بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در همایش آمرین به معروف و ناهیان از منکر خراسان جنوبی(۲۱/۰۲/۱۴۰۲)
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با سلام و درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان، خسته نباشید وفقکم الله إنشاءالله.
امر به معروف و نهی از منکر از روایای مختلف قابل تعریف است، یکی از آنها نقش امر به معروف و نهی از منکر در جهت تربیت و رشد و کمال و و تزکیه و طهارت است که جایگاه دین خداست و انگیزه آن هم عشق و محبت و دوستی است، یک پدر، یک مادر، یک خانواده با فرهنگ که علاقه دارند فرزندانشان رشد کنند همیشه مراقب فرزند هستند اگر ادب فرزند، اخلاق فرزند، درس خواندنش، توجه و.. را توجه دارند، به هر حال پدر و مادری که میخواهند فرزند رشد کند او را رها نمیکنند و در کنار انواع محبتها و تشویقها چه بسا در مواردی اخم کند به فرزندش که عین دوستی است یعنی همان خانواده است در وسعت بیشتر، دوستش دارد نمیخواهد گمراه و فاسد شود و عقب بماند، نمیخواهد بیادب و بیتقوا باشد و در امور دنیا و آخرتش تباه شود، این زاویهای است که اگر درست بخواهد تعریف شود به اندازه یک کتاب مطلب دارد که بنده فقط اشاره میکنم اما مخاطبین عزیز که بیشتر از بنده میدانند و با یک اشاره تا آخر میخوانند، انگیزه شما محبت است، مکن است همان پدر و مادر و خانوادهای که آنقدر نسبت به فرزندش حساس است نسبت به فرزند همسایه بیتفاوت هم باشد چرا؟ زیرا فرزندش را بیشتر دوست دارد بنابراین یک زاویه امر به معروف، همین است، چقدر مطلب درپای این وجود دارد!
زاویه دیگر این است که امر به معروف و نهی از منکر جنبه حقوقی دارد یعنی جامعه بافرهنگ، پیشرفته، متمدن به معنای صحیح، اینطور نیست که هرکاری که دلش بخواهد انجام دهد، هرکاری که میخواهد انجام دهد، هر حرفی که میخواهد بزند، هر قدمی که میخواهد بردارد، هر تاثیری که میخواهد بگذارد متوجه حقوق دیگران است چرا؟ چون ما دو حریم داریم، یک حریم خصوصی که در خانه شخصی خودش هست اعمالش، رفتارش خوب باشد یا بد باشد به خودش بر میگردد، روی دیگران مؤثر نیست، خودش میداند اما وقتی حریم عمومی شد معنایش این است که در دیگران خواه یا ناخواه تأثیر میگذارد، شما چطور وقتی وارد کتابخانه میشوید میبینید هم به صورت مکتوب نوشته شده است«سکوت» و هم به صورت مصور یک نفر در عکس علامت سکوت را نشان میدهد چرا؟ زیرا شما اگر در آنجا صداییتان را زیاد کنید کسی که مطالعه میکندحقش ضایع میشود، در بیمارستان میروید همینطور باید توجه داشته باشید که عمل شما حق دیگری ضایع نکند، لذا یک مساله حقوقی است، حریم عمومی از قشرهای مختلف مردم باید حریم برای همه امن باشد وقتی عمل زشت انجام میدهد درواقع آموزش کار زشت میدهد، سرنوشت دیگران را تغییر میکند.
سابقاً که نان بسیار کم بود در دوران رضاشاه کثیف و اوایل دوران پسر ناخلفش، چیزی به عنوان نانوا از خاک اره و سیب زمینی و جو و… نانی میپخت، مردم گرسنه بودند، مردم بافرهنگ در خانه سفارش میکردند که اگر از نانوایی نانی گرفتید حتماً پارچه با خودتان ببرید و روی آن را بپوشید که نه بویش به مشام گرسنه برسد و نه چشم گرسنه به آن بیفتد زیرا حق او ضایع میشود، حریم عمومی است،
در مدرسه طلاب میدیدید که توصیه میشود که مثلاً از سر شب تا ساعت ۹ که وقت مطالعه هست، بله در اتاقها هستند اما شما از وسط مدرسه که میروید با کفشی بروید که میخ نداشته باشد که صدا میکند، دیگران مطالعه میکنند حق آنها ضایع میشود، خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که ما اگر انسانیم و متوجه حق دیگران هستیم، در انواع مسائل، براساس مستندات عقلی و نقلی و حقوقی این موضوع یک کتاب حرف دارد که من اشارهای که میکنم مستمعین عزیز بسیار بهتر از بنده میدانند و عنایت دارند، این یک مساله حقوقی است.
این موضوع در عین حال زاویهای دارد از نوع مسائل بهداشت و درمان وقتی گفته میشود بهداشت و درمان ذهن ما فقط به سراغ بیماریهای جسمی میرود و حال آنکه بیماری منحصر به بیماری تن نیست همه گناه از آن ویروس و میکروب نیست، بداخلاقی ها بیماری است، بیحیایی ها بیماری است، اهانتها بیماری است، جامعه بخواهد سالم باشد در محیط و حریم عمومی باید از همه آنچه که بیماریهای روانی و فکری را توسعه میدهد، ما در برخی از جوامع دنیا داریم که بیماری تن و تشکیلات پزشکی اعم از بهداشت و درمانش و بیماریهای روان تنی، بیماریهای روانی و غیر از اینها بیماریهای فکری که امروزه بسیار هم شایع است از فتنههای آخرالزمان است، حرف و شبههای میگوید و نوجوان را دچار بیماری فکری میکند، هیچکس هم حقش ضایع نمیشود؟! نوجوانی که میتوانست مطهری شود اما وقتی در محیط فاسدی که هر کس هرچه دلش میخواهد اظهار میکند، حسابی و توجهی به حقوق دیگران ندارد اگر بهداشت جامعه باید رعایت شود در محیط و حریم عمومی، همه آنها باید رعایت شود و این علامت جامعه پیشرفته و بافرهنگ و با دانش است، این جایگاه شماست.
اما از این دنیای وحشی و بدتر از آنها دنبالههای آنها که ملاحظه کنید در مقابل اندیشه و بیان زیبا و علم و فلسفه و عقل و عرفان شخصی همچون آیت الله شهید مطهری را چه پاسخی میدهند؟ با گلوله! منطق را ببینید چقدر فرق دارد؟ آیا پاسخ اندیشه شهید مطهری گلوله هست؟! این که در مطهری خلاصه نمیشود یعنی این لیبرال دموکرات دیوانه غرب از مطهری شروع کرده و تا این لحظهای که ما اینحا هستیم، بیش از ۲۵۰ هزار نفر را فقط در کشور ما در همین چند سال، همه را به این جرم مستقیم یا غیرمستقیم تحت عناوین مختلف ترور یا جنگ تحمیلی یا داعش یا واهبیت یا بهائیت، فری نمیکند یا چاقوکش خیابانی یا انفجار و… ببنید فرق راه از کجا تا به کجاست، اینها چه میگویند، آنهاچه میگویند.؟
بنابراین لذا حاکم این است که از هر میکروبی خطرناکتر است چون کاری که یک انسان گمراه، یک انسان فاسق انجام میدهد از دست میکروب ساخته نیست، این همه مفاسد، این همه قتل، این همه ایجاد اختلاف، این همه اعتیاد و… کار چه کسی است؟ حال عدهای همینها را توجیه میکنند که این بدتراز همه هست یعنی همانطور که در آزمایشگاهشان احیاناً برخی از خودِ غربی ها هم حتی اظهار نظر میکنند کرونا در آزمایشگاه پرورش میدهند و به جان مردم رها میکنند، انسانهای فاسد و آدم کش و بیمنطق و دُگم را هم پرورش میدهند، هرجایی آدم قالتاقی است میخواهد رضاشاه کثیف باشد، میخواهد پسرش باشد، میخواهد صدام باشد فرقی نمیکند هرکس باشد را میبنید که به جان مردم رها میکنند، ببینید فرق راه از کجاست تا به کجا؟!
بسیار خداوند را شکر کنید از این جایگاهی که دارید و از این توفیقی که خداوند به شما داده است از این خدمتی که به بشر میکنید، در عین حالیکه پاسخش برای این جوان عزیز دو چاقوکش میآیند و از این قبیل ۲۵۰ هزار نفر فقط در این چند سال از کشور ما، در عراق چه کردند؟ در سوریه چه کردند؟ در یمن چه میکنند؟ ۷۵ سال در فلسطین چه میکنند؟ در میانمار مردم را میکشند و آتش میزنند، در غرب آسیا کشورهای مختلف، هرجا کار زشتی باشد، اعتیاد باشد، شراب خوری باشد، فحشا باشد، منکرات باشد، جامعه را فاسد میکنند و پادزهر آنها که برخواسته از انگیزه الهی و انسان دوستی است و با ایثار و از خودگذشتگی و حافظ حقوق و ناموس و ایمان مردم شما عزیزان هستید، بسیار قدر خودتان را بدانید، در فتنههای آخرالزمانی خداوند به شما چه توفیقی داده است! که جایگاه نظام جمهوری اسلامی هم در سطح بین الملل همین جایگاه امر به معروف و نهی از منکر است و مبارزه با ستمگر و حمایت از مظلوم است، این جایگاه نظام است.
حال یکی از زاویههای این مساله زاویه استعماری است که در همین عرائضم کم و بیش به آن اشاره شد، همان چیزی که امروزه از آن اندلسی سازی تعبیر میشود اتفاقاً همین روزها هم روز فتح اندلس در سال ۹۲ هست و مسلمانها وقتی به اندلس رفتند با فرهنگ رفتند و علم را در آنجا توسعه دادند، اندلس در ظرف چندصد سالی که مسلمانها آنجا بودند آنقدر پیشرفته شد که به تعبیر یکی از نویسندگان فرانسوی هست که کتابی دارد به نام «گلها» که مینویسد: «سقوط اندلس ۵۰۰ سال تمدن دنیار به عقب انداخت» ایندر پیشرفته بودند، حتی برخلاف آنچه که در السنه عمومی است که اولین حرکت را به سمت فضا چه کسی کرده است؟ میگویند: «برادران رایت» و حال آنکه اسناد و مدارک حتی در کتب لغتی که نویسنده آن هم مسیحی است نه مسلمان، بیان میکند که اولین کسی که این کار را کرده است در اندلس عباس بن فرناس است.
یک جامعه پیشرفته، یک جامعه دانشمند اما اینها همراه نماز شب رفتند و براساس خیر رفتند و در علوم مختلف اینها پیشرفته زمان خود در دنیا بودند، همین اروپاییهای وحشی که وقتی امروز اندلسی سازی گفته میشود یعنی نفوذ فرهنگی و فاسد کردن جامعه، فیلم مستندی بود که از قول اروپاییها دو جمله داشت که میگفت: «ما برای سلطه بر هر کشوری به دو چیز نیاز داریم که اگر آن دو چیز باشند ما بر آنها غالب میشویم، یکی طیف اقل خائن که حاضر شوند به ملت خود خیانت کنند و دیگری طیف اکثریت احمق که بدون مطالعه تقلید میکنند» این حرف اروپاییها هست، خوب عنایت کنید شما به نام مسلمان کارتان براساس منطق و استدلال و برهان و علم و عقل هست، نفوذ اسلام بر این اساس هست اما او به دنبال چه چیزی است؟ به دنبال افرادی است که به کشورشان خیانت کنند و بعد عدهای هم دنبالشان بروند، اندلسی سازی یعنی اینکه از انسانهای نادان و خائن استفاده میکنند، اینها در جامعه رخنه پیدا میکنند و بالاخره جامعه را به فساد میکشانند، انواع فساد فرق نمیکند میخواهد شراب باشد، میخواهد اعتیاد باشد، میخواهد فحشاء باشد، میخواهد بیحجابی باشد، فرقی نمیکند میخواهد دزدی یا کم فروشی باشد این فرهنگی است که آنها به ما تحمیل میکنند و عدهای هم دنبالشان هستند.
آن جمعیت پیشرفته اندلس براساس نفوذ فرهنگی و فساد جامعه که به وسیله غربی ها انجام شد، باغ ملیهایی درست کردند و ورق بازی و شرابخواری را راه انداختند و دخترهای مسیحی را با هفت قلم آرایش در این باغهای ملی رها کردند و جوانهای مسلمان را که قبلاً نماز شب میخواندند از سر شب آنجا مشغول سرگرمیها کردند، موجب چند دستگی و اختلاف و عقب ماندگی و فحشاء و منکرات و بیاعتمادی و بدبینی شد، نتیجه نهایی چه شد؟ اینها همه مقدمه بود، نتیجه نهایی این شد که یک آدمِ بیغیرت معتاد شراب خور، قمارباز که اصلاً ناموس برایش اهمیتی نداشت، از کشورش دفاع نمیکند وقتی به اینجا رسید آنها به صورت مجهز حمله نظامی کردند، پشت سر این نفوذهای فرهنگی و فساد جامعه مساله قتل عام است.
جالب اینجاست که وقتی آنها غالب شدند به اصطلاح امروزیها سنپادهای آنها به طرفدرانشان گفتند: «کسانی که از ما پشتیبانی کردند و طرفدار ما هستند به این صف بیایند» خیال کردن که به آنها میخواهند جایزه بدهند، همه به این صف آمدند، دستور داده شد که اینها را بسوزید کسانی که درخدمت بودند و نوکر بودند ولی چون با مردم خودشان خیانت کردند چه اندازه میشود به آنها اعتماد کرد؟ پیش از قتل عام آنها سوختند و بعد حتی کودکان را دونیم کردند، پشت سر این فحشاء و بیحجابی و اعتیاد و سرگرمی و… مسائل و لایههای پنهان این قضیه هست.
مستر همفر جاسوس قدرتمند انگلیس توصیه میکرد بر اینکه نسبت به مساله بیحجابی طرح میداد و در این جهت میگفت: «جامعه را از جهت مساله حجاب به بیحجابی فراخوانید و بعد جوانها را به هرزگی سوق دهید، این پیروزی است» در فرانسه نیز نویسندهای مینویسد: «از فرانسویها سوال میشود که این همه در الجزائر شما هزینه میکنید تا یک چادر از سر زن مسلمان بردارید، این چه فلسفه ایست؟ پاسخ میدهد که ما هر چادری که از سر یک زن مسلمان برداریم و هر بدنی که لخت شود چنگال استعمار فرانسه حلق الجزائر را میگیرد» اینها به هم متصل است و مرتبط است، دشمن طرح و برنامه دارد.
به هر حال اینجاست که به عزیزان، محقق بنده اشاره میکنم فصلی باز کنند و زوایای مختلف امر به معروف و نهی از منکر که یک زاویه آن زاویه فطری است که مساله حجاب ریشه در فطرت انسان دارد چرا که آنهایی دانشمند هستند و هر دینی که دارند این مساله را قبول دارند.
انسان با سایر حیوانات با همه شترکاتی که دارد حدود ۴۰ تفاوت دارد، حال در دهها تفاوتی که انسان با حیوان دارد یکی این است که حیوان خلقتا حیاء ندارد اما انسان با حیاء آفریده شده است، ما را کجا میبرند، این زبان فطرت زبان خداست، همانطور که زبان عقل زبان خداست از زاویه عقلانی ببینید، از زاویه علمی ببینید ولی عرض کردم با چه کسی صحبت میکنید؟ از یک طرف با منطق حرف میزند با عقل و فطرت حرف میزند، از طرف دیگر با گلوله و چاقوگشی پاسخ میگیرد.
امیدواریم که به صورت پژوهشی زوایای این مساله را حوزه و دانشگاه بنشیند و استخراج کند و به صورت علمی، مختصر و مفید در اختیار جوانهای عزیز جامعه ما قرار دهد که الحمدلله این توطئههای عظیم در زوایای مختلفی که خودشان میگویند: «ما همه گزینهها را علیه جمهوری اسلامی روی میز داریم» و آورند و در همه آنها هم شکست خوردند، در اغتشاشات که جنگ ترکیبی بود و بسیار خطرناک بود، آنچه که آنها را خنثی کرد چه چیزی بود؟ آگاهی مردم بود و اتفاقاً در تقویم هم در همین ماه اردیبهشت هم از پیشگوییهایی که مرحوم مصباح زاده کرده است بعد از آن اغتشاشات که در نظر داردید در آنجا هم پیشگوییهای جالبی کرده بود خدا رحمتش کند، در اینجا هم پیشگویی میکند و بعد از آن جریانات میگوی: «آگاهی مردم و ناکامی دشمن» این خبر خوشی است، آنچه که میتوانید به جامعه خود آگاهی بدهید، این هم چیزی نیست که منحصر در یک طیف باشد، خانهها، مادرها، پدرها، آموزش و پرورش، دانشگاهها، حوزهها، فرقی نمیکند، بلایی که برسر ما میآید ناشی از نادانیهای ماست، استعمار برما حاکم بوده است برنامهاش اینطور است که ما را نادان بپروراند اما کار انقلاب قبل از هر چیز آگاهی بخشی است و شما فرزندان برومن انقلاب نگذارید در جامعه شما کسی نادان بماند، طیف نادانی که هرکاری که باشد را تقلید میکند اما اینکه کجا میرود؟
آن چیزی که در بحثهای فرهنگی و سیاسی چه علل و عواملی بوده است جامعه را به سمت و سویی میکشد که آنچه را که در زمینههای دیگر برای همه کس قابل فهم است، متأسفانه شعورش را از دست میدهد، یک کیلو پنیر میخواهد بخرد ابتدا نگاه میکند که فروشنده چه کسی هست چه به خوردش میدهد؟ میخواهد سرمایه گذاری کند مثلاً مرغداری ایجاد کند، طرح و برنامه را از چه کسی میگیرد؟ مریض است میخواهد نزد پزشک برود، میسنجد کدام پزشک که هم متخصص باشد و هم امین باشد به اینها فکر میکند، در همه جا این فکر هست، مسائل اولیهای هست که همه میدانند اما در مسائل فرهنگی تقلیدهایی میکند یا در جریانات سیاسی به دنبال کسانی میرود که اگر از او بپرسید که کجا تشریف میبرید؟ او کیست که به دنبالش حرکت کردید؟ چه جریانی است که به دنبال آن جریان حرکت کردید؟ میگوید: «نمیدانم» پس کچا میروی؟! حتی مسائلی که ما در مباحث روزمره خودمان آنها را خوب میفهمیم، در مسائل فرهنگی و سیاسی همیشه راه میافتیم، این رأی را میخواهید به چه کسی بدهید؟ کلید خانه خودت را کنار دربِ خانهات بایست، هرکسی که اول از کوچه وارد شد به او بده و ده روز برو مشهد خاطر جمع و بعد بیا، نکند دزد باشد همه چیز را ببرد، هرگز اینچنین کاری نمیکنیم، من باید بشناسم که این کلید خانهام را به او بدهم بعد به مسافرت بروم، کلید خانه شما یک خانه است اما ۸۰ میلیون جمعیت هستند کلید خانه اینها را به چه کسی میدهید؟ با یک جمله، دعوت کردنی، پول ناچیزی، تعریف کردن مسخره؟!! کجا میرویم؟! اینها را برای مردممان باید تکرار کنیم و حال آن که مهمترین مسائلی که نفع و ضررمان را تعیین میکنند مسائل فرهنگی و سیاسی است، سایر مسائل را اینها میسازند.
خداوند به همه شما خیر دهد هیچ عبادتی بالاتر از این عبادت نیست هیچ خدمتی به جامعه بشری بهتر از این نیست، بنده هم دعاگوی همه شما هستم، ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة، صلوات بفرستید.
۲۱/۰۲/۱۴۰۲