متن کامل بیانات امام جمعه بیرجند در دیدار با طلاب

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در دیدار با طلاب جهت مطالعه عموم علاقه مندان منتشر شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام به امام زمان و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما و همه سنگرنشینان علم و ایمان

عرض تبریک و تهنیت پیروزی فلسطین مظلوم و هسته های مقاومت علیه صهیونیست ها و مستکبرین و در جشن آن ها ما شریک هستیم

همچنین افتخار پیروزمندانه سیاسی در صحنه کشور سوریه و حضور فوق العاده مردم و جشن مردم در این پیروزی در غرب ان شاءالله که جشن سوم را شما در پیروزی سیاسی، مکتبی و فرهنگی در کشور خودتان با حضور حداکثری و انتخاب اصلح داشته باشید.

از فرمایشات حضرتعالی استفاده کردیم بسیار جالب بود، بنده هم همان ها را تصدیق و تثبیت می کنم، بالاخره تحقق هر امری متکی به دو اصل است یکی ایجاد مقتضی و وجود مقتضی و دیگر نبود مانع، اقتضا در انقلاب ما با ظرفیت اسلامیش صد در صد تمام است، مشکلات ما موانع است.

بسیاری از دولت هایی که آمدند در ظرف این چهل سال انگار آن ها دارند کار خودشان را انجام می دهند، دانشگاه گویی کارش درس خواندن است و کار خودش را انجام می دهد، حوزه هم همچنین، هر کدام از هم جدا حال آن که نباید اینگونه باشد، بالاخره فلسفه وجودی دانشگاه این است که انواع و اقسام مشکل های دولت را حل کند و شرطش این است که دولت همواره از آن ها بخواهد و آن ها ورود داشته باشند، بالاخره مشکل قابل حل است، همه آنچه که در پای تخصص های دانشگاهی است بایسد دولت به آن نقش اجرایی بدهد و آن ها را وارد کار کند و از نظرات آن ها برای حل مشکلات استفاده کند و این کار به صورت لازم صورت نگرفته و انجام نشده همانطور که خوب یک حکومت اسلامی در جای جای اجرای احکام اسلامی و قوانین اسلامی نقش حوزه این است که در تمام تخصص هایی که مربوط به حوزه هست باید حضور داشته باشد اما شاهد این بودیم که چنین چیزی اتفاق نیفتاده است در بخشی از امور هم که هست بسیار ناقص است.

حوزه باید تولید علم کند، آن علم باید به اجرا گذاشته شود، انواع و اقسام مشکلات و مسائلی که ما چه در سطح ایران و چه در سطح جهان داریم باید از این طریق حل شود.

چهل سال آزمون و خطا در عین حال تلخی می تواند میوه شیرین داشته باشد، میوه شیرین این است که از همه آنچه که ما در تجربه به هر حال آسیب دیدیم تجدید نظر کنیم، این می شود میوه شیرینش اما ورود ما به گام دوم بالاخره این بشارت را می دهد که باید شرایط تغییر کند، اسلام اجرایی می خواهیم نه تئوری و همانچه که فرمودند انقلابی شد، نهضتی شد، آن نهضت پیروز شد، بعد از ان نظام اسلامی به وجود آمد اما در پیاده کردن این نظام دولت اسلامی لازم است آن تحقق پیدا نکرده و دولت اسلامی است که می تواند یک مهد پرورشی برای جامعه اسلامی باشدمدآمد  الناس بامراهم اشبه منهم بابائهم دولت اسلامی است که می تواند جامعه اسلامی، استعدادهای انسانی را به اسلامی و بالاخره به سوی کمال هدایت کند.

آن راهی که آمدیم به جای خودش، راه معجزه آسایی بوده، دیگران چنین کاری نمی توانستند بکنند اما راهی که در پیش داریم و بعد از آن می تواند تمدن اسلامی به وجود بیاید.

در این طریق گرچه چهل سال مدتی طولانی است اما به دلیل اینکه این کشور دست امام صادق(ع) که نبوده، ما کاملا به خاطر می دهیم دیگر، کشور دست صهیونیست ها بود، کشور دست انگلیسی ها بود، کشور دست آمریکایی ها بود، از صدر تا ذیل همه در اختیار آن ها بودند، مسلم آن ها وقتی انقلابی می خواهد به وجود آید مثل حشرات و آفات نباتی تخم ریزی می کنند برای آینده و کرده اند، ان وقت ما مواجه با شرایط پیش رو می شویم می بینیم مشکل کار به خاطر دو عنصر است یکی شیطنت ها و یکی هم ساده لوحی ها و ابلهی این ها مشکل کار است، امام فرمود آمریکا شیطان بزرگ است و دیگرانی که همراه او هستند حالا انگلیس باشد، فرانسه باشد، آلمان باشد، مرتجعین منطقه باشند، کارشان شیطنت است، کارشان مکر و حیله است و به دلیل اینکه در داخل هم یک عده متاثر از آن تفکرند این بزرگترین مانع تحقق انقلاب است اما در گام دوم باید این انجام شود.

آن ها به انواع شیطنت ها هماهنگُ شما رسانه های بیگانه را نگاه کنید در هر امری ولو جزئی هماهنگ عمل می کنند و القا می کنند شیطنت شان را، جوسازی می کنند، همه اش هم تخصصی است، اتاق های فکر دارند، مسائل ریز را کارشناسی می کنند با همه وجود، خوب طبعا عده ای هم که خودسازی نکردند، فکرشان را نساختند، سیاستشان را نساختند، دیانتشان را نساختند، تحت تاثیر آن ها قرار می گیرند و این آسیبی است که همواره مانع می شود برای پیاده کردن انقلاب و هر وقت هم که به هر حال به میل آن ها نشود با طرح های مختلف می بینیم فتنه های عظیم ایجاد می کنند، کارشان اصلا همین است که حالا بعضی از فتنه ها تحقق پیدا می کند و صدها فتنه دیگر هم در نطفه خفه می شود اما آن ها هر روز فتنه دارند.

آنچه که در اینجا مهم است که البته و صد البته عامل اصلیش می تواند حوزه های علمیه باشند بصیرت افزاتیی در جامعه خودی است که همه این ها هم باید با طرح و برنامه و تخصص و زمان بندی شده باشد اما به هر حال باید جامعه خودی را کمک کرد، مشکل هم بالاخره تنها مربوط به ما نیست، در سطح جهان عمل می شود، در سطح جهان یک عده شیطان می افتند به یک عده نادان و مشکلات را ایجاد می کنند و بشر هم همینطور که می بینید در شرق و غرب گرفتار ایسن شیطنت بازی ها است.

کتاب کلیله و دمنه را ملاحظه فرمودید، یک کتاب قدیمی است از طرف های هند آوردند، ترجمه کردند به زبان فارسی، آن موقع ما در دبستان بودیم از روی آن دیکته به ما می گفتند.

یک کتاب سیاسی است، زوایای دیگر هم دارد، در قالب تمثیل، بالاخره هنرمندها حالا گاهی در شعر گاهی در نثر با زبان تمثیل صحبت می کنند، چیز قشنگی است.

یکی از کسانی که با شعر تمثیل زیاد دارد مولوی است اما فکر می کنم بالاتر از او از نظر تمثیل پروین اعتصامی(ره) است، خیلی عالی صحبت کرده، انواع و اقسام مسائل را آنقدر عالی با تمثیل بیان کرده واقعا چه زن شایسته و هنرمندی بوده و بالاخره هم به دست ایادی رضاشاه به نامردی شهید شد در سال ۱۳۲۰ شش ماه پیش از سقوط رضاشاه، حالا به هر حال، کلیله و دمنه هم تمثیل است.

حالا یک تمثیلی آورده که چطور می شود یک جامعه ای، یک مردمی، کسانی داشته باشند که آن ها گول دشمن بخورند، دشمن که دشمن است، از دشمن چه انتظاری دارید؟ چطور می شود؟ تمثیل می آورد که اینطوری می شود، می گوید، درنده ای، شیری در بیشه ای پیر شد گر برآورد گرسنه ماند.

یک روزی روباه آمد پیشش و گفت که شما چرا خودتان را علاج نمی کنید؟ چرا خودتان را تقویت نمی کنید؟ گفت که ما از کار افتادیم، گفت نه این دوا دارد، دوای آن هم ممکن است، گفت دوای آن چیست، گفت دوای آن مغز خر است، او گفت مغز خر از کجا بیاورم؟ گفت خر هست، کجا هست؟ گفت همین نزدیکی یک النگی هست، آنجا یک خری هست، گفت اونجا هست که آخر پیش ما نمی آید که گفت من او را می آورم، با زبان دیپلماسی او را می آورمُ خوب اگر از شما چنین هنری ساخته است بفرماُ می گویذد رفت پیش آن خر، حال و احوالی پرسید و لبخندی زد و گفت که شما می دانید اینجا یک همسایه محترمی هم دارید؟ هرگز از او دیدن کردید، نکردید؟ عیادت کردید مریض است؟ او که دشمن ماست، او به خون ما تشنه است، گفت شما اشتباه می کنید، این تخیل است، شما آمدید چیزی در ذهنتان به عنوان دشمن ساختید، کو دشمن؟ دشمن شما نیست، همسایه شماست، آنقدر در این دیپلماسی به سرش خواند تا جلو شد و الاغ هم پشت سرش برای عیادت شیر رفت و وارد بیشه شد شیر هم که هنوز یاد جوانی می کرد تا الاغ را دید حمله کرد به سمت او، الاغ هم که تازه نفس بود در رفت که در رفت، روباه آمد پیش شیر گفت این چه کاری بود که کردی؟ صبر می کردی که نزدیک می شد، گفت حالا که دیگر در رفت، حالا چه کار کنیم؟ گفت هیچ مشکلی نیست، من او را می آورم، عه، چطور او را می آوری؟ گفت من او را می آورم، مجدد رفت پیش الاغ گفت تعجب از شماست، شما چرا در رفتید؟ گفت خب می بینی دیگر، به من حمله کرده من در نروم؟ گفت شما اشتباه می کنید این تخیل است، او از بس دلتنگ بود و شما را ندیده بود برای معانقه و این ها عجله کرد و شما بر اساس تخیل وحشت کردید در رفتید، قصد سوئی نداشت که، عجب.

آنقدر به سرش خواند که مجدد او را همراه آورد، این مرتبه دیگر شیر تجربه کرده بود، صبر کرد تا نزدیک آمد و آمد و آمد، دست به گردنش کرد و بعد هم حلقش را گرفت و انداخت خون جاری شد و بدن شیر پر از خون شد و به روباه گفت که من می روم سر چشمه خودم را بشویم شما تا آن موقع مغزض را دربیار که دوای من است گفت چشم، او رفت جلوی چشمه خودش را تمیز کند، روباه مغز را درآورد و خوررد وقتی شیر برگشت گفت مغز چه شد گفت آهان مغزی ندارد که اول اینکه خر بود دوم این که مغز نداشت والا اگر خر نبود با الفت یعنی چه؟ اگر خر ویژه نبود، یک بار که حمله کرد پیداست مغز نداشت، هم خر بود هم مغز نداشت، اگر مغز می داشت بعد از آن که دشمنی تو را مجسم دید چطور دوباره آمد؟ ببین این تمثیل چه تمثیل جالبی است.

او شیطنت ها که همواره القا می شودمخصوصا امروز با این فضای مجازی که این فضای مجازی هم که دست دشمن است، عجیب است ها

در کدام کشور فضای مجازی را به دشمن می دهند، خوب دقت کنید، همان کشورهایی که فاسد هستند این کار را نمی کنند، فضای مجازی هم که دست دشمن است، هر چه بخواهد القا می کند اینجاست که بهترین خدمت به خودی بصیرت است که به او بدهیم.

این ها که مسائل پیچیده ای نیست از سویی اگر در کشور مدیریت ضعیف است راه حلش چیست؟ حالا یک وقت دوران ناصرالدین شاه بود پنجاه سال می خواهد باشد الا و لابد باید تحمل می کردیم، انقلاب آمده، انقلاب که آمده هر چهار سال به مردم اختیار داده که برای خودشان خدمتگذار انتخاب کنند، بحث شاهنشاهی نیست که، پادشاهی نیست که، بحث خدمتگزار است.

در سیستم جمهوری اسلامی دولت یعنی خدمتگزار، این خدمتگزار را خود مردم باید تعیین کنند، چه نعمتی بالاتر از این که انقلاب برای ما آورده و آن این است که اگر خدمتگزار به میل شما نیست بعد از چهار سال عوضش کنید، این کجاش دلسردی دارد؟ این که تمامش دلگرمی است، این که تمامش امید است، این که تمامش اختیار است، حالا دشمن القا می کند ببین مدیریت بد است، ببین پول ها را خوردند، بردند، همان هایی که این کار را کردند به زبان دیگر باز به مردم القا می کنند، خب کرده اند، راهش چیست؟ راهش این است که رای ندهیم؟ یعنی بگذاریم به خودشان بله؟ خوب این که هیچ وقت عوض نمی شود دیگر

اختیارات خودمان را، ناموس خودمان را، کشور خودمان را بدهیم دست دشمن تا دشمن مجدد برای ما یک دیگری بتراشد، کدام عاقل اینچنین فکر می کند؟ این مسئله پیچیده ایست؟ این مسئله که روشن است، مسئله ای به این روشنی، خدمتگزاران شما خوب نبودند؟ خوب انقلاب آمده به شما اختیارات داده اما شما احساس مسئولیت کنید، انقلاب خوب، انتخاب خوب

شما می بینید هزینه حالا اعداد ناشمار از جمله تحمیل جنگ هشت ساله این هزینه اش از کجا به گردن مردم آمد؟ از انتخاب خود مردم، اگر یک آدم انقلابی را انتخاب می کردند عوض بنی صدر، مگر او اجازه می داد که صدام یک قدم بیاید جلو، حالا این آمده خودش با آن ها واببسته، مردم تعیینش کردند، آن وقت می گوید بگذارید دشمن بیاید، ما می خواهیم مثل اشکانی ها او را به صورت نعل اسبی احاطه کنیم، ببین، حرف های مسخره، خودش در را به روی دشمن باز کرده، که؟ همان کسی که مردم او را انتخاب کردند، خب درستش را انتخاب می کردند بنابراین این چه نعمتی است که خدا به ما داده است؟ و بعد دشمن آیه یأس هم می خواند، این تمامش امید است، یأسش کجا بود؟ از سوی دیگر که می گوید رأی ندهید؟ رسانه های بیگانه را نگاه کنید، همان هایی که ما را می کشند، همان هایی که ما را ترور می کنند، همان هایی که ما را محاصره اقتصادی می کنند، همان هایی که محاصره دارویی می کنند، همان هایی که یک لحظه نمی خواهند اصلا ما باشیم، همان هایی که سردار سلیمانی ها را ترور می کنند و و و و  … الی ماشاء الله، هر چه حساب کنی بدخواهی، همین ها همه موافق، همه با هم، هماهنگ می گویند رأی ندهید؟ چه کسی می گوید رأی ندهید؟ خیلی عجیب است ها، دشمن می گوید رأی ندهید، این واقعا خیلی کار مشکلی است که ما این قیافه دشمن را برای مردممان باز کنیم، بابا او می گوید رأی ندهید یعنی چه؟ یعنی شما رأی ندهید تا ما بتوانیم بر شما مسلط باشیم، معنیش این است دیگر، غیر از این است؟ زمینه بسیار مساعد است، امیدها الحمدلله بسیار زمینه دار است، در آستانه گام دوم و آنچه که در ایران و در منطقه و در جهان دارد صورت می گیرد.

شما الحمدلله از قوه قضائیه ای که آمد و آن همه مفاسد را مهار کرد و نتیجتاً آن همه ولنگاری ها و تعطیلی کارخانه ها و بیکاری و همه این ها را رو به راه کرد، از انتخاب خوبی که در سال گذشته داشتند نسبت به مجلس، الحمدلله مجلسی آماده به خدمت، حالا اگر، ان شاء الله که اینطور خواهد شد حضور حداکثری و انتخاب اصلح با مشورت، با قرائن، با شواهد، با سوابق، اصلا همه چیز آماده شده است فقط ما منتظر آن هستیم که بعد از ۲۸ خرداد یکی اینکه این دشمنان غربی که هر روز القاء و شیطنت می کنند مأیوس شوند دیگر اینکه مردم ما با حُسن انتخابشان بعد از جریان فلسطین و بعد از جریان سوریه بزرگترین جشن جهانی را بگیرند که شما تنها نیستید، امروز ملت های مختلف حتی در کشورهای غربی با شما هستند، شما ملاحظه می کنید که در مسئله فلسطین درست هم پای فلسطینی ها، هم پای مردم غزه و اینکه ممنوع بود، کتک می زدند، زندان می کردند، اذیت می کردند، منع کردند اما در فرانسه، در آلمان، در انگلیس، در آمریکا مردم حضور داشتند و به عنوان پشتیبانی از فلسطین امروز حالت بین المللی پیدا کرده همچنان که بعد از پیروزی فلسطین هم همه این ها با جشن فلسطین همراه بودند، آن تازه فلسطینش است ها، فلسطین ضعیف ترین حلقه قدرت مقاومت است، یعنی اندازه یک شهر است، خدا خیرشان بدهد، چه مقاومتی از خود نشان دادند، این در حالیست که لبنان گفت هر لحظه ای که فلسطین بگوید دست ما روی ماشه است، نگفت، چرا؟ گفت از عهده ام ساخته است تا برسد به فلسطین، تا برسد به لبنان، تا برسد به سوریه، تا برسد به کل منطقه، کشورهای مختلف، یمن، عراق و … و تا برسد به آن هایی که امروز در سراسر دنیا بالاخره انگیزه حق طلبی دارند، انگیزه اسلام طلبی دارند، انگیزه عدالت طلبی دارند و دارند فدا می شوند، جان می دهند، شوخی که نیست، این ها همه با شما هستند، حالا چهارتا ورشکسته سیاسی که به هر حال مزدور هستند می گویند رأی نده، که رأی ندهد؟ برای چه رأی ندهند؟ به چه دلیل؟ چون انگلیس می گوید؟ چون آمریکا و فرانسه می گوید؟ همین هایی که خون مردم مسلمان را در هر جایی می ریزند؟ واقعاً اگر کسی، واقعا اگر کسی تحت تاثیر آن ها قرار بگیرد تمثیلش همین تمثیل کلیله و دمنه است که نسبت به دشمن این همه انفعال نشان می دهد اما اسلام پیروز است، انقلاب پیروز است، حوزه های علمیه ستون فقرات انقلاب و اسلام هستند و پیروز هستند، منتهی وظیفه خود را باید انجام دهند، روشنگری را باید انجام دهند و حوزه های علمیه را برای نجات نوع بشر از این استبدادهای خشن غرب، از این مفاسد مکتب های وحشی غربی حوزه باید به هر حال تمام قد بایستد که می ایستد الحمدلله، خداوند سایه شما را بر سر اسلام و مسلمین در آخرالزمان حفظ کند، بنده هم دعاگوی همه شما هستم، از دستم کاری ساخته نیست، ان شاءالله که موفق باشید، صلوات بفرستید