۱۴/۰۴/۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی جعلنا من المتسمکین بولایه امیرالمومنین و اولاده المعصومین علیهم السلام
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، فرمانده کل قوا و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، عرض تبریک و تهنیت دهه مبارکه امامت و ولایت، ولادت حضرت امام ابی الحسن علی ابن محمد امامهادی سلام الله علیه و در آستانه عیدالله اکبر غدیر خم ، بر شما مبارک باد، خیلی خوش آمدید، هم از دیدار شما و هم از فرمایشات شما بهرهمند شدم.
پیداست که نیروی انتظامی امین و مقتدر جمهوری اسلامی ایران و با مسئولیتها مختلف؛ دهها مسئولیت حساس، که بر دوش شماست، و شایستگی و قدرت انجامش را هم دارید که نمونههایی که اشاره فرمودید از این نوع بود.
نیروی انتظامی یک ریشه تاریخی هم در نسبتِ با مولی علی علیه السلام دارد؛ در تاریخ دارد که اولین ابتکار برای تاسیس نیروی انتظامی به وسیله امام علی علیه السلام صورت گرفته که با شرایط نیازی ابتدایی آن زمان اولِ کار با پنج نفر که آنها برابر تعلیمی که حضرت به آنها داد و شرط پایداری در جهت انجام وظیفه از آنها گرفت، در تاریخ به شُرطة الخمیس مشهور شدند، یعنی پنج نفری که با تعهد و شرط امام علی علیه السلام آنها را در امر انتظامی به کار گرفت، الان هم نزد عرب به پلیس، شرطه گفته میشود.
بنابراین این شجره را امام علی علیه السلام نشانده است و بعد هم هرچه که جامعه پیچیده و وسیع تر شود کارشان سخت تر میشود که اشاره کردید.
و امروزه با شرایط ویژه زندگی حالا، نیروی انتظامی جزو نیازهای روزمره که چه بلکه ساعت و لحظه جامعه هست و این گذشته از مسأله گزارش و آمار و ارقام که جای خودش را دارد، اما آن بُعد معنوی و ارزشی آن مهم است، یعنی حیات، بقاء و آرامش جامعه، کار و تلاش جامعه، اول امنیت و بعد کار، شما در همه کارهای خیری که از مردم سر میزند از جهت معنوی سهیم هستید، آنها دیگر قابل آمار و ارقام و گزارش نیست، چیزی است که فقط خدا میداند و بس، واین منافاتی هم ندارد که انسان یه مسئولیتی برابر کاریش داشته باشد ، در عین حال در همان با قصد قربت که انجام وظیفه انسانی و الهی اوست از موهبتهای معنوی برخوردار باشد اینها با یکدیگر منافات ندارد، شما جَیش خدا هستید، جَیش دین هستید، موارد مختلفی را هم که اشاره کردید همه اینها بخشی از مسائلی است که به وسیله شما به خوبی انجام میشود، اینها خودش دو نوع است یکی اینکه براساس جهل افراد صورت میگیرد، یا براساس طمع، مثل قاچاق سوخت که خطرهای عظیمی را به خاطر طمعش متحمل میشود یا در آن بخش براساس جهالت و نادانی کارهایی میکند که توجه ندارد ضررش به جامعه و خودش چه اندازه است، جهالت است؛ که در اینها کارتان از نوع امر به معروف و نهی از منکر است که در فرائض اوجب واجبات است، تا مساله پیشگیری از این آمار و تلفات جادهای و سایر آسیبهایی که وارد میشود.
اما بخشی از این نوع نیست بلکه بالاتر از این نوع است مانند مسأله مواد مخدر، بله در آن طمع است اما اصل آن برنامه خارجی استعماری است و در آن از طرح استعمارگرها این است که یه جامعه را کلاً ساقط کنند که آن مقدرای با متفاوت است با آن کسی که صرفا در جهت طمع و سوء استفاده مالی مثلا سوخت جابجا میکند، هردو قبیح و گناه و به هم زدن نظم است، ولی اینها به اشخاص بر میگردد ولی مواد مخدر به آن دست بیرونی بر میگردد، مبارزات شما علاوه بر امر به معروف و نهی از منکر جهاد با استعمارگرانی است که اگر مسلط شوند حتی به سمپادهای خودشان هم رحم نمیکنند، تاریخ از اینها پر است.
یا مسأله حجاب که در درصدی از اشخاص به خاطر جهالت است که نمیداند دنبال چه کسی راه افتاده است و تقلید کورکورانه میکند، اما اصل قضیه که این نیست بلکه برنامه استعماری است، بسیار خطرناک است یعنی این نیست که آن بازیهای سیاسی و تبلیغاتی و فضاهای مجازی و… که راه میاندازند در مساله حجاب خلاصه شود، اصلا این نیست ؛ بلکه این استارتی برای انواع آسیبهای بعدی است.
در همین شماره اخیر هفته نامه «پرتو» یک دانشمند بسیار بصیر مسیحی که گفته ایشان منعکس شده بود، عکسش هم هست، او که خودش هم مسیحی است، باشه؛ اما تحلیلگر و سیاسی است، کسی است که ریشه مسائل را خوب میداند، او در صحبتهایش به جامعه خودش خطاب میکند و میگوید: «حواستان جمع باشد این دخالتهای صهیونیستها در مساله حجاب که سرنوشت جامعه را تغییر میدهد، لابیهای صهیونیسم حواستان باشد بلایی سرتان در نیاورند که قبلا برسر اروپا در آوردند و در حال حاضر زایمانهایی که در بیمارستانها انجام میشود پدر ندارند» جامعه به کجا کشیده میشود؟ به جایی که ماهیتش را از دست میدهد، اینکه ملاحظه میکنید بیعاطفهگی و بیمحبتی در کشورهای غربی به صورتی است که اگر به هم نیاز نداشته باشند با هم حرف نمیزنند، در همین راستا در انگلیس دو سه سال قبل یه وزارت خانه ای را تشکیل دادند به نام وزارت خانه تنهایی، برای چه؟ یک عدهای مأمور میشوند که با افرادی که نه از جنبههای اقتصادی و نه شهوانی بازارشان رونقی ندارد کسی با آنها حرف نمیزند و ممکن است چند ماه کسی با آنها حرف نزند، و زارتخانه تشکیل میدهند که عدهای با آنها حرف بزنند.
این بی عاطفهگی از کجاست؟ چون ریشه آن را زدند، به خاطر دارم که ۵۰ سال قبل مرحوم شهید سید عبدالکریمهاشمی نژاد در مشهد کانون بحث و انتقادی داشت که در ان موقع بسیار مراجعات خوبی بود و برای نسل جوان در آن تاریخ بسیار موثر بود و خارجیهایی هم که میآمدند آنهایی که اهل تحقیق بودند گاهی اوقات نزدشان رفته و با آنها صحبت میکردند، از یه صحبتی به خاطر دارم که ایشان میفرمود: «دانشمندی از کشورهای اروپایی به منزل ما آمده بود، همانطور که نشسته بودیم، کودکی داشتیم که پشت پرده میرفت و بلند میخندید و بعد خودش را در دامن من میانداخت، کودک بود من هم او را میبوسیدم و نوازشش میکردم و مجدد او این کار را تکرار میکرد، دیدم این آقای اروپایی گریه میکند، پرسیدم چرا گریه میکنید؟ گفت شما درد ما را متوجه نیستید که چرا میگریم، بالاخره بگویید؟ گفت من وقتی میبینیم که شما مسلمین در ایران به اعتمادی که در خانه به یکدیگر دارید و حفظ عفاف و حجابی که دارید، این فرزند پاره تن شماست و اینگونه شما با شوق و عاطفه به یکدیگر عکس العمل نشان میدهید، ما از اینها محرومیم، بله ما هم با فرزندانمان سرگرمی داریم ولی همانطور که با حیوانات داریم و با سگ بازی میکنیم اما این عاطفه را ما نمیتوانیم داشته باشیم چون در جامعه ما عفاف و حجاب نیست، بنابراین ما اعتماد اینکه فرزند ماست را نداریم» بله لازمه آن حرفها میشود که وزارتخانه تنهایی ایجاد کند، کار بشر به کجا رسیده است؟!
بنابراین مساله حجاب استعماری است به قول آن دانشمند مسیحی، «بلایی که سر آنها در آوردند» که بدتر از همه فرانسه هست که آمار و ارقامش خیلی بالاست و یعنی آمار با آزمایشاتی که میشود و آماری که خودشان میدهند، فرزندان غیره بسیار بالاست و از ۵۰ بالاست، بنابراین شما حافظ عواطف مردم هستید ، حافظ امانت الهی نسل مردم هستید و اینها چیزی نیست که با آمار و ارقام و گزارش فهمید که چقدر کار شده است، این تلاش شما جهاد در صحنه فرهنگی است برای نجات جامعه ای که عده ای میخواهند نادانی کنند و عدهای هم مزدوری میکنند، پیداست که عده ای که مزدورند و مزدوری میکنند حال با مزد یا بی مزد، مزدورند و خیانت میکنند و عدهای نادان هم که نمیدانند کجا میروند که به خاطر دارید آقا در اغتتشاشات اخیر فرمودند: «عده ای از جوانان و نوجوانان کم تجربه اصلا نمیدانند دنبال چه کسانی راه افتادند و کجا میروند، اگر بدانند اینچنین کاری نمیکنند».
در فیلم مستندی که مربوط به اروپاییها بود یک جملهای داشت که از آنها بود که میگفت:«ما برای تسلط بر هرجامعهای به دو طیف نیاز داریم یکی اقلیت خائن که بتوانیم با آنها معامله کنیم و آنها به مردمشان خیانت کنند و دوم اکثریت احمق؛ که ما اگر به این دو دست یابیم کشورها را تصرف کرده و وارد میشویم»
بنابراین این مساله ایست که ضمن اینکه از مصادیق نهی از منکر است ولی در آن خلاصه نمیشود و جهاد در آن جوهره دین است چون جوهره دین به فطرت بر میگردد و انحراف در مساله عفاف اصل اینها را از ریشه قطع میکند و دیگر انسان ، انسان نیست، خسته نباشید، مشکلات را ملاحظه میکنید خداوند به شما قوت دهد، بیش از پیش در جهت قصد قربت و اداء وظیفه الهی قبل از همه چیز تا برسد به تعهد و وظیفه اداری، آن بالاترین مسأله هست، ما هم دعاگویتان هستیم.
ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاۀ الدنیا و فی الاخرة.
۱۴/۰۴/۱۴۰۲