خانه / درس اخلاق / یکشنبه های علوی / متن کامل / متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق کارکنان دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی (یک شنبه های علوی) ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ / جلسه بیست و نهم

متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در درس اخلاق کارکنان دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی (یک شنبه های علوی) ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ / جلسه بیست و نهم

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در درس اخلاق کارکنان دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی (یکشنبه های علوی) ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ جهت مطالعه عموم علاقه مندان منتشر شد.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏

با سلام به امام زمان(علیه السلام) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان

عرض تسلیت ایام شهادت بی بی دو عالم صدیقه کبری فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، سالگشت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی(قدس سره الشریف) و سالگشت رحلت حضرت آیت الله محمد تقی مصباح یزدی(قدس سره)، بزرگداشت نوزدهم دی، قیام سرنوشت ساز مردم قم و فردا بیستم سالروز شهادت مرحوم محمد تقی خان امیرکبیر(ره) است.

حالا چند لحظه ای که وقت عزیز شما را می گیرم در این دو مناسبت چند جمله ای عرض می کنم، حکومت ننگین پادشاهان مخصوصا بعد از سلطه استعمار که به عنوان عامل آن ها بودند، ادعاهایی که امروز تحت لفافه ها می کنند نسبت به جلوگیری از نیروی هسته ای غیر سلاح که مراد پیشگیری از رشد و علم و صنعت مردم ماست نه خطر سلاح اتمی، آن ها هم دروغ می گویند، غرب پرست ها هم دروغ آن ها را توجیه می کنند، آنچه که هدف آن هاست این است که جامعه مسلمین عموما و خصوصا مردم ایران از هیچ چیز سرشان در نیاید و این زمینه سلطه آن ها بر مردم و سوء استفاده منافع نامشروعشان باشد، قضیه هم مربوط به امروز که نیست، از وقتی پای این ها باز شده حرفشان این بوده، آن ها یک جامعه عقب افتاده می خواهند که به هر حال همه خواسته های پلید آن ها را بپذیرد، آن ها در دوراغن نگین پهلوی، مستشاران اروپایی، آمریکایی، اسرائیلی توی این کشور یک امتیاز حقوقی به نام حق التوحش می گرفتند، ببینید لای این قضیه چه معنی می دهد، وحشی های اروپایی داخل این کشور حق التوحش می گرفتند، آن قانون کاپیتولاسیون را هم معنی اختیارات تام آن هاست، قضیه مال امروز نیست، زمینه شهادت مرحوم امیرکبیر چرا پیش آمد؟ چون تز امیرکبیر این بود که ما می توانیم و در مقابل آن ها می ایستاد، این در حالی بود که متاسفانه دستگاه شاه و شاهنشاهی و این حرف ها برای اینکه راحت باشند و استفاده های سوء بکنند و دردسری نداشته باشند این امتیازات را به بیگانه می دادند و علت شهادت امیرکبیر این بود، امیرکبیر دارالفنون را برای چه ساخت؟ گفت بچه های ما نباید بروند اروپا، وقتی می روند آنجا اروپایی ها روی بچه های ما تأثیر می گذارند، بلکه ما استاد می گیریم و در داخل که فکر و فرهنگ و دین بچه ها حفظ شود و همواره در جهت توسعه صنایع و دانش در ایران این مرد بزرگ کمر همت زده بود اما خب هم در دستگاه شاه و مادر شاه و هم به هر حال عده ای دیگر و انگلیسی ها به هر حال ایجاد مشکلاتی کردند و بعد هم شراب ها را دادند به ناصرالدین شاه مستش کردند و در حال مستی در حالی که ایجاد اختلافی که شده بود امیر کبیر به فین کاشان رفته بود، آنجا بود و تبعید بود، حکم قتلش را در حال مستی ناصرالدین شاه گرفتند و فرستادند، جرمش چه بود؟ [رمش این بود که می گفت ما می توانیم، کارش هم همین بود، حالا به عنوان نمونه که خب شما بهتر از بنده می دانید ولی خب یادآوری است دیگر، مشت نمونه خروار که این ها چه می کردند.

بله فلانی گفت که سیزدهم نوروز بود از شهر بیرون رفتیم، به هر حال سفره ای پهن داشتیم، مردم دیگر هم همینطور، مردی را دیدم که چشمهایش از دید رفته و سویی ندارد، حالا قامت خمیده ای دارد، یک حالت بسیار رقت باری، ما از این سر سفره مان مقداری هدیه دادیم به این پیرمرد، بعد او گفت که شما به من به دید فقیر نگاه می کنید؟ حق دارید ولی من سرگذشتی دارم، برای شما نقل کنم؟ گفتم بله، گفت امیرکبیر که صدراعظم بود همتش بر این بود که در جهت توسعه علم و صنعت و خودکفایی ایرانی ها را راه بندازد تا در مقابل بیگانه بایستند، گفت از جانب اصفهان به حاکم اصفهان دستور داد که بهترین صنعتگرهای اصفهان را بفرست پیش من، بنا به دستور حاکم از همه صنعتگرها دعوت کردند و در میان آن ها دو نفر شاخص بودند، یکی من بودم، یکی هم فلانی بود اما نوبت به ما دو نفر که رسید آن طرف گفت انصافا تو سرآمدی و من رقیبت نیستم، شما برو، گفت من رفتم پیش امیرکبیر به من احترام گذاشت، یک صنعت خیلی ساده ای رفت آورد، گفت شما می توانی این را بسازی؟ نگاه کردم گفتم بله این که چیزی نیست، می سازم، گفت خب برای اینکه کارگاه بسازی و تولید کنی و این ها چقدر سرمایه می خواهی، حالا به قیمت های آن زمان مثلا دویست و پنجاه تومان، گفت بسیار خب، شما برو، بلافاصله حواله داد، پول به من رسید، من هم در کنار بازار برای ایجاد کارگاه خب مقدمات ساختمان سازی را فراهم کردم و مشغول بنایی شدند، فاصله ای که شد حکم ناصرالدین شاه آمد و امیرکبیر را به شهادت رساند، نوری که عامل انگلیس بود صدراعظم شد به حاکم نامه نوشت به اینکه پول ما را پس بدهید، گفتم بالاخره پول که دست من نیست، ساختمان ساختم و مشغولم، گفت آن زمان این ها آمدند کل این زمین و ساختما ن ومغازه ها و کارگاه ها را با یک قیمت بسیار پایینی فروختند، نتیجتاً من قرض دار شدم، رسم بر این بود که اگر کسی قرضی دارد و نمی تواند ادا کند او را سر چهارراه می بردند چوب می زندند، بعد مردم که می آمدند عبور می کردند هر کدام رحمشان می آمد یکیشان مثلاً هشت پولی می انداخت، چهارپولی می انداخت که از این مثلا صد تومان صدو پنجاه تومان جمع شود، چقدر می شود؟ گفت آنقدر مرا زدند سر چهارراه، چوب زدند به سرم، چشم ها و بدنم آسیب دید تا به هر حال مردم ترحم کردند و بقیه قرض را از ما گرفتند و سرمایه ما هم کلا رفت، ما بهترین صنعتگر اصفهان شدیم اینی که می بینی، این تز اروپاست، تز آمریکاست، اینی که بهانه می کند برجام را، سلاح هسته ای را، موشکی را، این ها همه بهانه است، خودشان هم بهتر از همه می دانند، یک عده آدم های احمق هم دنبال این حرف ها هستند، راهی که آن ها بخواهند بر جهان مسلط شوند این است که جلوی پیشرفت کشورها را بگیرند، آن ها مثلا حکومتی می خواهند مثل این سلمان بن عبدالعزیزی که پادشاه عربستان است، چنین آدمی می خواهند که یک نامه هم نمی تواند بخواند، او برایشان ایده آل است، این دموکراسی که می گویند بدترین استبدادی که امکان دارد مال اروپاست، بدترین نوع استبداد بر نوع بشر که خب آمریکایی ها هم همان اروپایی ها هستند، ایالات متحده آمریکا اروپایی ها هستند، سفیدپوست ها، حالا خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که مرحوم امیرکبیر با چه غول های بیابانی و چه متاسفانه نوکرهای مطیع آن ها پنجه نرم می کرد و بالاره هم به شهادت رسید اما چه شهادتی، من اینی که عرض می کنم مستندش را دارم شاید خدمت شما باشد.

سایت حضرت آیت الله العظمی اراکی شیخ الفقهاء می فرماید که من امیرکبیر را در خواب دیدم، که در خواب دید، از نوع خواب آیت الله العظمی اراکی است، یعنی مثل وحی می ماند، گفت مرحوم امیرکبیر را در خواب دیدم، مقامی داشت که خیلی بیش از حد تصور بود، از ایشان پرسیدم که این مقام بر اساس خدماتی که کردید، بر اساس به هر حال مبارزاتی که کردید، بله مرتبط با همان ها هست اما یک رمزی دارد، رمزش چیست؟ گفت رمزش این است که رگ من را وقتی در حمام فین کاشان زدند و خون ریزی زیادی شد عطش و تشنگی بر من غلبه کرد، خیلی شدید بود، بطوریکه خودم را راضی کردم از همان جلادی که قبلا ایشان به آن جلاد در دوران صدرالاعظمی نیکی هم زیاد کرده بود اما خب بشر است دیگر، خودم را راضی کردم که به همان جلاد بگویم از همین اب ها یک لیوان به من بده، تا این اراده را کردم یک مرتبه به ذهنم رسید خب محمد تقی شما یک زخم داری، زیثر سایه هم که هستی اما حسین(علیه السلام) از صبح تا ظهر تشنه چند زخم داشت؟ زیر آفتاب هم که بود، خجالت نمی کشی؟ گفت شرمنده شدم و راضی شدم که با تشنگی بمیرم ولی با این ننگ نه که من رعایت حرمت حضرت حسین(علیه السلام) را نداشته باشم، تا اینکه جانم از بدن خلاص شد، تا وارد آن عالم شدم دیدم امام حسین(علیه السلام) کنار من است، این مقامی که می بینی که البته آن کارهایی که می کرده موجب شهادت شده، به هم مرتبط است اما این مقامی که می بینی رمزش این است، نسبت به امام حسین(علیه السلام) احترام کردم، امام حسین(علیه السلام) کنارم آمد فرمود محمد تقی این امکانات در عالم برزخ متعلق به تو است من رفتم صبح قیامت هم می آیم کنارت، این از مرحوم محمد تقی خان امیرکبیر(ره) اما قم نوزدهم دی، حالا از کجای قم بگویم؟ آن هم پیش شما که خیلی بهتر از بنده می دانید، روایاتی که در مسئله قم است، آن عنایتی که اهلبیت به قم داشتند که حتی مردم ری می گویند ما رفتیم خدمت اماما معصوم، فرمود از کجا هستید؟ گفتیم از ری، دیدیم که به مردم قم درود فرستادند، خیال کردیم که آقا تصور کردند که ما اهل قم هستیم، مجدد گفتیم ما ری هستیم، باز ایشان به مردم قم درود فرستادند، قم چه خبر است؟ در آن روایت حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) هم نسبت به این جریان نوزدهم دی کاملاً قابل تطبیق است و قیام بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، رجل من اهل قم يدعو الناس الي الْحقِّ[۱]، مردی از قم حرکت خواهد کرد که مردم را به حق دعوت می کند و اطرافیان او مانند پاره های آهن از خود مقاومت نشان می دهند، یک رمز هم امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در پایان این فرموده که آن هم شما در این چهل سال تجربه کردید، آخر روایت دارد که والعاقبة للمتقين، یعنی این هایی که همراه انقلاب هستند هر کدام تقوا را رعایت نکنند به رسوایشان می انجامد، حالا هر کس می خواهد باشد.

آن هایی که تقوا را رعایت کنند به هر حال خدا آن ها را تضمین می کند در دنیا و آخرت، وفقنا الله و ایّاکم

یک روایتی هست که شما مسلم بهتر از بنده می دانید، در دسترس هم هست، این کتاب خیلی خیلی زیبایی که حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی در آن تاریخ نوشتند واقعا کتاب کم نظیری است، منتخب الاثر، در روایات علائم آخرالزمان بیست و نه روایت است، این روایت بیستم آن است از امام صادق(علیه السلام)، در محضر امام صادق(علیه السلام) صحبت از کوفه شد، حالا کوفه هم تطبیق می کند بر شهر کوفه، هم تطبیق می کند بر منطقه کوفه که نجف هم جزء کوفه هست، خاک کوفه هست، هم به دلیل موقعیت خاصی که در گذشته داشته، در آن زمان تطبیق بر کل عراق می کند، مثل اینکه مثلاً بگویید تهران این، مثلاً واشتنگتن آن، بعد می گوید کوفه آن، حالا می گویید بغداد آن، موقعیت کوفه اینطوری بوده دیگر، بر هر سه قابل تطبیق است اما به هر حا از کوفه بحث شد با انطباق با یکی از این مصادیقی که عرض کردم، می سازد با این ها، امام صادق(علیه السلام) فرمودند ستخلو كوفه من المؤمنين[۲]، خب اگر به معنی عراق باشد یعنی حکومت دست غیر اهل ایمان می افتاد، اگر به عنوان شهر است شهر کوفه است، اگر منطقه کوفه است مراد نجف است که بخشی از آن با عنوان نجف می سازد چون نجف خاک کوفه است و مستحضرید که بدن مقدس امیرالمومنین(علیه السلام) را مثل حضرت زهرا(سلام الله علیها) مخفیانه دفن کردند، کسی خبر نداشت و چون از خوارج پرهیز می کردند که مبادا بعد فقط خواصی می دانستند، در زمان هارون الرشید این مسئله باز شد و حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) اما تا آن موقه نجف اینطور بود و از زمان امام صادق(علیه السلام) تا زمان شیخ طوسی(قدس سره) که در بغداد حوزه علمیه داشت، کتابخانه داشت و حمله کردند و کتابهایشان را سوختند و ایشان تشریف برد و حوزه علمیه نجف را پی ریزی کرد، از زمان امام صادق(علیه السلام) اگر مراد منطقه کوفه که نجف است و مرکز علم شود سال ها قبل از آن امام صادق(علیه السلام) خبر داده که اینجا(نجف) مرکز علم خواهد بود.

ويأزر عنها العلم كما تأزر الحية في جحرها[۳]، هزار و صد سال بعد از شیخ طوسی این قضیه پیش می آید که با سابقه بیش از هزار سال حوزه علمیه نجف به وسیله حزب بعث و صدام و این ها، چقدر علماء را کشتند و از بین بردند، این خانواده حضرت آیت الله العظمی حکیم را شما یک چیزی می شنوید، اصلا این خانواده خودش یک حوزه علمیه بود، هم علم حوزوی و هم علم دانشگاهی، همه را این ها قتل عام کردند، همه را، تا برسد به دیگران، به هر حال در روایت دارد که علم فروکش می کند و ظهور علم کجا خواهد بود؟ خیلی تعبیر جالبی است از نظر ادبی به ببلدة يقال لها قم[۴]، این کلمه وقتی گفته می شود از نظر ادبی که مخاطب اصلاً اسم قم را نشنیده يقال لها قم، مرکز علم در آن زمان بعد از آن جایگاه منحصر به فرد قم خواهد بود و اینجا معدن علم خواهد بود و علم و پیام اسلام از اینجا به همه جهان خواهد رفت و قم حجت بر دنیا خواهد بود که لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها[۵] و حتی این جریانات اخیر که بعد از انقلاب خواهرها هم حوزه علمیه تشکیل دادند که از قم و سراسر قم، همه جایی که به هر حال در چارچوبه انقلاب است مدارس خواهران دایر شد، در این حدیث دارد که علم گسترش پیدا می کند و زن هایی که در خانه هایشان هستند، زن های خانه نشین، زن های محجبه، زن های متدینه، این ها علم فرا می گیرند، حالا آنچه که مهم است یکی اینکه این حجت بر اهل دنیا خواهد بود، قم صدای اسلام را امروز به همه دنیا رسانده و آن این است که اسلام و استکبار با هم درگیرند، بالاخره یا این طرفی هستی یا آن طرفی هستی، امروز دو قطب است دیگر، این کار قم است که این کار را کرده به معنی خودش و اینکه این بر همه مردم دنیا حجت است و کسی نمی تواند بگوید که ما صدا را نشنیدیم، حجت یعنی این دیگر، خب حالا که شنیدید حق با چه کسی بود؟ هر که هست باید پاسخ بگوید، دیگر، این در متن روایت است ها، قائم مقام مهدی(عجل الله فرجه) خواهد بود، این ها ویژگی هایش است ها، سوم؛ فی قرب ظهور مهدی(علیه السلام)، دارد در نزدیکی های ظهور خواهد بود، خب خیلی عجیب است، بعد دارد که ثم یظهر المهدی(علیه السلام) بعد حضرت ظاهر می شود و وجود حضرت، وجود ائمه هدی(علیهما السلام) مانند جدشان پیغمبر و  همه پیغمبران فلسفه اش چیست؟ رحمت للعالمین هستند دیگر اما وجود حضرت مهدی(علیه السلام) بر عده ای نقمت و عذاب خواهد بود، در روایات دارد دیگر، عه، مگر رحمت للعالمین نیستند؟ چرا، رحمت للعالمین هستند منتهی رمزی دارد، آن رمزی که در اول حدیث ذکر شد در پایان حدیث علتش هم ذکر می شود، علتش چیست؟ علتش این است که قبل از آن حضرت به وسیله قم بر مردم اتمام حجت شده، در صدر روایت دارد که حجت بر مردم دنیا خواهد وبد این همه دهن کجی و این همه به هر حال رذالت و آدم کشی و خوب کشی و بالاخره هر جا انسان صالح و صادق بعد توجیه می کنند، علاج این چیست؟ یعنی عالماً، عامداً حالا بیرون است یا درون است، فرقی نمی کند، دارد کار آن ها را توجیه می کند، وجود آن حضرت بر عده ای نقمت و عذاب خواهد بود و فلسفه و دلیل آن این است که خداوند قومی را به عذاب گرفتار نمی کند مگر اینکه قبلا بر آن ها اتمام حجت کرده باشد و در صدر روایت دارد که قم حجت است بر مردم آخرالزمان و این در نزدیکی های ظهور است، خب آن هایی هم که از اول انقلاب می گفتند سه ماه دیگر این انقلاب از بین می رود و که از بین می رود و فلان و بالاخره این فتنه و آن عرض باشد که کودتا و توطئه، این ها همه محاصره اقتصادی و تحریم و همه چیز دیگر، گزینه ها همه آزمایش شد، در نهایت به چه نتیجه ای رسیدند؟ به این نتیجه رسیدند که نه آن ها رفتنی هستند، آنی که ماندنی است این انقلاب است، امذروز دیگر تحلیلگران خودشان هم این حرف را می گویند، خود تحلیلگران اروپایی و آمریکایی، می گویند که این تحریم ها را بردارید، این ها نه تنها فایده ای ندارد بلکه ایران را قوی تر می کند که کرده، حالا در کنار این قضایاو این تجربه های چهل ساله یک مرتبه چشم باز کردیم دیدیم خدا یک موقعیتی ایجاد کرد که این موقعیت هر گز نبوده است، مجلسی چنین، دولتی چنین، قوه قضائیه ای چنین به هر حال، مردم هم که بعد از این تجربه ها و آیه های یأس یکمرتبه امید به این مردم برگشته این مردم دیگر فولاد آبدیده شدند، این همه صبر و حوصله و سختی و فلان بالاخره این ساده نیست، این مردم را می سازد، بله آسیب هم هست، ریزش هم هست، اما این ها را کنار هم بگذارید، آن هایی هم که تصور می کردند کرونا آمد و مجالس تعطیل شد و نماز جمعه ها تعطیل شد و نماز جماعت تعطیل شد این ها روی مردم تاثیر گذاشت، نخیر، نه تنها تاثیر منفی نگذاشت، تاثیر مثبت هم گذاشت، حضور مردم را در همه جا می بینید، این ها دیگر الهامات الهی است به قلوب مردم و به هر حال خیلی التماس دعا، از خدا بخواهیم که ما را به خودمان وانگذارد و این فرصت عظیم را در جهت خدمت به اسلام، خدمت به مسلمین، خدمت به انقلاب، خدمت به زمینه ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) خدا به ما توفیق دهد قدمی برداریم، این فرصتی که خدا داده به هر حال مطابق با این چه برنامه ای داریم؟ طرح جدید شما چیست؟ بله؟ چه طرحی دارید؟ اوضاع ۱۸۰ درجه تغییر کرده ،چه طرحی دارید که این فرصت را نسوزیم، متاسفانه از خودمان خیلی کم می آوریم، حتی گاهی تشخیص نمی دهیم که چه شده؟ کار مهمی شده، کارش را دیگر ترامپ هم فهمیده، ترامپ هم فهمیده ها، اگر من نفهمم از او نفهم تر هستم، حالا چه در ایران، چه در منطقه، این جریانات را شما مشاهده می کنید؟ در کجای تاریخ، در کجای دنیا، شما این بزرگداشت سردار دلها حاج قاسم عزیز را در کشورهای مختلف، از کانادا و برزیل و روسیه و از کجا و کجا دیدید؟ تا توی انگلیس، یعنی چه؟ یعنی پادر رکاب کنید، دامن همت را بالا بزنید دور را نگاه کنید، مسائل جزعی و فرعی و متاسفانه مسائل حاشیه ای را اصل قرار می دهند و وقت و فکر مردم را می سوزند و حا آنکه امروز ما مسائل اصولی داریم، فقط به مسائل اصولی باید فکر کنیم، طرحمان چیست، برنام ما چیست؟ زمان بندی ما چیست؟ نظارت ما چیست؟ دولت در این مدت قدم های ریشه ای و زیرساختی مهمی برداشته اما تا جا به جا شدن روسا و مدیران و اینکه یکدست بخواهد عمل کند هنوز فاصله داریم ولی امیدواریم که دولتمردان ما هم به هر حال آن هایی که طور دیگری فکر می کردند تجدیدنظر کنند، آمریکا را ول کنند، اروپا را ول کنند، به خودشان خدمت کنند، اگر کسی دنیا را می خواهد باید با این انقلاب باشد، کسی آخرت را هم می خواهد باید با این انقلاب باشد، دین آینده اروپا اسلام است، این همه توطئه و جنگ و جدل و راه اندازی داعش و قتل عام مسلمان ها و به عنوان انواع و اقسام بهانه ها مسلمان کشی و اسلام هراسی این ها به درد نمی خورد، اروپا به عنوان افکار فرهنگی و سیاسی خودش رفتنی است، آنچه که باقی خواهد ماند اسلام است، خداوند شماها را حفظ کند، صلوات بفرستید.

[۱] . بحار الانوار، ج ۶۰، ص۲۱۶

[۲] . سفينة البحار ج ٢ ص ۴۴۵

[۳] . همان

[۴] . همان

[۵] . همان

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *