خانه / درس اخلاق / یکشنبه های علوی / متن کامل / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق کارکنان دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی (یک شنبه های علوی) ۱۴۰۱/۰۱/۰۷ / جلسه سی و پنجم

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق کارکنان دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی (یک شنبه های علوی) ۱۴۰۱/۰۱/۰۷ / جلسه سی و پنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان، تبریک و تهنیت سال نو در آستانه ۱۰ و ۱۲ نوروز هستیم که روز جمهوری اسلامی و تصویب نظام مقدس جمهوری اسلامی است، تسلیت عرض می کنم رحلت عالم فرزانه و محقق حضرت آیت الله ری شهری (قدس سره) .

یکی ازابعاد شاخصه‌های روحی انسان که جزء فطرت اوست حس کنجکاوی است، بشر چه از باب آنچه که به آن نیاز دارد بداند نیاز انسان به دانستنی‌ها به گونه ای است که همه چیز را باید کسب کند، علم به آن پیدا کند، تعلم داشته باشد و الا حرف زدن هم بلد نمی باشد، بنابراین این مورد نیاز بشر است؛ ولی حس کنجکاوی در این خلاصه نمی شود آن چیزهایی هم که هیچ ربطی به زندگی اش ندارد می خواهد بداند، بالای آسمان ها چیست در دل زمین چیست می خواهد بداند هیچ ربطی هم به زندگی ندارد خوب این تعریفی است که بالاخره روشن است .

اما یک سئوالی است و آن سئوال این است که دراهمیت دادن به موضوعات بشرمتفاوت برخورد می‌کند یعنی ملاحظه می کنید حالا از طول دوران زندگی بشر تا این ۱۰۰ ساله اخیر که بحث دانش‌های مربوطه و مخصوصاً صنایع به وجود آمده، بشر آنچه را که برای او پول داشته باشد یا رفاه داشته باشد و مربوط به همین زندگی چند روزه دنیاست دقیق تحقیق می‌کند ، پیگیری می کند، پیروی می کند،طرح می دهد، طرحش را می فروشد، دیگران سرمایه گذاری می کنند برای یک چیز خیلی ساده که در زندگی اش نقش داشته باشد اما اگر نقش رفاهی است یا نقش پول درآوردن است خیلی روی آن سرمایه گذاری می کند در حد افراط،همینی که می بینید، خوب سئوال اینجاست که چطوراست برای زندگی چند روزه دنیا که می داند برای آن (دنیا) نمی ماند این همه سرمایه گذاری می کند که در این‌ها خلاصه نمی شود، هزینه هایی که بشر در این جهت می دهد که با لازمه آن قتل و کشتار و تخریب و در کنار آن حفظ منافع مادی اش یا رفاهی‌اش ؛ اما ازآن سو به نسبت به آن چه در زندگی اش ربط دارد خیلی هم ربط دارد خیلی هم مرتبط است اما مربوط به جهان معنوی است می داند هم برای آن حساب باز نمی کند حالا بنده از شما و از مردم خبر ندارم از خود خبر دارم ، از خودم یک سئوال را می کنم که چرا چنین؟ یعنی چه آنکه کافر است و به عالم بعد اصلا معتقد نیست چه من که ادعای مسلمانی می کنم برخوردمان نسبت به مسائل معنوی و اخروی و آن عالم چندان فرقی نمی کند بین مسلم و کافر همه یک کار می کنیم نشانش هم پیداست ، ریشه مفساد هم در اینها است.

در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم در این سال های اخیر آن برنامه  زندگی پس از زندگی نه برنامه مرگ پس از زندگی ما مرگ نداریم خُلِقْتُم لِلْبَقاءِ لا لِلْفَناءِ [۱]مرگ نیست کجا مرگ است؟ و شما ملاحظه می کنید که برای کشف یه مسئله بسیار کوچک و ناچیز این همه باد تبختط به دماغ می اندازند اما این حقایق خوب درمتن قرآن است چه کسی روی آن حساب باز می کند اول از همه من چرا روی آن حساب باز نمی کنم؟ زندگی پس از زندگی نه مرگ پس از زندگی مرگی نیست لذاست که قرآن می فرماید  بَلْ أَحْيَاءٌ[۲] اینها که مرده نیستند زنده هستند و آن معنی عامش شامل همه انسان‌ها ست بله ممکن است عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ [۳] شامل شهید بشود شامل مومن بشود شامل کافر نشود  اما أَحْيَاءٌ شامل همه است و از مرگ هم وقتی قرآن تعبیر می کند به اینکه وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلي‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ[۴] عالم دیگری است عالم بزرخ است مرگ نیست که إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ ۖ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً [۵]، خوب اینها که مومن نیستند اینها که شهید نیستند قرآن می گوید ملائکه از اینها می پرسد که شما کجا بوده اید چرا این طور؟ می گویند ما مستضعف در دنیا بوده ایم دیگران بر ما تحمیل کردند خوب دیگران بر شما تحمیل کردند شما چرا بار را کشیدید؟ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً[۶] سخن از حرف زدن اینها پاسخ به سئوال قبل ، جواب قبل، و بعد اینها که افسانه نیست . روی اینها نه کفار حساب باز می کنند بالاخره انسانند حالا به قول بحث های کلامی احتمالش را می دهید چرا به دنبالش نمی روید تا برسد به مومن مسجدی باز هم دنبالش نیست این جای سوال دارد که اگر ما همان اصل انسانیت خودمان را قبل از مسلمانی با آنها حفظ می کردیم به این روز بی تفاوتی و بی دردی نمی افتادیم اصلاً انگار نه انگار، خوب، این در آیات وحی یا دراحادیث و روایات که تنها خلاصه نمی شود در کنار چاه بدر پیغمبر اکرم(ص) با روح کفار صحبت می کرد در کنار قبرستان اما م علی (ع) با ارواح گذشتگان صحبت می کرد و از این قبیل، اما روی اینها حسابی باز نمی کنیم چه مسلمان چه کافر لذاست که عمل ما اخلاق ما چندان فرقی نمی کند بین مسلمان و کافر، چون ریشه اش هم درباطن ما خیلی فرق نمی کند حالا او بُت را به آن معنب می پرستد ما بُت را به معنی دیگری به عنوان رئیس حزب می پرستیم چندان فرقی نمی کند آثارش هم پیداست مفاسد چرا هست چون نسبت به باور این قضایا حالا این که تنها وحی نیست تنها حدیث نیست در این باره استدلال‌های عقلی است فلاسفه بزرگ در آن هم که خلاصه نمی شود اگر بیائیم روی مسائل تجربی هم حالا به این معنی در این قالب همین در این دو سال در ماه رمضان نشان می دهد مسئله جهانی است منحصر به ایران نیست. از همین الان از صدا و سیما بخواهید که چه ساعتی خواهد بود چه وقتی خواهد بود مردم را دعوت کنید به دیدن این برنامه زندگی پس از زندگی بروند به سراغش ؛ خوب ملاحظه می کنید که برنامه ها مستند می کنند روی اسنادش مصاحبه می کنند راستی آزمایی می کنند ثبت می کنند با متخصصین فن چه مسلمان چه غیر مسلمان صحبت می کنند و بالاخره امروز یک مسئله جهانی است نه روی جهان زیاد حساب باز می کنند واقعا چنین است  و کار ما درست است مواضع ما درست است عمل ما درست است این که با عمل ما وقف نمی دهد . باز هم دراین ها خلاصه نمی شود ارتباطاتی که می شود با عالم ارواح داشت این ها که افسانه نیست این ها جزو علوم رایج است اسنادش هم معتبر است خود ما هم اگر دنبالش می رفتیم به صدها موضع برخورد می کردیم اما گفتم اهمیتی برای آن قائل نیستیم ارتباط با عالم ارواح تجرید ارواح این طوری است یعنی کاملا روح به صورت مستقل  از بدن جدا می شود .

مرحوم آیت الله العظمی آقای میرزا آقای طهرانی هم در کتابش نوشته و هم آیت الله العظمی شیخ الفقها اراکی بزرگ رحمت الله علیه از قول ایشان نقل می کند اما در کتاب خودشان هم می باشد که می فرماید برای من اتفاق می افتد در نماز بدنم مثل لباسم آن خارج است خود من اینجا هستم خوب یعنی چی؟ یعنی روح انسان یک موجود مستقلی است تجرید ارواح ، ارسال ارواح ، به روح مأموریت می دهد از بدن آدم زنده خارج می شود و صدها فرسخ  به لحظه ای مطالبی را می گیرد و می آورد یادداشت می کنید دقیقا همان است نه کم نه زیاد اینها افسانه است؟ هست دیگر.

خوب مواردش هم که خود ما می دانیم . خوب ، مرحوم آیت الله محمدحسن طباطبایی برادر بزرگوار آیت الله طباطبایی مفسر کبیر قرآن که هست آقای سید محمدحسین طباطبایی که برادرشان می باشند آقا سید محمدحسن طباطبایی مشهور هستند به الهی یک فیلسوف هستند گفتند اینها مستند می باشد گفتند دیدم یک روزی یک آقایی آمد پیش من کتاب اسفار گفت من می خواهم پیش شما فلسفه بخوانم گفتم آقا به چه مناسبت – ما را از کجا پیدا کرده اید- گفت: من تسخیر روح دارم با ارواح مرتبطم، روح ارسطو را احضار کردم و از ارسطو خواستم که به من فلسفه یاد بدهد بنیان گذار فلسفه می باشد ، ارسطو گفت این طوری که نمی شود کتابی در دستش بود اسفار بود اسفار ملاصدرا گفت برو این کتاب را پیش سیدمحمدحسن طباطبائی بخوان گفتم من چنین کسی را نمی شناسم ادرس شما را ارسطو به من داد؛ که من هم دیدم اینطور است روح پدرم را حاضر کن، حاضر کرد بعد خدمت مفسر کبیر علامه طباطبایی هم آن آقا رفت خوب قضیه این است دیگر.

اما من بی دردم بدترین درد هم درد بی دردی است حالا اگر چنین است من برای این چکار کردم برای دنیا که نگو حتی دینم را هم برای دنیا گذاشته ام  اما برای آخرت چکار کرده ام هیچی باز در اینها خلاصه نمی شود کسانی هستند که حالا در خواب یا در بیداری  یا غیره اینها با اروح گذشتکان خیلی مرتبط هستند اصلا مثل ارتباطات تلفنی که از این شهر به آن شهر می زنیدو مرحوم آقا شیخ عباس قمی قدس سره چند تا پسر داشت یکی از آنها آقا میزرا علی بود این اصلا مرتبط بود با پدرش انواع و اقسام مسائل را پدر به ایشان می گفت آن عالم بزرگوار که مصحح منتهی الآمال است گفت من منتهی الآمال را تصحیح می کردم به یک عبارتی رسیدم در بخشی دیدم که این اشتباه می باشد بالاخره چرا شیخ عباس اینطوری نوشته است حالا امانت این است که دست نزند گفت ما هم امدیم و عوضش کردیم طبق تشخیصی که خودم داشتم گفت صبح دیدم که پسر آقا شیخ عباس قمی آمد گفت دیشب پدر را در خواب دیدم گفت بروید و تشکر کنید مطلب همانی است که ایشان نوشته اند؛ خوب این چه کسی است که پیام می دهد هیچی هیچی هم پیام می دهد أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ[۷]  نمی شود که – چرا بشر روی اینها کار نمی کند حاضر نیست کار کند حاضر نیست فکر کند .

علامه مطهری(قدس سره) شهید بزرگوار، از قول یکی از شخصیت ها، از قول مهاتما گاندی که خودش محصل اروپاست از قول او نقل می کند و گفت آشنایی که من با اروپائیان دارم اینکه اینها جرأت ندارند که روی مسائل اصلی و معنوی ورود پیدا کنند در باقی مسائل تحقیقات ظریف و دقیق علمی دارند اما وارد این مسائل جرأت ندارند وارد بشوند به چه جهت؟ به جهت اینکه به دنیاشان صدمه دارد عوض این که وجدان خودشان است گفت که باقی اوقاتشان بعد از تحقیقات دنبال مسائل دنیویشان باقی شان یا دنبال مواد مخدر هستند یا دنبال شرابخوری هستند یا دنبال فحشا هستند که جهان را به سرگرمی طی کنند جرأت نمی کنند وارد مسائل اصلی بشوند؛ تعبیر جالبی است که علامه مطهری از قول مهاتما گاندی می گوید وضع اروپائیها اینطوریست .

مرحوم آیت الله مؤمن به خاطر دارید از انقلابی های پیش از انقلاب  و از شخصیت های علمی قم  و از شاگردان حضرت اما م (ره) چند سالی شده است که به رحمت خدا رفته اند آیت الله مؤمن شیخ محمد مؤمن ایشان می فرمایند که برادرم در مبارزات پیش از انقلاب به وسیله انفجاری  شهید شد خوب ما بردیم دفن کردیم شهید را ، گفت خواهر من که خواهر این شهید بزرگوار است گفت شب در خواب شهید را  دید و پیام داده که گفته انگشت من نیست فردا رفتیم دیدم که دقیقا انگشت (شهید) مانده و آوردیم ملحق کردیم(به پیکر شهید) خوب این چه کسی است که پیام می دهد انگشت من نیست اینها افسانه است؛ مرحوم آیت الله دستغیب شیرازی قدس سره خوب آن منافق در نماز جمعه این عالم وارسته الحق وارسته پاک رحمت الله را به شهادت رساند بعد بردند دفن کردند از همسایگانشان یک نفر گفت که روز اربعین هم بود گفت که من پدر شما را در خواب دیده ام که دارد می رود به وسیله من پیام داد و فرمود به اینها بگو که بخشی از اعضای بدن من در محل انفجار مانده است به من ملحق کنند وقتی رفتیم دیدیم بله لای آجرها و غیره ذلک  قسمتی مانده و آنها را جمع کردیم و در روز اربعین یک تشییع جدید دیگر هم شد یعنی دو تشییع بزرگ برای این عالم شد، خوب اینها افسانه می باشد؟

به هر حال از خودمان خیلی گلایه داریم  و بی تفاوتی و بی دردی حالا بنده از خودم اطلاع دارم مشاهده می کنید غضب قلوب (دقیقه ۷ و۵۱) دنیا هم دیگر صبح و ظهر و شب جنایات و ظلم و اینها را می شنویم دیگر در این آخر الزمان دلی نمانده همه اش آهن می باشد همه اش آجر می باشد دلی نمانده است کدام دل؟ملاحظه می کنید در همین دنیای مسخره دم از حقوق بشر می زند و ملاحظه می کنید الان وارد سال هشتم می شویم که به دلیل پول و زور و قدرت و فلان و غیرذالک و این ها حالا همه جای دنیا هر جایی که فتنه ای است که حالا فتنه های هفت هشت ده سال اخیر می باشد ملاحظه می کنید با مردم یمن چه می کنند حالا این یکی از صدها است ؛ آب را به رویشان بسته اند، نان را به رویشان بسته اند، محاصره کرده اند ، زن ها گرسنه هستند، بچه ها گرسنه هستند،خیلی عجیب است.

جالب اینجاست همه هم دم از حقوق بشر می زنند حالا داعششان چه کرد القاعده شان چه کرد سپاه صحابه چه کرد،و دیگران چه کردند این همه کودکان را کشتند آمارشان ارقامشان خیلی عجیب است، خیلی عجیب است چقدر بی تفاوت شده ایم به هر حال وارد سال جدید می شویم که با ماه مبارک رمضان همراه است ماه تزکیه است ماه تفکر است خدا کند که خود خدا در این ماه دست ما را که شهر الله است را بگیرد و از این حضیض کثیف دنیا که در آن مانده ایم ما را بیرون بکشد و الا همه سرمایه را از دست داده ایم خودمان را آماده کنیم برای عالم دیگر وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ[۸] ما در عالم ماده گیر کرده ایم سخت گیر کرده ایم  این عالم بزرخ یک جای دیگری نیست همین جاست منتهی محیط به این عالم است حالا تعبیرات ما ناقص می باشد ولی بالاخره برداشت است ببیند ما در این عالم درکمان نسبت به این عالم از مجرای حواس است می بینیم لمس می کنیم می چشیم بو می کشیم خوب بزرگان هم تمثیل آورده اند می گویند این مثل انسانی است که در یک اتاقکی باشد چند تا روزنه باشد حالا از روزنه نگاه می کند یک قطار شتری عبور می کند این لحظه باید بگذرد این شتردیگر بیاد این قطار شتر برود و رد بشود از داخل این سوراخ می بیند حالا اگر این اتاقک باز باشد  و برود بالای تپه همه جا را می بیند شما چه چیزهایی است در این عالم هست نیست هست اما به آن احاطه ندارید آنکه هست کودک‌هایی از مادر متولد می شوند ناشنواهستند به همان دلیل هم لال هستند دلیل لال بودنشان همان ناشنوایشان بودنشان است که نتوانسته اند یاد بگیرند زبان مشکلی ندارد ناشنوا هستند حالا این ناشنوا اصوات را نمی شنود اصوت هست او درک نمی کند شنیده اید که می گویند چشم فلانی کور است مثلا سفید کور هستند چیز سفید را نمی بیند یا قرمز کور است رنگ قرمز را نمی بیند خوب این منحصر به این نیست انواع و اقسام رنگ ها در این فضا است که ما نمی بینیم انواع و اقسام بوها می باشد که ما حس نمی کنیم انواع و اقسام صداها می باشد گیرنده نداریم بنابراین وقتی میمیرم از این چارچوبه مادی خارج می شویم و لذاست که در این زندگی پس از زندگی خوب از رنگ ها وبوها و لذاست کسانی هستند که می گوید چشم بزرخی آقا شیخ رجبعلی خیاط باز است خوب او از این عالم به عالم دیگر که نرفته است بلکه درکی پیدا کرده است که در آن درک حقایق آن عالم را می بیند عالم دیگری نیست همین عالم است منتهی برای او قابل درک شده است عالم برزخ همین عالم است احاطه دارد  به این ها ما مثل کرمی هستیم که داخل یک حبه گندم هستیم یا جنینی در یک رحمی هستیم عالم همین عالم است مهم آزاد شدن از این عالم است ما در بند این عالم هستیم حالا حس چشایی بویایی لامسه حس باسره و فلان و بعد از انچه که ما اسمش را مرگ می گذاریم که مرگ نیست در این عالم هستیم تا نفخه صور وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ[۹] و انسان آزاد نیست ما را به گرو می گیرند كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ [۱۰]ما در گرو عملمان هستیم ما را به گرو می گیرند پاسخ باید بدهیم .

خوب وقت شما را گرفتم هر کدام در هر ایامی بیش از همه ماه مبارک رمضان  حالی پیدا کردید بالاخره به آن عالم وصل شدید دعا بفرمائید .

وقفکم الله لما یحب و یرضی و ایانا

[۱] – غررالحکم، ص۱۳۳ و ۱۴۰

[۲] – سوره آل عمران، آیه ۱۶۹

[۳] – همان

[۴] -سوره مومنون،آیه ۱۰۰

[۵] -سوره نساء،آیه ۹۷

[۶] -همان

[۷] -سوره طور،آیه۳۵

[۸] -سوره مومنون،آیه ۱۰۰

[۹] -همان

[۱۰] -سوره مدثر،آیه ۳۸

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *