و عن امیرالمومنین(علیه السلام) الْأَقَاوِيلُ مَحْفُوظَةٌ، وَ السَّرَائِرُ مَبْلُوَّةٌ، وَ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ[۱] این سخن مال هزار و چهارصد سال پیش از این است، آن این که می فرمایند صحبت های شما اقاویل جمع قول است، صحبت های شما حفظ می شود، ضبط می شود، نگهداری می شود، در قرآن هم دارد دیگر، مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ[۲]، هیچ سخنی از دهان بیرون نمی آید جز اینکه یک نگهبان آماده آن را حفظ می کند، باز هم عرض می کنم توجه باشد این ها سخن امروز نیست که در بازار هم که می گذرید مغازه کالای سخن باشد، مال آن زمان است، سخن ها حفظ می شود و خیلی کار دست ما می دهد، در این تجربه های نزیرک به مرگ هم که این سال ها نمونه هایی در سطح جهان و در ایران به استماء شما رسیده که یک سخن خیلی کار را مشکل می کند، یک سخن، چقدرها ممکن است عبادت کرده باشد، یک سخن می گوید همه را بر باد می دهد، اینگونه است دیگر، نخیر عبادت نکرده اما جنایت هم نکرده، بعد می بیند که در پرونده عملش یک جنایت هایی است که اصلا از آن خبر ندارد، این اشتباه است، مال من نیست، نه مال شما است، چطور؟ به جهت اینکه شما این جمله را درباره فلانی گفتید، غیبتش کردی، خب اگر شما پرونده تان کار خوبی می داشت کار خوب شما را به آنجا منتقل می کردند، شما کار خوبی هم که نداشتید، عوضش چه کار می کنند؟ از گناهان او در پرونده شما می گذارند، پرونده مال خود شما است، اشتباهی در کار نیست اینجا، حالا این ها نمونه های اندکی است، اصلا خدا زبان را برای چه داده؟ برای دروغ، برای مردم آزاری، برای غیبت، برای تهمت، برای خودستایی یا نه زبان هم مانند باقی اعضا و در فلسفه نظام آفرینش الا لیعبدون، زبان را داده که با آن عبادت کنی خدا را، کار خیر کنی، مشکل مردم را بگشایی، ذکر خدا بگویی، چقدرها از گناهان کبیره فقط مربوط به زبان است، الْأَقَاوِيلُ مَحْفُوظَةٌ، وَ السَّرَائِرُ مَبْلُوَّةٌ[۳] انسان یک طوری حرف می وزند که او باطنش ظاهر نمی شود، خودنگهداری می کند، خب تا کی؟ پنهان می ماند؟ نه پنهان نمی ماند، نه مربوط به روز قیامت است، آن به جای خودش، قبل از آن نه تنها پیغمبران و اوصیای پیغمبران، نخیر، میان همین مردم معمولی کسانی هستند که ذهن بنده و شما را می خوانند و می دانند، پنهان کاری ها نمی ماند، السَّرَائِرُ مَبْلُوَّةٌ[۴]، او باطن باطن ها این ها ظاهر می شود تا برسد به قیامت که نمی خواهد سخن باشد، آنچه که در قلب بگذرد آن هم معلوم است که چیست، حالا وَ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ[۵] ما خیال می کنیم که رها هستیم؟ همه ما تحت کنترل هستیم، مأمورین خدا مگر خواب هستند؟ اصلا در این سیستم و جهان به قول فلاماریون فرانسوی کتابی دارد ما قبل الطبیعه، کتابی در طبیعه، کتابی ما بعد الطبیعه، مسائل علمی خوبی دارد، او چیزهای جالبی در این باره در آن زمان خودش کشف کرده است، حالا یکی از گفته های او این است که می گوید من به اینجا رسیدم، او در زمان خودش می گوید من به اینجا رسیدم که در این سیستم نظام خلقت به طوری آفریده شده که لحظه به لحظه از زمین عکس می گیردو آن عکس ها صعود می کند، کجا می رود نمی دانم ولی تا اینجایش را فهمیدم تمام این ها پرونده است حتی بشر دانشمند به آن می رسد، آن وقت آن کسی که از خودش بی خبر است منم كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ[۶]، ما را گرو می گیرند، جنس گرویی در اختیار گرو گیر است، ما را گرو می گیرند، هر کار بخواهیم بکنیم، هر چه بخواهیم بگوییم، هر ادعایی، يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ[۷]، نسبت به حق سرکشی می کنی؟ توجه توجه، این سرکشی به ضرر خود شما است، شما می خواهید با خدا پنجه در پنجه بیندازید؟ مگر می شود؟