مشروح بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علیرضا عبادی در جلسه دیدار اعضای شورای راهبردی کانون فرهنگی تبلیغی بینش مطهر

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان، و همه سنگرنشینان علم و ایمان، تهنیت حلول ماه ذی الحجه الحرام و با آروزی پیروزی مظلومین عالم مخصوصاً فلسطین مظلوم،غزه مظلوم بر گرگ‌های بین المللی، خیلی خوش آمدید.

آنچکه شما تعقیب می‌فرماید ازاندیشه‌های ناب علامه بزرگوار شهید مطهری (قدس سره) که نیز مورد تأئید صددرصد اساتید آن بزرگوار از قبیل امام(ره) یا آیت الله طباطبایی بوده است ، چیز استاندار است، این نه تنها یک کار خوبی است، بلکه این یک کار منحصر به فردی است ،در ذات خودش، امور یک واقعیاتی دارد واقعیت اشیاء است ، در مقابلش باطل هم است، اگر بی کم و زیاد حق و باطل در مقابل هم قرار بگیرند، باطل اصلاً نمی‌تواند مقاومت کند، بنابراین آن حق را که همواره پیروزاست این باید بیاید بالا، تعریف ، شفاف و همه کَس دان بشود و بیش از آن درعمل و اجرا قرار بگیرد.

باطل خود به خود رفتنی است، منتهی مشکلی که در دنیا است این است که، باطل به دلیلی که می‌خواهد دست به سرقت بزند ،همیشه حواسش جمع است، دزدی که می‌خواهد به خانه بزند از سر شب کمین می‌زند که صاحب خانه چه وقتی می‌خواهد بخوابد ،خودش یک لحظه هم نمی‌خوابد حالا صاحب خانه هم که همیشه بیدار نیست ، بالاخره ساعتی معین می‌شود و می‌خوابد نمی‌داند که دزد است، دزد هم از خوابش استفاده می‌کند و آن خانه را می‌زند.

این هم همانطور است یعنی کارهای کارشناسی شده دشمن، دقیق،به موقع، حساب شده، می‌داند چکارمی‌کند وانگهی هم به صورت جنگ ترکیبی، یعنی این اندیشه را که می‌بینید این اندیشه در کنارش اقتصادهست ،امنیتهست ،جامعه هست،  به هر حال انواع و اقسام مسائل مختلف دیگر نیازهای معیشتی است، مسائل روانشناختی است و غیره، دشمن همه این مسائل را در کنار هم می‌سنجد ، بعد از همه اینها ورود پیدا می‌کند، رمز اینکه حالا چه در گذشته تاریخ ، چه در زمان معاصرما که این تجربه امروز فراگیراست.

چطور می‌شود که دشمن تا انقلاب پیروز می‌شود، مغز مطهری را می‌زند، در کنارش مغز قرنی را می زند،در کنارش حدود هفده هزار ،هرجا آدم فهمیده است را ترور می‌کند، بعد جنگ هشت ساله‌ای به وسیله دیوانه‌ای مثل صدام تحمیل می‌کند، در کنارش از برنامه‌های زیرساختی که از قبل بوده، سعی می‌کند افراد را به مواد مخدر گرفتار کند، سعی می‌کند افراد را از نظر معیشتی غیرمستقیم زمین گیر کند، سعی می‌کند از جهت انواع مسائل اجتماعی اختلاف ایجاد کند، ببینید یکی، دو تا، ده تا نیست که، بنده بشمرم همه جهات را در کنار هم می‌سنجد، آن وقت مثل علامه صدر که یک سرمایه انسانی است، پیش ازآنکه سرمایه اسلامی باشد ، زیر شکنجه‌های صدام از بین میرود؛ این‌ها برای چه است؟ برای این که همین حقایق منعکس نشود، بمباران شبهات و فلان، چون بالاخره کاری که او می‌کند به هر جایی که تأثیر دارد اگر شراب‌خور شد، اگر فاسد شد، اگر دزد شد، اگر کم فروش شد، اگر معتاد شد، اگر جاهل شد، اگر دچارشبهه شد ، دیگر نمی تواند برای حق کار کند، او در واقع به نتیجه‌اش رسیده است؛ چقدر بیداره، چقدر هوشیاراست، چقدر حساب شده کار می‌کند ، گذشته تاریخ هم همین است وقتی در روایت می خوانید«[إنّ النّاسَ] لَو عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لَاتَّبَعُونا؛[ اگر مردم زيبايي‌هاي سخنان ما را مي‌شناختند ، بي‌شک از ما پيروي مي‌کردند]»[۱]،از کلمه «لو» استفاده شده از« اِن» استفاده نشده است ،یعنی خیلی کار سختی است، خیلی کار سختی است که این حقیقت را آنچکه است منعکس کنند؛ و لذاست که وقتی خبر به شام می‌رسد که امیرالمومنین علی (علیه السلام) پای نماز شهید شده است تعجب می‌کند و می گوید علی داخل مسجد  چکار می کرده؟ در نماز چه کار می کرد؟ ببینید چقدر تحریف.

یک سری حقایق اشیا است، اما یک سری آن چیزی است که به خورد جامعه داده می شود و اهل باطل همیشه از این استفاده می کنند، از تحریف به گونه‌های مختلف و از همه ابزار خودشان هم می گویند که ما همه گزینه‌ها را روی میز داریم، درست هم می گویند.

بنابراین  بیشتر جلسه خودتتان را اختصاص بدهید به این که، حالا در مقابل دشمن ما می‌توانیم چه کار کنیم که این اندیشه در دسترس همه قرار بگیرد و مورد استفاده همه قرار بگیرد. دشمن چکار کرده است؟ دشمن آمده هالیوود ساخته در کنارش داعش ساخته و انواع و اقسام گروه‌های تکفیری طالبان و النصره و غیره و جیش‌الظلم و فلان، این‌ها را ساخته و هالیوود هم قشنگ مشخص کرده که این‌ها مسلمان‌های به اصطلاح سنتی هستند ، خشن و آدم کش و ویرانگر؛ خوب این اسلام را در قالب آنها معرفی می‌کند و به هر جا هم  که حمله می‌کند به هیچ چیزی رحم نمی‌کند، ما ابتداً خیال می‌کنیم این یک حرکت نظامی یا شبه نظامی است که مثلاَ فلان گروهک تکفیری یا القاعده باشد یا النصره یا داعش را، راه انداخته، بلکه واقع مطلب این نیست، واقع مطلب یک چیز فرهنگی است، چرا؟ چون او می‌خواهد اسلام را اینطور معرفی کند، آن کار را می‌کند چقدر هم هزینه می کنند ،خودشان هم معترف  می کنند که تولید کننده داعش خودشان هستند، این چیزی نیست که پشت پرده باشد ، کاملاً معترف هستند، جاهایی که این‌ها درگیر می‌شوند می‌بینید که صهیونیست‌ها بیمارانشان را ، زخمی‌هاشان را معالجه می‌کنند، پشتیبانی می‌کنند، دلارهای آمریکا هم کمکش می‌کنند و غیره از این حرفها، که چه؟ معدلش این است که اسلام را اینطور معرفی می‌کنند چون آن‌ها در مطالعاتشان به این رسیده‌اند ،که تنها رقیبی که می‌تواند درمقابل همه مکتب‌ها در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد اسلام است.

پس بنابراین می خواهند چهره‌ای از اسلام بسازنند که افکار عمومی از آن وحشت کند، حالا اگر چنانچه شما یا دیگری در این برنامه یا در برنامه مشابهی ، بتوانید اسلام را آنچه که هست ، نه آنچه که تحریف شده است ، این اندیشه را با آن اخلاق و با آن سیاست و با آن حقوق و با آن فرهنگ و با آن ایثار را، با آن از خودگذشتگی و فداکاری، خوب وقتی اینها را بتوانید در دسترس قرار بدهید هیچ کس آن را انتخاب نمی‌کند، بنابراین کار شما یک کار اصلی است، اما این کار را چطورمی‌شود، در یک دستگاه مولدی قرار داد که فراگیر بشود، چه کار می شود کرد؟ اگر طرحی دارید بدهید، که در این جهت همه مسئول‌اند، اشاره فرمودند بیش از همه دانشگاه و روحانیت و حوزه مسئول است، که بیایند جلو و این اندیشه‌های ناب را در کنارش همه آنچه را که آنها با لجن پراکنی آنطور نشان دادند، دیگر فرقی نمی‌کند مسائل حقوقی‌اش باشد، مسائل نظامی‌اش باشد، مسائل اقتصادی باشد، مسائل معیشتی باشد، مسائل خانوادگی باشد همه چیز ناب است.

باید اسلام را آنطور که هست بتوانیم نمایش بدهیم،  مهم‌ترین کار است، اگر این کار را  بکنیم لزومی ندارد که شما بروید دنبال آنها، آنها خودشان می‌آیند ،کما اینکه با همین چند قضایایی که در کنارهم ازموضع نظام مقدس جمهوری اسلامی، از مظلومیت غزه، از مقاومت هسته‌های مقاومت در مقابل ظلم، از دولت آیت الله رئیسی در مقام خدمت گزاری و غیره و همین که به صورت طبیعی پیش آمده و از اخبار به اصطلاح جهانی گزارش می‌رسد آمریکایی‌ها دارند مسلمان می‌شوند، از دولت‌شان، از جریانات استعماریشان دارند فاصله می‌گیرند، نه تنها در حد انسانی به فریاد از مظلومیت فلسطین، نه مسلمان هم می‌شوند، یعنی کاملاً به این قضیه می‌رسند.

این چیزی که امروز در دنیا پیش آمده ، از این آگاهی جهانی، اگر گفتم به همان دلیلی که جنگ ترکیبی است این هم باید ترکیبی باشد، پاسخ همه در کنارهم و بعد درمقابل این همه دروغ‌ها و شایعه ها و مفاسد و ابهامات و اینها ، اگر بشود این اندیشه ناب را در کنار همه فضائلی که در کنارش هست، البته با نیروهای تربیت شده، من قبلاً هم عرض کردم  که این مسئله کرسی آزاداندیشی ،حالا صرف اینکه  مثلاً ما یک جلسه‌ای بگیرم و هر کسی اظهار نظر کرد اینکه کافی نیست؟

بله- اندیشه ناب مطهری را که اسلام مجسم است، آن را با تخصص‌ها و آگاهی‌های جنبی‌اش ، در کشور چقدر نیاز دارند ؟ به اندازه‌ای که نیاز دارند نیرو تولید کنند، کاری ندارد، هم استاد دارند، هم منبع دارند، هم امکانات دستشان هست، هم اولویت با این قضیه است، اگر این قضیه را درست کنید بقیه مسائل خودش حل است ، امنیت را هم این ایجاد می‌کند و بعد به عنوان حجت وارد بشوند، حالا در حوزه است،در دانشگاه است، در بسیج است، فرق نمی‌کند.

کرسی آزاد اندیشی، با تخصص لازم در کنارش، اخلاق لازم، برخورد لازم ، با آگاهی‌های لازم، سیاست لازم، ما می‌توانیم اتمام حجت کنیم،  دنیا هم آماده است. اما متأسفیم که مثلاً یک جمعیت کمی، دلسوز، زحمت می‌کشند نتیجه‌اش همین است که بعد از چهل و پنج سال ، مثلاً شما چند نفر زحمت کشیدید ، این می‌شود، خوب با همه خوبی‌اش ، تأثیر بیرونیش چند درصد است ، به نسبه نیاز است؛ بالاخره باید در معادلات یک چیزی پاسخگو باشد.

آقا فرمودند راجع به شبکه صالحین و جوان پا در رکاب، صالح به معنای تمامش ،یعنی واقعاً شایستگی به تمام معنی‌اش، فرمودند ما اگر هشت میلیون نیروی آنطوری تربیت کنیم، این در معادله تغییرات کلی ، کاراست.

خوب ایهنا رو باید در نظر بگیریم، یعنی باید آنچه که آقا فرمودند به عنوان کارشناس همه مقدماتش در نظر گرفته بشود، این مصوبه می‌خواهد، این کلاسیک می‌خواهد، استاد می‌خواهد، این برنامه بودجه می‌خواهد؛ بالاخره کار شما یک کار اصولی است ، خیلی اصولی، بیش ازآنچه که حالا بنده با زبان اَلکَن خودم بخواهم [بگویم]،  این کار اصلی و اصولی است، منتها قبل از هر چیز باید برویم به سراغ مسئولان که شما می‌خواهید چکار کنید؟ آقای دانشگاه شما، آقای حوزه شما، آقای دولت، وزارتخانه‌های فرهنگی، سازمان‌های تبلیغی ، شما می‌خواهید چکار کنید؟ همه بنشینند و بعد با کارشناسی درست نظر متخصصین اصلی روی اینها [در نظر گرفته شود] ، که خود اینها استاندارد است یا نیست ، بعد شیوه  کلاسیکش چطور است ، مصوبه برآن باشد و الا اگر به صورت کلاسیک و برنامه نباشد، حالا شما هر چند زحمت بکشید ،عده زیادی، اشتهایی به این مسائل ندارند، آنوقت شما فقط برای یک عده حزب اللهی این را خواهید خواند ، نتیجه‌ش چی می‌شود؟ هیچی! چون او حزب الهی هست.

بنابراین اینها مقدمات و زیرساخت می‌خواهد ،که اگر یک حرکتی بشود، برویم به سراغ آنها تا این مسئله را به اجرا و عمل بیاورند .

ما ذخایر عظیمی از این مکتب، که اسلام و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) است [مکتب] عظیمی داریم، آب زلالی داریم این منابع پُراست،  اما شبکه آب رسانی نداریم، جوان ما از تشنگی حلل می‌زند و له له میزند و این آبها هم درمنابع آن ذخیره است ، اما شبکه آب رسانی نیست نمی‌داند، نمی داند، وقتی نمی‌داند آن وقت دشمن هم بکوب این را زیر بمباران شباهت قرار می‌دهد ، نمی تواند از خودش دفاع کند، در دسترس من و شما هم نیست .

بنابراین این‌ها جزو کارهای اصولی و اصلی است، حالا در این باره چه نظری دارید ، چه پیشنهادی دارید ، چه بعداً خواهید گفت، این کار خوبی است، ولی تا در حد تولید به حد کفایت نباشد  ، تأثیرش نسبی است ، در حالی که امروز تغییرات جهانی حاصل شده و ما باید در این فرصت روی تغییرات عمده کار کنیم،چه در حالا و چه بعداً، نظرات شما رو بنده استماع می‌کنم خدا به همه شما توفیق بدهد ؛ صلوات بفرستید.

[۱] – امام رضا علیه السلام،معاني الأخبار، ص ۱۸۰