خانه / متن بیانات / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار با جمعی از مبلغین موکب های اربعین حسینی

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار با جمعی از مبلغین موکب های اربعین حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

 السلام علی الحسین و علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین و رحمة الله و برکاته.

  با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان و با عرض تسلیت ایام مصائب اهل بیت علیهم السلام و آرزوی پیروزی مظلومین عالم مخصوصاً فلسطین مظلوم، غزه مظلوم، بر گرگ‌های بین‌المللی، خیلی خوش آمدید.

 چه توفیقی نصیب شما شده و ان‌شاءالله حداکثر استفاده از این فرصت را داشته باشید، وجود مقدس امام حسین علیه‌السلام معلوم است در میان همه اولیاءالله و حتی انبیاء علیهم صلوات الله علیهم اما وجود مقدس امام حسین علیه السلام یک استثناست مطالب و مدارکی که در اینجاست و بسیار گسترده هست این مطلب را تبیین می‌کند.

 در طول تاریخ از آنچه که نقل شده است آدم ابوالبشر علیه السلام که وقتی این اشباح پنج گانه را در آن عالم در ساق عرش دید و پرسید وانگهی پاسخ شنید اما نسبت به آن پنجمیش که نور مقدس امام حسین علیه السلام بود گفتند یک سوال کرد که تا نام او را که بردید حُزن قلبم را گرفت وجود پنج تن آل عبا صلوات الله که همان آنچکه بر ساق عرش الهی نوشته بود آدم دید در کشتی نوح هم به عنوان حرز که آثارش من به خاطر دارم در دوران‌های قبل از انقلاب بود در ارتفاعات آرارات با اینکه آنها در تصرف کمونیست‌ها بود و آنها با دین سر میانه نداشتند اما زبان شناس‌هایی که از سراسر جهان آمدند و آن لوح را ترجمه کردند همین بود، محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، بارقلیطا، ایلیا، طیطه، شَبَر، شُبیر، شما بهتر از بنده می‌دانید اما به هر حال در جای جای احادیثی که از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم  نقل شده حسین علیه السلام استثناست، بله ما می‌خوانیم و رد می‌شویم و ترجمه می‌کنیم و همین بس، نه، مسئله این نیست، ببینید حدیث اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة خوب این سوال دارد دیگر، سوال این است که آیا این همه پیغمبران آمدند، این همه اوصیاء آمدند، این همه اولیاء آمدند، آنها مگر مصباح الهدی نیستند، مگر سفینه النجاة نیستند، هستند، چطور نیستند، همه آنها مصباح الهدی و سفینه النجات‌اند بنابراین وقتی حدیث این را منحصراً درباره امام حسین علیه السلام میذارند می‌خواهد بفرماید که این در همه‌ی اینها یک استثناست معنی‌اش این است دیگر، نه اینکه که نفی آنهاست نخیر، اثبات آنهاست، یا آنچه که در حدیث دارد که از عشق به حسین علیه السلام، از محبت حسین علیه السلام در دل‌ها یک حرارتی ایجاد می‌شود که هرگز سرد نمی‌شود این را بیاورید به صحنه میدانی، در صحنه میدانی شما برای غیر از امام حسین علیه السلام هم یک چنین جریانی را دارید، اگر دارید نشان بدهید، هر کسی هست، در هر جای دنیا، پیرو هر دینی، خوب نشان بدهند، پس پیداست این حدیث همان را می‌فرماید، از غیب که شما آن را مشاهده می‌کنید که بعد از هزار و سیصد و هشتاد سال می‌بینید،روز به روز این گرمتر می‌شود ولی سرد نمی‌شود، با همه مخالفینی که هستند، اینها معجزه هست«لا تَبْرُدُ اَبَداً»[۱]، بنابراین روی تک تک به هر حال چه تاریخ، چه حدیث، چه مطالبی که درباره امام حسین علیه السلام هست خیلی دقت می‌فرمایید خدا به شما خیر دهد، حالا در صحنه میدانی هر دینی، هرمذهبی، هر مسلکی، جایگاهی دارد و برای خودش یک مغز خاصی دارد و تعریف خاصی دارد و بالاخره خوب جذب و دفعی دارد از این حرفاست، این همه جا هست، اما نسبت به امام حسین علیه السلام که می‌رسد این مجموعه حالا او با دینش، او بی دینش، مسلمانش، او مسیحی‌اش، او ارمنی‌اش، او زردتشی‌اش، فرقی نمی‌کند، او هندوی بت پرستش نسبت به امام حسین علیه السلام همه به صورت ویژه نگاه می‌کنند.

 یک وقت در روزنامه دیدم که گفت در یک شهری که مخصوص این هندوهاست، مخصوص آنهاست، هیچ مسلکی،مذهبی،دینی، چیزی یا آثاری از آنها به هیچ نحو اجازه نمی‌دهند آنجا باشد در کنار آنها، یک شهر مذهبی است مربوط به هندوهاست، از هیچ دینی آنجا اثری نیست، الا یک بارگاه به عنوان امام حسین علیه السلام، خوب، یعنی چه؟ این گفته‌های پیغمبر معجزه است، این معجزه زنده است، آن آقای مهاتما گاندی انقلابی هند، که خدا لعنت کند استعمارگرها را مخصوصاً پیر استعمارگر فریب کار انگلیس، که همه جا را ویران کرد و خورد و دزدیدند که یکی از جاهایی که بدتر از همه بود خود هندوستان بود، شبه قاره هند تحت سلطه آنها، آن هم با قدرتی که در آن روز می‌گفت آفتاب در مستعمرات بریتانیا غروب نمی‌کند، قدرت این بود دیگر، بعد آقای مهاتما گفت که من دست پلید انگلیس را از شبه قاره هند کوتاه می‌کنم، شما یک مشت استخوان بیشتر نیستید با چه قدرتی گفت، به پیروی از سالار شهیدان امام سوم شیعیان حضرت حسین علیه السلام این کار را کرد، بابا این فرمایش پیغمبر این معجزه زنده است از آن بیشتر باید استفاده کنیم.

 در تهران همانطوری که شما هیئت و حسینیه دارید و عزاداری دارید ارمنی‌ها و مسیحی ها و غیره و هر که هستند اینها برنامه عزاداری دارند، حتی یک وقتی من آن جا بودم یکی از آقایان می‌گفت که از هیئت ما نیروی انسانی خواستند که برود آنجا عزاداری کند، نوحه‌ای بخواند، زیارتنامه‌ای بخواند،گفت رفتم یک مقدار که خواندم و بلند شدم  گفتند نه این کافی نیست، خودشان حرکت کردند گفتند خود ما بهتر از  شما می‌خوانیم، مسلمان نیستند.

 حالا اربعین که می‌فرمایید صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمده که اشرف آنها حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبران و همه اوصیاء داشتند و اوصیاء و پیغمبران آخرالزمان، ائمه هدی علیهم السلام هستند، از شما می‌پرسم بروید پیدا کنید برای این همه پیغمبران، پیغمبر آخرالزمان، برای این همه ائمه علیهم السلام، بفرمایید که اربعین دارند، یعنی عزاداری اربعین پیغمبرم ندارد، امام حسن علیه السلام هم ندارد، امام علی النقی علیه السلام هم ندارد، هیچ کس ندارد، اربعین ندارند، اما نسبت به امام حسین علیه السلام که شد ببینید، ریشه‌اش کجاست؟ اینها معجزه است، ریشه‌اش این است که در کلام امام معصوم وقتی شیعه را تعریف می‌کنند که شیعه از ویژگی‌ها، از خصوصیت بارزش چیست، مگر پنج علامت این چنینی دارد، یکی از آنها زیارت اربعین است، ببینید برای هیچ پیغمبری، برای هیچ امامی، اصلاً اربعینی وجود ندارد اما این جا می‌گوید یکی از شاخصه‌های مؤمن زیارت اربعین است، اربعین امام حسین علیه السلام، خوب  از آن سالی که این روایت را امام معصوم فرموده تا امروزی که شما می‌روید کربلا، بحث کربلا تنها نیست که، حالا آنجا فرض کنید بیست و پنج میلیون جمعیت بیایند و بروند حالاحداکثر ۳۰ میلیون نفر بیشتر ظرفیت ندارد، در این که خلاصه نمی‌شود در کشورهای مختلف، در شهرهای مختلف، به گونه‌های مختلف اربعین را می‌گیرند، آن شهید زنده آیت الله علامه زاکزاکی در نیجریه حالا تعداد بچه‌هاشان فکر می‌کنم شش نفر از فرزندانشان را شهید کردند سر جایش هست با تمام ایمان، این اربعین امام حسین علیه السلام است دیگر، الان هم که می‌روید کربلا که از همه شما التماس دعای مخصوص دارم آنها که تنها شیعه نیستند، مسلمان‌ها، چه شیعه، چه سنی، تنها مسلمانان نیستند، فرق نمی‌کند، از او ایزدی بگیر، از او زردشتی بگیر، از او مسیحی،  از او هند و غیره همه هستند، همه هستند، از کنار اینها ساده نگذرید.

 یکی از آن علمای  بیرجند خود ما که در قم هستند یک وقت نقل می‌کرد، همه هم ایشان را می‌شناسیم، یک وقت نقل می‌کرد در زمان مرحوم حاج آقای فقهی قدس سره که خدا روح ایشان را هم شاد کند اولین امام جمعه این شهر بودند خدا رحمتشان کند، محله گیشا، آن دهه محرم را رفتم محله گیشا، آنجا اقلیت مذهبی زیادی دارد، چه یهودی، چه نصرانی، یا دیگران، خوب، یکی هم از این هم ازش نگذرم دوستی می‌گفت که اینها حالا زردشتی، یا مسیحی، ارمنی، یا آشوری، پول‌های زیادی به آشپزخانه امام حسین علیه السلام می‌دهند، پول‌های زیادی کمک می‌کنند تبرکاً توسلاً، اینها که مسلمان نیستند، بعد گفت روز تاسوعا، روز عاشورا، وقتی موقع پخش آن غذا و نهار می‌شود، اینها صف دارند یک پیاله کوچک، حالا میلیون‌ها تومان پول داده، ده‌ها، صدها میلیون تومان پول داده به آشپزخانه، اما یک پیاله دارند، هر کدام یک صفی دارند برای تبرک غذا می‌گیرند می‌برند، این مخصوص امام حسین علیه السلام است جای دیگری هست، آنوقت ایشان نقل می‌کرد، عالم دوست داشتنی بیرجند خودمان نقل می‌کرد، گفت من دهه محرم آنجا بودم، در آن زمان حدود چهل سال پیش از این، گفت بیرون آمدم با تاکسی می‌خواستم محله دوری بروم در تهران ایستادم، هر تاکسی آمد اسم آن محله را بردم سرش را کج می‌کرد و می‌گفت آنجا دور است من نمی‌روم، در شرایط آن زمان یک تاکسی آمد وقتی گفتم فلان جا گفت آقا شیخ آنجا دور است کسی شما را نمی‌برد، شما سوار شوید بین راه من که آنجا نمی‌روم، پیاده می‌شوید بعد یک تاکسی دیگر می‌گیرید، دیدم خوبه، کنارش نشستم، پشت سرم یک خانم بود خیلی هم  وضع حجابش درست نبود، بعد ما رفتیم به آن ایستگاه که رسیدیم خانم می‌خواست پیاده بشود، پیاده شد، آمد پشت شیشه راننده ضمن اینکه کرایه او را داد، آرام به گوش راننده گفت که کرایه حاجی آقا را هم حساب کنید، من شنیدم گفتم نه نگیرید، بعد او ناراحت شد گفت حاج آقا من را محروم نکنید من یک زن مسیحی هستم این دهه امام حسین علیه السلام است من هم نیتی دارم نیازی دارم دلم می‌خواهد که شما کرایه مرا بپذیرید، گفت من هیچی نگفتم، راننده هم پولش را گرفت، جمله او یک تأثیر گذاشت، راننده آنجا گفت من شما را نمی‌رسانم ولی بیایید بین راه پیاده می‌شوید و  با تاکسی دیگر می‌روید، این حرفی که او گفت که من یک زن مسیحی ام از باب ارادت به امام حسین علیه السلام که دارم من این کار را می‌خواهم بکنم، مرا مانع نشوید، دیدم راننده گریه می‌کند، بغض کرده پا روی گاز گذاشت به آن آدرسی که من اول داده بودم و به ایستگاه‌ها هم که می‌رسید جمعیت‌های زیادی بودند اما انگار نه انگار کسی است، پا روی گاز گذاشت و رفت و من را رساند به آن نقطه نهایی، در حالی که گریه می‌کرد کشویش را بیرون آورد پول‌هایش را جمع کرد گفت حاج آقا این را  از من بپذیرید والا قلبم می‌ترکد که یک زن مسیحی می‌فهمد و من مسلمان نمی‌فهمم.

 این‌ها و آنچه که شما، صدها برابر بیشتر از بنده می‎دانید، این‌ها مخصوص حسین علیه‌السلام است، حسین علیه‌السلام دومی ندارد، شما هم این لحظه که حالا همیشه در جبهه حسینی جهاد می‌کنید علیه اهل کفر و شرک، اما الان به صورت ویژه وارد این صحنه شدید ان‌شاءالله که موفق باشید از همه شما التماس دعا دارم، خداوند شما را حفظ کند، صلوات بفرستید.

[۱]قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»؛ پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج ۱۲، ص ۵۵۶)

 

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *