دانش، مهمتر از دانش جهت دادن به دانش است امروز ، جهان بشریت دراین تجربهی تلخ شاهد است که علم بدون ایمان بدتر از جهل است، شما مقایسه بفرمایید آنچه که مغول در وحشیگریهای خودش انجام داد با آنچه که این دنیای علم و دانش انجام میدهد با هم چقدر تفاوت دارند، یعنی آن جهل از این علم خیلی بهتر است، علم، اقتصاد، انواع و اقسام رشتهها، تولیدات کارخانهها و تلاشهای شبانه روزی اینها، وقتی ارزش دارد که جهت انسانی به آن بدهید اما اگر چنانچه همه این ها باشد جهت انسان [نبیند] بدتر از هر بلایی است، آنی که انسان نیست مجهز شود به ابزاری که به کار او سرعت میدهد، سرعت در شیطنت، سرعت در قتل، سرعت در غارت، درویرانی، اینکه هنر نیست بنابراین همه اینها در پرورش خلاصه میشود، چه چیزپرورش میدهیم، گرگ پرورش میدهیم، شیطان پرورش میدهیم یا انسان با فضیلت.
خوب، ایران ما ایران انقلابی است، انقلاب ما اسلامی است نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد، یعنی برگشت میکند به تعلیمات انبیاء و در آنجا اصل پرورش است « بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق»[۱]، پیامبران چرا مبعوث شدند؟ برای اینکه انسان را انسان کنند تمام ارزشها دراین قضیه است، همه چیز درجای خودش اما تا انسان انسان نشود همین است که میبینید، « أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ»[۲] کارش همین است دیگر، «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ»[۳]، همه اینها هست، برای چه چیز؟ «لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ»[۴]، این که ما میگوئیم عدل حاکم بشود ذهنهای ما میرود روی چه چیز؟ روی چهارتا مسئله اقتصادی، خوب، بله این هست خیلی فرعی است، سخن دراینجاست که انسان در جایگاه عدالت قراربگیرد، یعنی انسان انسان شود،عدالت یعنی چه؟ یعنی هر چیزی جای خودش را پُر کند، معنیاش این است دیگر، استعمال شی در ما وضعله می شود عدل پس معنیاش چیست؟ معنایش این است که انسان انسان شود، اگر انسان انسان شد چون این حاکم است، عامل است ، همه چیز در جای خودش قرارمیگیرد، همه زیباییها به وجود میآید،آنوقت مسائل اقتصادی که امروزدنیا مثل بالاخره یک انسان اقتصادی که اینها تعریف میکنند یعنی سگهای گرسنه بالای لاشه مردار به هم چنگ میزنند، به دیگران هم چنگ میزنند، این که اینها تعریف میکنند این است و حال آنکه در دولت علیّه تمدن اسلامی دوران حضرت مهدی سلام الله علیه به گونهای است که اموال را سر چهارراهها میآورند داد میکشند کسی نمیبرد، چرا؟ چون وقتی انسان درجایگاه خودش قرار میگیرد اوبه اندازه نیازش برمیدارد بیشتر از آن برنمیدارد، خوب « أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا»[۵]،آیا زمین به اندازه کفاف شما ندارد، دارد، خوب دارد ،بنابراین این مسئله امروز که تمام جنگها سر این است این اصلاً یک مسئله فرعی است، اموال را میآورند سر چهارراهها داد میکشند کسی نمیبرد، ببرد چه کار کند، این جنون سرمایهداری که دنیا را احتکار میکند در یک بانک برای خودش، این که امروز بیداری جهانی حاصل شده و در خود کشورهای غربی هم میگویند آخراین چطورمیشود که نود و نه درصد ثروت دست یک درصد جمعیت باشد، بقیه باید به صدقه سر او نوکری کنند، تازه اینها را قبول ندارد، این یعنی چه؟ ریشه فساد در بی عدالت انسان است، اگر انسان جایگاه انسانیش را پیدا کند که هدف بعثت انبیاست در آن صورت همه مسائل درست میشود و این وقتی میشود که پرورش درست شود و این هم مسئلهای است که در تجربه تاریخ به وقوع پیوسته است، حالا چه به عنوان فرد، چه به عنوان جمع، انسانهای شایستهای که در سیر و سلوک و تقوا و پرهیزگاری کامل شدند آنها هرگز دست به حق کسی نزدند و نمیزنند و نخواهند زد
و چه به صورت جمعی در مقاطع خاصی که پیغمبران خدا حاکم شدند، اما بشر با او مبارزه کرده است، بر اساس مطامع نفسانی خودش، بر اساس بیعدالتی خودش، و امروز هم در بن بست گیر کرده، راهی هم جز برگشت نیست.
از کلام امیرالمومنین علی علیه السلام که « لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا، عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا »[۶]، خوب رفتند دنبال معاویه و یزید و پادشاهان زور و نتیجتاً قدرتشان را از دست دادند، صلیبیها گرفتند بر دنیا حاکم شدند این شد، امروز داد جهان درآمده، این همان روایت امیرالمومنین «لتعطفنّ الدنيا»، به ما برمیگردد چه زمانی؟ وقتی که به بن بست برسد، وقتی که فشار بالاش بیاد، امروز ما در آستانهی یک چنین پیچ تاریخی هستیم که اگرعدالتی که پیغمبران فرمودند، امیرالمومنین علی علیه السلام فرموده و فرزندان معصوم فرمودند، این جمله برای همهی کره زمین کافی است، بنابراین پرورش یعنی سرمایهگذاری روی یک هدف و او پرورش انسان است در عین حالی که مقدمه همه اینها واجب است، اما هدف اصلی به عنوان ذیل مقدمه و نتیجه آن پرورش انسان است، شما انسان پرورش بده مشکلات خودش حل میشود، اصلاً مشکلی نیست که شما حلش کنید، امام فرمود که اگر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر با هم زندگی کنند هیچ وقت مشکلی پیش نمیاد، خب حکم الامثال فیما یجوز وفیما لایجوز واحد این است که انسان که کامل شد دیگر فرق نمیکند میخواهد حضرت داود سلیمان باشد، میخواهد پیغمبرآخرالزمان باشد، میخواهد سلمان فارسی باشد، او مشکل ایجاد نمیکند، دنیا به بن بست رسیده باید برگردد، دنیا هم امروز شعورش را پیدا کرده بعد از هزار و سیصد و هشتاد سال اربعین حسینی چرا از شرق وغرب همه سراز کربلا در میآورند؟ به جهتی که آن نهضت کربلا نهضت عدالت است، آدرس منجی عالم را از آنجا میگیرند، مسلمان و غیرمسلمان و مسلک و مذهب و اینها ندارد دیگر، همه میروند، چرا؟ این مصداق روایت امیرالمومنین است دنیا دارد بر میگردد، دنیا به بن بست رسیده، دنیا به سختی کشیده، ملاحظه میکنید اصلاً هیچ قانونی ندارد، کدام قانون؟ ملاحظه میکنید از هر وحشی وحشیتراست، بنابراین راهی جز آنچه را که در انقلاب اسلامی آمده که اسلام است نه کم نه زیاد، راهی جز این نیست، دنیا هم به این نتیجه رسیده است، حالا شما بزرگوارها، خدا در این جهت به شما توفیقی داده است، در این جهت دیگر تا جای امکان، یعنی شما هر عبادتی را بسنجید اندازه این ارزش ندارد، هر عبادتی را بسنجید، این از نوع کار انبیاست، لذاست که در وقتی مسائل مشکلاتی مطرح میشود، تا کجا پیش بروید؟ تا جایی که بتوانید بگوئید خدایا نشد، نه اینکه من نکردم، از جمله مسئله اختلاط یعنی نوجوان که تازه به سن تکلیف میرسد ما او را در یک لغزشگاه قرار میدهیم، اگر بلغزد ما مسئول هستیم، مگر آن وقتی که آنقدر تلاش انجام بدهیم ، خدا که عالم السرو الخفیات است، بتوانیم بر خدا حجت آوریم که خدایا بیش از این از دست من ساخته نبود، ازاین تلاشها و امتیازات و ازاین زحماتی که کشیدید را میکشید و خواهید کشید و گفتم این بالاترین عبادت است، اصلاً سرمایهگذاری روی این قضیه باید کرد، بقیه فرعی است، درعین حالی که واجب است چه ازنظرعلم و چه ازجهت اجرا، چه تشکیل حکومتش، چه مسائل اقتصادی و چه مسائل نظامیاش، فرق نمیکند، همه اینها واجب است، چرا؟ چون مقدمه یک واجبی است،خدای متعال که جهان را خلق کرده «وَسَخَّرَ لَكُم»، نه علیکم، اما امروز امکانات علیه بشر شده است،عوض اینکه لکم باشد لکم لام فایده را میرساند، «الی» ضرر را میرساند،امروز شده علیه مردم، علیه انسان، ملاحظه میکنید چه کسی میتواند نجاتش بدهد، محصولات کار شما در نسل آینده مشخص خواهد شد، همانطور که امروز از نسل گذشته استفاده میکنید.
خوب بنده هم که ازدستم هیچ کاری ساخته نیست دعاگوی همه شما هستم، خداوند شماها را حفظ کند، بر توفیقاتتان بیفزاید و انشاالله با تلاشی که میکنید به نتیجه واصل بشوید، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
[۱] – حدیثی است از پیامبر اسلام(ص) که در آن، هدف از بعثتش، تکمیل فضایل اخلاقی بیان شده است
[۲] – سوره مبارکه بقره، آیه ۳۰
[۳] – سوره مبارکه الحديد، آیه ۲۵
[۴] -همان
[۵] – سوره مبارکه النبأ، آیه ۶
[۶] -حکمت ۲۰۹ نهج البلاغه