نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند| سید علیرضا عبادی
بسم الله الرحممن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان، و با عرض تبریک و تسلیت ایام، تسلیت نسبت به مصائبی که وارد شد و تبریک نسبت به آن همه ارتقای معنوی که شهدای عزیز به مقام عندربهم رسیدند مخصوصاً سید مقاومت سید حسن نصرالله (قدس سره شریف) و جای هر گونه تبریک و تهنیت در انجام نماز جمعه نصر بود خیلی جای تبریک دارد.
وصول به هر نتیجه‌ای مبتنی بر دو اصل است یکی هموار شدن در وجود مقتضی که فرمایشات سروان گرام در این جهت بسیار مفید بود و یکی هم برداشت موانع، ما در این پیچ تاریخ و در اینکه به قله ها نزدیک می شویم یک موانع موروثی داریم آن عبارت است، باورهای باطل است، واقعا شگفت انگیز است که در جامعه ای مثل مردم شریف ایران، با اندیشه های اسلام ناب و با شرائط انقلابی، شما هنوز کسانی رو دارید که باورهای باطل مکاتب منحط غرب ،روی آنها تاثیرگذار است، این اصلاً موجب شرمندگی است که در همین جا حالا بالاخره یکی از آثار وجودی صالحین این است که این توسعه خیر و صلاح را در کل جامعه ، که از جمله زدودن این مایه ننگ ،یعنی باورهای کاذب غربی، البته آنها با پانصد سال سابقه استعمارگری و تاراج جهان و انجام هر جنایت و توجیه آن و تبلیغات بسیار فنی برای هر مسئله پست و منحط، ورزیده هستند، اما این کار شدنی است و یک دلیل قوی آن که ادلِّ دلیل بر امکان هر شی وقوع آن شی است آن این است که جامعه جهانی دارد بیدار می شود و شده، اما هنوز در جامعه ما کسانی تحت تاثیر این باورهای باطل اند، بله ! یک کم کاری عمومی انجام شده در مسئله تبیین ، توجه لازم نشده، یک مسئله مقدماتی است از مقدمات یک اقدام صحیح، عبارت از ترجمه واژه هایی است که استعمار آنها را به کار می گیرد ؛ که خودش یه طرحی دارد، یعنی از همه سلاح های مخوفی که به هر حال همدیگر را می ترسانند، از همه خطرناک تر واژه های عوضی است ، از کلماتی استفاده می شود بسیار جالب، اما در شیوه استعماری این کلمه چه معنی می دهد؟ مردم نمی دانند و لذاست که در یک طرح پیشنهادی، که شاید از هفت، هشت، ده، سال قبل بی مشتری است به هر حال، اینکه یک واژه نامه، یک کتاب لغتی، این واژه ها را در اصطلاحات مختلف از جهت لغت، از جهت محاورات عرفی، محاورات شرعی، موارد سیاسی تا اصطلاحات استعماری، خوب معنی کنند یعنی چه، این واژه هاست که متاسفانه تاثیر می گذارد و کاذب است اما طرف از عهده‌اش بر نمیاد، [مثلا] اسمش می گذارد آزادی، شما آزادی را معنی کنید؟ آزادی یعنی چه؟ و از این قبیل، یک کتاب پرمی‌شود از نوع واژه های زیبا، دموکراسی می گوید، حکومت مردم بر مردم ، این واژه برای خیلی افراد کم سواد یا کم سن و سال ممکن است جاذبه داشته باشد، اما یعنی چه؟ بله، انسان را به جای خدا می نشاند و یه نتیجه می گیرد، به اینکه دیگر دین جایگاهی ندارد ،یعنی هر چه انسان ها بخواهند، یعنی تقنین قانون و اجرای امور بر اساس خواسته ها انجام بشود؛ این ظاهرش پرجاذبه است، اما واقعیت مطلب چیست؟ اولاً اشکالات عمده‌ای که بر اصل قضیه وارد است، این است که چه در تقنین قانون و چه در اجرای امور، در هر موضوعی فرقی نمی کند از نوع جمادات باشد، نباتات باشد ،حیوانات باشد ، طبعاً باید بر اساس نتیجه مفید بشود قانون، نه اینکه هر چه بخواهد، قانون باید برای رشد، برای رساندن استعدادها به فعلیت نقش داشته باشد ، اینکه هر [چه انسان ها بخواهند] شرط اولیه اش این است که آن موضوع را بشناسد، آن موضوع را بشناسد، حالا در این جا موضوع انسان است، انسان را بشناسد ، آیا این اصطلاح مسئله انسان شناسی را می تواند پاسخ گو باشد، که انسان برای رشد هر چه به خواسته اش باشد عمل کند رشد می کند، هیچ عاقلی این را می پذیرد؟ این یک طرف قضیه است که اصل مبنای این اشتباه است. (أَ لاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ)[۱] اگر حکومت باید از جانب خدا باشد و برای مردم باشد که مردم رشد کنند به کمال برسند ، باید کسی باشد که خلق را می شناسد و او تنها خداست که انسان را می شناسد (أَ لاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ) کسی که عالم را آفریده آدم رو آفریده نمی داند چه آفریده؟ نمی داند که این از کجا باید مبدا حرکتش باشه به کجا مقصد حرکتش باشد؟ خوب می داند دیگه، بنابراین اینها مسائل مبنایی است که جایش اینجا نیست جایش مدرسه هست اما صحنه‌های میدانی ، این ادعا که رو این بخش ما فعلا به اصطلاح خاتمه می دهیم
اما در صحنه میدانی این به اصطلاح دموکراسی حکومت انسان ها[بر انسان ها است] ببین اینا سفیه گیر آوردند، واقعا سفیه گیر آوردند با چه کسی حرف می زنند و اینهایی هم که تحت تاثیر شان هستن واقعش این است که سفیه‌اند و (وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ )[۲] چرا؟ دلیلش روشن است، دلیلش همانی است که بهترین معرف عمل خود آنهاست. حالا ، مردم جهان ملاحظه کنید به مشکلاتی گیر می کنند این سازمان های عریض و طویل بین المللی هست، این به اصطلاح حکومت های مدعی حقوق بشر و حقوق انسان و انواع ادعاهایی که در این جهت دارند، بسیار خوب ، حالا برای این که این عنوان حکومت انسان بر انسان رو در همین صحنه های میدانی که حساس ترین جریانات روز هم هست، تاریخ هم هست، حالا مثلاً ، استعمار در این هشتاد سال چه کار کرده؟ الی ماشاالله همه دنیا رو غارت کرده قتل عام کرده انواع و اقسام تعدی ها و تجاوزها به خاک مردم به جان مردم و فرهنگ مردم کرده حالا یکی از گوشه هایش عبارت از فلسطین است هفتاد و شش سال ، این حکومت های به اصطلاح انسان بر انسان اینها چکار کرده اند؟ تا اینکه بعد از هفتاد و شش سال قتل و غارت و جنایت ، امروز به جای اینکه اشغالگرند و آن جا را ترک کنند، به نسل کشی پرداختند، این نسل کشی، داد همه مردم جهان را درآوره است.
این قانون بین المللی دموکراسی که می خواهد حکومت مردم بر مردم را در جهت میدانی ارائه بدهد کدام است؟ همینی که ملاحظه می کنید ، سازمان امنیت اظهار نظر می کند ، به هر حال جلسه می گیرد و در نهایت به یک نتیجه ای [می رسد] سازمان حقوق بشر همچنین، شورای امنیت همچنین، حالا چه آنهایی که برای سرگرمی مردم حرفهایی رو می زننند و خودشون هم جزو همان گروه‌اند در واقع نفاق دارن حرف می زنند ، یه عده هم ممکن است که واقعیت داشته باشد دلسوز باشند ، این چگونه به اجرا می نشیند؟ اعضا یا اکثریت اعضا، این ها به یک تصمیمی می‌رسند که در آن تصمیم باید جلوی نسل کشی رو گرفت، بعد می بینیم که حالا یک نفر آنهم یک آدم بی شعوری مثل بایدن میگوید: ما این را وتو کردیم. ببینید ،حکومت انسان بر انسان. حکومت انسان بر انسان یعنی چی؟ معنی کنید؟ حالا مبنایش مشکل دارد و صحیح است یا غیر صحیح است گفتم آن [وظیفه] مدرسه است. نه همین صحنه میدانی اش. در صحنه میدانی حکومت مردم بر مردم به کجا رسید؟ به این جا رسید که بعد از یک سال غارت، نسل کشی به این رسوایی، بعد می بینیم که هر وقت جلسه می گیرند ، یک آدم کودنی که خودش هیچ کاره است و ابزار دست یه عده غارتگر بین المللی است، میگوید من این را وتو کردم. تمام، یعنی چه؟ یعنی به عنوان پشتوانه نسل کشی هر کار می خواهند بکنند. معنیش این است
حالا در این خلال کشورهایی که به عنوان مجمع عمومی سازمان ملل، خیلی جالبه است همه کشورها که عضو هستند جمع شدند و صحبت می کنند، اظهار نظر می کنند و در این جهت این جنایات را محکوم می کنند، خاصیتش چیست؟ میگوید این الزام آور نیست ، حالا که الزام آور نیست، حرف حرف چه کسی است؟ حرف حرف بایدن است مثلاً اجرایش مال چه کسی است؟ مال نتانیاهو هست. اینکه نتانیاهو نیست که این کار را می کند، این سازمان ملل است، این دموکراسی است، این کشورهای اتوکشیده اروپایی هستند که دنیا را غارت کردند و با همه ملت ها همین طور منظور داشتند بالاخره در شکل و شمایل مختلفی ، حالا نوبت به نسل کشی در غزه و لبنان و فلسطین کشیده است این معنی حکومت مردم بر مردم یعنی این!!! بعد یک عده ای بعد از این همه رسوایی ها، که حتی ملاحظه می کنید انسان های آزادی خواه در سراسر جامعه حالا چه در دانشگاه، چه در خیابان چه تحت هر عنوانی هست به هر حال اینها فریاد می کشند، این ها دلشان بر این شیوه ظالم پرور و مظلوم کشی می سوزد ، دنبال هر دینی که هست از هر مسلکی که هست، از هر مذهبی که هست، ملاحظه می کنید فریاد می کشند ، کتک می خورند، پلیس آن ها رو اذیت می کند آنها را بازداشت می کند، کتک می زند ، داخل چشمشان اسپره فلفل می پاشند، باز هم ادامه می دهند. بنابراین این باورهای کاذب جزو موانعی است که باید در طرح صالحین برای بیداری آنهایی که در خواب غفلتند، بالاخره باید یک طرحی در نظر گرفته شود و این خیلی موجب تعجب است و در عین حال موجب شرمندگی است ، که بعد از آن که این صحنه های عملی رو این کودک کشی ها را ، این نسل کشی و این کشتن زن ها را ، کشتن غیرنظامی ها را، این مدرسه ها و این دانشگاه ها را ، این معبد را و این خبرنگار و غیره هر جا خلاف قانونی است ، اجرا می کنند، اسمش دموکراسی است، ترجمه اش حکومت مردم بر مردم است [و] ترجمه حکومت مردم بر مردم نهایتاً این است که هرچه آقای بایدن بگوید! نه دینی مطرح است، نه اخلاقی مطرح است، نه قانونی مطرح است هیچی مطرح نیست فقط این میشود دموکراسی، آیا ما معنی این را نمی توانیم به نوجوانانمان بفهمانیم ؟!
و عرض کردم در این باره طرحی هست که اندازه یک کتاب همه لغاتی که معانی مشترک دارد، از معنی لغویش بگیرید تا اصطلاحیش بگیرید ،تا محاورات عرفی بگویید، تا شرعیش بگویید، تا سیاسیش بگویید، بعد یک معنی هم دارد در قالب استعمار و از همین واژه ها دشمن استفاده می کند، از هر سلاحی خطرناک تر این واژه ها هستند و لذاست که یک کتاب ترجمه اصطلاحات استعمار لازم است ، طرحش هم موجود هست که انجام بشود و امروز بعد از این همه رسوایی، موجب رسوایی نوع انسان شده، یعنی الان آنچه که انجام می شود ، تحت این عناوین بسیار زیبا ، حیوانات از آن ننگ دارند حیوانات قانون دارند اما دموکراسی قانون ندارد و جالب اینجاست که در اظهار نظرهایی که ضمن اخباری که پخش می شود، یا اظهار نظرهایی که این جماعت داشتند ، من شاید مکرر شنیدم و شما هم شنیدید که اظهار می کردند می گفتند: در خاورمیانه فقط یک کشور دموکراتیک داریم. کجاست؟ اسرائیل!!! اسرائیل کشوردموکرات است! بقیه عقب مانده هستند!! ببینید !
آخر ما تا کی می خواهیم این واژه ها رو به خورد بچه های ما بدهند و هنوز تحت عنوان فلان حزب و فلان وابسته و فلان [وابسته] به انگلیس و این به عنوان یک مسلمان حداقلش مسئلهٌ شرعیه اگر کسی این بالاخره مجریان نسل کشی، این مجرمان بین المللی، اگر کسی به این ها دل ببندد، اینها را حمایت کند، ولایت این ها را بپذیرد و به هر حال همسوی آنها باشد ، معنیش از نظر شرعی چیست؟ از نظر شرعی این است که [تفکر اسلامی این است دیگر] او در خون همه آنهایی که ریختند شریک است به ظاهر پشه ای را هم نکشته است. (الرّاضي بِفِعلِ قومٍ كالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُم) [۳] خیلی باید برای یک ایرانی، یک اسلامی، یک انقلابی ننگ باشد، و از این ننگ بمیرد که تفکر او همسو باشد با تفکر صهیونیست ها، با تفکر انگلیسی ها، با تفکر فرانسوی ها، آلمانی ها همین هایی که برای کشتن بچه های ما هم آن بمب های شیمیایی رو هدیه، کردند اینها دموکراسی غربی است تا برسد به شیطان بزرگ که سالار این جریان ضد انسان است. امروز هم بحث نجات انسان است ، نه یک کشور، به همین دلیل هم آزادی خواهان جهان حرکت کرده اند، بعد می بینیم که داخل خود ایران ما در کنار آن همه افتخاراتی که چه در تاریخ چه مخصوصاً بعد از انقلاب [کسب کردیم] می بینیم افرادی وابسته به این تفکر یعنی شریک خون این همه مظلوم (الرّاضي بِفِعلِ قومٍ كالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُم ، و عَلى كُلِّ داخِلٍ في باطِلٍ إثمانِ : إثمُ العَمَلِ بِهِ ، و إثمُ الرِّضا بِهِ) [۴] چه تجزیه جالبی است. می فرماید: که حتی آنهایی که کار باطلی را انجام میدهند ظلمی را انجام میدهند، اینها دو گناه دارند. یک گناه این است که ظالم مظلوم را کشته ، این یک گناه است گناه دیگرش چیست؟ گناه دیگرش این است که اگر خودش به این کار راضی نمی بود که کسی را نمی کشت ،حق کسی را ضایع نمی کرد ، گناه دومش این است که به این فعل راضی بوده، ما اگر ترجمه همین روایت امیرالمومنین را برای مردم خودمان در مسجد، در صالحین، در جامعه بزرگ، در رسانه ای به مردم واقعا درست حالی کنیم ، این هست که اینکه می گوییم فلان گروه، فلان حزب این می‌دانید چه کار می کند؟ یعنی خودش را وصل می کند به آن ، در همه جنایاتشان شریک اند.
امیدوارم که برای این جهت یک فکری رسا، که قابل ارائه باشد در مسائل تبیینی قابل ارائه باشه و ما مردم عزیز خودمون ، آنهایی را که تحت تاثیر واژه های بیگانه هستند و استعمار بر فکر اون ها تاثیر گذاشته [را] از این مهلکه خطرناک نجات بدهیم و توبه کنند و به اسلام برگردنند و این تفکر معاونت بر اثم، و گناه، و ظلم (وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ) [۵] خودشان را نجات بدهند.
و نعوذ باللّه من شرور أنفسنا و من سيّئات أعمالنا
امیدوارم که یک طرحی برای آن ترجمه و معنی واژه ها یک دارالمعارفی را ان شا الله ارائه بدهید.
والسلام علیکم
صلوات بفرستید.
[۱] سوره ملک – ۱۴
[۲] سوره بقره -۱۳۰
[۳] کسي که راضي باشد به کردار جماعتي مانند کسي است که داخل شود در آن کار با ايشان.نهج البلاغه حکمت ۱۴۶
[۴] کسي که راضي باشد به کردار جماعتي مانند کسي است که داخل شود در آن کار با ايشان. يعني از براي اوست نصيبي از ثواب يا عقاب آن کار. و بر هر کسي که داخل شود با قومي در فعل معصيتي دو گناه باشد: گناه کردن آن معصيت و گناه راضي بودن به معصيت آن قوم. نهج البلاغه حکمت ۱۴۶
[۵] آیه ۱۱۳ سوره مبارکه هود