بسم اله الرحمن الرحیم
با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب، و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه سنگرنشینان علم و ایمان.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم« وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا»[۱] در بحثهای جهان شناسی از اهم مسائلش خودشناسی است و این شناخت هست که او را به حقیقت خودش، به حقیقت جهان، به مبدأ و معادش، راه میاندازد و انگیزه ایجاد میکند، هرکسی دنبال آن چیزی است که در سطح معرفت خودش، از هستی درک کرده است و جهان را در همان حد تفسیر میکند.
ما با موجودات این عالم خاکی حد مشترک داریم، ما از خاک آفریده شده ایم و بدن ما همان عناصر خاک هست، اما خاک نیستیم، ما با نباتات مشترک هستیم « وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا »[۲] اگر بدن میروید، اگر استخوان میروید، اگر عضله میروید، نبات است، اما ما نبات نیستیم، مشترکیم اما نبات نیستیم، همچنین در عالم حیوانات مشترکات زیادی داریم، اما حیوان نیستیم، ما انسان هستیم، اینکه هرکسی در حد معرفت خودش، جهان و وجود خودش را تفسیر میکند باید توجه داشت که آن حقیقت خودش را که انسانیت است و خواسته خاص خودش هست آن را فراموش نکند، فراموشی خود با فراموشی خدای عالم به هم پیوند دارد « نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُ»[۳] « نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ »[۴] ما به صورت معلول، به اصطلاح روبنایی، بسیاری از مسائل و گذشته تاریخ و زمان معاصر مشاهده میکنیم که به طور کلی ناپسند است اما آن مسائل روبنائی، آن معلولها و مسببها را باید اینجا جستجو کرد که معرفت چه بوده است که به اینجا کشیده شده است؟
نرخ انسان هم متغیر هست، معادل با همان شناختی است که پیدا کرده است و راهی است که دنبال آن میرود « إِنَّ الْحَیاةَ عَقیدَةٌ وَجِهادٌ»[۵] یک نوع آرمانی را پیدا کرده و در راه آن کوشش میکند، آرمان او چیست؟ حیوانی است؟ شیطانی است؟ گزنده است، درنده است، فرشته است؟ همه اینها ممکن است چون انسان، محدودیت ندارد به شکل همه اینها ممکن است در بیاید، بالاتر از همه اینها اینکه مَثَل خداوند میتواند باشد.
شرائطی که مخصوصا در آخر الزمان شما علمای بزرگوار و متخصصین اهل فن مشاهده میکنید، که از فراموشی خدا و فراموشی خود، کارش به اینجا کشیده شده است که نرخش به « أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»[۶] رسیده است، آن مقامهای کرامت همه را باخته است، یعنی واقعا ایدههای بسیاری از انسانها تحت تاثیر فرهنگهای منحرف غرق شده است در حیوانیت، حیوانها از او ننگ دارند.
در این مقطع که همه میبینیم و همه میدانیم جایگاه شما چه جایگاهی است؟ جایگاه شما جایگاه نجات غریق است، « إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ ، قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ»[۷] اینجا غرقگاهی است، اینها غرق شدهاند در اوهامشان و چنین لکه ننگی به پیشانی انسانیت زده اند، بالاخره باید نجات پیدا کنند، تنها یک راه دارد و آن راهی است که خدا که خالق بشر و عالِم به بشر هست و حکیم علی الاطلاق هست، راهی که خدا تعیین کرده است و همه انبیاء به آن دعوت کردهاند و دعوت همه آنها خلاصه میشود در دعوت عقلِ کل و هادی سبل و خاتم رسل(ص) و شما ورثه أنبیاء هستید، همیشه حواستان باشد که شما کارتان چیست؟ کارتان نجات غریق بودن است از این دنیای فاسد، از این دنیای تباهی، یک انسان را اگر نجات دهید از همه آنچه را که آفتاب بر آن میتابد بهتر است این انسان است، اشرف مخلوقات است، این هدف این جهان خلقت است، بنابراین کار شما پر ارزشترین کار است، همه کارها در جای خودش به حد خودش در دین خدا دیده شده است و لازم هم هست، اما آنها مقدمه است، این ذی المقدمه است که باید از آن نتیجه گرفته شود، لذاست که وقتی جایگاهاتان را میشناسید و هدفِ به این مقدسی و بزرگ هست و نرخ کار شما درجات یک انسان تا برسد به اینکه جامعهای را نجات بدهید.
بنابراین در عین حالیکه به سایر زوایای زندگی هم باید توجه داشته باشید به صورت مقدمی، اما از این هدف نبُرید، هیچ چیزی مانع شما نشود، چون این یک اصل است، و همواره از زمان پیغمبران حساب کنید تا صحابه گرام آنها و بعد در طول این مدت تاریخ اسلام، اصولاً اهل علم مشکلات داشتهاند، اما آنهایی که توجه داشتهاند و توجه دارند، میدانند که برخی از رشد معنویشان مرهون مشکلات است، یعنی همانطور که در کلاس درس استاد علم، عقل، فلسفه، وحی، باید نشست و دورههایی را گذراند تا عالم به آن علم شد، سختیهای زندگی هم که همواره بوده است، خودش سازنده است و لو اینکه اصل وجودش خارج از اختیار باشد، اما کیفیت رضاء و تسلیم و اینکه آن را مانع کار خود نداند این کسبی است، بالاترین اجر را دارد، بنابراین به مشکلات به دید کمکی در حال ریاضت و تزکیه و رشد معنوی حساب کنید، آنها نه تنها مانع کار شما نباشد بلکه بهترین کمک کار شما باشد در این هدفی که شما دارید، چقدرها بودند از پیغمبران، از علماء، که از گرسنگی مردند.
به هر حال بناء کار شما هم، «قوا انفسکم» و هم«اهلیکم»، « قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا»[۸] کار شما این است، بزرگانی در راه علم، در راه اخلاق، در راه تزکیه، در راه کمال که هدف نهایی انسان هست، کمال تا مثل خدا شدن، اینها اسوه هستند، اینها الگو هستند، یعنی آنچه را که از علوم آنها که امروز شما به آنها مشغولید مانده است، آثار آنهاست، و چون از سیر و سلوک آنها که بر سنت انبیاء رفتند، این بُعد از بحثهای علمی، عقلی، فلسفی و استدلال و کلام و… چه میکند؟ به عنوان یک راه طی شده آخرین حرف را میزند، آخرین حرفش را میزند، آخرین حرفش چیست؟ این است که این راهی است که در این سیر رفته و به نتیجه رسیده است، شما از بحثهای علمی، عقلی و فلسفی و کلامی چه میخواهید؟ بالاخره ارائه میدهید که راه انسان را که به انسانیتش برسد، کُمّلین در این راه انبیاء و اوصیاء به جای خودش بعد از آنها پیشوایان دین که این راه را رفتند خودشان الگو و اسوه راهشان هستند، به اصطلاح ما طلبهها شاهد مثال؟ میگوییم این.
و لذاست که آن آثار کمال به عنوان کرامات همانطور که معجزات از انبیاء صادر میشود، کرامات هم از اولیاء صادر میشود که شما در طول تاریخ علماء شیعه که اسلام ناب هست، آنهایی که این راه را رفتند، شما آثار آنها را مشاهده میکنید، هم کتابها پر است و هم زمان معاصر خودتان، حال بنده یک نمونه را که شما بهتر از بنده میدانید ذکر میکنم، ما میتوانیم به این موارد که یکی دو تا صدتا هم نیست و کتابها پر است، مشاهدات پر است، میتوانیم بر دنیا اتمام حجت کنیم و آنها حرفی برای گفتن ندارند چون بسیاری از جاها خودشان مجبور به اعتراف شدند، یعنی همین دشمنان درجه یک که میشکند، اما از نظر منطق مجبور به اعتراف هستند، حال زمان معاصر خودمان، بنده از امام بنیانگذار جمهوری اسلامی (قدس سره) غیر از عکس و پوستر و هرچیزی که در صفحه تلویزیون دیدهام یا سخنرانی شنیدهام یا نواری گوش کردهام، بیش از این امام را چه اندازه شناختهام؟ من کجا و امام کجا؟
مرحوم آیت الله ناصری، عالم پاک مهذب عارف که چندی قبل به رحمت خداوند رفته است، روحش شاد، شما بیش از بنده مطلع هستید، آن نوار فرمایشاتشان هم در اینترنت، همه شما میتوانید بگیرید و اتمام حجت کنید، ایشان میفرماید که:«من در فلان تاریخ که به نجف رفتم، و سنم به این اندازه بود، مرحوم قاضی را درک نکردم، ولی در محضر وصی ایشان حضرت آیت الله قوچانی تلمذ کردم، که ایشان فرمود ما ۲۰-۳۰ نفر بودیم در درس آیت الله قاضی، غالباً ایشان معارف میگفتند و از حیث سیر و سلوک شاگردانش را میپروراندند، (تقریبا سال ۱۳۲۳-۱۳۲۴ بوده است وزنه آیت الله قاضی هم به شکلی بود که برای درسش و… که کسی اگر وارد یا خارج میشد توجه نمیکرد) در این حین دیدیم سید جوانی زیبا وارد درس آقای قاضی شد، آقای قاضی راست ایستاد و ایشان را در قسمت بالای مجلس نشاند، تا به حال برای هیچکس این کار را نکرده بود، او چه کسی است؟ بحثهای معارف بحثش را شروع کرده بود، نیم ساعت از درسش گذشته بود، نیم ساعت دیگر هم مانده بود که صحبت کند، آقای قاضی آن بحث را به صورت کامل بست، و با ورود این شخص موضوع را تغییر داد و موضوع مبارزه با ظلم و ظالم و ایجاد عدالت و… را مطرح کرد، این بر تعجب ما افزود زیرا سابقه نداشت که آقای قاضی در درسش بعد از بیان قسمتی موضوع را عوض کند، به جایی هم که رسید آن شخص میخواست بیرون برود، آقای قاضی پشت سر او حرکت کرده و او را بدرقه کرد، و این موجب تعجب بیشتر ما شد، درسشان که تمام شد برای ما همه سوال ایجاد شد که پرسیدیم این شخص چه کسی بود؟ فرمود ایشان از علمای قم و اسمشان آقای خمینی است از جهت نسبت، ایشان به نیابت از امام زمان انقلابی خواهد کرد، در آن انقلاب پیروز خواهد شد حکومت تشکیل خواهد و با ظلم به جنگ خواهد رفت و به نام او سکه زده خواهد شد و… ».
او هم که انسان هست، این موجودات بدتر از حیوان هم به اصطلاح انسان هستند، « وَلاَ تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَلاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا»[۹] آنجا که بزرگ بایدت بود، فرزند کسی بودن و پول داشتن و خانه داشتن و عنوان داشتن و… نمیکند سود، آنجا که بزرگ بایدت بود بزرگی بزرگی میخواهد، نه پول، نه عنوان ونه مقام، بعد ایشان توصیه میکند به مستمعین خودش که صدا ضعیف هست چون همواره مستمعین گریه میکنند و صدای گریه مستمعین بالاتر از صدای ایشان بود و بعد به مخاطبین خود در اصفهان میفرماید:« من خیرخواه شما هستم، من میخواهم که شما در عالم برزخ راحت باشید شما در آخرت راحت باشید، اما به شما توصیه میکنم آن چه را که بعد از انقلاب نسبت به رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است من مطلبی را دارم که الان فرصتش نیست ولی شما را توصیه میکنم که فرق نمیکند به همان میزانی که بنیانگذار جمهوری اسلامی اسلامی یک انتصاب الهی دارد، جانشین ایشان هم عینا همینطور هست کم نیاورید، ولی من الان فرصت نیست».
ببینید به همان گونه ای که خداوند در قرآن تحدی میفرماید « وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ»[۱۰] قرآن همانطور که این تحدی را نسب به خود کلام الله میکند آثارش هم همینطور است، دنیا اگر میتواند، یک علی بن ابی طالب نشان بدهد! امروز که دنیا کف دست است و دهکده نیست همه اطلاعات در دست همه هست، بفرمایید، یک حسین دیگری نشان بدهید، اگر دارند بفرمایند، و یا از جانشینان عام حضرت مهدی(عج) از آن زمان تا این زمان با آن همه شرایط نامساعد جهان و پیچ و خمها و نشیب و فرازها، مراجعی که به هر حال مرجعیت دینی را برای پیروان اهل بیت از شیخ مفید بگیرید تا امروز رهبر فرزانه انقلاب و مراجع دین، اگر دنیا نظیر اینها دارد نشان بدهد، این تازه وقتی است که بنده بی معرفت، اما آن کسی که معرفت دارد چه؟
لذاست که شما بزرگواران علمای دین و ورثه الانبیاء به این قضایا بیش از پیش تکیه کنید و مخصوصاً در تبیینی که آقا فرمود در این جنگ نابرابر تبلیغاتی ، شما ملاحظه میکنید دشمن در این جنگ کفه اش چیست و ما چیستیم؟ همینقدر بس که در ظرف ۱۲ روز، ۱۷ هزار دروغ میچسباند و از آنها باور درست میکند و در کف خیابانها به قتل و کشتار و اهانت و… میزند، ۱۷ هزار دروغ را میزند من و شما در این کفه یک راست به فرزند خودمان نمیتوانیم القاء کنیم، بسیار این دو کفه تفاوت دارد، او برای کوچکترین مسائل با ۴ هزار اتاق فکر، همه امور را کارشناسی میکند در شیطنت، تمام اسلام با تمام کفر درگیرند و مهم ترین مساله آن، مساله تبلیغات است، و آقا فرمود: «تبیین کنید» چه طرحی برای تبیین که انسانها را نجات بدهیم از این دام، در چند روز که من این آمار را از رسانهها اعلام میکنم ۳۸ هزار دروغ مستند، از جهت روانی چه میکنند، از جهت تخصصی چه میکنند، از جهت هنری چه میکنند، از جهت نفوذ، خریداری، معامله، پول و… چه میکنند؟ اما ما چه میکنیم؟ و حق مظلوم است و حال آنکه دست شما از حق پر است، و اگر حق در مقابل باطل بایستد او را نابود میکند.
خداوند شما را برای جامعه اسلامی حفظ بفرماید، هم عالم، هم متخصص، هم جوان، هم انقلابی، دنیا هم به حق، بله سردمداران دنیا همین جنیاتکارها را میبینید چه میکنند، اما مردم دنیا تغییر موضع میدهند، الان ۴ سال است این جلیغه زردها در فرانسه با اینکه دوسال کرونا بوده است، آنها باز هم میگویند: «رژیم سرمایه داری به سوال ما پاسخ بدهد» آنها را میزنند، میکشند، کور میکنند، زندان میکنند، سوال او سوال شماست، یعنی به این بی عدالتی پاسخ بدهید، چه میشود که در رژیم سرمایه داری، ۹۹ درصد ثروت در دست یک درصد جمعیت باشد و یک درصد ثروت بین ۹۹ درصد توزیع شود، پاسخ بدهید، میزنند، میکشند، زندان میکنند، وضع امریکا و انگلیس بدتر از اینها است و همانطور که در بعضی از روایات دارد که در آخر الزمان خودشان گرایش به اسلام پیدا میکنند، اگر هرچه تبیین بیشتر شود سرعت عمل بیشتر میشود، اما آینده به نفع اسلام و انسان است و « اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا (صلواتک علیهما و آلهما)، و کثره عدونا وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا»[۱۱]
واژگان کلیدی:
جهان شناسی، خودشناسی، عالم خاکی، آخر الزمان، بنیانگذار جمهوری اسلامی، مرحوم آیت الله ناصری، آیت الله قاضی، دروغ، جلیغه زرد ها، امریکا
[۱] سوره مبارکه اسراء آیه ۷۰
[۲] سوره مبارکه نوح آیه ۱۷
[۳] سوره مبارکه حشر آیه ۱۹
[۴] سوره مبارکه توبه آیه ۶۷
[۵] از جمله اشعار احمد شوقی «قف دون رأیک فی الحیاة مجاهدا ان الحیاة عقیدة و جهاد»
[۶] سوره مبارکه اعراف آیه ۱۷۹
[۷]ا لكافي : ج ۱ ص ۱۶ ح ۱۲
[۸] سوره مبارکه تحریم آیه ۶
[۹] مفاتیح الجنان(دعای پیامبر اکرم (ص) در شب پانزدهم ماه رمضان)
[۱۰] سوره مبارکه بقره آیه ۲۳
[۱۱] دعای افتتاح