بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله وصلاة والسلام علی رسول الله علی آله آل الله و لعن دائم علی اعدائهم اعدا الله.
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و همه سنگرنشینان علم و ایمان . و با آرزوی پیروزی مظلوم عالم و مخصوصاً فلسطین مظلوم غزه مظلوم بر گرگ های بین المللی. بزرگداشت خاطره همه شهدا راه حق و بالاخص شهدای خدمت شایسته آیت الله رئیسی و همراهانش و شهید راه مقاومت دکتر اسماعیل هنیه (رحمه الله علیه).
با یاد مصائب اهل بیت (علیهم السلام) اما امروز را میلاد مقدس حضرت امام محمد باقر تهنیت عرض می کنم ما چه افتخاراتی داریم اگر قدرش را بدانیم ، یه وقت در خبرنامه ای دیدم که صهیونیست ها مخصوصاً برای مبارزه با مکتب تشیع ، دوازده گروه تشکیل دادند برای تحقیق هر یک از گروهها تحت سرپرستی یک سرگروه، برای مبارزه با اهل بیت (علیهم السلام) که در تحقیقاتشان حالا اگر به ضعفی دست یافتن بزرگش کنند.
از قول اون سرگروهی که مربوط به امام محمد باقر بود نوشته بود ، او گفته بود که ما که دشمن هستیم ، اما اگر بخواهیم انصاف بدهیم ، انسانی با این فضیلت، همچون امام باقر، انسانی با این فضیلت در تاریخ یا نبوده و یا معدود بوده است ، که این هم منحصر به امام باقر نیست در جای جای نسبت به باقی ائمه هم همین نظر هست ، همچونکه نسبت به اصل مکتب ، مکتب انبیاء و اسلام عزیز اتفاقاً این هم مربوط به یه استاد دانشگاه فلسطین اشغالی ، که صهیونیست است ، استاد دانشگاه است ، مکتوبش را هم دارم ، او نوشته بود، ( که صهیونیست ها را غافل گیر کرد) خودش صهیونیست هست! استاد دانشگاه هم هست! اما گفت صهیونیست ها و یهودی ها را غافل گیر کرد، یعنی یک سخنرانی جالب و جامعی انجام داد و خطاب کرد به یهودی ها گفت: شما هیچ حرفی برای گفتن ندارید شما یک قوم هستید آنکه برای جهان حرف دارد اسلام است ، جالب اینجاست که بعد حدیث «الاسلامُ یَعلو و لا یُعلی علیه»[۱] را با عربی گفت «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» انصاف باشد همه کارها درست است ، نصف دین انصاف است .
چند دقیقه هم برابر موضوعی که فرمودند ، فرمودند که چه کنیم چه در این امر مهم که، همان تفکر بسیجی است، همان راه صدق صالحین است، به آن اهمیت بدهیم ؟
جلسه گذشته همین مجلس عرض کردم که آن دقتی که برای بازی، چقدر جدی می گیرید ! ورزش بازی است دیگه ، کار خوبی است اما بالاخره بازی است ، اما آن قدری که قوانین و مقررات ، در آن جا رعایت میشود، دقیق ! یعنی بازی را جدی جدی می گیرند، بله خوبه است ، باید هم بگیرند، اما این طرفش ، چرا امور جدی را به بازی می گیریم، آن را باید جدی گرفت، همان طور که می گیرند، بسیار خوب، اما این طرفش را چرا به بازی باید گرفت؟ سوال این است، آنچه هم در نامه مکتوب کرده بودند اینکه همین قضیه را یه مقدار کارشناسی کنید.
حالا اگر شما مسافرت دوری رفته باشید و خسته و کوبیده و گرسنه و تشنه ، هوا سرد و بالاخره زمستان، از مسافرت آمدهاید و حالا می خواهید بروید داخل خانه ، داخل خانه همه چیز هست ، اما یه قفلی هم به در زده ، کلیدش را هم گم کردید ، این جا مهم ترین مسئله برای شما ، که همه حواستون و همه تلاشتون این است که از این حالت نجات پیدا کنید، اینکه کلید را پیدا کنید، درسته؟ کلیدش را پیدا کنید ، برای نجات بشر و اینه که انسان به جایگاه اصلیش ،از این تفکر صهیونیست ها ، تفکر لیبرال دموکراسی ها ، که انسان را یک حیوان اقتصادی می داند ، شما در یه اصطبل حیوانات قرار بدهید کاه و جو و علف هم بذار ببین چه می کنند، حیوان اقتصادی است دیگر. سگ هایی که بالای یک لاشه مردار هستند، چی می کنند؟ همان تعریفی که خودشان هم می کنند می گویند: انسان گرگ انسان است ، این تعریف لیبرال دموکراسی از انسان است، حالا بشر ۵۰۰ سال است به شرّ اینها گیر کرده ، چه مسئله ای جدی تر از این که بشر رو از این نجات بدهید ؟ کلیدش کجاست ؟ کلیدش همینی است که شما می پرسید ! مشکل کجاست؟ این مشکل مال حالا نیست ، این مزاحمت ها در بعثت تقریباً همه انبیا بوده، جز عده معدودی، در میان همه اوصیا و ائمه هدی بوده جز عده معدودی، آن هم به هر حال ، باری به هر جهت تو یک جایی آمده جلو کار را تمام نکرده گذاشته ، نتیجه این قضیه همین است که می بینید، اینکه سر دنیا می آورند خود دنیا مقصر است، « إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ »[۲] تا ما این باشیم دنیا هم همین است، مگر تغییر کنیم .
خط نشانش را یا نقشه راهش را قرآن داده ، فرموده: « وَقاتِلُوهُم حَتَّى لَا تَكُونَ فِتنَةٌ وَيَكُونَ الدینُ كُلُّهُۥ لِلَّهِ »[۳] جز این راه ندارد، اگر راه دیگر می داشت آن را خدا می فرمود ، این مسئله اصلی است، این کلید است، این یعنی چه ؟ یعنی باید این جهات فراگیر جدی تا حصول این نتیجه، که چه باشد؟ یعنی در معادلات جهانی ،حالا نظامی، اقتصادی ،اجتماعی، نمی دانم فرهنگی هر چه هست تا معادلات، به نفع اسلام ، که مراد از اسلام، نفع انسان است ،چون خدا اسلام را برای انسان داده، مال یک کشوری که نیست که ، مال جهان است ، بنابراین تا این معادلات به حد مناسب و نصاب اصلیش نرسد ، هیچ وقت در امان نخواهید بود، این که به صورت مسائل شخصی، دنبال درآمدش ،دنبالم ذخیره ش ، دنبال خانه و ماشین ، اینها هیچ اعتباری ندارد، چرا ؟ چون در معادلات جهانی شما کار را به جای اصلیش نرساندید ، وقتی مثلاً می خواد چیزی را ضدعفونی کنید ، حالا هشتاد درجه حرارت بدهید کافیه ؟ نه! نود درجه حرارت بدهید کافیه ؟ نه! نود و نه درجه حرارت بدهید کافیه ؟ نه! باید از صد درجه بره بالا، بنابر این یک راه دارد و آن این راه است « وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ»[۴] و تصور نکنید که این کار مشکلی است، این که شما دنیا را با هشت میلیارد می سنجید بحث اینها که نیست، این ها که با کسی نمی جنگند « لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ»[۵] با آنها نیکی کنید، شما خیال نکنید آنهایی که در مقابل شما هستند، این مردم دنیا هستند، این نیست ، اصلا این نیست و حالا یه بحث تخصصی که بر آنها اطلاق کفر می شود یا نمیشود، که در بحث های فقهی نسبت به بحث احکام ظاهریه ، مثل ازدواج ، مثل طهارت وغیره ، ممکن است مشمول مسائل کفار باشند، اما در واقع کافر نیستند، یک بخشی از روابط هم داریم که کسانی که نه مسلم است نه کافر نه مومن است نه کافر، « الناس ما لم یجحدوا لم یکفروا » نمی داند ،حالا قاصر است یا مقصر، او کار من و شما نیست آن کار خداست که باید بفهمه که قاصر است و کی مقصر است ، اما انسان ها انسان هستند و تمام تلاش پیغمبران برای نجات انسان هاست ، از دست فرعون های زمان، از دست هامون های زمان ، آنها که عده ای نیستند آنها مردم را به بازی گرفتند ، مردم رو به ابزار گرفتند، شما در برکات همین انقلاب مشاهده می کنید ، بالاخره اینها را ساده نبینید، جهانی که دوقطبی بود، نصفش، این کلمه چپ و راست مربوط به آن زمان است دیگه، نصفش را کمونیستها داشتن ، نسبت بعد از آن را لیبرال ها داشتند، اصلا برای مسلمانها جایگاهی نبود ، یه دانشجوی مسلمانان سرش را می خواهد بالا بیاورد جرات نمی کرد حرف بزند، اما در همین حالی که ما این جا با هم نشستیم ، شما چشم باز کنید ، ببینید که بلوک شرق همراه شماست، آنهایی که آن روز با شما می جنگیدند امروز دوستان شما هستند، عراق با شما می جنگید ؟ عراق مردمش نبودند ، حزب بعث بود، مردم که حزب بعث نیستند ، با زور و با قلدری با فلان ، مردم می آوردند به جنگ مردم، کشورهایی که مفسده های بزرگ عالم مال این هاست، کشورهای غربی، حالا از کشورهای اروپایی ۵۰۰ سال قبل، پرتغالی ها و بعد انگلیسی ها و سرکرده همه آمریکایی ها ، اینها که مردم نیستند، به تناسبی که مردم از انقلاب شما ،از اسلام شما، ازعدالت شما ،از تلاش شما متوجه شدند که شما درست می گویید ، امروز بیداری جهانی حاصل شده است ، این را کم می شمرید ، یعنی چه ؟ حاج قاسم عزیز( رحمت الله علیه ) فرمود من بهترین نمازم را کجا خواندم ! در کاخ کرملین!!! این خود به خود به دست می آید؟ این چه سرمایه عظیمی است؟ بنابر این آن کلید گم شده اینجاست، یعنی این مسئله تان را برای تغییر جهان جدی بگیرید ، تغییر جهان، جهان که این مردم جهان نیستند، من بارها هم که مکرر در مکرر گفتم که وقتی گفته می شود امریکایی، نمی دونم اروپا فلان، مراد مردم آن جا که نیستند ، نه مراد از اروپا یا آمریکا یا غرب ، غرب جمعیتی اش هست ، که مردم مراد باشد، مردم مراد نیستند ، نه جغرافیایش، سرزمینی است مال خدا مثل بقیه سرزمین ها فرق نمی کنند، بحث آن عده قلیلی که ضد انسان اند و با هر زور و ضرب و ظلمی شده بر مردم مسلط شدند و بعد به وسیله آنها بر جهان خودشان را حاکم می دانند، از همه هم طلبکارند ، هیچی هم حالیشان نیست ، از هر حیوانی هم بدترند، بنابراین مردم را از اینها جدا کنید « وَقاتِلُوهُم » نه اینکه با مردم بجنگید ، نخیر ! با کمک مردم با لیبرال بجنگید ،با این حیوانهای درنده بجنگید ، که امروز مردم به کمک شما اومدند، مردم انگلیس ،مردم فرانسه،چرا ؟ چون مردم که استعمارگر نیستند ، استعمارگر حزب های مخصوصی هستند که مشاهده می کنید ، حیوانات خطرناکی هستند .
و لذاست که پیغمبران علیهم السلام که آمدند ، آنها که نیامدند با کسی بجنگند ، کار پیغمبر که اصلا جنگیدن نیست ، کار پیغمبر دعوت به حق است ، منتها در هر زمانی استعمار گرهایی که بودند، اینها که مظهر کفر و نفاق و شرک هستند ، برای اینکه بتوانند بر مردم سوار باشند ، با پیغمبران می جنگیدند پیغمبران هم طبعا باید دفاع کنند دفاع می کردند، حالا چه دفاع از جمعیت خود« حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللَّهِ »[۶] آن قدر فشار بر آنها می آمد که حتی پیغمبر داد می کشید « وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ ألرّسول وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللهِ »[۷] داد پیغمبر در می آمد، اما خدا چقدر خون سرد ، می فرماید: « أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ»[۸] شما ناراحت هستید؟! نصرت خدا با خود شماست، به کار بگیرید. بنابراین وقتی همچون رهبر معظم انقلاب شخصی هم الهی که با کرامت صحبت می کند و هم دانشمند و صاحب نظر که براساس محاسبات حرف می زند؛ میفرماید اگر ما این تراز نیروی این چنینی داشته باشیم مشکل حل است. بنابراین باید به آن تراز برسیم و این کار تا انجام نشود، معادلات جهان انجام نشود، تنها فلسطین نیست تنها غزه نیست، این استکبارگر و استعمارگر برای همه جای کره زمین همان برنامه را دارند، ندارند؟ آن روزی که مثل رفتند در ویتنام همه مردم را از کنار بنا کردند به کشتن مردم، مزرعه ها را خراب کردند و جنایتی نبود که نکنند و مردم را آواره کردند. آیا این منحصر به ویتنام است؟ منحصر به فلسطین است؟ در میانمار چی کار می کنند؟ خانههای مردم را چرا آتش می زنند؟ با صدام بر مردم عراق چه کردند با مردم ایران چه کردند با مردم یمن به وسیله عربستان سعودی چه کردند؟ و از این قبیل. کارشان این است؛ چرا؟ چون معادلات به نفع آنهاست، شما باید معادلات را بهم بزنید، معادلات را به هم زدن یعنی همین تعقیب تفکر بسیجی و تفکر صالحین. این معادلات را به هم میزند. همانطور که در جنگهای مدرن کلاسیک که بالاخره شرق و غرب در مقابل هم مانور میدادند اما وقتی بسیج آمد، معادلات نظامی را به هم زد. چرا؟ به جهت اینکه آنها با همه امکانات و با همه آموزشهایی که داشتند، سر نقطه آخر با هم معامله میکردند. اما بسیج که آمد اهل معامله نبود، در آنها وحشت ایجاد کرد. ولذاست که این جنگهای نابرابر اما پیروزی «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ»[۹] ببینید این شد. آن روزی که صدام و مرتجعیتن منطقه و شوروی و آمریکا و اروپا علیه ما آمده بودند، آیا این جنگنا برابر نبود؟ چطور شد که آنها شکست خوردند؟ بنابراین آنها که طرف حساب شما هستند که باید با آنها بجنگید، آنها عده کمی هستند، و غالبا با شیوههای مکر و حیله و تبلیغات کذب و انواع سلاحهای ممنوعه و غیر ممنوعه و هر چه شد برای آنها. اما در مجموع اینها قدرتی نیستند، اگر آن اهمیت لازم در آن رشد لازم با یک ضریب مشخصی اگر هر بسیجی هر عضو صالحین بتواند در ظرف یک هفته یک نفر را دو نفر کند دو نفر چهار نفر بشود چهار نفر هشت نفر بشد، سریع می رود جلو، پس این کار شدنی است، امنیت هم در دنیا تا این معادله به هم نخورد حاصل نمیشود، پنجاه هفت کشور به اصطلاح اسلامی دارید غیر از پنج شش تای آنها ، آن هم پنج شش تایی که سالیان است که دارند می جنگن قاعدتاً باید خسته می شدند اما اینها خسته نمی شوند چون تفکر بسیجی دارند. این یمن قدرتمند هشت سال با امریکا و اروپا و مرتجعین جنگیده و در محاصره بوده، فلسطین هفتاد و پنج سال، لبنان همین طور، عراق که زیر پای آنها له بوده، روزی که آنها بر ایران مسلط بودند با چراغ خاموش ده میلیون یعنی نصف جمعیت آن روز کشور شما که بیست میلیون بودند، انگلیسیها کشتند منتها با چراغ خاموش ده میلیون نه ده هزار. با چه صحنه هایی که در بعضی از کتاب ها ذکر کرده، انسان وحشت می کند وقتی می خواند تا در جنگ جهانی اولشان در جنگ جهانی دوم شان ، جنگ خلیج فارس ، جنگ صدام ،بنابراین این یک کار شدنی است دیگهر بیش از این چه می شود گفت و او یک راه دارد «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ »[۱۰] اگر این فتنه برداشته بشود و معادلات به نفع حق به نفع عدالت به نفع بشر رقم بخورد، این پنجاه کشور دیگر بی تفاوت به اسم اسلامی خودشان را با معادلات تنظیم می کنن یعنی همه آنها پشت سر شما هستند، چه موقع؟ وقتی که معادلات عوض بشود، پیش از آن نمیشود. او جرأتش را ندارد او جگرش را ندارد او ایمانش را ندارد. بنابراین این کار سختی هم نیست این کار شدنی است منتها فرمول است باید هم به صورت دانش بنیان طرح بشه و هم به صورت جدی عمل بشه. آن دقت هایی که در یک کُشتی انجام میشه خب بیایند یه مقطعی در صالحین انجام بدهند بیایند یک مقطعی در بسیج انجام بدهند. امکانات و چیزهایی که در آنجا مطرح می شود، این جا هم مطرح میشود .این کار کاملا شدنی است بهترین دلیل و ادل الدلیل بر امکان هر شیئی وقوع آن شی است. آن موقع که دنیای دوقطبی بود و یک آخوند یک لا قبا، همچون بنیانگذار جمهوری اسلامی فرمود من می خواهم این کار را بکنم نگفت؟ گفت. چند بار شنیدید. آیت الله خزعلی می فرمود که در سال ۴۲ که چماق داران شاه و انگلیس و آمریکا ریختند مدرسه فیضیه را ویران کردن زدند و کشتن علما وطلبههارا از بالای بامها پرت کردن، بعد ایشان فرمود که من در خرداد ماه رفتم خدمت امام (ره) عرض کردم آقا این مدرسه فیضیه را اینها ویران کردند چه کردند و چه کردند … اجازه بفرمایید ما این را تعمیرش کنیم امام (ره) سرشان را بالا آوردند و فرمودند: من برای تعمیر مدرسه نیامدم من برای ساخت مسجد نیامدم من برای ساختن حسینیه نیامدم من سه ماموریت دارم باید انجام بدهم . کی گفت وقتی که دنیا دوقطبی بود و تاثیر آن طوری بود که حتی خواص و حتی خاصة الخاص هم باور نمی کردند چنین چیزی را. مگر این کار شدنی است؟ اما امام (ره) فرمود که من برای سه کار آمدهام کار من اینها نیست؛ یک: در دنیایی که فقط دو قدرت حاکم است من می خواهم حکومت اسلامی تشکیل بدهم مامورم به تشکیل حکومت اسلامی. حالا شما تصور بفرمایید اگر بعد از فروپاشی شوروی اگر انقلاب اسلامی این حکومت اسلامی را تعبیه نمی کرد چه سر جایش می ماند؟ همه دنیا غزه بود. اینا افسانه نیست. پایان تاریخ یعنی قدرت لیبرال که بدترین نوع استبداد حاکم بشود به هیچ جریانی به هیچ شخصی هیچ مکتبی هیچ گونه اجازه نمی دهد، همینی که غزه انجام می دهد پایان تاریخ یعنی این. خودشان می گویند. امام (ره) فرمود که من ماموریتم این است، نه ساختن مسجد، ماموریتم این است که تشکیل حکومت بدهم. حالا می فهمیم که اگر آن انجام نمی شد اصلا از اسلام هیچی باقی نمی ماند که بعد بگوییم شیعه شد یا سنی. ماموریت دیگرم این است که آگاهی جهانی ایجاد کنم. همین که اشاره کردم همین که شما الان می بینید هم در شرق هم در غرب. آگاهی جهانی ایجاد کنم و امام(ره) سال ۴۲ این حرف را گفته الان سر از قبر بردارد که روحش مسلم ناظر به این امر است، امروز آگاهی جهانی استکبار را به وحشت انداخته این کارهای دیوانگی که می کنن به دلیلی که از خودشان مایوس شدند این علامت قدرتشان نیست این علامت اقرار به شکستشان است.
و ماموریت سومم این است که جهان را برای ظهور حضرت مهدی علیه السلام آماده کنم. حالا همه با هم بریم معجزه اربعین، برادر، خواهر این همه انبیا، این همه اولیا، پیغمبر آخرالزمان، ائمه هداة مهدیین برای هیچ کدام چهلم نمی گیرند، برای پیغمبر هم چهلم نمیگیرند. این معجزه زنده را ملاحظه کنید. اما در روایات دارد علامت شیعه یعنی آن کسی که مدعی تشیع است، علامتش پنج تا است یکی از آن پنج تا زیارت اربعین است. برا هیچ پیغمبر برای هیچ امامی کسی اربعین نمی گیرد اما برا حسین علیه السلام، این چه خبره در آن چه رمزی هست؟ فرمود علامت شیعه زیارت اربعین است. حالا بعد از هزار و چهارصد سال چه؟ الان بحث همه جهان است از همه کشورهای مختلف شرق و غرب، از کشورهای اروپایی از همه ادیان مسلک ها مذهب ها این که تنها مربوط به شیعه نیست که، اسقف مسیحی کشیش مسیحی هم از فلان کشور غربی حرکت می کند به خاک کربلا که می رسد صلیب را کنار میگذارد بر خاک حسین سجده می کند و افتخار می کند. یعنی چی؟ مردم چرا راه افتادن هر سال میروند؟خب حالا بیست و پنج هزار، بیست و پنج میلیون بیست و نه میلیون، عرض شود که از اینهایی که خودشان را میتواندد به کربلا برسانند، همه نمی رسند اما جامونده ها در کشور خودشان در شهرشان همراه اربعین هستند. برای چه؟ آنجا چه خبر است؟ حسین علیه السلام سمبل عدالت است و مهدی علیه اسلام فرزند حسین است به کربلا میروند اربعین را میروند برای این که آدرس مهدی را بگیرند. همانکه امام(ره) فرمود من آمدام زمینه ظهور او را فراهم کنم. این زمینه دارد آماده می شد منتها من که آدم تنبل چرتی هستم نمی فهمم در دنیا چه می گذرد، اربعین یعنی این.
خب شماها که الحمدلله موفقید، کارتان را تعمیق ببخشید تسریع ببخشید و بالاخره معادلات رو شما باید عوض کنید و شجره طیبه صالحین وعده خدا هم هست که «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا»[۱۱] بنابراین همه چیز آماده است، کلید گمشده هم اینجاست کلید را پیدا کنید و قفل را باز کنید برای همه بشر بحث نجات بشر است. خدا هم وعده داد که وراثت زمین را به صالحین میدهد. این «صالحین» شعار نیست اسم خاص هم نیست، این ملاکها هست « وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»[۱۲].
ثبتکم الله بالقوال ثابت في الحیاة الدنیا و في الآخرة.
صلوات.
۱۸/۰۵/۱۴۰۳
[۱] من لا يحضره الفقيه ، الشيخ الصدوق ،ج ۴ ص ۳۳۴ ح۵۷۱۹ ؛المناقب، ابن شهر آشوب ج۳ ص ۲۴۱ ؛ المحاسن، احمد بن ابى عبد اللّه برقى ج ۱ ص ۱۱۳ نحوه ؛بحارالأنوار،علامه مجلسی ج ۷۶ ص ۷۰ نحوه ؛الاسلام يعلو و لا يعلى عليه و الكفار بمنزلة الموتى ، لا يحجبون و لا يرثون ترجمه: امام صادق (ع) فرمود: اسلام [از هر مكتبی] بالاتر و والاتر است و هيچ مكتبى بر آن، برترى ندارد
[۲] سوره مبارکه رعد/ آیه ۱۱
[۳] سوره مبارکه بقره/ آیه ۱۹۳
[۴] سوره مبارکه انفال/ آیه۳۹
[۵] سوره مبارکه ممتحنه/ آیه ۸
[۶] سوره مبارکه بقره/ آیه ۲۱۴
[۷] همان
[۸] همان
[۹] سوره مبارکه بقره/ آیه۲۴۹
[۱۰] سوره مبارکه انفال / آیه ۳۹
[۱۱] سوره مبارکه نور/ آیه۵۵
[۱۲] سوره مبارکه انبیاء/ آیه ۱۰۵