فیلم/ سروده شاعر بیرجندی در وصف حضرت زینب(س)

گرامیداشت یاد و خاطره اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی شهید مرتضی بصیری پور و نشست ادبی آخرین سفر با حضور نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بیرجند و جمعی از شعرا و ادیبان خراسان جنوبی شامگاه (۲۲ فروردین۹۷) با موضوع مدافعان حرم و با حضور مادر شهید رضا اسماعیلی از مدافعان حرم لشکر فاطمیون برگزار شد.خانم آسیه کاووسی از شاعران استان در این دیدار اشعاری را قرائت نمود.پایگاه اطلاع رسانی نماینده ولی فقیه در خراسان جنوبی و امام جمعه بیرجند گزارش این نشست را در ایام ماه مبارک رمضان منتشر می‌کند.

متن اشعار:
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جدایی ها شکایت میکند
رازها میگوید از،عمق نفس
که حسین (ع)تنها نبود و پرهوس
یار او یار رسول اکرم(ص) است
کار او اعلای دین و اکبر است
او صدای نفس را خاموش کرد
غافلان را با عمل باهوش کرد
چشم عالم را به سوی حق گشود
همچو او نام آوری دیگر نبود
خالقش او را چه زيبا آفرید
همچو احمد نیک سیما آفرید
سیرتش زیباتر از سیمای اوست
این دلیل قدرت بالای اوست
که نترسيد از یزید و لشکرش
در ره حق کرد بی سر پیکرش
پیکرش بی سر شد و اما نام او
صد هزاران سر شد از پیکار او
چشم او خورشید عالم تاب شد
اشک هايش آبروی آب شد
بشنو از نی چون حکایت میکند
از دلیری ها روایت میکند
از شجاعت های فرزند رسول(ص)
نزد حق شد این شجاعتها قبول
یار مظلومان است و او مظلوم نیست
چون که او از لطف حق محروم نیست
وحی آمد بر نبی دین را نوشت
اوست سردار جوانان بهشت
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جدایی ها روایت میکند
از جدایی تن مسلم ز سر

از تن بی همدم و بی همسفر
از غم مسلم به هنگام خطر
ای خدا کن تو حسین(ع) را با خبر
تا نبارد اشک از چشم زمان
تا نماند سرور من بی امان
بشنو از نی چون حکایت میکند
از وفاداری روایت میکند
از وفای عهد سردار شهید
لاله ای پر خون تر از او کس ندید
هم دلش خون هم تنش گلگون شده
آسمان از،غصه اش مجنون شده
لیک این را جان او بهتر شنید
در ره این کوفه سخنها را ندید
ای تو ریحانه،و فرزند رسول بگذر
از این نامه های بی اصول
نامه ها از سوی بد عهدان بود
عهدشان بی عهدی وجدان بود
گفت پیمان من از سوی خداست
راه من از راه نااهلان جداست
خواب های سرخ من این را گواست
شاهرگ در گردنم راه خداست
بشنو ازنی چون حکایت میکند
از عقيلي ها روایت میکند
از دل آشفته دلدادگان

از نگاه روشن آزادگان
تا که همچون مسلم بی سر شوند
یا شبیه غنچه ها پر پر شوند
بشنو از نی این روایت های ناب
هم نی و هم من نمی آريم تاب
از شب سختی که زینب داشته
از مناجاتی که هر شب داشته
از دو چشمی که پر از خون است و اشک
از نگاه ساقی سرمست و مشک

مشکی هایی که شده خالی از آب

آب های مانده در بند سراب
گفت آن شب در دل صحرا حسین(ع)
خواهرم مردانگی کن تو با حسین(ع)
تو پس از من شیر میدان میشوی
خطبه میخوانی و طوفان میشوی
قاتلانم دشمنان سنت اند
با شیاطین تا ابد هم بیعت اند
جان فداي شور عاشورایی ات،
ذکرها و اشکها،و شادی است
که نبی در انتظارم مانده است
خود شنیدم نام من را خوانده است
خواب من مانند وحی منزل است
چون که در جنت برایم منزل است.