بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان و با آرزوی پیروزی نهایی مظلومین عالم و بالاخص فلسطین مظلوم ،غزه مظلوم بر گرگهای بین المللی
عرض تسلیت ایام ،از شهادت آیت الله رئیسی و همراهان و سال گشت شهادت امام محمد باقر (سلام الله علیه ) و شهدای مظلوم مکه ، به وسیله ایادی استکبار.
هادیان سیاسی ،که جریان و بصیرت جامعه را عهده دار هستند ، همواره استعمارگران که کارشان غیر از قتل و جنایت و ویرانی و خیانت، عبارت از فریب است
از بزرگترین دامهای آنها عنوان، جدایی دین از سیاست است. خوب حالا آنها که کارشان است مکر و حیله و فریب، ابزار آنهاست ، ولی تعجب از بعضی از مخاطبین است که مثل موارد دیگری به سادگی، گول دشمن را میخورند ،« إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»[۱] او دشمن است.
چطور از زبان دشمن شما این مطلب را میگیرید، اصولاً این حرف اصلاً گفتنی است ، از نظر یک انسان عاقل ، آیا این حرف گفتنی است؟ ببینید اصل علیت ، جزو مسائل پذیرفته شده برای همه اندیشه وران صحنه ی فلسفه و همچنین دانش است و همه آنچه را که شما در انواع پیشرفتها مشاهده میکنید، به خاطر قبولی این اصل علیت است
حالا این اصل علیت گاه در بحث هستی و هستی شناسی به میان میآید ، که اسم آن را میگذارید فلسفه و حکمت، گاهی در چیستی و انواع و اقسام مسائل فرعی و جزئی و تجربی پیش میآید، که اسمش را میگذارید علم و صنعت ، در هستی میگویید فلسفه و حکمت ، در اینجا میگویید علم و صنعت ، این پیشرفتهایی که میشود بر اساس این اصل است ، اینکه در اینها خلاصه نمیشود، در انواع و اقسام امور بشری، امور فرهنگی ،امور سیاسی ، امور اجتماعی هست .
در باب رشد و کمال و اصولی که باید در خانواده رعایت شود، تا فرزندان صالح داشته باشند، اسم همان اصل علیت را میگذارید تربیت، به صورت شانسی که نیست ، بالاخره باید یک سری علتهایی را پیگیری کنید، در جهت رشد و کمال فرزندت علتها را ایجاد کنید، معلولش میشود آن کمالات (اسمش را میگذاری تربیت)، حالا همین اصل علیت را در انواع و اقسام مسائل اجتماعی و ربط دادن علتها و معلولها به لوازمش اسمش را میگذاری سیاست و باقی امور.
بنابراین این مطلب را اصلا آدم عاقل نمیتواند بگوید، آن کسی که بگوید دین از سیاست جداست ،حالا دین که ندارد هیچ ، عقل هم ندارد ، یک اصل پذیرفته شده فراگیر، در همه ی این جهان ، از هستیها و چیستیها و علم و صنعت و تربیت و فرهنگ و همه چیز بنابراین اگر جامعهای ، حالا یک جامعه کوچک روستایی ، اگر بخواهد صالح بار بیاید، باید برود دنبال علتهایش ،چه علتهایی باید ایجاد کند، بعد این جامعه صالح میشود، آن نتایج را میدهد ؟ در شهرش هم همینطور است ،در استانش هم همینطور است ، در کشورش هم همین است ، در بین الملل هم همینطور است.
شما این همه مفاسد و جنایت و قتل و آدم کشی و قانون شکنی را که ملاحظه میکنید ،برای چه هست ؟ برای اینکه انسانهای ناصالح آمدهاند و اصول تربیت و سیاست را فاسد کردهاند و بشر شده است اینطوری والا بشر که اینطور نیست .
آن وقت دین خدا ، دین خدا یعنی چه؟ « أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ»[۲] شما یک دستگاه صنعتی میخرید، مفصل باشد یا کوچک باشد ، میخرید ، میبینید یک کتابچه دارد که شیوه بهرهبرداری از آن دستگاه صنعتی را در آن ذکر کرده، آنها را باید رعایت کنید « أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ»[۳]، همانی که این را ساخته، دستوراتش را هم داده، که راه بهرهبرداری این است و الا فاسد میشود، خراب میشود ، ضایع میشود، خدا هم که عالم را و آدم را خلق کرده ، خدا احکام داده، امر مال اوست همانطور که خلق مال اوست، بعضیها شاید تصور کنند که دین به این معنیست که ، خدا این همه به ما لطف کرده و عنایت کرده و به ما تفضل فرموده و به ما نعمت داده ، حالا ما در مقابل چیکار کنیم؟ در حد بندگی خودمان ما هم بیتفاوت نباشیم و ما هم یک چیزی تقدیم خدا کنیم ! این خیلی فکر اشتباهی است خدای متعال غنی بالذات است ، او که نیاز به دین ما ندارد ، بلکه مسئله این است، به همان گونهای که ما در بدن مادی ، در نیازهای مادی، در زندگی مادی، به انواع و اقسام ابزار و امکانات نیاز داریم، که میگوییم سختافزار ماست در زندگی ، خوب خدا همه اینها را به ما داده است. بعد دین چه میشود؟ دین عیناً مثل همین میشود نرم افزاری که خدا به ما داده است، او به ما نیازی ندارد، او دین را به ما داده که اگر میخواهید و باید بخواهید، از وجود خودت به عنوان انسان، به عنوان اشرف مخلوقات، به کمال نهایی برسی ، راه بهره برداری همین کتابچه دین است
و لذاست که فقها میفرمایند ، یعنی اهل فن میگویند ، فقها میفرمایند: شما نمیتوانید یک موضوعی را راجع به انسان ، یک موضوعی را مطرح کنید ،که دین روی آن حکم نداده باشد نمیتوانید پیدا کنید ،هر موضوعی را معین کنید دین روی آن حکم داده .
مسئله سیاست که سرنوشت انسان است، خدا روی آن حکم نداده ؟ آن چطور دینی باشد ، اینکه دین نیست، فلذا رهبران دینی به زبان خود معصومین، « سَاسَةَ الْعِبَادِ»[۴] اینها هستند که باید سیاست رشد جامعه را ، برنامهریزی کنند که اگر امور دست آنها باشد ، محصول آن هم میشود : ابوذر غفاری و سلمان فارسی و مقداد؛ «حکم الامثال فی ما یجوز و فی ما لا یجوز واحد»، فرق نمیکند اینها ممکن است تکثیرش بشوند، وقتی تحت تربیت آنها قرار بگیرند، تحت سیاست آنها قرار بگیرند ، ۸ میلیارد بشوند، چون فرق نمیکند در یکی شدنی است، در ۸ میلیارد هم شدنی است.
بنابراین عاقل چنین حرفی نمیگوید که دین، اون وقت فریب دشمن را ببین ، او در عین حالی که تبلیغ میکند دین از سیاست جداست ، و سر آدمهای نادان که چه عرض کنم ، احمق، کلاه میگذارد، چه کار میکنند؟ خودش یک چیزی به اسم دین ابزار قرار میدهد و جامعه را میچرخاند ، حالا میخواهد به اسم حضرت مسیح باشد ، یه چیزی به اسم دین ، که هیچ ربطی به حضرت مسیح ندارد ، میخواهد به اسم یهود باشد، یک چیزی به اسم یهودیت، که هیچ ربطی به حضرت عیسی بن عمران ندارد، او به عنوان دین میسازد ، یعنی کاملاً سیاست شوم فریب خودش را با دین فریب ، ترکیب میکند، قرص میکند ،کپسول میکند ، میدهد به مخاطب ، این کار را میکند و یا به اسم مسلمان باشد به عنوان تکفیری و وهابی و غیره ؛ این کارها را چه کسی انجام میدهد؟ اینکه به اسم دین این کار را میکند ، خوب اگر دین از سیاست جداست چرا او در مسجدالحرام دخالت میکند؟ مسجدالحرام یک مسئله دینی است، رها کند به اهل دیانت، او که اهل دین نیست ، چرا ؟
آن وقت در مکان امن الهی حجاج را به خاک و خون میکشاند ، این چه کسی است ؟ استعمارگر است، بقیه کارهای نیستند ، ابزارش هستند .
فلذا هرچه نادانتر باشند، یا هرچه آدمهای دٌگم ،احمقتری باشند ، به درد استعمارگرها بهتر میخورند ، مثل ، مثلاً رضا شاه باشد ، مثل صدام باشد ، یا مثل بوش باشد ، یا هم از نوع آدم بیشعوری مثل، بایدن باشد یا مثل شاه عربستان باشد ، حرف زدن روزمره خودش را نمی داند.
آنها همین را میخواهند ، که یا به آن قلدر، یک حکمی بر خلاف قانون، بر خلاف عقل، بر خلاف جامعه بدهند ،چون او این حرفها را متوجه نمیشود ، اجرا میکند و هیچکس هم از رضا شاه و صدام توقع ندارد به کسی گوش کند، یا از اون نوع ، یا هم از این نوع که اصلاً شعور آن را ندارد، حرف روزمره خودش را هم فراموش میکند ، بعد او به ما میگوید دین از سیاست جداست ، او به ما دین یاد میدهد، خیلی جالب است.
و لذا تفوح به این قضیه ننگ بزرگی است، که کسی به عنوان مسلمان یک همچین حرفی بگوید.
این در حالی است (ببین تناقض کاری و تناقضگویی ) که وقتی برای هر پستی فرق نمیکند ، برای هر پستی، یک یا چند کاندیدا مشخص میشود ، نامزد میشود، میبینید که طیفهای مختلف تلاش میکنند که او را شخص فلان قرار دهند ، چرا ؟ به دلیل قانون علیت، میداند که این آدم لودهایست میتواند در کنارش سوء استفاده کند، میداند این آدم ستمگریست میتواند به او وصل بشود و بر دیگران ستم کند، سو استفاده کند .
پس کاملاً مسئله علیت را قبول دارد ، منتها بر اساس اهداف فاسد، چطور شد بعد فاسدش را کاملاً قبول دارید و عملاً این تنازعهایی که در میدان هست، چه در سطح بینالمللی هست، شرق و غرب هست، در هر کشور هست، در هر استان هست ، در کدخدای یک روستا هست ،چطور شد آنجا قبول دارید ؟ در جهت سازندگی انکار میکنید ، تو عاقلی؟ ابزار دشمن به ما میخندد ، اگر این حرفها را ما بپذیریم ، چون او بر اساس شیطنت این کارها را میکند و لذاست که من به این جلسه و به اینکه هادیان سیاسی اینجا تشریف دارند و همواره در جهت بصیرت به جامعه خودشان، الحمدالله نوشتههای خوبی دارند گفتههای خوبی دارند مواضع خوبی دارند عیناً دینی است ، اسلامی است و در منافع جامعه بشری هست،من خیلی به این جلسه اهمیت میدهم ، خیلی چیز مهمی هست .
و همانطوری که اشاره فرمودند و خیلی خوب هم اشاره فرمودند، در این مقطع، این فرصت، یعنی فرصتی که بعد از فرصت کوتاه رجایی ،جامعه ما که معیار او بر اساس میزان رای مردم است ، اما اینها متفاوت هستند ، یک هدف که ندارند ، هر کسی از یک طریقی میخواهد به یک هدف خاصی [برسد]، غیب را هم به جز خدا کسی نمیداند، فلذا شورای محترم نگهبان همه تلاشش را میکند، اما او که غیب نمیداند او طبق قانون عمل میکند ، ظواهر قانون این است .
اما دقت در این جهت، کارشناسی در این جهت ، مشورت در این جهت ، سوابق افراد و این که انتخاب احسن بشود بر اساس فطرت، بر اساس عقل، بر اساس شرع ، این وظیفه تک تک افراد است
دوران رجایی کوتاه بود اما سمبل بود، این دوران گرچه کوتاه بود ، دوران آیت الله شهید رئیسی، گرچه کوتاه بود ، اما سبک دولت حکومت اسلامی را به دوست و دشمن فهماند، به گونهای فهماند که ، حتی در سطح بینالملل، به عنوان اعضای عمومی ، پرچم نیمه افراشته شد و به احترام او سکوت کردند ، برای یک رئیس جمهور کجا این کار را میکنند ؟
اهمیتش، روی مواضع او است ، مواضع اسلام، مواضع حق، مواضع عدل، بنابراین سبک دولت حکومت اسلامی را ایشان این را تثبیت کرد ،هم در جهان هم در ایران
حالا در یک آزمایش بزرگ جامعه ما قرار گرفته ، که انشاالله با تلاش مضاعف شما ، انتخاب احسن بشود ، کارشناسی درست بشود ، گول نخورند ، شعارهای دشمن توخالیست، بهش توجه نکنند، فضاهای مجازی که دشمن ایجاد میکند تحت تاثیر قرار نگیرند ، که در این آزمایش ، اگر در تداوم راه شهید رئیسی (قدس سره)، بتوانید انتخاب احسن را در جامعه خود تثبیت کنید ، آنچه را که آقا در مسئله ی منزل به منزل و قدم به قدم ، از انقلاب اسلامی و پیروزی نهضت و نظام اسلامی ، قانون اساسی اسلامی ، بعد فرمودند دولت اسلامی ، اگر شما توانستید در این مرحله ، در تداوم راه رئیسی ، فرد شایسته را بگذارید، مسئله دولت اسلامی، که آقا در مرحله سوم قرار دادند ،تحقق پیدا میکند و اگر آن تحقق پیدا کند ، بسیاری از مفاسد اجتماعی که دشمن به کیفیتی بر ما تحمیل کرده و افراد را دچار شبهه کرده، افراد را دزد کرد،ه افراد را تریاکی و معتاد کرده ، افراد را گرفتار هوا و هوسهای نفسانی کرده ، که از ارزشهای انسانی آنها را باز دارد ، یا عناوین دیگری
دولت اسلامی که بیاید، آن جاذبهای که دارد ، میبینید مردم همه صنفها ، در جهت عشق به این رئیس جمهور شهید چه کردند؟ و چه میکنند ؟ طبعاً در قدم بعدی، که جامعه اسلامی است بر اساس محبت ، بر اساس جاذبه ، بر اساس هدفمند بودن ، این تسهیل میشود
و این حرکت به سوی تمدنی میشود که آن تمدن ما را امید میدهد به ظهور حضرت مهدی صاحب الزمان (علیه السلام )
صلوات بفرستید
[۱] سوره مبارکه فاطر آیه ۶
[۲] سوره مبارکه اعراف آیه ۵۴
[۳] همان
[۴] زیازت جامعه کبیره