بیانات حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا عبادی نماینده معزز ولی فقیه در خراسان جنوبی در جمع معتکفین برادر مسجد امام حسین علیه السلام که ( ۱۵ بهمن ماه) برگزار شد جهت بهره برداری منتشر گردید.
موضوع: (مَثَل خداوند شویم)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله والصلاۀ والسلام علی رسول الله و علی آله آل الله و العن علی اعدائهم اعداء الله
باسلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام به محضر شما عزیزان و همه اهل ایمان و عن رسول الله (ص): « قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»[۱]ایام را تبریک عرض می کنم ماه رجب المرجب را و موالید گرامش، مخصوصاً میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را بهمن ماه عزیز و دهه مبارکه فجر انقلاب، ودر آستانه مبعث رسول اکرم(ص) و بیست و دوم بهمن، اینها همه، نعمتهایی معنویست که خداوند به ما عنایت کرده است، تا چه اندازه بتوانیم شکرگزارش باشیم.
مسئله عید و مساله تبریک و خوش آمد و… حتی مسئله شناخت این ذوات مقدس و از جمله ولایت امیرالمومنین علی (ع) اینها هر یک بحث جداگانه است اما پایانش به این میرسد که در پیروی از علی(ع) من چه کردهام؟ جایگاه من چیست؟ مساله مهم این است، همه اش مهم است اما این اهم است، چون بعثت رسل و انزال کتب و تعیین اوصیاء و انبیاء همه برای ساختن انسان است.
طریقش هم همان چیزی است که پیامبر فرموده است و همه انبیاء به آن دعوت کرده اند و راه دیگری هم ندارد، و آن توحید خالص است « قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»[۲] فلاح، که ترجمه میکنیم به رستگاری، رُستن یعنی روییدن، همانطور که یک هسته درخت، یک بذر گل در بهار میکارید، این دانه ای که منشا بوته گل میشود، این هستهای که یک درخت با میوه میشود که چه صفا و کمالی دارد! این باید بروید یعنی چه؟ یعنی همه استعدادهای داخلی خودش را به منصه ظهور برساند و از این هسته شما، از این نخل بزرگ رطب بچینید. انسان هم شجرهای است.
بنابراین پرورش هر موجودی فرم خاص خودش را دارد، این تخم مرغ، این جوجه بلبل، این جوجه کبک، این هسته درخت، به هر حال آن کشاورزی، آن مرغداریش، آن پرورش گل، مهندسی دارد که باید طبق آن مهندسی عمل کند، حال انسان هم اینگونه است یعنی انسان هم مجموعه ای از استعدادهایی است که باید این بروید، باز شد، فراگیر شود، « تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ»[۳] شود، فرمولش چیست؟ فرمولش توحید قابل قبول است، « قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»[۴]، «لا موثر فی الوجود الا الله»[۵] باید به این برسد.
حال این بحثهای علمی و عقلی و فلسفی و بحثهای مختلف عقلی و نقلی دارد که آنها هم همه اش ارزشمند هست یک بحث است اما رسیدن به آن یک بحث دیگری است که به آن برسد، بله همه گوینده «لا اله الا الله» از نظر ما موحد هستند اما تا به آن برسد، بالاترین مرحله از جهت علم ییقین است، یقین سه مرحله دارد.
یکی مساله استدلال است که انسان وقتی میخواهد یک حقیقتی را درک کند استدلال میکند، از آن سوی شهر خدای نکرده یک دودی بالا میآید، شما شک نداریدبه نفری که کنارتانهست میگویید که «آتش سوزی شده است» شما آتش دیدید؟ خیر، پس از کجا میگویید؟ آتش ندیده ایم اما این دود معلول آتش است، یقین دارید چون استدلال کرده اید و به علم الیقین رسیده اید، اما به این اکتفا نمیشود همه میدوند به آن سو که ببینند چه شده است، یعنی چه؟ یعنی با اینکهیقین بالاترین مقام است، خودش ماهیت مشکک دارد و آن علم الیقین بود، میخواهد ببیند و قتی دید میشود عین الیقین از دود نیست، اما نزدیک و نزدیک میرود تا جایی که بدن او از آتش داغ میشود یعنی با همه وجود آتش را احساس میکند مانند برادران عزیز آتش نشان که خودشان در آتش سوختند که خداوند روحشان را شاد کند، آنها هم جزو شهدا هستند، آتش را با همه وجود در ک کنیم میشود حق الیقین.
حال در این مرحله به دلیل اینکه مساله ایست خارج از چهارچوبه سه گانه طول و عرض و عمق، حجم و وزن و… بنابراین رسیدن به این علم الیقین دارد، از استدلالهای ابتدایی تا استدلالهای معلم اول ارسطو و معلم دوم فارابی و شیخ الرئیس و ملاصدرا که به طور فراوان استدلالهای عقلانی وجود دارد میشود علم الیقین، اما چون در طول و عرض و عمق و وزن و حجم سبحان الله خداوند متعال مُبرّای از آن است، به این معنی عین الیقین ندارد اما حق الیقین دارد، چون آنچه را که به صورت مجرد است با ابزار مادی سنجیده نمیشود حتی آنهایی که منشأ مادی دارند مثلا آن خط الکتریسیته شمال به جنوب و جاذبه ای که در آن هست یا امواج رادیویی، آنها صرفا جنبه استدلالی دارد و دیدنش مربوط به معلولشان هست و خودشان دیده نمیشود، شما قوه مغناطیس را دیدهاید؟! درحالیکه در همه دنیا چه در فضا، چه در صحرا، چه در دریا از قطب نما استفاده میکنند، اما خودش را کسی ندیده است.
حال اینجاست بحث قطب نماست، قطب نما چیست؟ قطب نمای شما قلب شماست، «قیل لامیر المونین علی (ع هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ حِينَ عَبَدْتَهُ ؟»[۶] به امام علی (ع) عرض شد که خدایی را دیده اید؟ «قال وَيْلَكَ مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ؟!»[۷] آیا عبادتت میکنم خدایی را که ندیده باشم؟! چطور دیدید؟«لاَ تُدْرِكُهُ اَلْعُيُونُ فِي مُشَاهَدَةِ اَلْأَبْصَارِ»[۸] خدا را که نمیشود با طول و عرض و عمق و… که مُبرّاست دید «وَ لَكِنْ رَأَتْهُ اَلْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ اَلْإِيمَانِ»[۹] تمامی مسافران دریایی، صحرایی، هوایی، از قطب نما راه را پیدا میکنند، شما در مساله توحید که ماسوالله را کنار بزنید، قلب شما خدا را احساس میکند« رَأَتْهُ اَلْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ اَلْإِيمَانِ»[۱۰]این بالاترین مقام یقین است و چون ما گرفتار نفسمان هستم و گرفتار ظواهر دنیا هستیم و گرفتار شیطانهای انس و جن هستیم بسیار خلوت میخواهد که قطب نما درست عمل کند، این قطب نما در جایی که انواع آهن پارهها هست را بگذارید آیا درست نشان میدهد؟ خیر، آنها مزاحم هستند.
حال شما که اینجا تشریف آوردید زائر خداوند هستدی، بنده ای که توفیقش را ندارم آمده ام به زیارت شما و از شما التماس دعا دارم، شما زائر خدا هستید، برابر برنامههایی که تشریع آمده و راه را مشخص کرده است و انواع و اقسامی، زیارت بیت الله، ماه مبارک رمضان، اعتکاف، و نماز و… از اوست، اینها راه فلاح هست یعنی هرچه خدمت این بدن بی ارزش کردیم هیچ چیزی برای ما نداشت، حال شما فرصت پیدا کردید آمدید با قلبتان بنشینید و آن خانه خداست، خدا را خواهید دید، اینها برنامه هست و خیلی ارزشمند است خوشا به حالتان، مبارک بودن یعنی این، که از برکاتش استفاده میکنید، حال این سو را بنگرید که انسان به جایی میرسد که مَثَل خداوند میشود، خیال نکنید که دیگران شدند و شما نمیتوانید بشوید، راه برای همه باز است، اگر باز نمیبود که خداوند تکلیف نمیکرد.
حدیثی را بیان میکنم که هم شیعه و هم سنی نقل کرده اند و حدیث از رسول اکرم (ص) هست که اصلش حدیث قدسی است که پیامبر نقل میفرمایندیعنی کلام خداست حال بنده کم حافظه هستم نقل به معنی میکنم شما اصلاحش خواهید فرمود که خداوند میفرماید: «بنده من به من نزدیک نمیشود بهتر از انجام واجبات و ترک محرمات»[۱۱]یعنی فرائض، یعنی این برنامههایی که خداوند به عنوان واجبات به ما داده است ودش که نیاز ندارد چون غنی بالذات است اما ما به آنها نیاز دارمی خداوند این برنامهها را داده است تحت عنوان فرائض، انجام واجبات و ترک محرمات، هیچ بنده ای به او نزدیک نمیشود جز از طریق انجام واجبات و ترک محرمات، اینها را که انجام داد اما عاشق خداست و به انجام واجبات و ترک محرمات اکتفا نمیکند دنبال بهانه میگردد که با خداود خلوت کند، چه میکند؟ مستحبات را انجام میدهد، « وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا»[۱۲]یا خلوت میکند و اعتکاف میکند و یا عمراه میرود یا حج میرود و یا در ماه رمضان غیر خداوند را بر خود تحریم میکند.
به هر حال یکی از آنها چیزی است که شما توفیقش را پیدا کردید و آن این است که خداوند میفرماید: «بعد از واجبات بنده من به من نزدیک میشود به وسیله این نوافل» واجب نیست اما عشق به خداوند دارد، یک عاشق، یک منون چقدر میخواهد که لحظه ای لیلی را ببیند،
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تورا که من هم برسم به آرزویی[۱۳]
یک لحظه خداوند را ببینم میشود؟ کاملا درب باز هست، خداوند میفرماید:«بنده من به من نزدیک میشود به وسیله عبادتهای مستحب به حدی که گوش او گوش من میشود» یعنی چه؟ یعنی نه این گوش بلکه صداها ونداهایی را میشنود که دیگران نمیشنوند، و وقتی آنهایی که دارای سیر و سلوک صحیح براساس علم و شرع دارند از این نمونهها بسیار فراوان هست، حال شما بروید با رجبعلی خیاط، کربلایی محمد کاظم ساروقی، شیخ حسن نخودکی، شیخ حسن تهرانی فرق نمیکند از این قبیل، سید بحرالعلوم و… ببینید که چه خبر است، حرفهایی را میشنوند که هیچ کس نشنیده است، از کجا میشنود؟ گوشش گوش خداست، «عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي، أقول کن فَیَکون، تقول کُن فیکون»[۱۴] و آن جا بحث معجزات انبیاء هست که آنها لوازم همین امر است، لوازم توحید ناب است، کرامت اولیاء، کراماتی که از وجود مقدس امیرالمومنین(ع) چه در حیات و چه در قبر مبارکش، از فرزندان معصومش، از مرقد مطهر حضرت ابوالفضل کراماتی که هست اینها چیست؟ کار خدایی است که رشد و فلاح بنده هست، گوش او میشنود آنچه را که دیگران نمیشنوند.
وخداوند میفرماید«و چشم او چشم من میشود» یعنی چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند، در زمان رضاشاه کثیف لعنت الله علیه، دزد تریاکی عامل بیکانه، شیخ رجبعلی خیاط از فلان جای تهران آمد تا خیابان سیدعلی که گفت: «فقط صورت دو آدم را دیدم بقیه آدم نبودند» ببینید چیزهایی را میبینند که دیگران نمیبینند.
زبانش زبان خدا میشود، حرفش به او الهام میشود، من وقتی حرف میزنم از تراواشات مغز و تخیلیک سری مفاهیمی را تنظیم میکنم از زبانم جاری میشود اما یک انسان وارسته موحد وقتی حرف میزند از ناحیه خداوند به او الهام میشود، زبانش براساس آن حرف میزند، « وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوي *إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحي * عَلَّمَهُ شَديدُ الْقُوي»[۱۵] بله این خواست پیغمبر هست ولی خدا شما را به آن جا میبرد.
شیر بچه همی ماند بدوا
این ایمان را شما از آنجا میگیرید اما خیال نکنید که نشده است خیر اینها شدنی است، و خداوند میفرماید: «دست تو دست من میشود» این دستی که همیشه به خیر دراز میشود و همیشه گره گشاست، این دست خدایی است، مانند دست ظلمه نیست که همیشه به ظلم دراز شود که همین جا در این ایامی که در این خلوتی که بنده روسیاه التماس دعا دارم ولی دعا کنید خداوند شر ستمگران غربی را از سر ملتهای انسان تا مسلمان کوتاه کند، اینها سر بشر چه میآورند؟
از شرق دور در میانمار که مردم را میسوزانند کار آنهاست و تا ویتنامی که قبل از این برسرش چه آوردند؟ تا غرب آسیا و کشورهای منطقه و تا آفریقا، نیجریه آنها بر سر مردم چه میآورند؟ در ایران چه کردند؟ ۲۵۰هزار شهیدیعنی چه؟ یعنی ۲۵۰ هزار پرونده قتل که باید اروپا و امریکا پاسخ بدهند، مطهری را چرا کشتید؟ حاج قاسم سلیمانی را چرا کشتید؟ ۲۵۰ هزار پرونده هست که باید آنها پاسخ بدهند، در عراق باید پاسخ بدهند، در افغانستان باید پاسخ بدهند، نوبت به آن میرسد شما خیال میکنید ما آنها را رها میکنیم؟ شیعه علی (ع) یعنی همین که خداوند عهد گرفته است از انسانهای آگاه که بر شکمبارگی و دزدی سرمایه دارهای خائن و شکمهای گرسنه مردمی که حقشان دزیده شده است صبر نکنند، « كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»[۱۶].
یکی از برنامههای فلاح این است که باید با ظلم و ظالم مبارزه کرد و به مظلوم کمک کرد، سوال میکنند! ما سوال داریم حال قبل از جنگ جهانی چه بوده است؟ بعد از آن چه بوده است؟ ورود به بیش از ۵۰ کشور توسط اروپاییها و آمریکایی ها، برای چه؟ از مردم چه میخواهند زیرساختهای کشورها را چرا خراب میکنند؟ مردم را چرا آواره میکنند؟ مردم در راه چرا جان میدهند؟ مردم در اروپا چرا ناپدید میشوند؟ این سوالات را باید آنها پاسخ بدهند و ما سوال داریم نه اینکه ما پاسخ بدهیم، در عراق چقدر کشتند؟ در افغانستان با مواد مخدر چه کردند؟ در فلسطین ۸۰ سال بر سر مردم چه میآورند؟ در یمن ۸ سال به چه دلیل ورود پیدا کردند و قت عام میکنند و آب و نان و دارو را به روی آنها بستند؟ اینها را باید سوال کنیم، شیعه علییعنی همینکه باید سوال کنیم و ما سول داریم، آنها سوال میکنند، از چه سوال میکنند؟ ما جرم کردیم؟! منحصر در این نیست پرونده اینها را باید کشیده و آنها را زیر سوال ببریم، سازمان ملل باید پاسخ بدهد یعنی او باید پاسخگو باشد، اینها چه بر سر مردم در میآورند؟
بنابراین در کنار عبادت و نماز و قرآن و… متن دین این هاست، امام علی (ع) در کعبه متولد شد و در مسجد به شهادت رسید، چرا به شهادت رسید؟ در مبارزه با همین ستمگران، بنابراین شیعه حضرت علی (ع)، فلاح به معنای تمام، انسانی که همه خوبیها در او رشد کرده است، خداوند شما را حفظ کند، ثبتکم الله بالقول الثابت فی الحیاۀ الدنیا و فی الآخرۀ.
۱۵/۱۱/۱۴۰۱
[۱]مسند الإمام أحمد بن حنبل ؛ ج۲۵ ؛ ص۴۰۴
[۲]همان
[۳]سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۵
[۴]مسند الإمام أحمد بن حنبل ؛ ج۲۵ ؛ ص۴۰۴
[۵]یکی از قاعدههای فلسفی بوده و به این معناست که در جهان، هیچ علت فاعلی حقیقی به جز خداوند (واجب الوجود) نیست.
[۶] الکافي، جلد۱،صفحه۹۷
[۷]همان
[۸]همان
[۹]همان
[۱۰]همان
[۱۱]«وَ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ»(الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲(
[۱۲]سوره مبارکه اسراء آیه ۷۹
[۱۳]فصیح الزمان شیرازی
[۱۴]مشارق انوار الیقین، ص ۱۰۴
[۱۵]سوره مبارکه نجم آِات ۳-۵
[۱۶]نهج البلاغه، نامه ۴۷