جدیدترین شعر بصیرتی علی اکبر حسامی بمناسبت دهه اول محرم الحرام

علی اکبر حسامی، از شاعران آیینی و توانمند خراسان جنوبی، بمناسبت آغاز ماه محرم و ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان و همچنین هفته امر به معروف و نهی از منکر شعری را با عنوان «ارزش هنر» سروده است.

به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، علی اکبر حسامی متولد ۱۳۳۳ در شهر خوسف از توابع استان خراسان جنوبی و ساکن شهر بیرجند است. وی تحصیلات ابتدایی را تا کلاس دهم دبیرستان در خوسف و دوران متوسطه را در شهر بیرجند گذرانده و سپس در تربیت معلم مشهد ادامه تحصیل داده و پس از اخذ فوق دیپلم شغل معلمی را انتخاب کرده است. وی همزمان با کار تا مقطع لیسانس ادامه تحصیل داده و هم اکنون نیز بازنشست شده و در انجمن های ادبی بیرجند, حوزه هنری و کانون هنر مندان فعالیت دارد .

سرودن شعر را از دوران تحصیل در تربیت معلم اغاز کرده است. سبک اشعارش سنتی و موضوع آنها بیشتر آیینی، پایداری، عارفانه و اجتماعی می باشد.

در بیشتر قالب های شعری از جمله: غزل، قصیده، مثنوی، مسمط، ترکیب بند و… شعر سروده است.

نمونه ای از اشعار ایشان که بمناسبت آغاز ماه محرم و ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان و همچنین هفته امر به معروف و نهی از منکر شعری را با عنوان «ارزش هنر» سروده است به شرح ذیل است؛

هنر شده فقط وصف خال و روی نگار  دلم‌گرفته و تلخ است بر من این افکار

تظاهر است و فریبنده زینت بازار        دکال بی هنران هر زمان چو جلوه گر است

به آب رفته ی مغرب کسی نشد هوشیار           ز راهِ رنگ و ریا این جهان نشد آباد

گمان مبر که شود کور چشم استکبار    به هرزه رفتنِ ساعات عمرو بی عاری

که «نون والقلم» آمد نشانه ابرار         قلم سلاحِ برومندِ صاحبِ هنر است

که سروری کند این سر بر این تن تب دار        شرافت و هنر و علم و معرفت باید

قصیده ای است مطّول میان این اشعار           پیام سینه من دفتریست بی پایان

تمام حاصل آن است تلخ و بی مقدار   اگر مرکب تقوا نشدن نشان قلم

نه هر سبک سرِ غافل شود قلم بردار     نه هر که روی به هزل آورد هنرمند است

نه هر خسی شود آخر چو میثم تمار     نه هر گلی که بروید گلاب قمصر شد

نموده است پدیدار بوذر و عمار          سِداد و همت و مردانگی و علم وهنر

به عشق جان نبی گشت حیدر کرّار      علی(ع) اگرچه علی(ع)بود از ازل اما

به برکت هنر شاهدان مردم دار          چهل بهارِ سرافرازِ انقلاب بود

زبان نیش تو گردیده عقرب جراّر        تو ای منافق دون خانه ات خراب شود

جز این عذاب شود صاحبش به روز قرار          هنر برای خدا ارزش جهان دارد

شما که اهل هنر گشته‌اید و شکرگذار  خوشا به حال شما عاشقان روح خدا

شده است ملت ما سربلند و سردمدار  به همتِ همۀ اهل علم و عشق و هنر

خدا کند که بیاید ز راه، آن سردار     کنون که چشم زمین بر افق نظاره گر است

طبق طبق گل عشق آورد در این گلزار            غبارچهره بشوید، حجاب بردارد

اگرچه شعر “حسامی” نگشت لایق یار           نشد مقدم آن گل غزل برافشانیم