یکشنبه های علوی جلسه ۷۱ مورخ ۱۱ تیرماه ۱۴۰۲ (عصمت و علم)
بسم الله الرحمن الرحیم
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصوُمينَ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ»
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان ،عرض تبریک و تهنیت ایام، در آستانه عیدالله اکبر؛ غدیر خم و پانزدهم در آستانه ولادت حضرت ابی الحسن علی بن محمد امام هادی سلام الله علیه.
« وَامْلاَ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ »[۱] فقراط این دعای شریف بسیار کارساز است، یکی از آن علم و معرفت به معنای صحیحش و جامعش، این کارساز است، حال بنده که نه مترجم و نه مفسر هستم ولی شما که اهل تحقیق هستید، چطور است که وقتی خداوند متعال به فرشتهها خبر داد از خلقت موجودی به نام آدم، « وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ »[۲] دنباله آن رادقت کنید:« وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»[۳]، اینکه میگویم کارساز است، بسیاری از مسائل در زندگی انسان ربط دارد اما خداوند متعال این گزینه را اختیار فرمود، یعنی برای اقناع فرشتگان از آن علم جامع، پاسخش این است چرا؟ انسان، اگر به همین تعبیری که در دعا هست«واملا» ملاء، پری است، لیوانی را از آب پر کنید که دیگر در آن یک قطره دیگر هم نمیگنجد، و سرازیر میشود، این علم جامع و کامل پاسخ خداوند به فرشتگان است.
حال از نظر علماء صاحب نظر مانند علامه طباطبائی قدس سره، عصمت چیست؟ اینکه میگوییم پیامبران و اوصیاء معصوم هستند منظور چیست؟ آن علم است، حقیقت عصمت علم است نه اینکه جبر باشد، جبر که نیست، من و شما هم در جزئیاتی که بدان علم پیدا میکنیم معصومیم، مثلا کامیون شهرداری زبالهها را بار کرده است و از گوشههای آن کامیون مایعاتی میتراود، اگر لیوانی را از آن پر کردیم، من میتوانم آن را بخورم؟ بله میتوانم اما میخورم؟ خیر، پس من معصوم هستم نسبت به این چرا؟ چون علم جامع نسبت به مجموعه این مایع دارم، از مبداش تا مقصدش عالم هستم.
بنابراین « مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ» و هر عمل سوئی چرا انجام میشود، « يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ»[۴]، میداند انسان دانشمند و فیلسوفی است باشد ولی آن زاویهای که کار بد میکند آنجا همراه با جهل است، «ربما عالم قد قتله جهله»، میتواند دانشمند باشد اما جهلش او را بکشد ولی اگر««وَامْلاَ قُلُوبَنا» باشد، چنان دل از دانش پر شود که چیز دیگری در آن نگنجد، جهالت در آن نباشد، حقیقت عصمت آن علم جامع است، اینهایی که ما با فراگرفتن چند فرمول آن را علم و تخصص و فوق تخصص میگذاریم خوب است و ابزاری است اما « يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»[۵]، این کارساز نیست، که نیست، بلکه از نوع «العلم، الحجاب الاکبر» پیش میآید، بدترین بلای من آن چهار فرمولهایی است که یاد گرفتنم که مرا بدبخت میکند.
بنابراین حقیقت عصمت، حقیقت علم است، که اگر این لحاظ شود، اینکه خداوند متعال بعد از اظهارات فرشتگان این موجود را :« وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا»[۶] بعد به فرشتگان فرمود:«بر او سجده کنید» و مسجود ملائکه شد.
اصولا هر شیء وقتی معنی پیدا میکند که وصف شود به هدف غائی یا علت غائی، اگر هدف غائی و علت غائی را از آن بگیرید معنی ندارد، شما درختی را میکارید که میوه شیرین دارد، تلاش میکنید، زحمت میکشید، درخت رشد میکند، شکوفه میکند، میوه کال میکند، اما پیش از آنکه این میوه به هدف غائی اش برسد بخواهید بچینید به چه درد میخورد؟ به درد نمی خورد چون وقتی در آن هدف غاییی نیست بی معنی است، این دنیا با همه تفصیلاتی که دارد، پیداست که حکیمی که آن را آفریده است، تمام این دنیا آیات و معنا است، اما این معنی چه زمانی حاصل میشود؟ این معنی به افزایش آخرت حاصل میشود، « يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»[۷]،این دانش به درد نمی خورد زیرا به هدف غائی نمی رسد، هر چیزی در مقصد معنی میدهد، دنیا تمامش آیات و بینات و خیرات است برای کسی که این را به آخرت اضافه کند، چقدر زیباست حتی بدیها و سختیهای آن به این جهت که به هدف نهایی وصل میشود، اما اگر چنانچه آن هدف غائی را از آن بگیریم حضرت عالی میخواهید چه شوید؟ درس بخوانم و فیلسوف و بعد در فلان پست قرار بگیرم و بعد اسم و آوازه و رفاه و شهرت بعد چه ؟ هیچ، آیا همه این زحمات مساوی با هیچ است؟! تازه اگر هیچ باشد که خوب است « إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ»[۸]، زیان است نه هیچ، چه معنی میدهد؟ معنای بدی میدهد.
اما وقتی این وصل میشود به آن هدف نهایی که انسان برای آن همانطور که خداوند آن را برای آن کار آفریده است، «وعلم ادم اسماء کلها» چنان میشود که صحنه کربلا برایش زیباست « «ما رأیت الا جمیلا»[۹]، چون این تحملات در راه خدا هدفمند بسیار معنی خوبی دارد، اینکه « الدنيا مَزرَعةُ الآخِرَةِ»[۱۰] در یک نصف روز مجاهدت در راه خدا ارزش خونش در نزد خدا به حدی بالا رود که ناچار شوید از قالب «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ»[۱۱] استفاده کنید که یعنی خون بهای آن خداست چطور معنی میدهد؟ سایر سختیها هم همینطور، اینکه ما تحمل سختیها را نداریم، مشکلمان عدم علم است، و الا آن کسی که علم دارد که برای بازیافت صحت و سلامت خودش باید با سختی این غده سرطانی جراحی شود و بعد به سلامت کامل برسد، تحمل این چاقو برایش چطور است؟ ویزیت هم میدهد، هدیه هم میدهد چون علم دارد بعد از این سختی آن است، او نه دلسرد میشود چرا؟ «وَامْلاَ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ »[۱۲]اگر دل آنچنان که باید از علم سرشار شود و همه ابن عالم رابه هدف غایی متصل کند این پاسخ ملائکه هست، تمام این کارهای زشت اعم از شخصی و خانوادگی و سیاسی و نظامی برای این است که گرفتار جهل است، گناه از جهل بر میخیزد،«یعملون سوء بجهالته» هر کسی کار بدی میکند جایی کارش عیب دارد، که این کار پزشک مربوطه است که بفهمد کجای کارش عیب دارد، و لو اینکه علامه باشد، اما خطای او برخواسته از جهل است، و نعوذ بالله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا، صلوات بفرستید.
۱۱/۰۴/۱۴۰۲
[۱]مصباح، دعای امام زمان علیه السلام
[۲] سوره مبارکه بقره آیه ۳۰
[۳] همان آیه ۳۱
[۴] سوره مبارکه نساء آیه ۱۷
[۵] سوره مبارکه روم آیه ۷
[۶] همان آیه ۳۱
[۷] سوره مبارکه روم آیه ۷
[۸] سوره مبارکه عصر آیه ۲
[۹] اللهوف ؛ جلد ۱ , صفحه ۱۷۱
[۱۰] عوالي اللآلي : جلد ۱ صفحه ۲۶۷
[۱۱] زیارت عاشورا
[۱۲]مصباح، دعای امام زمان علیه السلام