متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در دیدار آقای سعید جلیلی نماینده مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در شورای عالی امنیت ملی که در تاریخ ۲۳ آبانماه ۱۴۰۱ برگزار شد، جهت مطالعه عموم علاقه مندان منتشر گردید.
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.
الحمد لله امروز برای ما صبح خوبی شد، خیر مقدم عرض میکنم خدمت آقای دکتر جلیلی (دام عزه) به هرحال به شهر خودتان خوش آمدید، وجود پُربرکت حضرتعالی و با درایت خاصی که دارید و اینکه هرچند روزی که اینجا تشریف داشته باشید دوستان عزیز ما بتوانند حداکثر استفاده را از محضر مبارک شما بکنند مخصوصاً که هم مسائل و موضوعاتی که در این یکی دوماه پیش آمده و هم در جهت نظرات صائبی که دارید در سائر اموری که مسئولین و مدیران محترم با شما مشورتهایی خواهند داشت امیدواریم که خیر و برکاتی برآن بار شود.
اما مسائلی که این دوماهه پیش آمده است چیز جدیدی نیست، توطئهی استعمارگرها است برای هر کشور مستقلی تا بتوانند آن را از پای در بیاورند؛ در دشمنی کم نمیگذارند از دویست سال قبل که پای استعمارگرِ پَست و انسانخوار به کشورهای اسلامی باز شده است طرح و برنامه آنها همین است، بنابراین آنها هیچ قدرتی را در هیچ کشوری نمیپذیرند چون آنچه آنها در سر در دارند سبطه جهانی هست، بله روی جمهوری اسلامی به خاطر ویژگیهای آن حساسیت بیشتری دارند اما این منحصر به جمهوری اسلامی نیست خوی آنها است، پیش از انقلاب هم آنها در هر گوشهای که یک کشوری میخواست کوچکترین استقلالی پیدا کند ناوش را به آن سمت حرکت میداد و تبلیغات راه میانداخت و آنها هم چون قدرت قابل قبولی نداشتند از پای در میآمدند، تسلیم شده و دست بلند میکردند. و حتی سوابقشان در خود ایران و جریانی که بر سر مصدق درآوردند؛ برای اینکه هیچ قدرتی را نمیپذیرند حتی آنها نوکر نمیپذیرند، این طرفدارانِ زبون غرب حواسشان باشد که آنها نوکر نمیپذیرند، نوکرشان را باید از خودشان بگیرند.
ملاحظه میکنید که آنها در هر جایی که به هر حال سلطه پیدا کردند به هیچ جریانی اعتماد نمیکنند، این چیزی هست که قرآن فرموده است ولی متاسفانه ما با قرآن فاصله داریم، «و لن ترضی عنک… »[۱]؛ لَنْ، نفیِ اَبد هست برای همیشه «و لن ترضی عنک….» [یعنی] از همه چیز دست بردارید، از نوکر پایین تر همان گاو شیرده، همان حیوان سواری، همان سگ گزنده، آنها این را میخواهند، حال مثل رضاشاه میخواهند، مانند بن سلمان میخواهند یک آدم نفهمی مانند خود سلمان میخواهند، مرسی را دیدید که با او چه کردند؟ مرسی با اینکه از دوش ملت و خون مردم عزیز مصر بالا آمد، هم گفته شد که نامهای به صهیونیسمها نوشت که بالاخره ما مزاحم شما نستیم و هم آمد دست شاه عبدالله را بوسید و هم در هر جا یک پارازیتی سر میداد، ظاهرش این هست که از این بهتر که چه میشود اما نپذیرفتند چون آنها نوکر خودشان را باید خودشان انتخاب کنند، این قضیه هم مربوط به الآن نیست، گفتم، هم قرآن برای همیشه فرموده و هم گذشته تاریخ عیناً همین را میگوید وقتی در اندلس با همین توطئهها و با همین ایجاد فساد و بی دین کردن مردم و اختلاف انداختن و… بالاخره بر مردم متمدن اندلس مسلط شدند، سپس اینها به سراغ طرفدارانشان رفتند و طرفدارانشان را گفتند در یک نقطهای جمع شوند میخواهند به اینها مدال بدهند؟ گفتند طرفداران ما را بسوزید! ما چرا؟! گفتند شما که به ملت خودتان خیانت کردید ما چه اندازه میتوانیم به شما اعتماد کنیم؟ هیچ، لذا اول آنها را از بین بردند.
بنابراین آن چیزی که پیش آمده چیز تازهای نیست، قرآن برای همیشه فرموده، تاریخ هم برای گذشته فرموده، زمان معاصر هم همین است، این هم که نوبت اول نیست، در ظرف چهل و چند سال آنها هردو ماهی، هر سه ماهی، هر شش ماهی، وعده دادند که جمهوری اسلامی ساقط میشود و هر چه توانتستند، خودشان گفتند حرف ما که نیست، تمام گزینهها روی میز ماست، این یعنی چه؟ یعنی آنچه از دست ما ساخته هست؛ معنایش این هست، کارهایی که نکردند از دستشان ساخته نبوده، خوب حال این قضایایی که پیش میآید که نه اولش هست و نه آخرش، آن چیزی که مهم است علل و عوامل این قضایا باید به صورت علمی تحقیقهای درست، مشخص شده و به مردم خود ما به نحوی در اختیارشان قرار گرفته بشود، به جهت اینکه بحثِ گول خوردهها است (اکثر قریب به اتفاق)، البته غیر از لیدرهایی که اهل معامله هستند. [اینها یا] مزدوران بامزد هستند و یا مزدوران بی مزد. حال اگر مزدوران بی مزد را بخواهیم [کاری بکنیم] که خودشان به دست خودشان ریشه خودشان را نکنند در این باره چه باید کرد؟ چه کسی فکر کرده است؟ یک طرح جامعی هست؟ ببینید خودمان هم مقصریم، او در آن سوی دریاها در ظرف دوازده روز با هفده هزار دروغ فرزند ما را گمراه کرده، چطور شده ما کنار فرزندمان در خانه هستیم، با سخن راست نتوانستیم این را روشن کنیم، کم کاری میکنیم، او از آنجا با دروغْ فرزندمان را گمراه میکند ما اینحا کنارش هستیم با راستها [نمیتوانیم او را هدایت کنیم]. پس خیلی وضعمان خراب هست و واقعا هم خراب هست، تا به حال چه طرحی ارائه شده است که ما برای روشنگری صحیح از منابع لازم آن، حال در دانشگاه هست از ناحیه دانشگاه از ناحیه دانشجویانِ با انگیزه و بصیر، در آموزش و پرورش هست همینطور، در جاهای دیگر همینطور، این کار شدنی هست، برای عموم مردم صدا و سیمای ما چه کرده است؟ طرحش کجاست؟ این فاجعههای عظیم را [رقم زدند] با یک دروغ مسخرهای که خانم مهسا امینی از دنیا رفته است. بسیار خوب، از دنیا رفته است و شما [اگر در مورد مرگش] تردید دارید، راهش چیست؟ راهش این است که به هرحال این قضیه از جهت کارشناسی تعقیب شود، از جهت آزمایشگاهی تعقیب شود، از جهت متخصصین تعقیب شود، از جهت پزشکی قانونی تعقیب شود، هر جا هم شما به آن پزشک قانع نیستید میتوانید چند متخصص دیگر پیشنهاد کنید که نظارت کنند، اما جایش کجاست؟ جایش بیمارستان هست و آزمایشگاه هست و بالاخره مدیریتهای مسئول مربوطه هست، وقتی فرامیخواند به خیابان که ببیند او مرده یا کشته شده، ما چقدر خنگیم که نمیفهمیم که این یعنی چه؟ جای تحقیق و بررسی از نظر حقوقی شما مدعی هستید، خوب «البَیّنةُ للمدعی و الیَمینُ علی مَنْ أنکَر»، این قاعده کلی حقوقی هست، کسی که مدعی است باید ادعایش را اثبات کند والّا باید به عنوان متهم تعزیر شود، این هم مساله حقوقی. آمدند بیش از چهل نفر از بهترینها را شهید کردند که مهسا امینی چرا از دنیا رفته! اموال عمومی، اموال خصوصی، آرامش و همه چیز را به هم ریختند، هنوز که هنوز هست کار درست و حسابی کارشناسی شدهای که واقعا بتواند افکار عمومی را در این جهت هدایت کند که چه کلاهی سر شما میگذارند شما تا چه زمانی میخواهید خنگ باشید، برنامه صدا و سیمای ما چیست؟ چه تغییری در برنامه ما ایجاد شده است برای عموم مردم؟ برنامه دانشگاه چیست؟ برنامه حوزه چیست؟ میخواهند چه کنند؟ برنامه مسئولین چیست؟ بنده بی خبر هستم و حال آنکه همه اینها علاج دارد اگر از آن سوی دریاها میشود انسان را گمراه کرد این سوی دریا هم میتواند انسان را به راه آورد، چرا ما به راه نمیآوریم؟ بسیاری از رسانهها از صدا سیما و… گویا قضیهای بوده و بادی به پنجره خورده و رفته تمام شده است، تمام؟! بله روزنامههای متعهد، هفته نامههای متعهد احیاناً تریبونهای متعدد توجه دارند که این مساله تمام شدنی نیست، تا دشمن هست شما باید در صحنه باشید.
اینجاست که توقع هست این مسألهي کشف این حقائق را با روشنگری متناسب با آن و شناساندن دشمن و معرفی اروپا قاره سبز که شما ببینید در طول تاریخ تاکنون، یک قارهي وحشی بوده و هست و این مستند است، ما که تنبل هستیم و حاضر نیستیم که مستندات آن را جمع آوری کنیم، از گذشتههای دور که حُکمای یونان از لحاظ بیان و منطق و … قابل قبول هستند، اما از همان زمان که میبینید که این خوی وحشیگری و تعدّی به دیگران میبینید که سر و کله اسکندر مقدونی از چین در میآید، آنجا چه میکند؟ در جنگهای صلیبی مسلمانها را در روغن زیتون سرخ میکردند، اینها کار انسان هست؟ در اندلس گفتم که اینها چه کردند، هرجا میروند اینها فساد ایجاد میکنند، عقل مردم را با شراب و تریاک، [زائل] و با انواع و اقسام مسائل شهوانی مردم را سرگرم میکنند و بالاخره از آن سطح فکری [که دارند]، پایین میآورند و بعد هم آنجا را تصرف میکنند، ابزارشان ابزار فساد و اغفال و سرگرمی و اینهاست.
انیشتین میگفت: «من نسبت به پروفسور حسابی احترام زیادی قائل بودم به جهت اینکه وقتی ما غربیها آدم میخوردیم ایرانیها متمدن بودند» بسیار عجیب هست ببینید خودشان میگویند، از چهارصد سال قبل که به کشورهای مختلف و از جمله به قاره امریکا راه پیدا کردند و آنجا را با دروغ ساختند، افسانههایی ساختند به عنوان کشف آمریکا! آمریکا از قبل کشف بوده، اینها که رفتند چه کردند، اینها که رفتند حدود ۶۰ تا ۸۰ میلیون مردم بومی را کشتند و روی قبر آنها ایالات متحده را ساختند این شجرهنامه آنها است، ایالات متحده که امریکایی نیستند، اروپایی هستند!
و همینطور ادامه دارد این قبرهای دسته جمعی که از کودکان بومی ۳ تا ۵ ساله بگیرید تا ۱۲ -۱۳ را گرفتند به عنوان آموزش و چه کردند و چگونه آنها را از بین بردند وانگهی قبرهای دسته جمعی آنها هر روز کشف میشود، دنیا هم بی تفاوت هست، آن از سازمان ملل آنها و حقوق بشر و… را ببینید اینها اینگونه هستند، تاکنون برای بشر آفتی بدتر از اندیشه غربی نبوده؛ و اگر بعد از فروپاشی شوروی، این انقلاب شکوهمند که خدا این را برای بندگانش یک حِصنی قرار داده است، نمیبود، این آفت تمام دنیا را گرفته بودند و به قول خودشان که میگفتند «پایان تاریخ» [محقق میشد]، چون اینها مستبدترین نوع انسان در قالب دروغ و شگرد و مکر و حیله هستند یعنی بعد از آن به هیچ جمع و گروه و اندیشهای به هیچ نحو اجازه حرکتی نمیدهند، میشود پایان تاریخ و تحول در آن معنا ندارد.
و لذاست که انقلاب اسلامی به گردن نوع بشر بسیار حق دارد اما خود ما نتوانستیم این حق را برای جمهوری اسلامی ادا کنیم یعنی جمهوری اسلامی در خود ایران ما غریب است، غریب یعنی چه؟ یعنی ناشناخته هست، «الاسلام بدأ غریباً و سیعود غریباً» بله طیفهای خاصی، جمعیتهای خاصی، اشخاص خاصی واقعاً زبده هستند، وجودشان وقف در علم و فهم و درک و بصیرت و مبارزه و … هست.
اما برای اینکه در سطح جامعه ایرانیِ خودمان، ما درحالی نباشیم که دشمن به ما طمع کند و به وسیله بچههای خودمان ما را بکشد، باید درست عمل کنیم. بنده سؤالم این است که برای این جهت چه طرحی هست؟ یک طرح قابل قبول کارشناسی شده نه اینکه پنج روزی که آنها شروع کردند ما هم بنشینیم و حالت امنیتی بگیریم این کافی نیست و برای همان چند روز خوب است، برای جامعه عزیز ایرانمان که میبینید بالاخره این مردم عزیز که بسیاری از جاها ما باید همکاریمان را بیشتر میکردیم از جهت فکری، فرهنگی، سیاسی کم کاری کردیم اما باز هم این مردم از ما جلو هستند ملاحظه میکنید، آن کسی که جلوی فتنهها را میگیرد جلوی طمع دشمن را میگیرد حرکت عمومی است اما طیفهایی ابزار آنها هستند، به وسیله نفهمی آنها طمع میکنند و ضایعاتی، ایذاءهایی انجام میدهند و تا چند روزی هم میدان گرم هست و بعدا سرد میشود و میماند تا یک فتنه دیگر اینجاست که بنده درخواست دارم چه در سطح استان و چه در سطح کشور حداقل بنده را مطلع کنند که یک طرح کارساز کدام است؟ اگر طرحی دارید ما را هم مطلع کنید و اگر هم ندارید این کم کاری است و مخصوصاً با تشریف فرمایی آقای دکتر جلیلی که الحمد لله از ذخایر این کشورند امیدوارم که برای طرح کشوری و هم طرح استانی و به خصوص در جلساتی که داشته باشند و رهنمودها و افاضاتی که میفرمایند بسیاری از مسائل را برای ما روشن بفرمایند.
بسیار تشکر میکنم از این تشریف فرمایی إنشاءالله که این قدمهای شما که با برکت است؛ خدا شما را حفظ کند.
[۱] ولَن تَرضَى عَنكَ ٱليَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَرَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم. سوره مبارکه بقره/آیه۱۲۰