خانه / درس اخلاق / طلاب / متن بیانات / متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در درس اخلاق مکارم خوبان / جلسه دهم

متن بیانات نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی در درس اخلاق مکارم خوبان / جلسه دهم

مکارم خوبان جلسه دهم حوزه علمیه نرجس ۰۴/۰۳/۱۴۰۲

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب،  و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و همه سنگرنشینان علم و ایمان، تبریک و تهنیت دهه مبارکه کرامت؛ میلاد مقدس حضرت فاطمه معصومه و میلاد با سعادت حضرت ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء،  وبزرگداشت سوم خرداد و پیروزی باشکوهی که امام فرمود:«خرمشهر را خدا آزاد کرد» اما شاید بارها رهبر معظم انقلاب فرمودند:«خرمشهرهای دیگری هم در پیش دارید» اما نه از نوع نظامی، ممکن است فرهنگی ، اقتصادی و فرهنگی باشد، بالاخره دام‌های دشمن یکی دوتا نیست، معنا این است که باید به حال آماده باش باشیم، چند دقیقه ای مصدع وقت شما هستم امیدوارم آنچه خیر باشد خداوند به زبانم جاری فرماید.

یکی از مسائلی که بنده غیب نمی‌دانم ولی قریب به اتفاق گرفتار آن هستیم، عبارتست از شِکوِه‌هایی که حال چه به قلب و چه به زبان و یا در قالب‌های دیگر ما از زندگی خودمان داریم و در این باید بسیار دقت کنیم که شکوه از چه کسی داریم؟ شکوه از روزگار داریم، شکوه از مسائل اقتصادی و سیاسی و انواع ظلمها داریم، آیا می‌فهمیم که از چه کسی شکایت می‌کنیم و شکوه داریم؟ درحالیکه همه اینها را خودمان انجام می‌دهیم لذا روی این مساله باید بسیار مطالعه کنیم.

این جهان کوه است و فعل ما صدا    سوی ما آرد صداها را ندا

هر صدایی که می‌کنیم در کوه می‌پیچد و بعد همان پاسخش را می‌گیریم، به طور کلی فلسفه اینکه ما به این عالم آمده‌ایم چیست؟ این است که ما مسئول کار خودمان هستیم، مثلا آن جماد، خداوند می‌فرماید:« فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا»[۱] حرکت بخواهد یا نخواهد، از منظومه شمسی و کرات و کیهان و کهشکشان حتی درون ذره اتم همه در حال حرکت هستند، در یک نظمی که خداوند به آنها داده است.

 نباتات و حیوانات نیز همینطور هستند، « وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ* ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ  إِنَّ فِي َلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»[۲] راهی را که برایت تعیین شده است باید بروی، حال می‌خواهد نحل باشد یا موچه باشد یا گاو وحشی باشد فرقی نیم کند، خداوند راهی قرار داده است، غیر از انسان « وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»[۳] ما به شما اختیار دادیم، این امکانات، شما مدیریت کن فرقی نمی‌کند این امکانات می‌خواهد در درون وجودمان باشد، انواع استعدادها و انگیزه ها، عقل، وهم، غضب و… احساسات و عواطف را ما به شما دادیم اما بناست که خودتان آنها را مدیریت کنید، این عزت شماست، بعد خودتان کارها را انجام می‌دهید و بعد خودتان می‌نالید؟!، یک قدم برای خودشناسی برنداشتید که بدانید که کارت واقعا چیست.

به هر حال همانطور در بیرون همه مصالح « أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا»[۴] خداوند زمین را با همه امکاناتش آفریده و در اختیار ما قرار داده است، «کفاتا» آیا زمین کافی نیست؟ همه چیز در آن هست، شما آن را مدیریت کنید، بنابراین مسئول کار خودت و خانواده‌ات و جامعه‌ات و کار سیاسی ، اجتماع و فرهنگی‌ات به عهده خودت است، «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»[۵] این در حالی است که بسیاری از چیزها را که ما خطا می‌کنیم خداوند به نحوی جبرانش می‌کند،

ما اهل خطایاییم و تو اهل عطایا     از ما همه این آید و از تو همه آنها

« وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»[۶] پس اول در شناخت انسان باید باور کنیم که همه آنچه که حادث می‌شود به دست ما حادث می‌شود، این در حالی  است که آنچه که حادث می‌شود برخی هم علتش را  می‌دانیم، من اگر مریض هستم بله مریض هستم اما چه خورده‌ام که مریض شده‌ام؟ چقدر خورده‌ام که مریض شدم؟ من از نظر فکری و یا روانی و روان تنی مشکل دارم، بله ولی چه کرده ام که دچار این بیماری شده‌ام؟، به خودم بر می‌گردد، زما نه را هم که می‌گوییم :«زمانه بد شده است»، «نعیب زماننا و العیب فینا»[۷] از زمانه شکایت دارم و حال آنکه زمانه زمانه ای نیست زیرا  زمانه محصول عملمان است، مساله خودشناسی یعنی اینکه این را باور کنیم، حتی برخی از اموری که که گفتم این صحنه های پزشکی و روانی و اقتصادی و سیاسی و .. این ها که پیداست محصول کارمان است، حتی چیزهایی که اگر بگوییم خودمان هم ممکن است بگوییم که چه ارتباطی دارد؟ نمی‌توانیم ربط بدهیم اما اهل بصیرت به هم ربط می‌دهند.

یکی از بزرگان که جایگاهی دارد که اگر نامش را ببرم شاید همه شما بشناسید، نقل می‌کند:«پدرم راننده بود از مریدان شیخ رجبعلی خیاط رحمة الله علیه هم بود، یک روزی مادرم درد کمر داشت و مریض بود ضمن اینکه می‌خواست مادرم را نزد پزشک ببرد شیخ رجبعلی خیاط را هم می‌خواست به جای برساند و در مسیر به او گفت همسرم مریض است و درد کمر دارد نزد پزشک می‌خواهم ببرم، شیخ فرمود نیازی نیست او را نزد پزشک ببرید، ایشان کودک را کتک زده است این درد مربوط به آن است، لذا بروید اسباب بازی چیزی برای او بخرید و کودک را راضی کنید کمرش خوب می‌شود».

 آیا شما می‌تواند بین اینها ربط برقرار کنید اما هست چه بدانیم چه ندانیم، چه بپذیریم و چه نپذیریم اینها وجود دارد یعنی تا اینحد اینها محصول کارمان است و خداوند ما را به این دنیا فرستاده تا مسئولیت مدیریت خودمان، خانواده ، جامعه و سیاسی و فرهنگی و نظامیمان و.. را بپذیریم، ما نسبت به هیچ یک از اینها احساحس مسئولیت نمی‌کنیم و بر عوارض و لوازمی که بار می‌شود اعتراض داریم و می‌نالیم، این پیداست که نه خودمان و نه عمل و نه مسئولیتمان را شناختیم، به هر حال مانند نقاشی هستیم که قلم موییی و بوم و رنگ و… در اختیارمان است و از ما خواسته شده است که نقاشی بکشیم، و نقاش می‌خواهد که نقاشی زیبایی را بکشد، همه شما نقاش هستید بفرماید وقتی بحث هنر می‌شود چرا روی هنرهای بی خاصیت می‌رویم؟ مثلا نقش مرغ یا طاووسی که کشیده شده است یا شعری را خوانده یا صدای فلان حیوان را درآورده است اسمش را هنر می‌گذرایم یا درختی را کشیده است، بالاترین هنر چیست؟ بالاترین هنر این است که از امکاناتی که خداوند به ما داده است خود را بسازد، انسانی که جلوه عقل و اخلاص و ایمان، اخلاق ، شجاعت، عدالت و… باشد همانطور که خداوند داده است مانند زینب کبری سلام الله که او از این دید همه چیز را زیبا می‌بیند حتی صحنه کربلا را هم می‌فرماید چرا زیبا بود؟ چون خودش را زیبا کرده بود در صفاتی که کسب کرده بود، چه هنری بالاتر از خودسازی؟ اگر من اهلش باشم که نیستم.

مرحوم علامه نراقی ؛ شیخ احمد نراقی که شما بهتر از بنده می‌شناسید کتاب معراج السعاده را نوشته است، پدر ایشان شیخ مهدی نراقی کتاب جامع السعادات را نوشته است، که کتاب علمی هست و آمده است در واقع همین هنر اخلاق را در قوا و احساسات و عقل و وهمی که خداوند به انسان داده است و مواد اولیه است و نقش همان رنگ و بوم و قلم مویی را دارد، بعد هم گفته می‌شود که نقش خودتان را در چهار چوب عدل بکشید، حتما کتاب معراج السعاده را مطالعه کردید، به صورت علمی همه صفات نیکی رادر واقع در میزان عدل از نوع عواطف و احساسات و عقل و غضب که در وجود انسان هست، این می‌شود بهترین موجود زیبا که از هر موجودی زیباتر انسانی است که متخلّق به اخلاق الله باشد، وقتی می‌گویید:«الله» یعنی ذات مستجمع جمیع صفات حسنه و بریء از همه صفات نقص یعنی چه؟ یعنی تمام زیبا، «ان الله جمیل»[۸] یعنی تمام زیبایی مخصوص خداوند است.

بنابراین حرکت شما انسان ها را خداوند اینگونه قرار داده است که «الا (توجه توجه) الَى اللَّهِ الْمَصِيرُ»[۹] به سمت خداوند می‌روید، یعنی آینه همه زیبایی‌ها و در نتیجه سلمان فارسی می‌شود، ابوذر غفاری می‌شود، فاطمه معصومه می‌شود، چون سیر به سوی خداوند است «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[۱۰] در حدیث قدسی وجود دارد که خداوند می‌فرماید:« عَبْدِي خَلَقْتُ اَلْأَشْيَاءَ لِأَجْلِكَ وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي»[۱۱] همه موجودات را برای تو خلق کردم، « وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ»[۱۲] اما تو را برای خودم خلق کردم، این را خداوند می‌فرماید و حدیث قدسی است، برای خودم آفریدم یعنی چه؟ همه زیبایی‌ها می‌تواند در تو تجلّی پیدا کند اما شرطش این است که خود و استعدادت را بشناسی، آنچه خداوند به تو داده است بشناسی، رهنمودهای انبیاء را بنشاسید و قدم به قدم براساس فطرت و عقل و وحی در خودسازی جلو بروید لذا این انسان هیچوقت انسان ناکام نیست، کامیابی انسان به این است که به هدف خلقت برسد، درحالیکه من به دنبال هوای نفس می‌روم و وقتی به مشکلش که گیر می‌کنم بسیار درد دل (شکوه) می‌کنم، از چه کسی شکوه می‌کنم؟ از خودم و توجه هم ندارم که اینها کار خودم هست که به خودم برگشته است.

 حال این اجمال سرآغازی است که از آن کتاب‌ها نوشته شده است و نوشته می‌شود و پیامبران بدان دعوت کرده‌اند و سعادت انسان در آن است و بعد ما می‌جوشیم با عده‌ای از کفار و مشرکین و فرهنگ بیگانه و به هر حال می‌خواهیم خوشبختی را با حرام و پول دزدی و تقلب و دروغ و آدم کشی و … از اینها سعادت به دست بیاوریم که هرگز هم به دست نمی‌آید چون راهش نیست، و نتایجش هم همین است که می‌بینیم که یعنی هم بیمار جسمی هستیم و هم بیمار جسمی و هم بیمار روانی و روان تنی هستیم و انواع و اقسام مشکلات دیگر داریم که همه هم مسئول عمل خودمان است. و نعوذ بالله من شرور انفسنا و سئات اعمالنا، صلوات بفرستید.

مکارم خوبان جلسه دهم حوزه علمیه نرجس ۰۴/۰۳/۱۴۰۲

[۱] سوره مبارکه فصلت آیه ۱۱

[۲] سوره مبارکه نحل آیات ۶۸-۶۹

[۳] سوره مبارکه شوری آیه ۳۰

[۴] سوره مبارکه نبا آیه ۶

[۵] سوره مبارکه شوری آیه ۳۰

[۶] همان

[۷] بحارالأنوار, ج ۴۹, ص ۱۱۱

[۸] شرح اصول کافی ملا صالح المازندراني، ج‏لد۱۰، صفحه: ۳۱۱

[۹] سوره مبارکه نور آیه ۴۲

[۱۰] سوره مبارکه بقره آیه ۲۵۶

[۱۱] کلیات حدیث قدسی  ,  جلد۱  ,  صفحه۷۱۰

[۱۲] سوره مبارکه جاثیه آیه۱۳

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *