نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند| سید علیرضا عبادی
به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند، متن کامل بیانات حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید علیرضا عبادی در نشست ائمه جمعه خراسان جنوبی جهت بهره برداری عموم و علاقه مندان منتشر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله والصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله ال الله و لعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله
با سلام به امام زمان(عج) و با درود به روان مقدس رهبر فقید انقلاب و سلام و درود به رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران، رهبر مسلمین جهان و سلام مجدد به محضر شما عزیزان و همه ی سنگرنشینان علم و ایمان.
تبریک ایام یوم الله نه دی که بسیار باشکوه چه از نظر کمیت و کیفیت بهتر از سال های قبل و به کوری چشم منافقین انجام شد که جای تبریک مجدد دارد، میلاد مقدس حضرت عقیله بنی هاشم فرزند علی(ع) و زهرای مرضیه(س) را تبریک عرض می کنم و به همین مناسبت روز پرستار را، انشاءالله که به همه ی خدمت گزاران مبارک باشد.
خیلی خوش آمدید چند دقیقه ای مصدع وقت شما می شوم انشاءالله آنچه که شما خود بهتر از بنده می دانید بازگو می کنم.
به همان دلیلی که دنیا در گذشته ها منطقه های کوچکی تقسیم می شد که علما، منبری ها در هر منطقه ای مشغول خدمت بودند که خداوند بر درجاتشان بیفزاید، هر منطقه ساز و کار خودش را داشت، طبعا متناسب با آن مخاطبین، آنها هم انجام وظیفه می کردند، چند سال قبل بود که با فراگیر شدن امکانات الکترونیکی امروز، گفتند دنیا به صورت یک دهکده درآمده و آنچه که الان ما با آن مواجه هستیم این است که دنیا به صورت یک کف دست درآمده است، همش یکی است، مشکلات هم در سطح جهان از یک منشأ است و راه حل ها هم در یک منشأ است، این به آن معنی است که امروز خدمت گزاران به دین و فرهنگ و اخلاق و نجات بشر در شرایط امروز باید جهانی صحبت کنند، وقتی می گوییم جهانی، خانه ی خودمان را هم شامل می شود و لازمه ی این کار آن است که به صورت تحقیقی مشکلات جامعه ی بشر شناسایی شود.
عوامل فساد کارشناسی شود، راه های حل معضلات و نجات انسان کارشناسی شود و آنگاه مستندسازی شود و آنگاه در هیات های اندیشه ورز شیوه ی برخورد چه در عمل، چه در اخلاق، چه در سیاست، چه در اقتصاد و چه در انواع مسائل اجتماعی که موثر است شناخته شود، آنگاه می خواهد در فضای مجازی باشد، می خواهد در فضای حقیقی باشد، می خواهد در رسانه عمومی باشد می خواهد چهره به چهره باشد، می خواهد در رسانه ی مکتوب باشد، عالمانه، آگاهانه و علمی با موضوع برخورد شود و اینگونه نباشد که این یک حرفی می زند و دیگری حرفی دیگری می زند که احیانا متناقض است، هر دو هم به قصد قربت و با نیت خوب با بیان خیلی خوب، آخر هر دو هم طیب الله انفاسکم بدرقه می کند، اما چقدر تاثیرگذار می تواند باشد.
بزرگان و مسئولین که اخیرا طرح های جدیدی را ارائه می دهند بسیار به جاست، اگرچه دیر هنگام است اما به جاست، موضوعات نیز مخصوصا آنچه که جنبه ی دینی دارد که شما متصدی آن هستید، مسائل تبلیغاتی است اما شیوه ی کار باید از نوع فقاهت باشد، یعنی در سیستمی قرار بگیرد که طرح موضوع گردد، دلایل موضوع آورده شود، اشکالات بر هر زاویه اش بیان شود، و راه حل آن نیز ارائه گردد، مستحضرید خیلی پیش از آنکه ما به فکر این حرف ها بیفتیم، اگر نگوییم از صد ها سال حداقل از صد سال قبل دشمنان ما این کار را کرده اند و طرح ها را ۱۰ ساله ۲۰ ساله ۳۰ ساله و ۵۰ ساله ریخته اند و به صورت هدفمند کارشان را تعقیب می کنند؛ البته اگر ما یک روزی از نظر توان تبلیغات، امروز اینطور نیست، توان تبلیغات آن ها صدها برابر ما است و به همین دلیل آنها نه تنها از کاه کوهی می سازند و از کوهی کاه می سازند خیر، بلکه از هیچ چیز، چیزی می سازنند و هنرشان این است.، در قالب های مختلف برای مردم باور می سازند، برای مردم دین می سازنند و حرف هایی که خودشان اصلا قبول ندارند به باور ملت ها و خورد مردم می دهند و خیلی توانشان بالا است و مقام معظم رهبری نیز روزی اشاره فرمودند، توان آنها با ما قابل قیاس نیست اما طبیعت حق اینگونه است که اگر بتواند پرده های نفاق را کنار بزند در کوتاه ترین زمان باطل را نابود می کند.
آنها از نظر شیوه های تبلیغاتی و توان تبلیغاتی قوی هستند و ما در اصل محتوی قوی هستیم لذا ما خیلی امیدواریم، اما در حال حاضر مشاهده می کنید که آنها در طرح هایشان که در گذشته تاریخ هم آنها تجربه دارند، یعنی از ۷۰۰ سال پیش از آنی که آنها آن طرح ها را بر سر مردم آندلس درآورند و بعد قتل عامشان کردند و برای همیشه نابودشان کردند و بیش از ۶۰۰ سال صدای اذان در آنجا قطع بود، لذا از اوایلی که پای استعمار باز شده طرح هایشان مشابه است، یعنی ۷۰۰ سال آندلس را در نظر بگیرید با صد سال قبلی که حالا از ۲۰۰ سال قبل که آمدند، یا از ۱۰۰ سال قبلی که در کشور ما یا در منطقه، در هند و … به قدرت رسیدند و عوامل کارشان را، شیوه ی کارشان اینگونه بوده که همواره جایگزین کردن یک سری مسائل سرگرم کننده به جای حقایق، دست بردن در مسائل فرهنگی، اقتصادی در صحنه های سیاسی، در فاسد کردن امور اجتماعی بوده است، هر کجا که قدم نهاده اند اینها در آن تاریخ ها که مردم ما سالم بودند آثار وجودشان این بود که مردم ما را معتاد کنند دیگر فرقی نمی کرد چون جنگ جنگ اراده ها است.
آنها در روز در پیش چشم جوانان ما سیگار می کشیدند و شب سیگارها را در کوچه ها می ریختند، ببینید چقدر حساب شده، خب نوجوان دیروز دیده آقایی در جلوی او سیگار می کشد یاد میگیرد و شب می بیند در جلو منزلش سیگار ریخته است، خب برمی داشت و روشن می کرد، آنها تریاک را به صورت رایگان به مردم می دادند و رسم کشیدنش را هم به مردم یاد می دادند، سوخته های تریاک را گران قیمت می خریدند که اگر یک کارگر به پشت کار می رفت و از صبح تا شب زحمت می کشید، وقتی برمی گشت می دید درآمدش کمتر از آن فردی است که از صبح نشسته و تریاک کشیده است، ببینید چقدر حساب شده.
آن ها برای دزد کردن مردم، مردم ما آنقدر امین بودند، ظرف های گران قیمت مس را در جوی آب روستا می ریختند در کنار شهر، تا خیس شود و صبح می آمدند می شستند، کسی نبود که ببرد، در امام زاده ها انواع و اقسام چیزهای گرانبها بود کسی نمی برد، در مساجد و… اصلا دزدی نبود، آنها برای دزد کردن مردم طرح داشتند، همانطوری که برای تریاکی کردن مردم طرح داشتند، برای سیگاری کردن مردم طرح داشتند و با یک تیر دو نشانه یا چند نشانه را می زدند.
پیرمردهایی که من به خاطر می آورم، آن ها این صحنه ها را می دیدند و برای ما نقل می کردند و می گفتند که انگلیسی ها آمده بودند تنه های درخت(الوار)، آن موقع پول کم بود، خیلی هم ارزشمند بود، بحث یک ریال نبود، با ده شاهی و… که گران می خریدند مردم هریس می شدند، این ها با یک طرحی درخت های مثمر را از دست مردم گرفتند، مردم درخت های کهن را می بریدند، الوار می کردند، آن ها فقط همین بود که می خریدند، یعنی چکار کردند، یعنی نامرئی آن منشأهای اقتصادی مردم را آسیب زدند، ببینید چقدر حساب شده، برای ما نقل می کردند که در میدان ۱۰۰ یا ۲۰۰ الوار درخت افتاده بود، آن مرد انگلیسی با چند فرد ایرانی که او را حمایت می کردند می آمد پای خود را بر روی الوار می گذاشت، می گفت این مال چه کسی است؟ صاحبش می گفت مال من، بدون مقدمه هر چه می گفت به وی می داد، دو معامله ی دیگر می کرد و دوباره بر می گشت پای خود را روی همان الوار اولی می گذاشت و می گفت که این مال چه کسی است، مردم روستایی متوجه نبودند، وقتی طمع آمد او را متزلزل می کند، توجیه می کند، می گوید اینکه مسلمان نیست و آدم نفهمی است و خود را توجیه می کرد و نمی فهمید که او چه کاری انجام می دهد و سرش کلاه می گذارد، می گفت این مال چه کسی است، می گفت مال من و بدون مقدمه به او پول می داد، بعد از دو معامله ی دیگر می گفت که همان الوار قبلی مال چ کسی است، برای ما نقل می کردند که مرد انگلیسی یک کنده را از فردی ۱۲ بار خرید، ببینید تبلیغات چقدر حساب شده است، یعنی چه؟ یعنی از درون فاسد بشوند.
شنیدید که در افسانه ها نقل می کنند که فلانی آمد بر شهری حمله کرد دید نتوانست وارد شود، مردم مقاومت کردند، گفت علت این مقاومت چیست؟ حلال خوری، انسانی که حلال می خورد همه ی کارهایش حساب شده است، گفت چه کاری انجام دهیم؟ گفتند اینها را حرام خور کنیم، گفتند چطور؟ گفت فردا هر خانواده ای یک دانه تخم مرغ بیاورد، مردم آوردند و همه را روی هم گذاشتند، روز بعد گفت که هر فردی بیاید تخم مرغ خودش را ببرد، تخم مرغ که نشانی نداشت، هر کسی آمد و یک تخم مرغ را برد، گفت از فردا بر این ها پیروز می شویم و شدند.
همان طرح ها در کشورما به عنوان پایگاه مقاومت علیه استعمار عمل می شود، یعنی از اینی که کسی را معتاد کنند، به دود معتاد کنند، به تریاک معتاد کنند، به شیشه معتاد کنند، به چیزهای دیگر معتاد کنند، به موسیقی معتاد کنند، به شراب معتاد کنند، به سگ بازی معتاد کنند، قوی عمل می شود، چرا؟ چون بحث اینجاست که اراده ها را بشکنند، این کار را می کنند، بهترین راه برای دزد کردن مردم ما چیست؟ این است که اختلاف طبقاتی بیندازند، ببینید چقدر موفق کار کرده اند، به عده ای آنقدر پول می دهند که اصلا نمی دانند این پول ها را چه کار کنند، به صورت مستقیم، به صورت رانت، به صورت وام، به صورت حقوق های نجومی که اصلا استحقاقش را ندارد، به صورت اختلاس های آن چنانی زمینه را آماده می کنند تا او کاملا دزدی کند، از آن طرف یک عده را در شرایطی نگه می دارند که به نان شبش محتاج باشد، لازمه ی این کار چیست؟ همین کارهایی که می بینید، شما خیال می کنید که اتفاق است؟ یا پروژه است؟ خوش بینی این است که یک اتفاق افتاده اما اهل دقت می گویند که در جریانات سیاسی اصلا اتفاق وجود ندارد، اینها برنامه و پروژه است، با یک تیر صد نشانه نه ده نشانه می زنند تا مردم به اسلام و دین و روحانیت و انقلاب بدبین کنند، مردم را دزد کنند، مدام در رسانه ها می گویند که فلانی دزدید و اختلاس کرد و حقوق نجومی گرفت و.. بعد می بینید که هیچکارش نمی کنند، معنی اش چیست؟ وارد بر فروشگاهی می شود برای بازدید تا کنترل کند، اما می بیند که به جای جنس، در پلاستیک باد به مردم می فروشند، این در حالی است که کدام کارخانه دست به چنین اقدامی می زند اما چرا جدی نمی گیرند؟ این ها طرح است برای اینکه مردم را دزد کنند، وقتی مردم را دزد و بی غیرت و بی ناموس و معتاد کردند، آن زمان به سراغشان خواهند آمد.
وقتی جامعه ای دزد و غیر مطمئن شد راههای جهانی اقتصاد بر روی آن جامعه بسته می شود زیرا ملت های دیگر نیز به او اعتماد نمی کنند و وقتی خیانت صورت گرفت قراردادشان را با کشور دیگری می بندند، تمام کارها به وسیله ی خود ما انجام می شود، بعد می بینیم برای یک حادثه ای با توطئه های قبلی کاملا پیوند می زنند و می گویند چنین شد، این ها اتفاق است؟ این ها پروژه است ! اتفاق نیست.
الحمدالله اخیرا در مدت کوتاهی که آیت الله رئیسی تشریف آوردند و مسائل را جدی گرفتند، ملاحظه می کنید به نسبت آنچه که عمل شده تأثیرش را نیز گذاشته و مایه ی امید گشته است اما این یک گوشه اش هست، مجلس چه کار کرد؟ مجلس بی خاصیت، مجلسی که به جای اینکه وکیل المله باشد وکیل الدوله است و به دنبال اهداف خودش است، دولت چکار کرد؟ دولت نمی تواند در تحلیل های خود بفهمد که این طرح ها، طرح های دشمن است و خودش در میدان دشمن بازی نکند؟ در اولین قدم می توان جلوی تمامی این موارد و مشکلات را گرفت، چرا نشود، آن زمانی خواهد بود که بفهمند جدی است نه بازی.
خداوند رحمت کند مرحوم آقای خلخالی را، آقای خلخالی زوایای مختلفی دارند و من در این زاویه عرض می کنم، در این زاویه ی مسئله جدی بودنش در اجرای احکام، قضاوت درست کردن و به موقع انجام دادن، مردانه کار کرد، او از دیگران بیشتر اعدام نکرد، آمارش را درآورید، اما همان طور که در روایات دارد “حدی که به موقع انجام شود برکتش از چهل شب باران و روز و آفتاب بیشتر است” او این کار را می کرد، یعنی چنان به موقع عمل می کرد و شیوه ی کار او به گونه ای بود که در همین بیرجند می گفتند، مردی که معتاد بود آقای خلخالی را در خواب دید و صبح تریاک را ترک کرد، جدی باشد این است، اما وقتی امور به بازی گرفته می شود از راه های مختلف می شود نفوذ کرد، از راه های مختلف می شود رانت گرفت، از راه های مختلف می شود پارتی گرفت، جزء آن حزب باشد با وی کاری ندارند و… انقلاب به این زیبایی این معجزه ای که می تواند نوع بشر را در جهان نجات دهد، و بشر را از این وحشی گری ها نجات دهد، بعد ببینید که از آن چه ساخته اند، این سیستم تبلیغاتی است، بله زوایای دیگری دارد و آنها از همه چیز استفاده می کنند اما نقطه ی اصلی اش تبلیغاتی است، نه این حتی ساختن داعش و حمله آن به کشورهای اسلامی با آن همه قتل و خرابی شهرها و کشورها و… هر فردی که ابتدا نگاه کند می گوید که این یک مسئله ی نظامی است نخیر آن یک مسئله ی تبلیغاتی و فرهنگی است، بله از زاویه ی نظامی آن هم استفاده می کنند اما آن هدف اصلی این است که وقتی انقلاب اسلامی شکل گرفته و در دنیا به عنوان عدالت خواهی جاذبه پیدا کرده برای مردم دنیا یک اسلامی را معرفی کنند که هر کس نام اسلام را می شنود از آن بترسد، این نقطه ی تبلیغاتی است، اصل این است و شما در مقابل این افراد قرار دارید، یعنی آن ها در اصل مسئله ی تبلیغات سنگ چند برابر گذاشته اند نه سنگ تمام، به خاطر اینکه حق غالب است ما خیلی امیدواریم اما شرطش این است که این حداقل ها سازماندهی شود، کارشناسی شده باشد بلاغت داشته باشد، هماهنگ باشد، اولویت سنجی شود، کارشناسی شود، و اگر اینها انجام شود همانطوری که با همه ی این ضعف های تبلیغاتی که داریم و در خیلی جاها اصلا بلد نیستیم و در خیلی جاها اصلا نقطه ی ضعف تبلیغات خود من هستم، اما در عین حال می بینیم با آن درصدی که بر اساس واقعیات اسلام و بر اساس واقعیات انقلاب عمل می شود می بینید که سنگر به سنگر دشمن شکست خورده است.
اینکه آمریکا علانیه اظهار تاسف می کند که ۷ تریلیون در غرب آسیا مصرف کردیم و الان باید بار کنیم و برویم، شوخی است؟ آنها که برنامه ندارند که بروند، در طرح آنها کل کره ی زمین را به عنوان پایان تاریخ و بعد هم استبداد مطلقی که هیچ کس نتواند در آن تاثیر بگذارد، چون برای آنها هیچ جنایتی حد یقف ندارد، طرح آن ها این است که نروند و بمانند و اولویت هم برای کوبیدن کشورهای اسلامی است به دلیل اینکه اسلام حرف دارد و دیگران حرفی برای گفتن ندارند، به آن ها کاری هم ندارند، حالا گاو پرست است، بت پرست است، در ژاپن مردم بت پرستی می کنند و در هند با آن عظمت مردم گاو پرستند، و جاهایی دیگر، دیگران را می پرستند، به آنها کاری ندارند، با اسلام کار دارند.
اما شکست خورده هستند، آنها در مقابل یک فلسطین که سازمان ملل چند روز قبل گفت که در غزه دیگر جای سکونت نیست یعنی تمامش تخریب شده است، اما آنها با همه یال و کوپالشان از همین ها شکست می خورند، از یمن چیزی نگذاشتند اما پیروز میدان یمن است، آنها برای آقای بشار اسد روزشماری می کردند و دیگر چیزی نمانده بود از سوریه، دمشق مانده بود و لذا طرح بعدی انتقال پایتخت به یک نقطه ی دیگر بود اما چه شد؟ لبنان همینطور، عراق همینطور، همین الان که ما صحبت می کنیم بعد از این جنایت اخیری که وحشی آمریکا انجام داد و حشدالشعبی و بسیجیان را به شهادت رساند، ببینید بازتاب آن در جهان به چه شکل است، بالاخره آمریکا باید بار کند و برود، ما با همین امکانات دشمن را فراری می دهیم یعنی قدرت پایه ی ما اینگونه است اما مجهز به ابزار لازم تبلیغات، یا در صحنه های اقتصادی یا در صحنه های مسائل اجتماعی، یعنی آنچه که مربوط به کار ما است ضعف داریم، اینجاست که با تدبیری که دارید، اشرافی که دارید، تجربه هایی که دارید، رهنمودهایی که اخیرا از بالا می شود، و خراسان جنوبی هم الحمدالله زمینه ی آماده ای دارد، هم مردم خوبی دارد، هم جمعیت مناسبی است در اجرای طرح ها، بالاخره از ائمه محترم جمعه و جماعات تا برسد به سازمان هایی که می توانند به نحوی هماهنگ شوند در تبلیغات، سازمان اوقاف باشد، سازمان تبلیغات باشد، به این پیشنهادی که شده همه ی ما باید لبیک بگوییم و امیدواریم که ثمرات خیلی خوبی داشته باشد.
خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید و شما را برای جامعه ما حفظ کند و سایه شما مستدام باشد، صلوات بفرستید.